۰

ارزش دعا برای امام زمان (عج) در شب های قدر

شب قدر از شب هاي بزرگ و با فضيلت است كه قرآن كريم آن را به بزرگي ياد كرده و از هزار ماه بهتر خوانده و فرموده: "فرشتگان و روح در آن شب به اذن خداوند فرود مي آيند و قرآن در اين شب نازل گرديده است".
کد خبر: ۳۰۷۲۵۱
۰۹:۲۱ - ۲۹ اسفند ۱۴۰۳

محقق : دکتر صادق یادگاری

شیعه نیوز | ارزش  شب های قدر:

  • شب قدر از شب هاي بزرگ و با فضيلت است كه قرآن كريم آن را به بزرگي ياد كرده و از هزار ماه بهتر خوانده و فرموده: "فرشتگان و روح در آن شب به اذن خداوند فرود مي آيند و قرآن در اين شب نازل گرديده است". شب قدر را به اين جهت "قدر" ناميده اند كه جميع مقدّرات بندگان (چه مسلمان و چه غير مسلمان) در تمام سال در آن شب تعيين مي شود. شاهد اين معنا سوره دخان است كه مي فرمايد: "ما اين كتاب مبين را در شبي پر بركت نازل كرديم. در آن شب هر امري طبق حكمت خداوند تنظيم و تعيين مي گردد‍". اين بيان هماهنگ با روايات متعددي است كه مي گويد: در آن شب مقدّرات يكساله انسان ها تعيين مي گردد و ارزاق و پايان عمرها و امور ديگر در آن شب مبارك تبيين مي شود. البته اين امر تضادي با آزادي اراده انسان ها و مسئله اختيار ندارد، چرا كه تقدير الهي به وسيله فرشتگان طبق شايستگي ها و لياقت هاي افراد و ميزان ايمان و تقوا و پاكي نيت و اعمال آن ها است، يعني براي هر كس آن مقدر مي كنند كه لايق است و زمينه هايش از ناحيه او فراهم شده است[1]. عبادت و راز و نياز در اين شب از آن جهت بسيار ارزشمند است كه انسان به وسيله ارتباط با خداوند و راز و نياز با او، بهترين مقدرات را براي خود طلب مي كند. همين طور ارزش عبادات در اين شب بسيار بالاتر و برتر از شبهاي ديگر است . در اين شب، انسان خود و حاجات خويش را به خدا عرضه كرده و از گناهان و اشتباهات خود توبه و به درگاه خدا انابه مي كند و به اين مناسبت از گناهان پاك مي شود امّا آن كه بدون عذر از فيض هاي شب قدر محروم شده، خود را با سوء اختيار، دچار شقاوت و بدبختي كرده است در لحظاتي كه سرنوشت انسان تعيين مي شود، نبايد در خواب باشد و از همه چيز غافل و بي خبر، كه در اين صورت سرنوشت غم انگيزي خواهد داشت[2].   براي اين كه انسان هر چه بيشتر از ثواب و رحمت الهي در اين شب بهره مند شود و بهترين مقدّرات را نصيب خود كند، توصيه شده كه اين شب را تا صبح بيدار بماند. انساني كه در مسير ارتباط و اتصال با خداوند است، بايد از فرصت ها استفاده نمايد و زماني كه به منزل يار رسيد، او را صدا بزند و با او ارتباط برقرار كند. بيدار بودن در اين شب و عبادت نمودن موجب توجه قلبي انسان به خداوند عالم است. در زماني كه رزق و روزي و فيض الهي بر انسان ها در اين شب ها مي بارد، انسان بايد از اين موهبت الهي بيشترين بهره را ببرد و در خواب و غفلت نباشد و كسي كه در اين حالت با قرآن به سرگذاردن و با طلب كردن حاجات خويش از درگاه الهي با خضوع و خشوع، روي به خاك مي سايد و اشك از ديدگان سرازير مي كند و با دعاي خود از خدا حاجت مي خواهد، نهايت تذلّل خود را در برابر عظمت الهي نشان مي دهد . كمال و خوشبختي واقعي انسان، اتصال با خدا و پيوند با قرآن كريم است كه شب هاي قدر اين اتصال را آسان تر مي كند و باران رحمت مي بارد و انسان بيدار و عاقل سعي مي كند با شب زنده داري و بيداري اين معارف نوراني را درك كند.

 

  • پرسش: چرا ما باید در شب قدر تا صبح بیدار باشیم ؟چه فایده ای داره؟ پاسخ: شب قدر از شب هاي بزرگ و با فضيلت است كه قرآن كريم آن را به بزرگي ياد كرده و از هزار ماه بهتر خوانده و فرموده: "فرشتگان و روح در آن شب به اذن خداوند فرود مي آيند و قرآن در اين شب نازل گرديده است". شب قدر را به اين جهت "قدر" ناميده اند كه جميع مقدّرات بندگان (چه مسلمان و چه غير مسلمان) در تمام سال در آن شب تعيين مي شود. شاهد اين معنا سوره دخان است كه مي فرمايد: "ما اين كتاب مبين را در شبي پر بركت نازل كرديم. در آن شب هر امري طبق حكمت خداوند تنظيم و تعيين مي گردد‍". اين بيان هماهنگ با روايات متعددي است كه مي گويد: در آن شب مقدّرات يكسالة انسان ها تعيين مي گردد و ارزاق و پايان عمرها و امور ديگر در آن شب مبارك تبيين مي شود. البته اين امر تضادي با آزادي ارادة انسان ها و مسئله اختيار ندارد، چرا كه تقدير الهي به وسيله فرشتگان طبق شايستگي ها و لياقت هاي افراد و ميزان ايمان و تقوا و پاكي نيت و اعمال آن ها است، يعني براي هر كس آن مقدر مي كنند كه لايق است و زمينه هايش از ناحيه او فراهم شده است[3]. عبادت و راز و نياز در اين شب از آن جهت بسيار ارزشمند است كه انسان به وسيله ارتباط با خداوند و راز و نياز با او، بهترين مقدرات را براي خود طلب مي كند. همين طور ارزش عبادات در اين شب بسيار بالاتر و برتر از شبهاي ديگر است. عبادت در آن شب فضيلت بسيار دارد و در نيكويي سرنوشت يكساله بسيار مؤثّر است. نسبت قدر به مثابه ورود بدون واسطه به درگاه حضرت حق است؛ ورودي كه در آن وعده رحمت خاص الهي داده شده است. در اين شب، انسان خود و حاجات خويش را به خدا عرضه كرده و از گناهان و اشتباهات خود توبه و به درگاه خدا انابه مي كند و به اين مناسبت از گناهان پاك مي شود امّا آن كه بدون عذر از فيض هاي شب قدر محروم شده، خود را با سوء اختيار، دچار شقاوت و بدبختي كرده است در لحظاتي كه سرنوشت انسان تعيين مي شود، نبايد در خواب باشد و از همه چيز غافل و بي خبر، كه در اين صورت سرنوشت غم انگيزي خواهد داشت. براي اين كه انسان هر چه بيشتر از ثواب و رحمت الهي در اين شب بهره مند شود و بهترين مقدّرات را نصيب خود كند، توصيه شده كه اين شب را تا صبح بيدار بماند.
  • پرسش: آیا اینکه انسان در سال هر کاری خواست انجام بدهد و ماه رمضان بیاد و سه شب رو احیا بگیرد،کفایت میکند؟آیا به این نحو از برکات این شب ها بهره مند می شویم؟

پاسخ: هر وقت انسان از عمل بد خويش، پشيمان شود، ميتواند به درگاه خدا، رجوع كرده گذشته خويش را، جبران نمايد، به خصوص اگر در ماه پربركت رمضان، توبه كند، بسيار خوب است، امّا همانطور كه ميدانيم، توبه واقعي با برگشت دوباره انسان به گناه، سازگار نيست و اينكه يك سال گناه كرده بعد در ماه رمضان، توبه كنيم، اين عمل اشتباه است و درك شب قدر هم به اين معنا نيست كه شب قدر را صرفاً بيدار باشيم و اعمال را بسنجيم، گرچه اين كارها بسيار خوب است. بزرگاني بوده اند كه براي درك شب قدر، يكسال تمرين و مراقبه داشته اند تا توفيق درك اين شب بزرگ را پيدا نمايند. طبق آيه شريفه قرآن، "لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْر"  .عبادات و احياي آن، حداقل هزار برابر است و مرحوم شيخ عباس قمي در كتاب مفاتيح الجنان در اعمال شب قدر آورده كه از بهترين اعمال اين شب، نماز خواندن است. در حديثي امام صادق(ع) مي فرمايند: در شب قدر يك صد ركعت نماز بخوان راوي ميگويد: اگر نتوانستم ايستاده بخوانم چكار كنم؟ امام فرمود: نشسته بخوان، عرض كرد: اگر نتوانستم نشسته بخوانم، امام فرمود: در بستر بخوان. پرسش: برای درک حقیقت شب قدر باید چکار کنم؟.

 پاسخ: در مورد درک شب قدر هم باید چند نکته متذکر شویم: اول:درک اهمیت این شب: درک حقیقت شب قدر بسیار دشوار است تا آنجا که خدای تعالی در سوره قدر به پیامبر عظیم الشان خود (ص) می گوید: و ما ادراک ما لیله القدر. تو چه می دانی که شب قدر چیست. برای درک شب قدر همین قدر که انسان بتواند در آن احیا داشته باشد و به یاد خدا باشد و با خدای متعال انس بگیرد و دعا کند، کافی است.

دوم. توبه‏: بهترين كارها در اين شب، توبه است. علما میگویند :«به خدا قسم! يك روزش يك روز است، يك ساعتش يك ساعت است، يك شب را اگر به تأخير بيندازيم اشتباه مي‏كنيم! نگوييد فردا شب، شب بيست و سوم ماه رمضان است. يكي از ليالي قدر است و براي توبه بهتر است، نه، همين امشب از فردا شب بهتر است. همين ساعت از يك ساعت بعد بهتر است. هر لحظه از لحظه بعدش بهتر است. عبادت بدون توبه قبول نيست، اول بايد توبه كرد. گفت: «شستشويي كن و آنگه به خرابات خرام» اول بايد شست و شو كرد بعد وارد آن محل پاك و پاكيزه شد. ما تا توبه نكنيم، چه عبادتي مي‏كنيم؟! ما توبه نمي‏كنيم و روزه مي‏گيريم! توبه نمي‏كنيم و نماز مي‏خوانيم! توبه نمي‏كنيم و به حج مي‏رويم! توبه نمي‏كنيم و قرآن مي‏خوانيم! توبه نمي‏كنيم و ذكر مي‏گوييم! توبه نمي‏كنيم و در مجالس ذكر شركت مي‏كنيم! به خدا قسم، اگر شما يك توبه بكنيد تا پاك بشويد و بعد يك شبانه روز نماز بخوانيد با حالت توبه و پاكي؛ همان يك شبانه روز به اندازه ده سال یا هزار ماه  شما را جلو مي‏برد و به مقام قرب پروردگار مي‏رساند. سوراخ دعا را گم كرده‏ايم، راهش را بلد نيستيم».  صراط مستقيم براي نيل به كمال، همان بندگي و عبوديت است: (ان اعبدوني هذا صراط مستقيم) ،  و گناه؛ يعني، معصيت و شورش. بنابراين گناه كاملاً بر خلاف مسير بندگي است؛ اگر عبوديت تنها راه نيل به مقام انسانيت است؛ پس گناه يعني آتش زدن به خرمن هستي بشر؛ چون براي انسان، سرمايه‏اي بالاتر از انسانيت او نيست. اگر تقوا و انسانيت را از انسان سلب كنند، او ديگر حيواني بيش نيست و از اين رو در بعضي از آيات، انسان‏هاي فاسد و گنه‏كار،از  چهارپايان و فروتر از آنها (اولئك كالانعام بل هم اضل)اعراف ، آيه  44  خوانده شده‏اند.

