۰

شناخت گناهان | فهرست گناهان كبيره

بزرگترين گناه كبيره شرك به خداست و مشرك محروم از بهشت است چنان كه مي‌فرمايد: «هر كه براي خدا شريك قائل شود خدا بهشت را بر او حرام گرداند و جايگاهش آتش دوزخ باشد.». یعنی کسی یا چیزی یا عقیده ای را در کنار پرستش خدا شریک قرار ندهد.
کد خبر: ۳۰۸۸۵۰
۱۴:۰۹ - ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۴

محقق : دکتر صادق یادگاری

شیعه نیوز | شناخت گناهان

ابتدا لازم است تعريف گناه را مشخص كنيم:
1. انجام هر كاري كه در قرآن و حديث بر گناه بودن آن تصريح شده باشد.
2. ارتكاب هر عملي كه در قرآن مجيد يا سنت معتبر وعده آتش بر ارتكاب آن رسيده باشد.
3. هر عملي كه نزد متدينين و متشرعين گناه شمرده شود بطوري كه يقين حاصل شود.
4. مرتكب شدن كارهايي كه نارضايتي خداي متعال و معصومين(ع) را در پي دارد.

- فهرست گناهان كبيره در حديثي از موسي بن جعفر(ع):
روايت است از موسي بن جعفر(ع) كه روزي عمرو بن عبيد نزد پدرم جعفر صادق آمد و سلام كرد و نشست و اين آيه را تلاوت نمود:«كساني كه اجتناب مي‌كنند از گناهان كبيره و فواحش...» و ساكت شد.
حضرت فرمود چرا بقيه را نخواندي و ساكت شدي؟ عرض كردم خواستم بفرماييد تا بدانم گناهان كبيره چيست؟ حضرت فرمودند : 
1.شرك به خدا: بزرگترين گناه كبيره شرك به خداست و مشرك محروم از بهشت است چنان كه مي‌فرمايد: «هر كه براي خدا شريك قائل شود خدا بهشت را بر او حرام گرداند و جايگاهش آتش دوزخ باشد.».[1] یعنی کسی یا چیزی یا عقیده ای را در کنار پرستش خدا شریک قرار ندهد.
2. نا اميدي از رحمت خدا: بعد از شرك نااميدي از رحمت خداست و هر كه نااميد باشد كافر است چنان كه در قرآن مي‌فرمايد: «نوميد مشويد از رحمت خدا همانا مايوس نمي‌شوند از رحمت خدا مگر كافران.».[2]
3.ايمني از آزمايش وامتحان الهی : بعد از آن ايمني از آزمايش و مجازات است و كسي از آزمايش خداوند ايمن نمي‌شود مگر زيان كاران چنان كه در قرآن مي‌فرمايد:« از مكر خدا ايمن نمي‌گردند مگر جماعت زيانكاران» . [3] یعنی همواره خدا بشر را به اشکال مختلف امتحان میکند در امتحانات الهی مادی یا معنوی یا خوف یا از دست دادن چیزی یا مال یا جان یا بیماری یا نعمات صبور و شکور باشد .

* عاق پدر و مادر شدن است : یعنی والدین از فرزند ناراضی باشند و خداوند عاق را جبار شقي ناميده ‌است. چنان كه در  سوره مريم مي‌فرمايد: «و به نيكويي به مادر توصيه نمود و مرا ستمكار و شقي نگردانيد».[4]
4.قتل مومن:   بدون حكم شرعي و خداوند جايگاه قاتل را جهنم قرار داده چنان كه مي‌فرمايد: «هر كس مومني را به عمد بكشد مجازات او آتش جهنم است كه در آن هميشه معذب خواهد بود و خدا بر او خشم و لعن كند و عذابي بسيار شديد برايش مهيا سازد.».[5]
5. تهمت زنا :  تهمت و نسبت زنا دادن به كسي است و هر كه چنين تهمتي بزند و عده عذاب به او داده شده چنان كه مي‌فرمايد:"كساني كه به افراد با ايمان نسبت زنا داده‌اند در دنيا و آخرت ملعون خواهند بود و به عذاب سخت معذب خواهند شد.».[6]
6. خوردن مال يتيم: و ديگر خوردن اموال يتيم است كه آن هم در آخرت جز عذاب ثمر ديگري ندارد چنان كه خداوند مي‌فرمايد:«آنان كه اموال يتيمان را به ستمگري مي‌خورند در حقيقت آنها در شكم خود آتش جهنم فرو مي‌برند و به زودي در آتش افروخته خواهند افتاد.».
7. فرار از جنگ: و ديگر فرار از جنگ زمان امام معصوم و پیامبر است چنان كه مي‌فرمايد: «هر كه در روز جنگ فرار كرد همانا به طرف خشم و غضب خدا روي آورده و جايگاهش دوزخ كه بدترين منزل است خواهد بود.»
8. خوردن ربا: و ديگري خوردن ربا است كه خداوند در حق ربا خورندگان مي‌فرمايد: آن كساني كه ربا مي‌خورند مي‌فرمايد:«آن كساني كه ربا مي‌خورند مبعوث نمي‌شوند در قيامت از قبرهاي خود مگر مانند آن كه شيطان ايشان را با مس كردن دیوانه  كرده.»[7]. بانک ها و کسانیکه ربا میدهند یا میخورند عذابهای دنیوی و آخرتی دارند. رباخواری از زنا بدتر است.
9. سحر و جادوگري: ديگري سحر و جادو كردن و ياد گرفتن و ياد دادن آن است و خداي متعال در مذمت ساحران فرموده:« و محققا مي‌دانند كه هر كه سحر كند، در عالم آخرت هرگز بهره‌اي از بهشت نخواهد يافت».
10. زنا:  زنا كردن است و خداي تعالي وعده عذاب به زنا كنندگان داده چنان كه مي‌فرمايد: «هر كه زنا كند كيفرش را خواهد ديد و عذابش در قيامت مضاعف و دو چندان شود و با ذلت و خواري به جهنم وارد میشود .[8] مگر اینکه توبه و استغفار کند و بسوی خدا و تقوا بازگردد.

11.قسم ناحق: و ديگري قسم نا حق ياد كردن است. ياد كنندگان ناحق در آخرت بهره‌اي از رحمت الهي ندارند چنان كه مي‌فرمايد: «آنان كه عهده خدا و سوگند خود را به بهايي اندك بفروشد اينان را در آخرت بهره و نصيبي از رحمت خداوندي نيست».
12. خيانت: خيانت به دين و مملكت و اموال و ناموس مردم نمودن است و خائن را نيز به كيفر اعمالش مي‌رسانند چنان كه مي‌فرمايد: «هر كس خيانت كند روز قيامت به كيفر آن خواهد رسيد.». حتی خیانت در امانت یا در چشم به حرام نداشته باشد.
13. ندادن زكات: و ديگري ندادن زكات است و خداي تعالي در حق مانعين زكات فرموده: «روزي كه آن طلا و ذخايرشان در آتش جهنم گداخته شود و پيشاني و پشت و پهلويشان را بدتن داغ كنند.»
14. شهادت دروغ و كتمانش: و ديگري شهادت دروغ و ناحق دادن است كه در سوره فرقان مي‌فرمايد: «...هر كس به دروغ و ناحق شهادت دهد مومن نيست و مرتكب گناه كبيره شده‌است». و ديگري كتمان شهادت نمودن است در جايي كه آبرو و يا جان و يا اموال مومني در معرض تلف و خطر باشد. چنان كه خداي متعال مي‌فرمايد:«شهادت را مخفي نكنيد. زيرا هر كس شهادت را كتمان كند البته به قلب گناه كار است.»
15. شراب خواري و ترك نماز: و ديگري شراب خوردن است و خداي تعالي نهي از خوردن شراب و مسكرات ديگر فرموده هم چنان كه از بت پرستي نهي نموده‌است و ديگري ترك نماز است و رسول خدا در ذم تارك الصلوة فرمود: «هر كس عمدا نماز را ترك نمايد از امان و پناه رسول خدا خارج است».[9]
16. نقض عهد و قطع رحم: و ديگري نقص عهد و قطع رحم نمودن است و خداوند ناقض عهد و قاطع رحم را لعن نموده به قولش كه مي‌فرمايد: «براي ايشان است لعن خدا و منزلگاه بد نصيب آنهاست.». پس عمروبن عبيد از خدمت آن حضرت خارج شد و سخت به خود مي‌پيچيد و گريه شديد مي‌نمود و مي‌گفت هلاك شد آن كه به راي خود فتوي مي‌دهد و خود را در فضيلت و علم برابر شما مي‌داند.


- منابعي جهت ليست گناهان:
1- گناهان كبيره، سيد عبدالحسين دستغيب شيرازي(ره)، انتشارات جهان، تهران.
2- گناهان و محرمات در اسلام، همت سهراب پور، مؤسسه بوستان كتاب، قم.
3- واجبات و محرمات در شرع اسلام، آيت الله مشكيني(ره)، دفتر نشر الهادي، قم.
4- محرمات، محمدصالح منجد؛ عبدالقدوس دهقان، نشر احمدجام.
5- گناهان كبيره، آيت الله مجتهدي تهراني(ره)، تهران.

 بعضی از گناهان و محرّمات در شریعت اسلام عبارتند از :

* حکم کردن به غیر آنچه خداوند متعال نازل فرموده است ( بدعت و تفسیر به رای ).
* ‌. نسبت ظلم و بی­عدالتی به خداوند متعال دادن.

* . دوستی با دشمنان خداوند متعال و نیز محاربه و جنگ با اولیای خداوند متعال و فساد کردن در زمین

* گمراه کردن مردم از راه خداوند متعال

*.. خودکشی یا وارد کردن ضرر کلّی به بدن، مثل نقص عضو یا زوال عقل.
* کشتن مسلمان و کسی که خون او محترم است - هرچند کودک یا مجنون باشد - و نیز کمک و اعانت بر این امر، هرچند به گفتن کلمه­ای باشد که موجب وقوع قتل گردد.

*. تجاوز به ناحقّ، با زدن، مجروح کردن و مانند آن نسبت به مسلمان و کسی که خون او محترم است.

* . سقط جنین.
  * دروغ.

* . قسم دروغ به خداوند متعال.

*  ترک عمدی نماز و روزه و حج
* . پرداخت نکردن زکات و خمس واجب یا تأخیر در پرداخت آن (بدون مجوّز شرعی).
* پرداخت نکردن بدهی طلبکار یا تأخیر در ادای آن با وجود مطالبۀ طلبکار و توانایی مالی بدهکار در ادای دین.
  * ریا در طاعات و عبادات.
* عقوق والدین و اذیّت و بدرفتاری با پدر و مادر و ترک احسان لازم به آنان.

* . قطع رحم.
  * . قمار بازی و شرابخواری

کمک و همکاری با ظالم در ظلمش یا امور حرام دیگر و نیز قبول پست از جانب آنان؛ مگر آنکه اصل عمل شرعی باشد و پذیرش آن پست به مصلحت مسلمین باشد یا به قصد احسان به مؤمنین و دفع ضرر از آنان باشد یا آنکه فرد در قبول چنین منصبی مجبور (اکراه) شده باشد.

* . شکستن عهد و نذر و قسم شرعی.
* خیانت و پیمان‌شکنی و نقض معاهده حتّی با غیر مسلمانان.
* ‌. هتک مقدّسات (مانند قرآن و اسامی متبرّکه).
* تبذیر (بیهوده خرج کردن مال و صرف آن در آنچه شایسته نیست).
* اسراف (صرف مال زیادتر از آنچه شایسته است).

* . شرب خمر و آب جو (فقّاع) و سایر مست‌کننده‌ها و مشروبات الکلی.

* . سِحر.
* خوردن سُحْت (خوردن و ارتزاق از مال حرام) مانند بهای خمر و مسکرات و اجرت زن زناکار، اجرت فرد آوازخوان که آواز غنایی می‌خواند.
رشوه‌ای که قاضی برای صدور حکم می‌گیرد.
   * دزدی و سرقت بخصوص از بیت المال و حق مردم

*  تصرّف در مال یتیم به ظلم و ناحقّ و نیز غصب و تصرّف در مال مسلمان بدون رضایت او.
  * تصرّف به ناحقّ در اموال بیت‌المال.

*  غشّ در معاملات.

* . کم‌فروشی.
* خوردن گوشت خوک و حیوانات حرام گوشت و مردار.
* شایع کردن فحشاء و گناه بین مؤمنین.
  * نمّامی و سخن‌چینی کردن که موجب تفرقه بین مؤمنین گردد.

  * کِبْر» حالت نفسانی است که فرد بر اثر خودپسندی، خودش را بزرگ‌تر و برتر از دیگران ببیند، بدون داشتن مزیّتی که مستحقّ آن باشد؛ حتی اگر عالم تر باشد کبر حرام است. بدترین کبر کبر حکام و ثروتمندان است.

* . فحش و ناسزا گفتن به مؤمن و لعن وی.

* . اهانت به مؤمن و ذلیل کردن او.
   * افشای اسرار مؤمن.
    * تجسّس برای اطلاع از گناهان غیر علنی و پنهان مؤمن.
   * ضرر وارد کردن به جان یا مال یا عِرْض مسلمان.
     * پایمال کردن حقوق شرعی همسایگان.
    * تهمت زدن.

* . غیبت. 

* لواط و همجنس بازی و استمنا و...

* کمک به ظالمین و حکام ظالم

وحتی تکرار گناهان بظاهر کوچک و...

...............................

 

زمینه‌ها و عوامل پیدایش گناه:

 یکی از موضوعات بسیار مهم، در بحث گناه‌شناسی، شناخت «زمینه‌های گناه» است.
کسی که می‌خواهد گناه نکند، حتماً باید به زمینه‌های گناه توجه کند. وقتی آن‌ها را شناخت به پیشگیری و درمان آن بپردازد.

در بررسی زمینه‌های گناه، می‌توان به زمینه‌های فرهنگی و تربیتی، خانوادگی، اقتصادی، اجتماعی روانی و سیاسی اشاره کرد که هر کدام با کمیت و کیفیت خاصی، زمینه‌ساز گناه هستند.

 جهل و حماقت

جهل و حماقت زمینه گناه را در انسان به‌وجود آورده و او را به‌سوی گناه می‌کشاند، جهل به خدا، جهل به هدف از آفرینش، جهل به نوامیس خلقت، جهل به آثار گناه و جهل به مصرف کردن انرژی در راه صحیح آن. مثلاً در برنامه دانش پزشکی، یک فرد جاهل و بی‌سواد، غذای آلوده به میکروب را بر اثر جهل به آن، به آسانی می‌خورد ولی یک دکتر میکروب‌شناس هرگز آن را نمی‌خورد.

حرام‌خواری

یکی دیگر از عوامل مهم در وقوع جرم و گناه، لقمه حرام می‌باشد، وقتی به بزهکاران اطراف خود می‌نگریم، می‌بینیم که بعضی از آن‌ها تحصیل کرده‌اند، و دارای شناخت‌های علمی و دینی هم هستند، اما با وجود این، گناهان عجیب و غریبی از آنان سر می‌زند، حتی از یک جاهل نیز گناه‌کارترند. اینان که با چراغ علم به سراغ کردارهای خلاف عقل و شرع می‌آیند کالاهای خود را گزینش‌تر می‌برند:
چو دزدی با چراغ آید گزیده‌تر برد کالا
از نظر علم و دین، مسلم است که همانگونه که غذا در جسم انسان، اثر دارد و موجب حفظ جسم و تقویت آن می‌گردد، در روح انسان نیز اثر دارد. 

[

 خانواده

یکی از پایگاه‌های قوی در تربیت انسان و تحویل دادن مردان بزرگ، همچنین یکی از عوامل فساد و تباهی فرزندان و یکی از عمده‌ترین عوامل ناهنجاری در جامعه، خانواده است. خانواده، کانون هنجار و ناهنجاری‌های فردی و اجتماعی است. از همین مرکز حیاتی و سرنوشت‌ساز است که بدی یا نیکی در سطح جامعه منتشر می‌شود. بنابراین زمینه‌های بد خانوادگی، نقش بسزائی برای سوق دادن انسان به سوی گناه دارد. چنانکه زمینه‌های نیک خانوادگی، اثر بسیار خوبی در اجتناب از گناه خواهد داشت. 

 

 - دوستان ناباب و محیط های گناه و لهو لعب و...

دوستی از مسایل ضروری زندگی انسان است که بر سرنوشت دنیا و آخرت او تأثیر می‌گذارد و نیک و بد کردارهای آدمی را رقم زده و جهت می‌دهد. گاهی دیده می‌شود که همه عوامل تربیتی برای یک فرد فراهم بوده اما دوستان ناباب، او را منحرف کرده و از هدایت و رشد بازداشته‌اند.
از طرف دیگر نیز به تجربه ثابت شده که به دوستان عاقل و کاردان، بزه‌کارانی را از ورطه‌های سقوط و هلاکت نجات داده و به ساحل نجات رسانده‌اند.
اساساً استعدادها و توانایی‌های آدمی در ارتباط صمیمی، صادقانه و دوستانه با دیگر افراد شکوفا می‌شود.
پس ضرورت دوست داشتن و معاشرت از یک سوء و پرهیز از دوستان ناباب ما را بر آن می‌دارد تا در «آیین دوست‌یابی» دقت کنیم. 

 تقلید کورکورانه

تقلید؛ یعنی پیروی از افکار و اندیشه‌ها و یا کردارهای شخصی و اجتماعی فرد یا گروهی. این تقلید، گاه آگاهانه و از سر بینش است و گاه هم کورکورانه آنچه باعث ناهنجاری می‌شود، دنباله‌روی و پیروی کورکورانه و بی‌قید و شرط است. ما در جامعه افرادی را می‌بینیم که پوشش و گفتار و رفتارشان، متناسب با یک جامعه و فرهنگ اسلامی نیست بلکه الگوبرداری از فرهنگ غربی است.

غفلت‌زدگی

یکی از عوامل ناهنجاری و سرانجام، بزهکاری از دیدگاه قرآن و روایات اهل بیت (علیه‌السلام) غفلت است.
این بیماری یکی از امراض مهم قلب و روان انسان است که سبب بیماری‌های دیگر می‌شود چون هر نوع نابهنجاری و بزهکاری که از انسان سر می‌زند از اعضا و جوارح اوست.
مثلاً گناه و نابهنجاری گاهی به وسیله دست بروز می‌کند و گاهی به سبب پا و یا زبان و یا چشم و گوش، در هر صورت همه این اعضا و جوارح به فرمان قلب اقدام به انجام کار خلاف می‌کنند که در دیدگاه دین، معصیت و نافرمانی خدا و از نظر جامعه‌شناسی ناهنجاری و بزهکاری است.

 - پیروی از هوی و هوس

در درون انسان امیال و کشش‌هایی وجود دارد که آدمی را به تحریک وا می‌دارد و مبنای حرکت‌های فردی و اجتماعی را رقم می‌زند.
برخی از این امیال، الهی‌اند و ریشه کردارهای نیک‌اند و بعضی هم شیطانی و از سر هوا و هوس و ریشه کردارهای زشت آن چه که به عنوان عامل ناهنجاری گناه شمرده می‌شود همین «نفس اماره» است.
هرگاه که از هواپرستی، سخنی به میان می‌آید منظور همین نفس است.
هوا پرستی در واقع ثمره تلخ غفلت‌زدگی و درست در مقابل خداپرستی است. به عبارت دیگر هواپرستی پذیرش نابخردانه حکومت نفس اماره و شیطان درون است.

.......................

راهکارهای پرهیز از گناه :

 1-مطالعه پیوسته در عوالم پس از مرگ و احوال برزخ و قیامت.

2- مطالعه پیرامون عواقب وخیم گناهان.

3- ارتباط پیوسته و قلبی با خداوند، خواندن قرآن، دعاها، نماز شب و.. . البته با توجه و حال.

4- داشتن حالت انابه، خضوع و تضرّع دائمی توبه و استغفار.

5- دوری از عواملی که انسان را به گناه متمایل می سازد؛ مانند محیطهای آلوده به گناه و دوستان ناشایست.

6- استفاده از جایگزین های مناسب؛ مثلًا کسی که در معرض انحرافات جنسی است باید هر چه سریع تر ازدواج کند.

7- نشست و برخاست با افراد مؤمن و خداترس واقعی.

برای نمونه: بعضی از اصحاب به پیامبراکرم صلی الله علیه و آله می گفتند: وقتی در محضر شما هستیم، خیلی به خداوند نزدیک می شویم، ولی وقتی از شما فاصله می گیریم آلوده می گردیم. فرمود: اگر شیطان ها به دور قلبتان گردش نمی کردند، شما هم آنچه را من می بینم و می شنوم ملاحظه می کردید!

8- جدیت در مبارزه با خواهش های نفسانی؛ که پیروی از آن، به عنوان یکی از عوامل اساسی در شقاوت آدمی معرفی شده است.

امیرمؤمنان علی علیه السلام در قسمتی از خطبه متقین  می فرماید: «از دو چیز بیشتر از چیزهای دیگر برای شما هراسانم: 1- پیروی از هواهای نفسانی، 2- آرزوهای طولانی و تمام نشدنی دنیا».

آری! نفس امّاره دشمنی است که همیشه با انسان در مبارزه است؛ همان دشمنی که هیچ گاه خیر و صلاح افراد بشر را نخواسته و نمی خواهد؛ همان موجودی که بزرگان و مقرّبان الهی، چون یوسف صدیق علیه السلام از شر آن به درگاه ربوبی پروردگار پناه بردند: «إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا ما رَحِمَ رَبِّی»؛ «همانا نفس (سرکش) بسیار به بدی ها امر می کند؛ مگر آنچه را پروردگارم رحم کند.»

شاید با تذکر این چند جمله کوتاه پاسخ این سؤال هم بر ما روشن شود که چرا از مبارزه با نفس امّاره به جهاد اکبر تعبیر شده؟ زیرا که مبارزه با شیطان و خواهش های نفسانی، همیشگی و دایمی است، برخلاف مبارزه با دشمنان بیرونی که مقطعی و کوتاه است.

کوتاه سخن اینکه: نتیجه جهاد با نفس اماره و پیروزی بر آن، رسیدن به نفس مطمئنه است که رضایت بنده از خداوند و رضایت پروردگار را از او دربردارد! «یا أَیتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ. ارْجِعِی إِلی رَبِّک راضِیةً مَرْضِیةً...» ؛ «به سوی پروردگارت برگرد، در حالی که راضی هستی، و خداوند نیز از تو راضی، پس داخل بندگان من شو و داخل بهشت من!».

  • عوامل و عناصر تحریک کننده غرایز و شهوات همچون – فیلم‌ها، عکس‌ها، و کتاب‌های مبتذل بنزینی بر روی آتش نفس امّاره خواهد بود. بنزین را از آتش دور کنید.

راحت‌ترین راه گناه نکردن، وارد نشدن در محیط و فضای آلوده در گناه  است. واقع شدن در فضای آلوده به گناه، مثل واقع شدن در محیطی آغشته به بیماری واگیر است. آثار مخرب آن اجتناب ناپذیر است. مگر در مورد افراد بسیار استثنایی مثل حضرت یوسف (علیه السلام) که وقتی وارد کاخ شد. کاخ نشینان را تغییر داد و خود تحت تاثیر محیط واقع نشد. 

  • کنترل چشم و گوش

فکر و اندیشه انسان از حس او تأثیر می پذیرد، برای سلامت فکر و روان باید مجاری و راههای تغذیه آن دو را تطهیر نمود و چشم و گوش از مهمترین مجاری و راهها است که باید تحت کنترل قرار گیرد.

قرآن و اسلام انسان را در برابر تمامی اعضای خود مسؤول می شمارد و سخت به او هشدار می دهد، که در برابر کارکرد هر یک از آنها باید جوابگو باشد، قرآن کریم در این باره می فرماید: «ولاتقف ما لیس لک به علمٌ انّ السمع و البصر و الفؤاد کلّ اولئک کان عنه مسئولاً؛ از آنچه به آن آگاهی نداری پیروی مکن، چرا که گوش و چشم و دل همه مسؤولند.»

و بشارت قرآن متوجه کسانی است که با گوش دادن  بهترین ها را انتخاب و پیروی می کنند و از سخنان فساد آور گناه آلود پرهیز می نمایند.

قرآن درباره چشم تأکید جداگانه دارد، چرا که استفاده نامطلوب از آن در جهت دامن زدن به آتش شهوت و تهییج نابجا و خطرناک غریزه جنسی، سخت خطر ساز و خطر آفرین است لذا قرآن می فرماید: «قل للمؤمنین یغضّوا من ابصارهم و بحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم انّ اللّه خبیرٌ بما یصنعون و قل للمؤمنات یغضضن من ابصار هنّ و یحفظن فروجهنّ ولایبدین زینتهن الّا ماظهر منها؛ای پیامبر به مردان مؤمن بگو چشمهایشان را (از گناه به نامحرم) بپوشانند و دامان خویش را حفظ نمایند، که این موجب پاکی بیشتر آنان است، و خداوند از آنچه انجام می دهند آگاه است و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوس آلود) فرو بندند و دامنهایشان را حفظ کنند و زینتهایشان را ظاهر نکنند مگر آنچه که ظاهر است.»

نکاتی در آیه قابل دقت است:

2ـ با اینکه مسأله حرمت نگاه مشترک بین مردان و زنان است برای تأکید بیشتر دو خطاب جداگانه آمده یک بار خطاب به مردان و بار دیگر روی سخن با زنان است.

3ـ خطاب اوّل به مردان است شاید رازش این باشد که تأثیر پذیری مردان از گناه بیشتر از زنان است.

و پاکی چشم مردان باعث کنترل آرایشها و عشوه گری های زنان که برای جلب نگاه مردان است، می شود.

و آخرین نکته این است که فلسفه این دستور پاکیزه شدن روح و روان انسان هاست «ازکی لهم» در منابع روائی از نگاه به نامحرم، تعبیر به زنای چشم، تیر مسموم شیطان، و... شده است.

  • یاد خدا و نعمت های او:

یاد خدا و نعمت های او، با این دید که نعمت دهنده در همه جا حاضر است و تمام هستی حتّی خطورات قلبی و تخیّلات انسان را زیر نظر دارد انسان را از پلیدی و زشتی نگه می دارد و بخوبی و نیکی وامی دارد.

علی(ع) فرمود: «هر کس قلبش را به دوام یاد خدا آباد کند کردارش در نهان و آشکار نیکو گردد.

در قرآن بیش از دویست بار کلمه «ذکر» و مشتقات آن به کار رفته است، از جمله می فرماید: «فاذکروا آلاء اللّه و لاتعثوا فی الارض مفسدین؛ بنابراین، نعمت های خدا را متذکر شوید، و در زمین به فساد نکوشید» آیه می رساند که یاد نعمت ها جلو فساد را می گیرد و در آیه ای دیگر می فرمود: «واذکروا اللّه کثیراً لعلّکم تفلحون؛ خدا را زیاد یاد کنید تا رستگار شوید.»

 

[1] مائده/72.

[2] 3. یوسف/87.

[3] اعراف/99

[4] مریم/32.

[5] نساء/93.

[6] نور/23.

[7] بقره/275.

[8] فرقان/69-68.

[9] مائده/90.

 

منبع: SHIA NEWS
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد