۰

 ۵ میلیون زن سرپرست خانوار قربانیان خاموش جنگ

سایه جنگ میان ایران و اسرائیل بر سر مردم سنگینی می‌کند و دود و صدای موشک‌ها، آرامش شهری، چون تهران را در خود فرو برده، اما گروهی از شهروندان هستند که بیش از دیگران در معرض فرسایش اقتصادی و اجتماعی قرار دارند؛ زنان سرپرست خانوار که سال‌هاست بدون حضور یک شریک یا حمایت نهادی، بار معیشت خانواده را به دوش می‌کشند، حالا در میانه این بحران جدید، بیش از همیشه در تنگنای معیشتی قرار گرفته‌اند.
کد خبر: ۳۱۰۷۵۵
۱۰:۴۵ - ۳۱ خرداد ۱۴۰۴

شیعه نیوز | براساس آنچه محمدباقر قالیباف در سال ۱۴۰۰ عنوان کرده است، ۵۲ درصد از جمعیت ۵ میلیونی زنان سرپرست خانوار، فاقد بیمه و مستمری هستند. بنابراین در شرایط بحران، امکان بهره‌مندی از بیمه بیکاری، درمان رایگان یا خدمات حمایتی را ندارند و در این وضعیت بحرانی (جنگ ایران و اسرائیل)، که حتی افراد شاغل در اقتصاد رسمی نیز نسبت به آینده اقتصادی خود دچار اضطراب شده‌اند، چنین زنانی با محرومیت از حداقل امنیت شغلی و اقتصادی، هر روز به مرز فروپاشی معیشتی نزدیک‌تر می‌شوند.

به گزارش «شیعه نیوز»، سایه جنگ میان ایران و اسرائیل بر سر مردم سنگینی می‌کند و دود و صدای موشک‌ها، آرامش شهری، چون تهران را در خود فرو برده، اما گروهی از شهروندان هستند که بیش از دیگران در معرض فرسایش اقتصادی و اجتماعی قرار دارند؛ زنان سرپرست خانوار که سال‌هاست بدون حضور یک شریک یا حمایت نهادی، بار معیشت خانواده را به دوش می‌کشند، حالا در میانه این بحران جدید، بیش از همیشه در تنگنای معیشتی قرار گرفته‌اند.

اواخر سال گذشته، زهرا بهروز آذر، معاون امور زنان و خانواده عنوان کرد که حدود ۵ میلیون زن سرپرست خانوار در کشور داریم. این زنان مسئول مستقیم تأمین معیشت خانوار خود هستند و بسیاری از آنها در مشاغل خدماتی، کارگری، فروشندگی، نظافت منازل، تولیدات خانگی یا دست‌فروشی مشغول به کار بودند، مشاغلی که به شدت از نوسانات اجتماعی و تعطیلی‌های ناشی از شرایط بحرانی آسیب‌پذیرند.

با آغاز درگیری مستقیم نظامی میان ایران و اسرائیل و به‌ویژه پس از حملات هوایی اخیر، بسیاری از مراکز تجاری، خدماتی، تولیدی و حتی حمل‌ونقل عمومی در شهر‌های بزرگ ایران، به ویژه تهران، به حالت تعطیل یا نیمه‌تعطیل درآمدند. این شرایط باعث شد میزان مراجعه مشتریان به مشاغل کوچک به شدت کاهش یابد. این مسئله مستقیما بر درآمد زنان سرپرست خانوار تأثیر گذاشته است؛ زنانی که اغلب نه قرارداد رسمی دارند و نه پوشش بیمه‌ای.

آخرین آمار سازمان تامین اجتماعی نشان می‌دهد کل بیمه‌شدگان اجباری این سازمان در سال ۱۴۰۳ حدود ۱۶ میلیون نفر بوده است؛ اگر این رقم را در کنار جمعیت فعال کشور یعنی حدود ۲۴ میلیون و ۲۹۵ هزار نفر در زمستان ۱۴۰۳ قرار دهیم، یعنی بیش از ۱۰ میلیون از جمعیت فعال کشور تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی نبوده‌اند. از تعداد زنان سرپرست فاقد بیمه آمار دقیق و به‌روزی در دست نیست، اما براساس آنچه محمدباقر قالیباف در سال ۱۴۰۰ عنوان کرده است، ۵۲ درصد از جمعیت ۵ میلیونی این زنان، فاقد بیمه و مستمری هستند و ۳۸ درصد هم جزو سه دهک پایین جامعه هستند و قریب به یک میلیون نفر از زنان سرپرست خانواده هم تحت پوشش هیچ بیمه‌ای نیستند. بنابراین در شرایط بحران، امکان بهره‌مندی از بیمه بیکاری، درمان رایگان یا خدمات حمایتی را ندارند و در این وضعیت بحرانی(جنگ ایران و اسرائیل)، که حتی افراد شاغل در اقتصاد رسمی نیز نسبت به آینده اقتصادی خود دچار اضطراب شده‌اند، چنین زنانی با محرومیت از حداقل امنیت شغلی و اقتصادی، هر روز به مرز فروپاشی معیشتی نزدیک‌تر می‌شوند.

تعطیلی واحد‌های تولیدی کوچک، تعلیق موقت فعالیت تعاونی‌های محلی، کاهش تقاضا در بازار‌های خرد و محدودیت‌های عرضه کالا، به معنای از دست رفتن فرصت‌های ناپایدار اقتصادی برای این زنان است. اگر در گذشته برخی از آنها می‌توانستند با فروش محصولات خود از طریق شبکه‌های اجتماعی، درآمدی جزئی، اما مستمر داشته باشند، اکنون با رخ دادن شرایط جنگی و محدودیت‌های اینترنتی، این امکان نیز تا حد زیادی از بین رفته است.

از سوی دیگر با شعله‌ورتر شدن آتش جنگ، تشکل‌های مردم‌نهاد و خیریه‌هایی که طی سال‌های گذشته بخشی از خلا‌های حمایتی را پوشش می‌دادند، دیر یا زود با بحران‌های مالی و کمبود منابع مواجه خواهند شد. از سوی دیگر، فقدان دسترسی به بانک اطلاعاتی دقیق از زنان سرپرست خانوار باعث شده برنامه‌ریزی برای مداخلات اضطراری کارآمد نباشد. بسیاری از این زنان در سامانه‌های رسمی ثبت نشده‌اند و تحت پوشش هیچ نهادی نیستند. این وضعیت به‌ویژه در شرایط اضطراری نظیر جنگ یا بلایای طبیعی، مانع جدی در مسیر ارائه خدمات حمایتی هدفمند است.

جنگ ناجوانمردانه اسرائیل علیه ایران پیامد‌هایش را بیشتر بر دوش گروه‌هایی می‌گذارد که جزو جامعه آسیب پذیر کشور محسوب می‌شوند. جنگ فقط در جبهه نظامی رخ نمی‌دهد؛ جبهه‌ای دیگر، ساکت، اما پرمخاطره، در خانه‌های کوچک و بی‌پناه این زنان در جریان است. نادیده گرفتن آنها در برنامه‌ریزی‌های جنگی، می‌تواند به فاجعه‌ای بی‌صدا، اما گسترده در بطن جامعه ایران منجر شود؛ فاجعه‌ای که پیامد‌های اجتماعی و اقتصادی‌اش، حتی پس از خاموشی موشک‌ها و آتش جنگ، سال‌ها باقی خواهد ماند.

 

منبع: اقتصاد24
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد