محقق : دکتر صادق یادگاری
شیعه نیوز | بنی امیه و معاویه :
شجرهنامه بنیامیه:
در مورد امیه، بزرگ خاندان بنیامیه، دو قول وجود دارد. ۱- بر اساس تعدادی از روایات، امیه غلام عبدشمس بن عبدمناف بود و از آنجا که شخصی زیرک بود، عبدالشمس وی را آزاد کرد و به پسری برگزید. در واقع ریشه نسب معاویه ازروم و مسیحیت است هر چند به ظاهر از قبیله قریش محسوب میشوند. بنی امیه همواره بهمراه یهود با پیامبر و مسلمین در جنگ بودند. همگی اهل شراب و زنا و قمار بودند. امیه جد بنی امیه زنش را به نکاح پسرش در آورد. بنی امیه خودرا خلیفه خدا می نامیدند. حجاج بن یوسف در زمان عبد الملک مروان 120 هزار نفر از شیعیان علی را سر برید. .
۲- برخی از منابع وی را پسر عبدالشمس دانستهاند. بر این اساس اگر امیه فرزند عبدالشمس باشد، نسب بنیامیه و بنیهاشم در عبدمناف به یکدیگر میپیوندد.
برای امیه ۱۰ فرزند پسر برشمردهاند. چهار تن از آنان با نامهای حرب، ابوحرب، سفیان و ابوسفیان، عنابس خوانده میشده، چهار تن دیگر با نامهای عاص، ابوالعاص، عیص، ابوالعیص، مشهور به اعیاص بودهاند و دو فرزند دیگر به نام عمرو و ابوعمرو. از میان فرزندان امیه، دو تن در کودکی درگذشتند و دو تن دیگر از باقیمانده فرزندان وی نیز نسلی بر جای نگذاشتند.
حرب، فرزند بزرگ امیه و پدر ابوسفیان از بزرگان مکه به شمار میرفت و مدتی با عبدالمطلب مراوده و دوستی داشت، اما سرانجام کارشان به نزاع و داوری کشید .
عمر بن الخطاب معاویه را حاکم شامات قرار داد و حامی بنی امیه بود. بنی امیه نژادپرست بودند و عرب را بر غیر عرب برتری میدادند یعنی مشابه مرام قوم یهود.
بنیامیه در روایات:
• بر اساس روایتی که عالمان بزرگ و مفسران شیعه از جمله شیخ طوسی و محدث بحرانی ،و نیز مفسران اهل سنت از جمله سیوطی و آلوسی نقل نمودهاند، پیامبر اسلام پیش از وفات خود در رؤیایی دید که بنیامیه همانند میمونها از منبر او بالا میروند. این خواب بسیار برای او ناخوشایند بود، بهحدی که تا زمان وفاتش دیگر هرگز نخندید. پس از این رؤیا، آیه ۶۰ سوره اسراء نازل شد که شجره ملعونه را فتنه( آزمایش مردم) دانسته است:
وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْیا الَّتی أَرَیناک إِلاَّ فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ وَ نُخَوِّفُهُمْ فَما یزیدُهُمْ إِلاَّ طُغْیاناً کبیراً.
و آن خوابی را که به تو نشان دادیم و نیز درخت لعنت شده در قرآن را جز برای آزمایش مردم قرار ندادیم؛ و ما آنان را [از عاقبت کارشان] میترسانیم، ولی در آنان جز طغیانی بزرگ نمیافزاید.
• امام علی(ع) در نهج البلاغه به تهمت زنی بنی امیه مبنی برمشارکت او در کشتن عثمان اشاره کرده و از این اتهام با توجه به سابقهاش در اسلام تعجب کرده است.
• در روایتی از امام حسین(ع)، از پیامبر اسلام نقل شده است که «الخلافة محرمة علی آل ابیسفیان؛ خلافت بر آل ابوسفیان حرام است.»
• در زیارت عاشورا تمام بنی امیه مورد لعن قرار گرفتهاند «لَعَنَ اللَّهُ بَنى اُمَیَّةَ قاطِبَةً»
• براساس برخی گزارشهای تاریخی امام علی(ع) پیش از شهادت در بخشی از وصیتهایی که به فرزندش امام حسن کرد به او توصیه کرد که پس از دفنش قبر را مخفی کند چرا که بنی امیه اگر متوجه میشدند نبش قبر میکردند و بدن را بیرون آورده و میسوزاندند.
• بنی امیه در جنگ بدر و احد و احزاب و حنین و طائف و تبوک علیه پیامبر شرکت داشتند.
↑
نسبنامه معاویه :
معاویه بهطوری که معروف است پسر ابیسفیان است اما این نسبنامه مورد تصدیق همه علمای انساب نیست و جمعی از محقّقین علم انساب در صحت نسب او تردید دارند. مهمترین دلیل بر صحت این تردید، وضع اخلاقی خاندان معاویه است که اهل زنا و فسق و فجور در آنها بسیار بوده و آلودهدامانی را عار نمیدانستند و شعرای جاهلیت و اسلام آنها را به این اوصاف زشت هجو کردهاند و در ناپاکی معاویه و پدرش و اینکه اهل فجور و فحشا بوده و از این ننگ شرم نمیکردند .
زمخشری در ربیعالابرار گفته است معاویه به چهار پدر نسبت داده شده و ازجمله آنان صباح، مغنّی عمارة بن ولید است که اجیر ابیسفیان شده بود. ابوسفیان بدشکل و کوتاه قد بود و صباح جوانی خوشرو بود. هند او را به خود خواند. صباح خواهش هند را انجام داد، و گفتهاند که عتبه برادر معاویه هم از صباح است.
سبط ابن جوزی از اصمعی، و کلبی در مثالب نقل کرده که معنای سخن حضرت امام مجتبی(ع) به معاویه «قَدْ عَلِمْتُ الْفِرَاشَ الَّذِی وُلِدْتَ فِیهِ» این است که معاویه به چهار تن از قریش که همه ندیم ابیسفیان بودند نسبت داده شده، ازجمله: عمارة بن ولید و مسافر بن ابیعمر. کلبی گفته که عموم مردم معاویه را از مسافر میدانستند، برای اینکه مسافر از همه به هند بیشتر عشق داشت، وقتی هند به معاویه حمل یافت، مسافر بیمناک شد که معلوم شود حمل از اوست، به حیره گریخت و در نزد پادشاه حیره بماند تا از عشق هند مرد. عماره بن ولید هم همبستر هند بود. ونیز چندنفر دیگر باهند بودند و خانه هند مرکز فحشا بود.
معاویه فرزند ابوسفیان و بر مسلک اموی بود. او در زمان خلیفه دوم به ولایت شام منصوب شد و در زمان عثمان بـود در مقام خود باقی ماند. اما ماجرای انتصاب او چگونه بود؟ .
ابوسفیان فرزندان زیادی داشت که در بین آنها معاویه، یزید و عُتبه شهرتشان بیشتر بود. در اولین گام، ابوسفیان حکمرانی شام را از ابوبکر برای فرزندش یزید خواست که این امر محقق شد. در دوران حکومت عمر، ابوسفیان با او ارتباط صمیمانه داشت. عمربن الخطاب نیز یکی از فرزندان ابوسفیان، یعنی «عُتبه» را به حکومت طائف گمارد و دیگر فرزندش، معاویه را به حکمرانی کل منطقه شامات قرار داد، چرا که فرزندش یزید در سال 21 از دنیا رفت. ابوسفیان بعد از این نزد او آمد و از این توجه وی به معاویه اظهار امتنان کرد. اما رابطه ابوسفیان با عثمان صمیمانهتر بود. او از اینکه فردی از بنیامیه قدرت را به دست گرفته است بسیار خشنود بود، لذا در جمع امویان گفت: اکنون که گوی خلافت به دست شما افتاده است، آن را در میان خود بگردانید و نگذارید که از دستتان بیرون افتد.
درباره معاویه :
معاویه 25 سال پیش از هجرت یا سال 605 میلادی تولد یافت و سال 680 هلاک شد و مرقدش در باب الصغیر دمشق است و اکنون مزبله است. معنای نام معاویه یعنی همانند سگی که عوعو میکند!. معاویه مشوق عایشه و طلحه و زبیر برای ایجاد جنگ جمل علیه امام علی علیه السلام بود. امام علی فرمودند : معاویه شیطان رجیم است.
معاویه شارب الخمر ، اهل غنا و عیش و نوش و زنا و قاتل محبین امام علی علیه السلام بود. حلال های خدارا حرام و حرام هارا حلال میکرد. به ابوهریره سکه ها میداد تا حدیث های جعلی برای معاویه و برضد پیامبر و امام علی بسازد. معاویه رباخوار بود و نماز جمعه را چهارشنبه میخواند و با دو خواهر ازدواج کرد. و یزید هم با مادرش و خواهرش و دخترش و عمه اش جماع کرد.
از جنایات معاویه در جنگ صفین و وحشت او از مالک اشتر و امام علی بالا بردن پاره کاغذهایی بنام قرآن بر سر نیزه ها ست و لشکر احمق فریب خوردند و از یاری امام علی دست کشیدند. معاویه شیطان مکاری بود که حق امامان را غصب کرد و حتی یاران امام علی علیه السلام را با زر و تطمیع خرید.
او یزید حرامخوار را جانشین خود قرار داد تا فاجعه کربلا را بوجود آورد و ننگین ترین ظلم هارا برای پاکترین و مظلوم ترین انسان ها ی با تقوی رقم بزند و باعث شد سلسله فاسد بنی امیه ریشه کن شود.
نامه امام حسین علیه السلام به معاویه :
... ای معاویه آیا تو آن نیستی که حجربن عدی و همراهانش پس از پیمان عدم تعرض که داده بودی همه را به قتل رساندی . آیا تو آن نیستی که به پسر سمیه نوشتی هرکس بر دین امام علی است بکش ؟!. تو ان هستی که مردم را به بیعت با پسر شرابخوارت یزید سگباز مجبور کردی . تو همان پیمان شکنی هستی که مانند یهود همه پیمانت را با امام حسن زیر پا گذاشتی .
یزید ملعون دستور کشتار حره در مدینه را داد که توسط مسرف بن عقبه انجام شد و 3 شبانه روز جان و مال و ناموس اهل مدینه را حلال کرد و به زنهای پاک تجاوز کردند.
معاویه از سال 41 تا 60 هجری قمری به مدت 20 سال حکومت کرد.
معاویه دائما در حال خوردن و نشخوار بود و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند : خدایا هرگز شکم معاویه را سیر مکن!. معاویه از رومیان شکست خورد و هرسال 30 هزار سکه طلا بشکل خراج به به امپراطور روم به استانبول یا قسطنطنیه میفرستاد و باعث ذلت مسلمین شد . سرجون مسیحی جاسوس و مشاور معاویه و معلم یزید بود.
معاویه دستور داد در هزاران مسجد در سراسر ممالک اسلامی که در زمان خلفای غاصب و خودش فتح شده بود روی منابر لعن و سب امام علی علیه السلام کنند و امام حسن علیه السلام هم میدانستند اما مقابله نمیکردند.
انحرافات معاویه :
1 عدم اطاعتپذیری معاویه از امام علی علیهالسلام:
همان طور که میدانیم، اهل سنت، علی علیهالسلام را خلیفه چهارم خود میدانند و اطاعت از ایشان را اطاعت خدا و اطاعت رسول الله صلی الله علیه و آله محسوب میکنند؛ اما زمانی که امیرمؤمنان علیهالسلام به اصرار مردم به حکومت رسید، برخی از استانداران را در صلاحیت حکمرانی ندید که از جمله آنها معاویه بود؛ از این جهت قصد کرد معاویه را از مقامش عزل کند، اما معاویه سرکشی کرد و با فریب مردم شام، آنها را همسو با سیاستهای خود کرد. او بر فراز منبر رفت و ادعا کرد عثمان مظلوم کشته شده است و من هم خونخواه او هستم و از شما در این مسیر درخواست یاری دارم. اهل شام هم فریب خورده و عهد بستند با معاویه همراه شوند. این معصیت معاویه یعنی عدم اطاعتپذیری از امیرمؤمنان و کجروی از حکم ایشان، مورد نقد تمام علمای فرق و مذاهب اهل سنت حتی تیره حنبلیان قرار گرفت .
اما آنچه در نگاه عالمان اهل سنت مسلم است، این نوع موضعگیری معاویه در طلب خون عثمان بهانهای برای تضعیف حکومت امام علی علیهالسلام و شخصیت ایشان بود؛ از این جهت اقدامات معاویه بر ضد امام را مصداق کامل «بغی» دانستند. تفتازانی محقق سنیمذهب سده هشتم هجری مینویسد: «غالباً عقیده دارند که نخستین باغی معاویه بوده است و نه قاتلان عثمان که مصداق ظلم و سرکشیاند نه بغی؛ چرا که معاویه و گروه او پس از روشن شدن حقایق نیز بر خواسته خود اصرار ورزیده و به شدت استکبار ورزیدند. وی به همان حدیث مشهور نبوی در مورد عمار، که گفته شده بود گروهی باغی و ستمگر عمار را خواهند کشت، استناد کرده است. تفتازانی به طور کلی خروجکنندگان بر ضد علی را بُغات دانسته است.»
2. جعل حدیث
معاویه بهموازات سیاست منع کتابت و نقل حدیث، سیاست «جعل حدیث» را هم توسط برخی محدثان پیش گرفت. مهمترین محورهای جعل حدیث که با هدای او صورت گرفت، «کاستن محبوبیت امیرالمؤمنین(ع)» و «تمجید اهل شام» یعنی محل حکومت غصبیاش بود.
این دشمنی و کینهی معاویه نسبت به امیرالمؤمنین شهره عام و خاص بود و سبب هرچه تیرهتر شدن کارنامه زندگانی او شد. به نوشته ابن ابی الحدید، شرحبیل (از بزرگان قبایل) از سوی معاویه مأموریت یافت تا تودههای مردم شام را علیه علی علیهالسلام بشوراند و در شهرها فریاد زنند که علی علیهالسلام عثمان را به قتل رسانده و بر مسلمانان واجب است برای خونخواهی او برخیزند در حالیکه با توطئه معاویه و طلحه و زبیر عثمان کشته شد و امام علی علیه السلام با فرزندانشان حامی عثمان بودند . همان طور که اشاره شد، عالمانی چون تفتازانی این مسئله را سندی برای «بَغی» معاویه دانستند.
4. عدم شایستگی معاویه به خلافت و شرابخواری
درباره عدم شایستگی معاویه به خلافت و فسق و فجور او، مورخان، شارحان و حتی ائمه اهل سنت زبان به اعتراف و اعتراض گشودند، تا جایی که ابنابیالحدید مینویسد ابن عباس صحابی بزرگ پیامبر در جریان حکمیت به ابوموسی اشعری گفت: معاویه شایسته خلافت نیست و او «طلیق الاسلام»5 است یعنی آزاد شده. امامِ حنبلیان، احمد بن حنبل نیز مینویسد: عبدالله بن بریده میگوید: من و پدرم به دربار معاویه رفتیم او ما را بر فرش نشاند، بعد دستور داد برایمان خوراک آوردند و خوردیم. سپس دستور داد شراب آوردند و خودش از آن نوشید و جامی هم به پدرم تعارف کرد. پدرم گفت: از وقتی که شراب حرام شده نخوردهام.
7. عهدشکنی
ابن ابی الحدید به نقل از ابواسحاق آورده است که به خدا قسم معاویه غدار و عهدشکن «و کانَ وَ اللهِ غُدّاراً» بود. زیرا در خطبهای اعتراف کرد که تمام عهدهای خود را که با حسن بن علی بستم، زیر پا میگذارم و به آن وفا نمیکنم .اودر زمان نیاز، حیله میکند و چون به هدف خود رسید، چهره واقعی وی آشکار میشود. ابن ابی الحدید در این باره مینویسد زمانی که معاویه حکومتش استقرار یافت. وارد کوفه شد و براى اهالى آن خطبه خواند، گفت: «یا أهل الکوفة! أترانی قاتلتُکم على الصلاة والزکاة والحجِّ، وقد علمتُ أ نَّکم تصلّون وتزکّون تحجّون؟ ولکنّنی قاتلتُکم لأتأمّر علیکم وعلى رقابکم ـ إلى أن قال ـ: وکلُّ شرط شرطتُه فَتَحْتَ قدمیَّ هاتین»؛ یعنی اى اهل کوفه، شما پنداشتید من به خاطر نماز و زکات و حجّ با شما جنگیدم؟ من خودم مى دانستم که شما نماز مىخوانید و زکات میدهید و حج به جای میآورید، بلکه به این علت با شما مبارزه کردم که خلیفه شما شوم و بر گردن شما سوار شوم ... تا آنجا که گفت: تمام شرطهایی که در آن معاهده پذیرفتم، زیر پا میگذارم.
