وقتی «نهج البلاغه» چراغ راه اندیشمندان غرب می‌شود

شیعه نیوز | کتاب نهج البلاغه، امیرالمومنین امام علی(علیه السلام) یکی از مهم‌ترین کتاب‌های که حاوی نکات ارزشمند برای زندگی انسان‌هاست، به همین دلیل می توان آن را چراغ راه مومنان دانست و بسیاری با این کتاب هدایت شدند؛ برهمین اساس به زندگی دو تازه مسلمان غربی از این منظر می پردازیم.

به گزارش «شیعه نیوز»،  نهج البلاغه، مجموعه ای از خطبه‌ها، نامه‌ها و سخنان قصار امیرالمومنین علی بن ابی طالب(علیه السلام) و یکی از مهم‌ترین کتب ادب عربی و سمبل فصاحت و بلاغت در زبان به شمار می‌آید.

این کتاب شگرفت که حاوی سخنان نقض امام علی(علیه السلام) و چراغ راه مومنان است، مورد توجه بسیاری از پژوهشگران مسلمان و غیرمسلمان در سراسر جهان است، به طوری که شماری از این پژوهشگران معتقدند که امام علی(علیه السلام) در این کتاب از بسیاری از مشکلات امروز جهان سخن گفته است و راهکارها را نیز ارایه کرده است.

در این گزارش قصد آن نیست که از نگاه خاورشناسان غیرمسلمان به کتاب نهج البلاغه بپردازیم، بلکه قرار است نگاهی مختصر به زندگی دو تازه مسلمان غربی بیندازیم که جاذبه نهج البلاغه امیرالمومنین باعث تحول و گرویدن‌شان به دین مبین اسلام شد.

گری کارل لگنهازن

گری کارل لگنهازن در سال ۱۹۵۳ میلادی در خانواده‌ای مسیحی کاتولیک در نیویورک آمریکا متولد شد. وی در این خانواده مسیحی رشد یافت و لگنهازن لیسانس فلسفه خود را از دانشگاه ایالت نیویورک در آوبنه و فوق لیسانس خود را از دانشگاه لاس در تگزاس و دکترای خود را از دانشگاه «رایتز» در تگزاس اخذ کرد.

وی به مدت ۱۰ سال در دانشگاه تگزاس جنوبی تدریس کرد، لگنهازون در زمان تدریس خود در دانشگاه تگزارش جنوبی با دانشجویان مسلمان آشنا شد و در خود این اشتیاق را پیدا کرد که اسلام را به عنوان یک دین بشناسد. بنابراین به تحقیق و تحفص در این زمینه روی آورد.

، وی در مسیر تحقیقات کتاب‌های مختلف از جمله نهج البلاغه را مطالعه کرد.پس از تحقیقات و بررسی‌های طولانی در سال ۱۹۸۴ دین اسلام و مذهب تشیع را پذیرفت و نام خود را «محمد» گذاشت.

محمد لگنهاوزن در سال ۱۹۸۹ میلادی به ایران سفر کرد و تحقیقات خود در زمینه علوم اسلامی به ویژه حکمت، عرفان و فلسفه ادامه داد..سپس به عنوان استاد فلسفه تطبیقی در بنیاد پژوهش و تحقیقات امام خمینی(ره) در قم مشغول به کار شد. وی همچنین تعدادی کتاب با موضوع فلسفه از فارسی به انگلیسی ترجمه کرده است.

دکتر لگنهاوزن درباره علت گرویدن خود به اسلام می‌گوید: پذیرفتن اسلام، کار ساده‌ای نبود، زیرا من در ابتدا یک مسیحی کاتولیک بودم، وقتی به دانشگاه رفتم، دینم را از دست دادم و بی دین شدم. سالهای زیادی در این وضعیت گذشت تا با تعدادی از دانشجویان مسلمان آشنا شدم. سپس اسلام را شناختم و از جامعیت آن شگفت زده و خوشحال شدم. سرگذشت علما و عرفای مسلمان مورد توجه‌ام قرار گرفت.

او می گوید: در آغاز تنها برای ساخت از دین اسلام به عنوان یک دین خاص تحقیقات را شروع کردم، فکر نمی کردم که روزی آن را به عنوان دین انتخاب کنم. اما به تدریج به آن ایمان آوردم. هنگامی که نهج البلاغه را که شریف رضی برخی از سخنان امام علی(علیه السلام) را جمع آوری کرده است، مطالعه کردم، از شخصیت سیاسی و عرفانی و اجتماعی امام علی(علیه السلام) متعجب شدم و از آن خوشم آمد. بنابر این عرفان علوی و کتاب نهج البلاغه مرا به این دین اسلام جذب کرد.

