شیعه نیوز: اصل وجود فشار قبر را میتوان عقلی ثابت کرد؛ هرچند جنبه و جهت نقلی اثبات آن، قویتر است؛ اما عوامل افزایش و حتی برطرف کننده فشار قبر و مدت آن، فقط از ادله نقلی استفاده میشود.
قبر در لغت «مدفن الإِنسان» (۱) و در اصطلاح فقهی نیز به همان معنای مقبره و جای دفن بدن انسان بهکار رفته است (۲)، همان جایی که در زمین حفر میکنند و بدن انسان مُرده را در آن میگذارند؛ اما قبر در منابع روایی و کلامی، «عالم برزخ» است که روح آدمی پس از مرگ در آن جای میگیرد (۳). این عالم از لحظه مرگ تا قیامت ادامه دارد (۴). ورود به عالم برزخ با نظام و معیارهای جدید و ناشناخته، برای بدن برزخی و نفس ناطقه انسان، زندگی تنگ، حالت سختی و اضطرار (۵) را پیش میآورد. این وضعیت معلّق، توأم با غربت، وحشت، دهشت از انس به دنیا و عدم انس به نظام جدید و مبهم بودن آینده سرچشمه میگیرد؛ ازاینرو، فشار قبر یا فشار در برزخ، فشارِ اعمال و وابستگیهاست که آدمی در نفس خود بهوجود میآورد (۶). بر این اساس میتوان گفت، قبر همان اخلاق، عقاید و ارادههایی که منجر به عمل شده است و فشار قبر به فشارِ ناشی از عقایدِ باطل، اخلاق رذیله و ارادهی اعمال فاسد اطلاق میشود (۷).
همانطورکه اصل وجود امور نامحسوس مانند روح، عالم برزخ و... با دلیل عقلی اثبات میشوند، امور ذیل نیز با همین روش قابل تبیین است:
الف- در قبر به اصطلاح لغوی و فقهی،فشار بر میت وجود ندارد؛ چهآنکه افرادی که بهدار آویخته شده و سالیانی بر آن ماندهاند یا آنانی که مومیایی شده، هزاران سال در جایی نگه داشته شدهاند، قبر مادی ندارند و در فشار نخواهد بود، بهعلاوه کنترل و ضبطِ قبر توسط دوربین، هیچ تحریک و تحرکی از فشار در قبر را نشان نمیدهد (۸).
ب- در قبر به اصطلاح کلامی، فشار وجود دارد. فشار و وحشت در اول ورود به برزخ، به دلایل ذیل، تا حدودی عمومی است (۹).
_ انسان با علم حضوری هویت و تشخّص خود را «نفس مجرد» مییابد که با مرگ از بین نمیرود (۱۰)، از طرفی بالعیان میبیند قیامت رخ نداده است؛ پس بین دنیا و آخرت، غیر از حیات دنیوی و اخروی، حیات دیگری بهنام حیات برزخی وجود دارد (۱۱)؛ لازمه حیات، وجود علم، احساس، درکِ حالت راحتی یا اضطرار و سختی است (۱۲)؛ بهاینترتیب، درک فشارِ قبر امری ممکنالوقوع است و هیچ دلیلی بر امتناع عقلی آن وجود ندارد (۱۳). از طرفی دلیل معتبر بر وقوع آن وجود دارد (۱۴)؛ بنابراین، فشار قبر امری مسلم و قطعی است.
_ لذت و بهره از عالم دنیا، اثری در قلب وارد مینماید و آن هم تعلّق، وابستگی و اُنسِ حقیقتِ انسان (نفس) به دنیاست؛ از طرفی عالم برزخ، عالمِ ظهور نفس است و در واقع تعلقات آدمی ظهور مییابد؛ ازاینرو، جدایی از محبوب (دنیا) با سختی و فشار همراه است (۱۵).