در اینجا برخی از روایات و تاریخ های اهل سنت را می آوریم تا معلوم شود که معاویه در نزد اهل سنت هم منفور است و عزیز و محترم نیست.
1. معاویه به کوفه آمد، بالای منبر رفت و نام علی(ع) را آورد و به آن حضرت جسارت کرد. امام حسن(ع) برخاست و گفت: هان! ای که از علی نام بردی من حسن هستم، پدرم علی است و تو معاویه هستی پدرت ابوسفیان. مادر من فاطمه است و مادر تو هند. جدم رسول خداست و جد تو عتبه. مادربزرگم خدیجه است و مادر بزرگ تو قتیله. خداوند از میان ما دو نفر آن را که آوازه ای محدودتر و حسبی پست تر و در گذشته و حال شرارتی بیشتر داشته و کفر و نفاقی بیشتر لعنت بکند. جماعتی که در مسجد بودن گفتند: آمین! .
5. سعید بن جبیر می گوید: ابن عباس در مکه در عرفه بود و از من پرسید: چرا مردم «لبیلک اللهم لبیک» نمی گویند؟ گفتم: از معاویه می ترسند. ابن عباس از چادر خود بیرون آمد و گفت: لبیک اللهم لبیک، گرچه معاویه بدش بیاید. ابن عباس اضافه کرد: خدایا! اینها را لعنت کن زیرا به خاطر دشمنی با علی(ع) سنت پیامبر(ص) را ترک کرده اند(سنن نسائی، 5/253).
6. معاویه به سعد بن ابی وقاص گفت: تو چرا به علی بن ابی طالب(ع) فحش نمی دهی؟ سعد گفت: چون سه سخن در مورد او شنیده ام که هرگز به او بد نخواهم گفت و پس از آن سه حدیث منزلت، رایت و مباهله را گفت(صحیح مسلم، ج 7، ص 120 و صحیح ترمذی، ج 13، ص 17).
یکی از این سنت هایی که معاویه بنا نهاد، سب علی(ع) بود و این سنت زشت سال های سال ادامه یافت. آیا کسی علی(ع) را ناسزا بگوید، ملعون نمی گردد؟
7. معاویه به عقیل گفت: علی حق برادری تو را رعایت نکرده ولی من حق خویشاوندی تو را رعایت کردم و از تو خشنود نخواهم شد مگر این که بالای منبر بنشینی و علی را لعنت بکنی. عقیل بالای منبر رفت و گفت: ای مردم! معاویه به من دستور داد علی را لعنت بکنم به همین جهت او را لعنت کنید، لعنت خدا و هم فرشته ها و همه مردم بر او باد. از منبر پائین آمد و معاویه به او گفت: تو مشخص نکردی چه کسی را لعنت کردی؟ علی را یا معاویه را. عقیل گفت به خدا قسم یک کلمه کم یا زیاد نمی کنم و سخن بستگی دارد به نیت گوینده.
8. یکی از شرایطی که امام حسن مجتبی(ع) برای صلح با معاویه تعیین کرد این بود که معاویه به علی(ع) بد نگوید ولی نپذیرفت .
9. بسر بن ارطاه از سرداران معاویه در بصره در بالای منبر علی را دشنام داد و گفت: ای مردم! هر کس حرف مرا تایید کند، سخن بگوید و اگر حرفم نادرست است مرا تکذیب کنید. یکی از حاضران گفت: ما تو را دروغگو می دانیم و حرفت را نادرست. بسر بن ارطاه دستور داد آن مرد را خفه کردند .
کدامین عالم مسلمان می تواند معاویه را که بر علی(ع) لعنت می فرستد، مسلمان بشناسد و او را صالح بداند؟!. بسر قاتل هزاران نفر از شیعیان بود.
10. علی(ع) هنگامی که شامیان قرآن ها را بر نیزه برافراشتند، در سخنرانی خود فرمود: ای بندگان خدا! بر من از همه واجب تر است که دعوت به کتاب خدا را بپذیرم ولکن معاویه و عمرو بن عاص اهل قرآن و اهل دین نیستند. من آنها را بهتر از شما می شناسم، بچه بودند که با آنها مصاحبت داشتم و وقتی بزرگ شدند با آنها همنشینی داشتم. آنان بدترین کودکان و شرورترین مردان بودند. این ها قرآن را بر نیزه ها نیفراشته اند که آن را قدر نهند بلکه این کار نیرنگی است.
مقام امام علی علیه السلام :
رسول خدا(ص) می فرماید:
یا علی اَنْتَ سیدٌ فی الدُّنیا و سیدٌ فیِ الاخِرِْ، حَبیبُکَ حَبیبی و حَبیبی حبیبُ اللّه وَعدُّوکَ عدوّی وعدوی عدوُّاللَّهِ وَ الْوَیْلُ لِمَنْ اَبَغضَک بعدی{6}
«ای علی تو در دنیا آقایی و در آخرت نیز آقایی، دوستدار تو دوست من است و دوست من دوست خداست و دشمن تو دشمن من است و دشمن من دشمن خداست، وای بر کسی که بعد از من نسبت به تو بغض ورزد.»
و نیز در شأن علی(ع) گوید:
«منافق دوستدار علی نیست و انسان مؤمن بغض او را ندارد.»
و ابوسعید در همین رابطه گوید:
اِنَّا کُنَّا لَنَعرفُ المُنافِقینَ نَحْنُ مَعْشَرَ اْلاَنْصار بِبُغْضِهِم عَلیَّ بنَ ابیطالبٍ(ع)
« ما منافقین را به بغض و کینه آنها نسبت به علی بن ابی طالب می شناختیم.»
ام سلمه می گوید رسول خدا(ص) فرمود:
مَنْ سَبَّ عَلیاً فَقَدْ سَبَّنی
«هر که علی را دشنام گوید مرا دشنام گفته است.»
ج) رسول خدا(ص) برای جداسازی گروه حق از گروه باطل پیشاپیش نسبت به شهادت عمار خبر داده بود که:
سَتَقْتُلُکَ اَلْفِئَه الباغیه.
«به زودی گروه طغیان گر و ستمکار تو را خواهند کشت.»
در حالی که سپاه معاویه عمار را به شهادت رساندند/
د) پیمان صلح با امام حسن(ع) را زیر پا گذاشت و آن را یک طرفه نقض کرد و جَعده دختر اشعث و همسر امام حسن(ع) را با وعده های خود به مسموم نمودن و قتل آن حضرت تحریک کرد تا زمینه را برای حکومت فرزندش یزید فراهم نماید و زمانی که خبر قتل امام را شنید بسیار مسرور گشت و تکبیر گفت و حاضرین نیز تکبیر گفتند.
ه ) برای بیعت با فرزندش یزید که فردی جنایت پیشه، عیّاش، سگ باز و شراب خوار مردم را مجبور ساخت و سرانجام در این کار موفق شد و یزید در مدت حکومت کوتاه خویش جنایات فراوانی مرتکب شد که مهم ترین آنها به شهادت رساندن سبط رسول گرامی اسلام و سرور جوانان اهل بهشت امام حسین(ع) بود/
و ) پیامبر اکرم(ص) معاویه را نفرین نموده و فرمود: خداوند شکم او را سیر نکند.
