۱

خون و حیات انسان فراتر از عقیده و مذهب او ارزش دارد

استاد ایازی راهکاری برای وضعیت فعلی و باز شدن باب گفت وگو ارایه می دهد و عنوان می کند: باید فرصت اولیه را به نخبگان، فرهیختگان، هنرمندان، اندیشمندان و اساتید دانشگاه بدهیم و اجازه دهیم که این افراد بتوانند نقد خود را بیان کنند.
کد خبر: ۲۷۴۲۶۰
۱۲:۴۰ - ۰۸ آبان ۱۴۰۱

به گزارش «شیعه نیوز»، استاد ایازی، محقق و پژوهشگر علوم دینی و قرآنی، تأکید دارد که «مردم در شرایطی می‌توانند به‌راحتی حاکمان را نقد کنند که حاکمیت در برابر این نقدها و اعتراض‌ها، فضای لازم را فراهم کند و اعمال خشونت نکند. باید بسترها و زمینه‌های گفت‌وگو و راهپیمایی مسالمت‌آمیز فراهم شود و از خشونت پرهیز شود.»

استاد ایازی راهکاری برای وضعیت فعلی و باز شدن باب گفت وگو ارایه می دهد و عنوان می کند: باید فرصت اولیه را به نخبگان، فرهیختگان، هنرمندان، اندیشمندان و اساتید دانشگاه بدهیم و اجازه دهیم که این افراد بتوانند نقد خود را بیان کنند. روحانیون مستقل سخنرانی کنند و حرف خود را بزنند، کسانی که دارای تجربه و عقلانیت هستند ولو اینکه با ما موافق هم نباشند، باید فرصت صحبت کردن پیدا کنند. اگر زمینه و فرصت گفت‌وگو را برای بخش میانی که نویسندگان، محققان، اساتید دانشگاه، روحانیون و عالمان مستقل هستند، ایجاد کنیم مسلماً از بخشی از خشونت‌ها و وضعیتی که امروز در خیابان‌ها رخ می‌دهد، کاسته می‌شود، ولی وقتی فرهیختگان و اساتید مورد هجمه بسیار قرار می‌گیرند و تهدید می‌شوند، قهراً رابطه قطع می‌شود و اتفاقاتی رخ می‌دهد که امروز در کشور شاهد آن هستیم.

 

در ادامه متن کامل گفت وگو با حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمدعلی ایازی را می خوانید:

* خداوند در آیه 70 سوره اسراء می‌فرماید: «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ» با توجه به این آیه و نصوص دینی و فرهنگ مذهبی، منزلت، کرامت، فضائل و حقوق انسان چه جایگاهی دارد؟

کرامت انسان در آیه 70 سوره اسراء یکی از آیات کلیدی درباره «معرفت‌شناسی» انسان و نوعی جهان­بینی قرآن است که ارجمندی و منزلت انسان را در نظام آفرینش بیان می­کند. این منزلت به تعبیر علامه طباطبایی به‌گونه‌ای است که جایگاه شخصیت عام انسانی را فراتر از هرگونه قیدی بیان می‌کند، یعنی عاری از هر قید مذهبی، تعلقات تاریخی، رنگ، جغرافیا و زبان است؛ به همین دلیل در این آیه نمی‌فرماید: «وَ لَقَدْ کَرَّمْنا المُومِنین، وَ لَقَدْ کَرَّمْنا المُوَحِدین، وَ لَقَدْ کَرَّمْنا المُسلِمین» بلکه یک وصف عام برای کل انسانیت است. این آیه «کرامت» را ناظر به ذات انسان مطرح می‌کند، نه آنچه در آینده به دست می‌آورد. در واقع کرامت در انسان استعداد نیست بلکه حتی انسانی که هنوز متولد نشده نیز یک چنین شرافت، ارج و مقامی دارد که او را ممتاز از موجودات دیگر می‌کند.