ماریون فرتل

ماریون فرتل در یک خانواده مسیحی در آلمان متولد شد. او در سال ۱۹۹۹ میلادی جذب دیدگاه جهانی اسلام و قانون عادلانه موجود در دین واقعی اسلام شد و به این دین مبین گروید.

ماریون درباره آغاز سفر خود به دین اسلام می گوید: زنان جامعه ما در یک پوچی روحی به سرمی برند و بیشتر دغدغه‌هایشان معطوف به مسایل پیش پا افتاده و زودگذر و خیالی است و تمایلی نداشتم که اینگونه باشم، بنابراین به جستجو درباره بینش جهانی پرداختم که به من ثبات و استواری می بخشد و مرا به رسیدن به بالاترین درجات عالی که شایسته یک انسان است، هدایت می‌کند.

او ادامه داد: در این وضعیت بودم تا اینکه با گروهی از زنان مسلمان آشنا شدم و در سیمای آنها حالتی از آرامش و طمانینه و ثبات را دیدم، بنابراین جذب چارچوب فکری آنها شدم که از آن طریق به زندگی می نگرند.

ماریون که در یک خانواده مسیحی به دنیا آمده و رشد کرده است، از راه تحقیقات و پژوهش دریافت که اسلام در تعریف دیگاه جهانی خود از اصول و مبانی کلی سرچشمه می گیرد که نشان دهنده قاعده‌ای است که همه قوانین و آموزه‌ها و قوانینش برگرفته از آن است و آن قانون تنها برای خداونداست. خداوند در سوره یوسف آیه ۴۰ می فرماید:« إِنِ الحُکمُ إِلاّ لِلّهِ أَمَرَ أَلاّ تَعبُدُوا إِلاّ إِیّاهُ ذلِکَ الدِّینُ القَیِّمُ وَلکِنَّ أَکثَرَ النّاسِ لا یَعلَمُونَ»( تنها حکمفرمای عالم وجود خداست، امر فرموده که جز آن ذات پاک یکتا کسی را نپرستید، این توحید آیین محکم است لیکن اکثر مردم بر این حقیقت آگاه نیستند.) به همین دلیل هیچ یک از مردم نمی توانند در زمینه دینی قانونگذاری و تدوین کنند مگر اینکه خداوند متعال به او اذن داده باشد. خداوند در سوره یونس آیه ۱۵ می فرماید:« قالَ الَّذِینَ لا یَرجُونَ لِقاءَنَا ائتِ بِقُرآن غَیرِ هذا أَو بَدِّلهُ قُل ما یَکُونُ لِی أَن أُبَدِّلَهُ مِن تِلقاءِ نَفسِی إِن أَتَّبِعُ إِلاّ ما یُوحی إِلَیَّ إِنِّی أَخافُ إِن عَصَیتُ رَبِّی عَذابَ یَوم عَظِیم»( منکران معاد که امیدوار به لقاء ما نیستند گویند که قرآنی غیر از این بیاور یا همین را مبدل ساز. بگو: مرا نرسد که از پیش خود قرآن را تبدیل کنم من جز آنچه را که به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم، من اگر عصیان پروردگارم کنم از عذاب روز بزرگ قیامت سخت می‌ترسم.)

ماریون فرتل می گوید: این موضوع باعث شد که به اسلام اعتماد کنم و مطمئن شوم که قوانین آن از جانب خداست و مطمئن شدم که اسلام به کسی اجازه نمی‌دهد شریعت محمدی را تغییر دهد. پس از یقین یافتم که اسلام منبع معتبری است که از طریق آن انسان می تواند به خداوند متعال برسد. سپس تحقیقاتم را در دایره اسلام ادامه دادم تا منبع معتبری را بشناسم که می تواند به آن اطمینان یافت که متوجه خداوند ثقلین( قرآن و عترت خود) را به عنوان دو منبع ارزشمند برای امت اسلامی قرار داده است تا پس از وفاتش گمراه نشوندو به همین دلیل به این دو پایبند هستم. نهج البلاغه نیز یکی از این منابع ارزشمند است.