به گفته آن مرد دانشمند آلمانی به شیخ محمد عبده، کسی که راه را بر توسعه فتوحات اسلام بست، معاویه بود.[١]
برای نیل به ریاست و حکومت به نام خونخواهی عثمان جنگی بر پا کرد، و صدوده هزار نفر را به کشتن داد و سیصدوشصت نفر را از اصحاب پیغمبر(ص) از کسانی که در بیعت رضوان شرکت داشتند شهید ساخت؛ در جنگ جمل دست داشت و جنگ نهروان در نتیجه خروج او بر امام(ع) حادث شد.
آثار بیدینی و بیایمانی به دین و قرآن و بیاعتنایی او به شرف، و وجدان در تمام دوران زندگیش هویداست.
بهطور یقین معاویه تلاش میکرد که اسلام را از بین بردارد، و دین را دین ابیسفیان و شریعت جاهلیت و روش آل حرب و طریقه بنیامیّه قرار دهد و آن همه دشمنی و جنگهای او با خاندان هاشم، مخصوصاً علی(ع) دشمنی با پیغمبر (ص) و تعقیب جنگهای پدر، و جد مادری، و فامیلش به اسلام بود.
میگساری معاویه
شاید بعضی گمان کنند، یزید نخستین کسی بود از بنیامیه که شرب خمر و میگساری میکرد و علناً مرتکب این گناه بزرگ که شرع و عقل و علم، بر نکوهش و منع آن اتّفاق دارند میشد، و ندانند که این کار زشت در خاندان یزید سابقه داشته و از پدر و جدش به او ارث رسیده بود.
داستان میگساری ابیسفیان در خانهی ابی مریم خمّار در طائف، و زنایش با سمیّه زانیه معروف و مشهور است، و از این فامیل است ولید بن عقبه که چنان که پیش از این گفته شد با حال مستی به مسجد رفت و نماز دو رکعتی را چهار رکعتی خواند، و در محراب قِی کرد، و عثمان ـ باآنکه اقامه شهود بر او شد ـ از اجرای حدّ شرعی درباره او چون برادر [رضاعی]اش بود خودداری کرد، و امیرمؤمنان علی(ع) حد خدا را بر او جاری ساخت.
اما معاویه تواریخ معتبر، میگساری او و اینکه علناً برایش شراب به دمشق حمل میکردند را شرح دادهاند. او به جای اینکه در اجرای احکام خدا نظارت کند خودش با این روش مردم را به هتک احترام احکام تشویق و گستاخ مینمود، و وقتی او را نهی از منکر میکردند خشمناک میشد.
ابن عساکر، و ابن حجر، و ابن عبدالبر، و ابن اثیر روایت کردهاند: روزی شرابهایی برای معاویه حمل میشد که عبادة بن صامت و عبدالرحمن بن سهل انصاری مشکهایش را پاره کردند.
نظر مرتضی مطهری درباره سنتهای سوء معاویه:
• لعن و سَب امام علی علیهالسلام.
• پول خرج کردن و وادار کردن به جعل حدیث علیه علی علیه السلام و به عبارت دیگر استخدام عامل روحانیت به وسیله علمای سوء
• کشتن بیگناهان بدون تقصیر و از بین بردن احترام نفوس
• معمول کردن عمل ناجوانمردانه مسموم کردن؛ مانند مسموم کردن امام حسن، مالک اشتر، سعد وقّاص ...
• موروثی کردن خلافت در خاندان خود
• دامن زدن به آتش امتیاز نژادی و فضیلت عرب بر عجم و قریش بر غیر قریش.
(مطهری، حماسه حسینی، ج۲، ص۲۰-۲۱.)
جمع بندی :
بهرحال سلسله بنی امیه و بالاخص معاویه و یزید پلیدترین و قسی القلب ترین و فاسدترین و مکارترین و منحرف ترین و قاتل ترین گروه در تاریخ بشریت بودند که همانند آنان شاید بتوان یهودیان را مثال زد گرچه بنی امیه چون با فاضل ترین و پاکترین و متقی ترین و مظلوم ترین انسانها برخورد وحشیانه کردند مشابهی در تاریخ ندارند.
خلفای غاصب حق امام علی ، بنی امیه و بخصوص معاویه را حکام شامات و مراکز دیگر قرار دادند و در مظالم آنان شریکند.
*اعتقاد به جبرمعاویه ، خدایی زورگو را برای مردم تصویر می کند که همه باید در برابر خواسته های او سکوت کنند و دم بر نیاورند. نتیجه این تفکر انحرافی چنین خواهد بود که «این خواست خدا است که مستکبران بر مستضعفان حاکم باشند و به آنان ستم کنند. در برابر خواسته خداوند نه می توان کاری کرد و نباید اعتراضی نمود.» از معاویه نقل شده كه مى گفت: «عمل و كوشش هیچ نفعى ندارد، چون همه كارها به دست خداوند است» همچنین در مورد خلافت خود می گفت: «خلافت من یكى از فرمانهاى خدا است و از قضا و قدر پروردگار مىباشد !!». (مکارم شیرازی، پیام امام شرح نهج البلاغه، ج 3، ص 252) .
*تبدیل خلافت اسلامى به سلطنت و پادشاهی مورخان گفته اند: «معاویه اولین کسی بود که خلافت را به سلطنت تبدیل کرد و او اولین پادشاه اسلامی است.» او بر تخت سلطنت می نشست و دیگران را در پایین پای خود می نشاند و بهترین اموال مردم را انتخاب می کرد و به خود اختصاص می داد. (تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 232) زندگى اشرافى معاویه و شیوه رفتار او در كار خلافت، سبب شد تا «سعد بن ابى وقّاص» نیز در وقت ورود بر او، وى را «پادشاه» خطاب كند. در دوره «معاویه» بیت المال به صورت ثروت شخصى شاه و دودمان شاهى درآمد و كسى نمی توانست درباره حساب و كتاب بیت المال از حكومت باز خواست كند. در این دوران بود که معاویه با كشتن «حجر بن عدى» به آزادى ابراز عقیده و امر به معروف و نهى از منكر پایان داد. (پیام امام شرح نهج البلاغه، ج 3، ص 251).
نتیجه بدعت معاویه تحریف معنوی قرآن بود
نتیجه بدعت معاویه، تحریف معنوی قرآن و نتیجه تحریف معنوی قرآن به وجود آمدن اسلام اموی بود که یکی از شاخصههای آن هتاکی و خونریز بودن است و شاخصه دیگر که بسیار مهم است دشمنی با اسلام است در حالی که دوستدار قرآن هستند.
فرزند ناخلف معاویه، اسلام اموی بود. از آنجا که هدف معاویه دفن نام پیامبر بود برای اینکه موفق شود نام پیامبر را دفن کند ناگزیر قرآن حقیقی را منحرف کرد و تلاش نمود نام علی (ع) را دفن کند و پس از او ادامه دهندگان بنی امیه نیز این راه را ادامه دادند.
مطرف بن مغیرة بن شعبه مىگوید: پدرم همیشه با معاویه سخن مىگفت و از عقل و شعور او تعریف کرد و اظهار شگفتى مىنمود. شبى او را غمگین یافتم، از خوردن غذا هم امتناع ورزید، علتش را جویا شدم گفت: فرزندم من از نزد پلیدترین مردم آمدهام. گفتم: او کیست؟ گفت: هنگامى که با معاویه تنها شدیم به او گفتم: اى امیر مؤمنان! اکنون سن و سالى از تو گذشته، خوب است خیرى از تو نمایان گردد، تو که به هدف نائل آمدى، پس بیا و نسبت به خویشانت - بنى هاشم - نگاهى دیگر کن که برایت خواهد ماند.
گفت: هیهات! هیهات! ابوبکر عدالت نمود و رفت و نامش محو شد، عمر هم ده سال حکومت کرد اما همین که مرد نامش هم هلاک شد، برادرمان عثمان هم که در حسب و نسب مانندى نداشت هر چه خواستند بر سرش آوردند، اما او که از قبیله «هاشم» است هر روز پنج بار با صداى بلند نامش برده مىشود که: أشهد أن محمدا رسول الله. مادرت به عزایت بنشیند، من چه کارى بعد از این بکنم جز اینکه نام او را دفن کنم، نام او را دفن کنم ! .
باید عکس بهتر و قدیمی تر از معاویه در خبر استفاده شود تا واقعیت خبر با تصویر همخوانی داشته باشد. البته شما خود خبره ترید.