سوّم. دعا: حال كه بنده از بيراهه به راه و از گمراهي به نور راه يافت و به منزل يار رسيد؛ او را صدا بزند و با او ارتباط برقرار كند. دعا به معناي الفاظ و اوراد نيست. دعا؛ يعني، ارتباط با خدا و الفاظ بيان آن حال در ارتباط است؛ لذا در حالات مختلف، دعاهاي مختلف داريم. دعا اگر بيان حال نباشد، دعا نيست.  لذا درک شب قدر توفیق بزرگی است که نصیب همه کس نمی شود. از این رو بزرگانی که عاشق درک شب قدر بودند، تلاش های مستمر و طاقت فرسایی برای درک آن می کردند .

چهارم. تفكر، مباحثه علمي، معرفت‏  پس از آنكه فرصت‏ها را غنيمت شمرديم و در افكار و اعمال خود بازنگري كرده، متوجه خطاهاي خود شديم، گناه و عزم جدي بر ترك گناه و اصلاح خود گرفتيم و رو به سوي معبود آورده، در محضر حضرت حق بار يافته‏ايم؛ دل‏ها، آماده شناخت هر چه بيشتر و دريافت‏هاي شهودي مي‏گردد. چه اينكه: اولاً، به فرموده علي علیه السلام : معرفت، مايه نورانيت دل،«المعرفه نور القلب»: [4]  باعث نيل انسان به مقام رستگاري به مقام قدسي‏«المعرفة الفوز بالقدس»  و دليل بر فضيلت انسان‏«المعرفة برهان الفضل» است و اولين و مهمترين ركن ايمان همانا معرفت به خداوند است.«الايمان معرفة بالقلب».  «افضلكم ايماناً افضلكم معرفة»: [5] . ثانياً، در بين معارف، والاترين معارف، شناخت خداوند سبحان است.علي(ع)فرمود : «معرفة اللّه سبحانه اعلي المعارف»: [6] .

 ثالثاً، معرفت حقيقي خدا، انسان را به مقام شامخ خلافت الهي نايل مي‏كند؛ آن چنان كه مظهر اسماي او مي‏گردد. البته خودشناسي مقدمه چنين معرفتي است «من عرف نفسه فقد عرف ربّه» .[7]. چه اينكه كسي كه خودش را نشناخت و نسبت به مكانت خود - كه از كجا آمده است، براي چه آمده است و به كجا خواهد رفت - جاهل باشد؛ چگونه ممكن است خدا را بشناسد.«عجبت لمن يجهل نفسه كيف يعرف ربّه».[8]  اينكه در بعضي از روايات آمده است «خودشناسي، سودمندترين معارف است»«معرفة النفس انفع المعارف» . بدان جهت است كه مراقب خود خواهد بود و زندگي خود را بر مبناي صحيحي استوار و براي نيل به سعادت بزرگ برنامه ريزي درستي خواهد نمود. از آنجايي كه شب قدر، شب نزول قرآن است بهترين منبع براي مطالعه و بحث و تعمق در آن، قرآن كريم و روايات اهل بيت در تفسير آن است. لذا خواندن با تأمل و تدبر در همه اوقات مخصوصاً چنين شب هايي بسيار مناسب است. تمام اين بركات و فيوضات در پرتو شب زنده ‏داري و احياء شب قدر قابل دستيابي است به ويژه اگر در مسجد به ميزباني خدا و در ميان ديگر بندگان پاك خداوند انجام گيرد.

منابع:

3- مفاتيح الجنان، ص 180.

8 نورالثقلين، ج 5، به نقل از تفسير نمونه، ، همان ، ص 190

14- نهج ‏البلاغه، حكمت 218، ص 1186.

.................................