خون و حیات انسان فراتر از عقیده و مذهب او ارزش دارد

نتیجه چنین تحلیلی از کرامت که مفسران و عالمان بسیار بزرگی در دوره معاصر به این مسئله پرداخته و اشاره کردند، «مرتبت حقوقی»، «جایگاه اجتماعی» و «منزلت سیاسی» است. اینکه خون و حیات این انسان فراتر از عقیده و مذهب هم ارزش دارد. لذا هم خود انسان باید از این جایگاه و حقوق پاسداری کند و هم جامعه التزام دارد که این کرامت را درباره دیگران رعایت کند. به همین دلیل هم هست که برخی از فقهای بزرگ معاصر براساس همین اصل کرامت، اصلی حاکم بر فقه استنباط کرده و خواسته‌اند بگویند که هرجا فتوائی برخلاف کرامت باشد این اصل بر آن فتوا حاکم است. مثلاً اگر چنین شد، کسی حق ندارد به انسان توهین کند، انسان را تحقیر کند و حقوق او را سلب نماید یا اراده او را بدون خواست خودش محدود کند. من در کتاب «اصل کرامت انسان به‌مثابه قاعده فقهی» توضیح دادم که چگونه این آیه دلالت بر بسیاری از اصول مسلم حقوقی دارد و فتاوائی که معارض با این اصل هستند، ساقط است. چنانکه اصل عدالت از سوی عالمانی همین جایگاه را دارد و فتوائی که برخلاف عدالت باشد، ارزش ندارد و سازگار با دین نیست. زیرا اصل کرامت و عدالت در سر سلسله احکام و تشریع در حق انسان است و این آیه کلیدی است که تبدیل به یک اصل و قاعده عمومی می شود.

* مفهوم نظری و عملی «لا اکره فی الدین» با عنایت به سیره ائمه معصومین(ع) و پیامبر(ص) چیست و به چه نکاتی تأکید دارد؟

آنچه خارج از خواست یک انسان است را نمی‌توان به او تحمیل کرد

ربطی که این سؤال با سؤال قبل دارد، این است که یکی از مبانی کلامی حاکم بر احکام، اصل حق اراده است. یعنی جایگاه و منزلت انسان که با موجودات دیگر تمایز دارد، اراده و شخصیت مستقل هست، این‌که عقیده کراهت بردار نیست و نظام اجتماعی اراده او را باید به رسمیت شناخت؛ معنا و مفهوم آن این است که انسان در جایگاه دینی به‌گونه‌ای است که خودش باید انتخاب‌گر باشد و طبعاً آیه «لااکراه فی الدین» (بقره: 256)یا «أَفَأَنْتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّى یَکُونُوا مُوْمِنِینَ» (یونس: 99)یا آیاتی که خطاب به پیامبر(ص) است که «پیامبر(ص) تو جبار و چیره گر نیستی» به همین مفهوم حق اراده انسان اشاره دارند لذا آنچه خارج از خواست یک انسان است را نمی‌توان به او تحمیل کرد مگر اینکه خودِ انسان به این نتیجه برسد و آن را انتخاب کند. تفصیل این بحث را در کتاب «آزادی در قرآن» بیان کرده­ام.

این مسئله تنها در قرآن نیست. در روایات و سنت پیامبر(ص) هم حق اراده انسان به رسمیت شناخته شده است. به‌عنوان مثال نگاهی به سیره پیامبر(ص) نشان می‌دهد که تمام غزوات پیغمبر(ص) برای اجبار کردن کسی به عقیده و دینی نبوده بلکه همه غزوات ایشان جنبه دفاعی و در پاسخ به هجوم­ها و دشمنی­ها کفار بوده است. بدین‌صورت که دشمن حمله می‌کرد و می‌خواست که متعرض به ناموس و مال مردم حتی افراد غیرمسلمان شوند و پیامبر(ص) از خود و مسلمین و شهروندان مدینه دفاع می‌کردند.

پیامبر(ص) هرگز انسانی را مجبور به پذیرش عقیده یا دینی نمی‌کردند

پیامبر(ص) غیر از اینکه انسانی را مجبور به پذیرش عقیده یا دینی نمی‌کردند حتی گاهی به دلیل اینکه برخی از افراد در موقعیت‌هایی رفتارهای ناشایست داشتند، فرصت‌هایی را ایجاد می‌کردند تا آن‌ها بتوانند اشتباهات خود را جبران و اصلاح کنند، در حقیقت حضرت تا جایی که امکان داشت، زمینه عفو و گذشت را فراهم می‌کردند چنانچه پس از فتح مکه نیز پیامبر(ص) این چنین کردند و در برابر کسانی که می‌گفتند امروز روز حماسه است، فرمودند امروز روز مرحمت و بخشش است.

سیره ائمه(ع) دیگر همچون سیره پیامبر(ص) بود. در دوران حکومت امیرالمؤمنین علی(ع) وقتی خوارج در مسجد حضرت را مورد نقد و اعتراض قرار می‌دادند، حضرت می‌فرمودند تا وقتی‌که دست به شمشیر نبرند، آزاد هستند و حتی تأکید کردند که بیت‌المال و حقوق این معترضین قطع نخواهد شد.

درباره امام صادق(ع) نیز در روایاتی آمده است: ابن اَبی‌العَوجاء در مسجدالنبی می‌نشست و مطالبی را خلاف اسلام می‌گفت. روزی هشام به او اعتراض کرد، ابن اَبی‌العَوجاء گفت: تو شاگرد چه کسی هستی؟ هشام پاسخ داد: من شاگرد جعفربن محمد هستم، ابن اَبی‌العَوجاء بیان کرد: جعفربن محمد با ما این چنین برخورد نمی‌کرد، به حرف‌های ما گوش می‌داد و سپس نظر و سخن ما را با صبر و حوصله و به‌صورت علمی نقد می‌کرد.

همچنین تعبیری از امام باقر(ع) است که حضرت خطاب به شخصی می‌گوید: می‌دانی فرق ما با بنی‌امیه چیست، بنی‌امیه می‌خواستند با زور و سرنیزه حکومت کنند و مردم را بترسانند، اما امامت ما، راهنمایی و رهبری دینی که ما در جامعه داریم با مدارا کردن، منطق و استدلال است و همواره از مدار منطق و عدالت خارج نمی‌شود.

* با عنایت به نصوص دینی آزادی و آزادگی انسان و به‌ویژه حق تعیین سرنوشت، حق نقد، حق اعتراض چه مفهوم و جایگاهی دارد؟

حق اعتراض و دادن فرصت انتقاد از مصادیق «عدالت» است

یکی از شاخصه های حیات انسانی «عدالت» است. یک پایه عدالت «آزادی» است. مسیر عدالت از آزادی عقیده و بیان و حق انتخاب دولت و حکومت عبور می­کند. حضرت علی(ع) در چند مورد در نهج‌البلاغه به «حقوق مردم» اشاره می‌کنند و تأکید دارند که یکی از حقوق مردم این است که بتوانند به امام مسلمین انتقاد و نصیحت کنند و از سوی دیگر مسئولین یک جامعه باید چنین فرصتی را برای مردم فراهم کنند. حق اعتراض و دادن فرصت انتقاد یکی از مصادیق عدالت است. به همین دلیل وقتی کسانی در مسجد نقدهای صریحی به امیرالمؤمنین علی(ع) می‌کردند، حضرت نه تنها آن‌ها را مواخذه نمی‌کردند بلکه علی(ع) در خطبه‌ای درخواست کردند که مردم به‌راحتی و بدون لکنت زبان و بدون مجامله نقدها، اعتراضات و حرف­های خود را بزنند.

* تا چه اندازه حفظ منزلت‌ها و کرامت‌ها و فضائل انسانی به‌ویژه اخلاق و انسانیت و عدالت و معنویت در جامعه ما مورد توجه قرار گرفته است؟

فاصله بسیار زیادی میان سیره ائمه(ع) و دستورات قرآن با وضعیت کنونی وجود دارد. مردم در شرایطی می‌توانند به‌راحتی حاکمان را نقد کنند که حاکمیت در برابر این نقدها و اعتراض‌ها، فضای لازم را فراهم کند و اعمال خشونت نکند. باید بسترها و زمینه‌های گفت‌وگو و راهپیمایی مسالمت‌آمیز فراهم شود و از خشونت پرهیز شود. حتی بسیاری از مشکلات امروز کشور حاصل بسته بودن زمینه های «نقد و انتقاد» است.

* دلایل کاستی‌ها را در چه سیاست‌ها و رویه‌ها و عملکردها و برداشت‌هایی می‌دانید؟ راه‌حل کدام است؟

اولین اقدام لازم این است که فرصت اولیه را به نخبگان، فرهیختگان، هنرمندان، اندیشمندان و اساتید دانشگاه بدهیم و اجازه دهیم که این افراد بتوانند نقد خود را بیان کنند. روحانیون مستقل سخنرانی کنند و حرف خود را بزنند، کسانی که دارای تجربه و عقلانیت هستند ولو اینکه با ما موافق هم نباشند، باید فرصت صحبت کردن پیدا کنند. اگر زمینه و فرصت گفت‌وگو را برای بخش میانی که نویسندگان، محققان، اساتید دانشگاه، روحانیون و عالمان مستقل هستند، ایجاد کنیم مسلماً از بخشی از خشونت‌ها و وضعیتی که امروز در خیابان‌ها رخ می‌دهد، کاسته می‌شود، ولی وقتی فرهیختگان و اساتید مورد هجمه بسیار قرار می‌گیرند و تهدید می‌شوند، قهراً رابطه قطع می‌شود و اتفاقاتی رخ می‌دهد که امروز در کشور شاهد آن هستیم و معلوم نیست که بتوان به این سادگی جلوی این حوادث را گرفت.

انتهای پیام

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
نظرات بینندگان
m
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۵۵ - ۱۴۰۲/۰۱/۳۱
انسان ممکن است در انتخاب عقیده و مسیر اشتباه کند و راه بازگشت وجود داشته باشد اما در جایی که پای جان در میان است با از دست دادن حیاتی که قابل تجدید نیست و امکان جبران وجود ندارد، باید محتاط بود