_ انسان بالفطره از مرگ اکراه دارد، چراکه خداوند زندگی دنیا را زینت بخشیده و انسان را با میزان تعلق به آن میآزماید (۱۶) و آدمی نیز بسان معتادی است که به دنیا عادت کرده و پس از مرگ، مجبور به ترک شده؛ هرچند انسان در آن هنگام، بهناچار از لذتها و محبوبهایش جدا شده، ولی این اعتیاد او را رها نخواهد کرد، در واقع علاقه موجود و متعلَق علاقه مفقود است؛ بنابراین، فشار قبر وجود دارد و از لحظه مرگ آغاز میشود (۱۷).
_ شروع زندگی در عالم قبر (یا همان برزخ)، همراه مفارقت روح است؛ مفارقت روح از بدن که بهمنزله کندن چیزی از نفس آدمی است، فشاری همراه دارد (۱۸)، همانطور بهدنیا آمدن یا کشیدن دندان، اغلب با آزردگی همراه است (۱۹).
_ میت که در قبر قرار میگیرد روح خود را در کنار بدن مییابد و شاهد دفنِ بدن خود است و حالاتی که بر بدن میگذرد را احساس میکند (۲۰)، این امر معمولاً آزردگی همراه دارد (۲۱)؛ ورود به فضایی ناآشنا با نظام و احکام جدید و نیز روشن نبودن آینده و خطرات آن، از طرف دیگر مشاهده جسد و احوالی که بر بدن عارض میشود، مانند حرکت برای غسل، کفْن، دفن، جدایی از نزدیکان، ناراحتی و شیون اطرافیان، از دست دادن فرصت طاعت و عبادت در دنیا، طبعاً وحشت و فشار خاصی را دامنگیر روح مینماید (۲۲).
_ بر اساس قانون بقاء ماده _ انرژی امروزه ثابت شده همه چیز در جهان، ثابت و پایدار است، حتی انرژیها از میان نمیروند؛ ازاینرو، اعمال انسانها که به صورت انرژیهای مختلفی ظاهر میگردد، هرگز نابود نمیشوند. از طرفی ماده و انرژی دو مظهر از یک حقیقتاند، ماده، نیروی متراکم و فشرده و نیرو، ماده گسترده است که در شرایط معینی میتوانند تبدیل به یکدیگر شوند؛ بهاینمعناکه، انرژی قابل تبدیل به ماده است و نیروها و انرژیهای پخش شده، با متراکم شدن، به صورت جسم نمایان میشوند؛ بنابراین، اعمال و گفتار ما که انرژیهای مختلفی هستند، هرگز محو و نابود نشده و بار دیگر به فرمان پروردگار جمع آوری شده و به صورت جسم درمیآیند؛ هر عمل، متناسب با ویژگیهایش، جسم خواهد شد، یعنی نیروهای بهکار رفته در راه خدا، به صورت زیبا و متناسب آن درمیآیند و نیروهای بهکار رفته در راه ستم و فساد، به صورت زشت و ناپسند مجسم میگردند (۲۳)؛ به این ترتیب، صورت اعمال که دارای اراده و حیاتاند (۲۴)، در عالم برزخ به صورت برزخی ظاهر شده و انسان را عالمانه میفشارند و آزار میدهند (۲۵).
_ انسان هنگام مرگ و جدایی نفس از بدن، با قوه وهم، ذات، صفات و ملکههای حاضر در نفس خود را همانطورکه در دنیا بود درک میکند؛ به این معناکه، در عالم برزخ پردهها کنار رفته، باطن و ذاتِ پر از شهوت، غضب، مکر، حسد، دشمنی، غرور، ریا، عجب و چیزهای موذی دیگر، بهصورت مار و عقرب مشاهده میشود، از طرفی بدنِ مدفون شده خویش را نیز رؤیت میکند؛ بهاینترتیب، آدمی با مشاهده باطن و نیز بدن مدفون شده خویش، در فشار قرار میگیرد (۲۶).
_ در برزخ مفاهیم عقلی بهصورت حقایقِ قلبی آشکار میشود (۲۷)، حال اگر قلب انسان در این دنیا، وجود حقایق را احساس نکند (به این معنا که علوم عقلی در حد مفهوم مانده و به قلب نرسیده باشد)، در برزخ آنقدر در فشار قرار میگیرد تا مفاهیم عقلی به شعور قلبی تبدیل گردد (۲۸).
از مجموع دلایل برمیآید فشار قبر که فشارِ قبرِ برزخی است و نفس ناطقه انسان را تحت فشار قرار میدهد، امری مسلم، عقلی و ناشی از وابستگی و انسِ انسان به دنیاست (۲۹)، در واقع اعمال، اوصاف، عقاید و آثار بدِ انسان با صورتهایی بسیار زشت، وحشتزا، مهیب و موذی تجسّم مییابند و به صورت کانون درد، رنج و عذاب درمیآیند؛ ازاینرو، در طول حیاتِ دنیوی، هر چه تعلق و محبت به دنیا کاهش یابد، در حیات برزخی، فشار کمتر و آسایش بیشتری ارمغان آدمی خواهد بود.
پینوشت
۱- ابن منظور، محمد بن مکرم (۱۴۱۴ق) لسان العرب، ج۵، سوم، بیروت: دارالفکرللطباعةوالنشروالتوزیع، ص ۶۸.
۲- غدیری، عبدالله عیسی ابراهیم (۱۴۱۸ق) القاموس الجامع للمصطلحات الفقهیة، اول، بیروت: دار الرسول الاکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم، ص۴۳۸.
۳- «فَقَالَ الصَّادِقُ علیه السلام الْبَرْزَخُ الْقَبْرُ وَ هُوَ الثَّوَابُ وَ الْعِقَابُ بَیْنَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَة»؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶، ص۲۱۷؛ پژوهشکده تحقیقات اسلامی (۱۳۸۶) فرهنگ شیعه، دوم، قم: زمزم هدایت، ص ۳۷۳ تا ۳۷۵؛ آشتیانی، جلال (۱۳۸۱) شرح بر زاد المسافر، سوم، قم: دفتر تبلیغات اسلامی، ص: ۳۸۵؛ مجلسی، محمدباقر، حقالیقین، ج۲، انتشارات اسلامیه، ص۴۱۳؛ امام خمینی، روحالله (۱۳۷۸) معاد، اول، قم: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، ص ۱۷۰.
۴- سبحانی، جعفر (۱۳۹۶) منشور عقاید امامیه، هفتم، قم: توحید، ص ۱۹۲؛ ربانیگلپایگانی، علی (۱۳۹۰) عقاید استدلالی، ج ۲، دوم، قم: هاجر، ص ۲۷۱ و ۲۷۲.
۵- مهدیار، رضا (۱۳۷۵) فرهنگ ابجدی عربی فارسی، دوم، تهران: اسلامی، ص ۵۷۰.
۶- شجاعی، محمد ( ۱۳۸۸) عروج روح، چهارم، تهران: کانون اندیشه جوان، ص ۷۶-۷۱؛ طاهرزاده، اصغر (۱۳۹۰) خویشتن پنهان، اول، اصفهان: لب المیزان، ص ۲۹۸؛ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج ۲، تهران: صدرا، ص: ۵۲۱.
۷- طاهرزاده، اصغر (۱۳۹۰) خویشتن پنهان، اول، اصفهان: لب المیزان، ص ۳۰۲.
۸- امام خمینی، روحالله (۱۳۷۸) معاد، اول، قم: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، ص ۱۷۳؛ ترکاشوند، احسان (۱۳۹۵) بررسی تطبیقی حقیقت عالم برزخ از دیدگاه عقل و نقل، اول، قم: مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)، ص۲۱۶؛ طاهرزاده، اصغر (۱۳۷۰) معرفت النفس و الحشر، ج۲، دوم، اصفهان: چنگال، ص: ۳۰.
۹- شجاعی، محمد (۱۳۸۰) معاد یا بازگشت به سوی خدا، اول، تهران: شرکت سهامی انتشار، ص۲۸۸ و ۲۸۹؛ پژوهشکده تحقیقات اسلامی (۱۳۸۶) فرهنگ شیعه، دوم، قم: زمزم هدایت، ص۳۷۳ تا ۳۷۵؛ طالقانی، نظرعلی (۱۳۷۳) کاشف الأسرار، ج۱، اول، تهران: مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، ص ۳۲۸.
۱۰- سجادی، جعفر (۱۳۷۹) فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، اول، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ص ۴۵۶.
۱۱- طباطبایی، محمدحسین (۱۳۷۴) ترجمه تفسیر المیزان، مترجم محمد باقر موسوی همدانی، ج۱، پنجم، قم: دفتر انتشارات اسلامی، ص ۵۲۵.
۱۲- سجادی، جعفر (۱۳۷۹) فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، اول، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ص ۲۲۰و۴۹۹ و۳۳ و۸۴. به تعبیر امامخمینی(ره)، عالم ملکوت سراسر علم و حیات است؛ امام خمینی، روحالله (۱۳۷۸) معاد، اول، قم: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، ص ۱۹۵.
۱۳- علامه حلی، حسن (۱۳۸۲) کشفالمرادفیتجریدالاعتقاد، دوم، قم: مؤسسه امام صادقعلیهمالسلام، ص ۲۹۵.
۱۴- سعیدیمهر، (۱۳۸۱) آموزش کلام اسلامی، ج ۲، قم: نشر طه، ص ۲۴۵.
۱۵- امام خمینی، روحالله (۱۳۷۸) معاد، اول، قم: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، ص ۲۰۹ و ۲۰۸و۲۶۲؛ امام خمینی، روحالله (۱۳۷۸) التعلیقة علی الفوائد الرضویة، دوم، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، ص ۷۴.
۱۶- طباطبایی، محمدحسین (۱۴۱۷ق) تفسیر المیزان، ج ۱۸، پنجم، قم: جامعه مدرسین، ص ۳۴۹.
۱۷- جوادی آملی، عبدالله (۱۳۸۷) تفسیر موضوعی قرآن کریم مراحل اخلاق در قرآن، هفتم، قم: اسراء، ص۱۴۵.
۱۸- مکارم شیرازی، ناصر (۱۴۲۱ق) الأمثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، ج۱۷، اول، قم: مدرسه امامعلیبنابیطالب، ص ۳۸. این فشار بر حقیقت شخص وارد میشود.
۱۹- حسن زاده آملی، حسن (۱۳۶۵) هزار و یک نکته، پنجم، تهران: رجاء، ص ۶۰۴.
۲۰- طاهرزاده، اصغر (۱۳۹۱) آشتی با خدا ازطریق آشتی باخود راستین، پانزده، اصفهان: لب المیزان، ص: ۱۴۹.
۲۱- اسفراینی، اسماعیل (۱۳۸۳) أنوار العرفان، اول، قم: دفتر تبلیغات اسلامی، ص ۳۳۷- ۳۳۵.
۲۲- طاهرزاده، اصغر (۱۳۹۰) خویشتن پنهان، اول، اصفهان: لب المیزان، ص ۲۹۳.
۲۳- مکارم شیرازی (۱۳۸۶) یکصد و هشتاد پرسش و پاسخ، چهارم، تهران: دار الکتب الإسلامیة، ص ۳۵۵.
۲۴- امام خمینی، روحالله (۱۳۷۸) معاد، اول، قم: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، ص ۱۹۵و۱۷۷.
۲۵- پژوهشکده تحقیقات اسلامی (۱۳۸۶) فرهنگ شیعه، دوم، قم: زمزم هدایت، ص ۳۳۸؛ شجاعی، محمد (۱۳۸۵) تجسم عمل و شفاعت، سوم، تهران: کانون اندیشه جوان، ص ۷۳-۴۶.
۲۶- ملاصدرا، محمدبن ابراهیم (۱۳۹۱) شواهدالربوبیه، ترجمه علی بابایی، سوم، تهران: مولی، ص ۲۹۷ و ۲۹۸؛ سجادی، جعفر (۱۳۷۹) فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، اول، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ص ۳۳۰.
۲۷- الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج۹، ص: ۱۲۳.
۲۸- طاهرزاده، اصغر (۱۳۹۰) خویشتن پنهان، اول، اصفهان: لب المیزان، ص۲۱۰.
۲۹- طاهرزاده، اصغر (۱۳۹۰) معاد؛ بازگشت به جدیترین زندگی، چهارم، اصفهان: لب المیزان، ص: ۷۱.
انتهای پیام | https://www.shia-news.com/