  - فلسفه وجودی شب قدر :

رسم دیرینه دولت‌ها است که در مجالس قانون‌گذاری و تصمیم‌گیری، بودجه و برنامه‌های اقتصادی را به مدت یکسال تعیین می‌کنند تا با طرح و تدبیر معین حرکت کنند و در مدار ثابت قرار گیرند. گویی این رسم، از نظامی برگرفته شده که در سراسر هستی جاری است. خداوند برنامه هر کسی را به تناسب شان و شوکت و استعداد و صلاحیت خویش، در شب قدر تدبیر و تعیین می‌کند و فلسفه وجودی شب قدر هم، همین است. زیرا ملت‌های فاقد برنامه منظم و تقدیر و تدبیر ثابت، همیشه متزلزلند، و ثبات ندارند و مدت‌ها به دور خود می‌چرخند و ره به جایی نمی‌برند و به کمال و پیشرفت مطلوب، راه نمی‌یابند.
نظر به ضرورت برنامه‌ریزی است که خداوند در مقطع خاص و مبارکی، با تلاش و اراده خود افراد، برای آن‌ها، برنامه‌ریزی می‌کند، تا در چارچوب آن حرکت کنند. تاریخ و تجربه، به خوبی نشان داده است که جهش‌های نابه‌هنگام، و پیشرفت‌های غیرمنتظره و پیش از مقتضای زمان، در پرتو انوار لیلة‌القدرها و الهامات غیبی بوده است که در تاریک‌ترین زمان، برای اولیاء خدا و پیامبران میسر شده است.

پس فلسفه وجودی شب قدر این است که خداوند متعال می‌خواهد انسان‌ها به ویژه مسلمانان، به سبب محبوبیتشان در نزد خدا، خود در این شب تعیین سرنوشت و زمان تدبیر و برنامه‌ریزی، نقش لازم را در تعیین مقدرات خویش ایفا کنند.

شخصی خدمت امام باقر (علیه‌السّلام) عرض کرد: مراد از اینکه شب قدر بهتر از هزار ماه است، چیست؟ ایشان فرمودند: «العَمَلُ الصّالِحُ فيها مِنَ الصَّلاةِ وَالزَّكاةِ وأنواعِ الخَيرِ، خَيرٌ مِنَ العَمَلِ في ألفِ شَهرٍ لَيسَ فيها لَيلَةُ القَدرِ» «کار شایسته‌ای مانند نماز، زکات و انواع خوبی‌ها در آن شب برتر از هر کار شایسته‌ای است که در مدت هزار ماه که شب قدر در آن نیست انجام شود.»[9]

در روایات اهل بیت (علیهم‌السّلام) آمده است: فرشتگان در شب قدر فرود آمده و در زمین پخش می‌شوند، بر مجالس مؤمنین گذشته بر آنان سلام کرده و برای دعای آنان آمین می‌گویند، تا آنگاه که سپیده‌دم طلوع کند و در این شب دعای کسی رد نمی‌شود، مگر دعای عاق والدین، قطع‌کننده رحم، کسی که شراب بنوشد و کسی که دشمنی مومنی در دلش باشد.[10]

 - اختصاص به امام زمان

از جمله ویژگی‌های شب قدر اختصاص داشتن آن به امام زمان (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) است. در تفسیر قمی در ذیل آیه ذیل «تنزل الملائکة و الروح فیها» چنین آمده است: ملائکه و روح القدس بر امام زمان (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) فرود می‌آیند و هر آنچه از وقایعی که ثبت کرده‌اند، به ایشان تقدیم می‌کنند.


 -
خودسازی

در خودسازی اولین گام موفق شدن به مقام «شرح صدر» است.
جان آدمی چون جهان طبیعت است؛ مواد این جهان، تا شکافته و منشرح نگردد، برکت آن، ظاهر نمی‌شود، هسته خرما تا به هم بسته است، شاخه و برگ و ساقه و میوه‌ای ندارد، ولی همین که شکفته شد، به درخت پرگل و با شاخ و برگ و میوه بسیار تبدیل می‌شود.
روح آدمی نیز تا گرفته و درهم است نه می‌تواند خیری بگیرد و نه مطلع خیری شود. نه توان دارد حقیقتی را بیان کند و نه حقیقتی را دریابد. ولی از زمانی که به شرح صدر توفیق یابد، می‌تواند هم خوب بیندیشد و بفهمد، هم خوب بیان کند و هم خوب عمل کند و هم دیگران را به خوبی هدایت نماید. روح ملکوتی انسان چون پرنده بوستان، تا بال و پر نگشاید توان پرواز نمی‌یابد. پس قدم نخست در اقدام به خودسازی، نیل به شرح صدر و موفقیت در انبساط و جنبش درونی و روحی است.

 رذیلت‌زدایی

در شب‌های قدر به دو چیز باید توجه بیشتر نمود: یکی: سعادتمندی و قرار گرفتن در ردیف سعادتمندان و انسان‌های خوش‌فرجام، و دوم: دوری از شقاوت و بدبختی و ترک صفات زشت و ناپسند. از این‌رو است که پیوسته در دعاهای مخصوص شب‌های احیاء می‌خوانیم:
«وَ اَنْ تَجْعَلَ اسْمِی فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ فِی السُّعَدَاءِ وَ رُوحِی مَعَ الشُّهَدَاءِ» «خدایا امشب نام مرا در میان سعادتمندان و روحم را با شهدای راه حق قرا ده». 

با شرح صدر و گشادن دل و جان درون، درب سعادت به روی انسان گشوده می‌شود و با بستن درب‌های عُجب و غرور و صفات زشت دیگر درِ شقاوت را می‌توان به روی خود بست. در این مسیر، بهترین راه، رجوع به ضمیر و عقل بیدار و وجدان سلیم است، باید پیوسته نفس را نکوهش کرد و از عملکرد نادرست گذشته اظهار ندامت نمود و تصمیم بر ترک بدی‌ها در آینده گرفت، به خصوص بدی‌هایی که به ما روحانیان و مبلغان بیشتر روی می‌آورد، همانند عجب و غرور، که بیماری روانی بسیار خطرناکی بوده و عمدتاً گریبان‌گیر عالمان و خطیبان برجسته و داعیان دینی می‌گردد.
«عُجب» خطرناک‌تر از تکبر و خودپسندی است. عجب، احساس خودکفایی در معنویات و احساس غنا و بی‌نیازی در عرصه خودسازی است، با این توضیح که عُجب یعنی این که انسان کار نیک خود را بزرگ بشمارد و چون کار نیکی انجام داده، خودش را آدم نیکی بداند و از آن‌جا که در انجام وظیفه کوتاهی نکرده در دل خود مباهات کند و خود را سرافراز و از دیگران که کوتاهی کرده‌اند بهتر بداند و قلباً آن‌ها را تحقیر نماید. ( خودبرتر بینی و خودپسندی).

این بیماری روحی آثار و پیامدهای ناگواری در پی دارد و اگر انسان متوجه نفوذ چنین بیماری در روح خود نشود، رفع و دفع آن بسیار مشکل خواهد شد.
مرحوم شیخ عباس قمی می‌نویسد: از احادیث چنین بر می‌آید که عجب از گناهان ظاهری سخت‌تر است، برای اینکه عجب گناه دل است. گناهان ظاهری با توبه از بین می‌رود و عبادات کفّاره آن‌ها می‌گردند، اما عجب که صفتی است نفسانی، هم زایل کردنش مشکل است و هم عبادات را فاسد می‌کند و مضرات بسیار دارد از جمله آنکه: آدمی را متکبر می‌سازد و گناهانش را از یادش می‌برد و در اثر غرور، خود را از مکر و عذاب خدا ایمن می‌داند و می‌پندارد که او در پیشگاه خدا مقام و منزلتی دارد.
افزون بر آن، شخص مبتلا به عجب از بس که به رای و عقل خود، معتقد است از سؤال و استفاده و استشاره دیگران محروم می‌ماند، و چه‌بسا به رای نادرست خود، اصرار می‌ورزد.[11]


با نظر به این خطرات و آسیب‌های روحی عُجب است که امیرمؤمنان علی‌ بن‌ ابی‌طالب (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «سَیِّئَةٌ تَسُوؤُکَ خَیْرٌ مِنْ حَسَنَةٍ تُعْجِبُک‌» «کار نادرستی که تو را ناگواراست و همراه با تنفر انجام می‌دهی، بهتر از کار خوبی است که تو را به عجب و غرور وا می‌دارد.»  [12]


و امام جعفر صادق (علیه‌السّلام) نیز در این‌باره می‌فرماید: عُجب، گناهی است که بذرش کفر است و زمینش نفاق، آبش ستم، شاخه‌هایش جهل، برگش گمراهی و میوه‌اش لعنت و خلود در دوزخ است. هر که دارای صفت عجب شود بداند که بذر کفر افشانده و زراعت نفاق کرده و ناچار زراعتش ثمر خواهد داد.[13]

توجه :

البته فلسفه شب قدر برتر از این تفاسیر است و لیله گاه به معنای حضرت زهرا سلام الله علیها تاویل شده و قدر عظمت خداوند است. 

نکته :

چنانچه لیالی قدر با ایام نوروز و یا جشن های میلادی و شمسی و غیره مصادف شد مومنین موظفند به پاس حرمت شبهای قدر ابتدا اعمال و وظایف دینی را عمل کرده و احترام مقام امیر المومنین و شهادت  ایشان و عظمت قدر و خدا را رعایت کنند و پس از گذشت این لیالی میتوانند برای دید و بازدید اقدام کنند و البته کسانیکه دنبال هوای نفس خود هستند ایمان و تقوای دلشان ضعیف است .  این تذکر را به مومنین بدهیم تا غافل نشوند و این تقارن ها خود امتحان بزرگی است .

لیالی قدر امتحان بزرگی است برای شناخت ذات هر انسان و درجه معرفت مقام امیر المومنین علیه السلام. تا میتوانیم برای سلامتی و تعجیل در ظهور حضرت حجت دعا کنیم و برای پاک شدن گناهان کوچک و بزرگ خود تضرع نماییم.

[1] 1- تفسير نمونه، ج 27، ص 187.

2-   تفسیر نمونه .ص 192.

[3]  تفسير نمونه، همان، ص 187

[4]  غرر الحکم، تميمي آمدي، ترجمه مصطفي درايتي، حديث1، ص47.

[5] بحارالانوار، ج 3، ص 14.

[6] - غررالحکم و دررالکلم، ج6، ص 148، انتشارات دانشگاه تهران.

[7] - این حدیث در منابع متعددی از مصادر روایی آمده است:در بحارالانوار (ج 95، ص 452) به عنوان حدیث قدسی و در (ج 2، ص 32) به عنوان حدیث پیامبر(ص) نقل شده است. در بسیاری از دیگر مجامع روایی نیز مطالبی از قول امیرالمؤمنین(ع) و یا دیگر ائمه(ع) نقل شده است. برخی از منابعی که آن را نقل کرده‏اند، عبارت است از:نهج ‏البلاغه، الصراط المستقیم (ج 1، ص 156)؛ غررالحکم (ص 232) ؛ مصباح الشریعه (ص 13) ؛ روضة‏الجنان (ص 92)و کنزالدقائق (ص 286).

[8] - فهرست موضوعی غرر، صفحه 387 در واژه عرف

[9] کلینی، محمد بن یعقوب، فروع کافی، ج۴، ص۱۵۸.    

[10] ملکی تبریزی، میرزا جواد، المراقبات، ص۲۳۶.    

[11] ↑ قمی، شیخ عباس، سفینة‌ البحار، ج۶، ص۱۵۲. 

[12] حکمت 46  نهج البلاغه

[13] امام علی (علیه‌السلام)، نهج‌ البلاغه، ج۱، ص۴۷۷.

↑ احمد مهدوی‌ دامغانی و دیگران، سخنرانی‌های راشد، ج۶، ص۱۱۷.

 

منبع: SHIA NEWS
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: