- علمی
- سلامت
- گوناگون
- اجتماعی
- احکام اسلامی
- دین و مذهب
- اخلاق اهل بیت
- مباحث زناشوئی
- کودک و خانواده
- آشپزی و آشپزخانه
- گردشگری و تفریحی
- روانشناسی و مشاوره
- الگو سازی و سبک زندگی
- تکنولوژی و فناوری اطلاعات
به گزارش «شیعه نیوز»، بزرگی و بزرگواری حضرت علی (ع) نه تنها در نگاه پیروان مکتب آن امام، بلکه از دید مشاهیر غیرمسلمان هم مثال زدنی است.
حضرت علی علیه السلام شخصیتی بزرگ و بیبدیل است که در طول تاریخ همواره مورد مدح و ستایش بزرگان قرار گرفته و حتی کسانی که به امامت علی (ع) باور ندارند نیز او را در نوع خود یگانه و بینظیر میدانند. بخشی از گفتار اندیشمندان و هنرمندان و نویسندگان غیرمسلمان درباره حضرت علی (ع) در ادامه آوردهایم.
عاشق حافظ بود و علی (ع) را کشف کرد
تأثیر او در سرتاسر اروپا پس از مدتی آنچنان گسترش یافت که آثارش در قرن بعد از او، منبع اولیه اطلاعات در زمینههای موسیقی، شعر، نمایشنامه و فلسفه شد. «یوهان» بعدها «وایمار»، فرهنگیترین شهر آلمان، در ایالت «تورینگن» را برای اسکان همیشگی خود انتخاب کرد، آن منزل امروز بنیاد فرهنگی مهمی است که تبدیل به خانه موزه شد. «دکتر برنارد فیشر» رئیس بنیاد، در مورد «گوته» میگوید: «از وی به عنوان مبتکر مفهوم ادبیات جهانی نام میبرند. تأثیری که گوته در فلسفه آلمان داشت، قابل سنجش نیست؛ بویژه اثری که بر نسل کسانی، چون «هگل» و «شلینگ» گذاشت.
با ترجمه آلمانی دیوان حافظ توسط «یوزف فون هامر پورگشتال» شرق شناس مشهور در اتریش، گوته بیش از بیش با اشعار فارسی آشنا شد. در این ایام که مصادف با جنگ و خونریزیهای ناپلئون بود. گوته تحت تأثیر شعرهای حافظ، طبع شاعرانهاش بازگشت و زندگی در دنیای حافظ سبب شد که او طی یک هفته پانزده شعر جدید بسراید و دیوانی را با عنوان «غربی شرقی» سرود. در واقع این کتاب جزو واپسین آفریدههای گوته به شمار میرود که او در جایی این کتاب را به عنوان «برآیند زندگی خود» معرفی کرده است. در این دیوان سرودهای با عنوان «نغمه محمد» دارد. این شعر مکالمهای میان حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) است که به توصیف شخصیت پیامبر (ص) میپردازد. طبق قرائن، گوته برای شناخت بیشتر و بهتر الگوهای حافظ به سراغ منابع مکتوبی از اسلام رفته است. در این حین «آنی ماری شیمل» پژوهشگر آلمانی معتقد است که تشبیه پیامبر اسلام به آب در شعر «نغمه محمد» در هیچ منبعی به غیر از اثر شیخ کلینی مشهور به «کافی» یافت نمیشود.
در این اثنا، گوته برای فهم بهتر این منابع ناگزیر از آموختن زبان عربی و فارسی بود. مشقهای خط عربی و فارسی وی بعد از ۲ قرن همچنان در منزل وی موجود است. مشقهای یوهان از خط عربی در موزه خانه وی در شهر وایمر نگهداری میشود. در این بین جملهای که از مهمترین شعارهای مردم شیعه است، بیش از بیش خودنمایی میکند: «علی، ولی الله». تعداد نوشتههای «علی، ولی الله» به دست یوهان گوته آن قدر زیاد است که گویی وی با هدفی مشخص قصد یادگیری این جمله را داشته است.
نقاش ارمنی که شمایل حضرت را به تصویر کشید
هاکوپ هوناتانیان بنیان گذار حقیقی نقاشی نوین ارمنی است. او در ۱۸۰۹ م، در تفلیس، به دنیا آمد. هاکوپ پنجمین نسل از خانوادۀ هنرمند هوناتانیان به شمار میآمد که هر یک در رشتهای از هنر مهارتی خاص داشتند و سالهایی طولانی را در خدمت امیران گرجی در تفلیس به سر برده بودند. بنیان گذار این خانواده، که در زمان صفویان در قفقاز زندگی میکرد، هنرمندی است معروف با نام مستعار ناقاش هوناتان (۱۶۶۰-۱۷۲۲ م). او نقاشی ماهر و غزل سرایی دوره گرد بود.
از تعداد نقاشیهای باقی مانده از ۱۸۴۰ تا ۱۸۵۰ م میتوان نتیجه گرفت که شمار سفارش دهندگان به استاد روز به روز بیشتر میشده و محبوبیتی خاص در بین خانوادههای مرفه جامعه پیدا میکرده است.
بنا به کارشناسی مرحوم استاد «یحیی ذکاء» از اولین آثار موجود نقاش هوناتانیان در ایران اثری است به نام «شمایل حضرت علی (ع)». بنا به روایتی نقاش زمانی که در تبریز نزد دخترش زندگی میکرده خواب نما میشود و سپس، این تصویر را میکشد. این نقاشی تصویر حضرت علی (ع) را در حالی که دو زانو بر روی حصیری که روی تخت انداخته شده نشسته است نشان میدهد. حضرت قبای قهوهای بر تن و دستاری سبز بر سر دارد و دست راست خود را بر روی نیام شمشیر نهاده و در دست چپ نیز، تسبیحی گرفته است. نگاهش متوجه آسمان است و دو فرشته بالای سرش حلقۀ گلی را نگه داشتهاند. علاوه بر هالۀ نور دور سر حضرت از فراز آسمان چشمی (عین الله) نورانی پرتوهای خود را بر سر امام ساطع میکند. بخش بالای شمایل دارای قوس تزئینی است که دور تا دور آن را فراگرفته است. این شیوۀ به تصویر کشیدن قدیسان کاملاً تأثیر نقاشی ارمنی و کلیسایی مسیحی را به نمایش میگذارد.
این اثر به ابعاد ۱۰۳×۷۲ سانتی متر، با قاب لایه چینی شده، به رنگ طلایی و بدون تاریخ و رقم (امضا) هم اکنون در موزۀ هنرهای تزئینی اصفهان به شمارۀ ۶۰۸ نگه داری میشود.
بسیار زیرک و سریع الادراک
جرج جرداق نویسنده مسیحی عرب میگوید: «علی بن ابی طالب (ع) در منبر، با آرامش خاطر و اعتماد کامل به خویشتن و سخن عادلانه خود، میایستاد و سخن میگفت: او بسیار زیرک و سریع الادراک بود؛ و راز دل مردم، هوسها و خواستهای درونی آنان را به خوبی میدانست. دلی داشت مالامال از مهر، آزادی، انسانیت و فضیلت، … علی بن ابی طالب (ع) با راستی و راست گویی در زندگی شناخته شد و امتیاز یافت». «واقعاً سزاوار است که در جهان امروز، آتش افروزان جنگ، عوامل و مسببان بدبختیهای ملتها و افراد، به سخنان و کمک قهرمان اندیشهی عربی، بزرگ مرد وجدان انسانی علی بن ابی طالب (ع) گوش فرا دهند و آنها را حفظ کنند و در مقابل گوینده بزرگ آن سخنان، سر تعظیم فرود آوردند.»
در جای دیگر کتابش مینویسد: «در نظر من، فرزند ابوطالب (ع) نخستین مرد عرب بود که با روح کلی، یار و همنشین بود؛ علی (ع) شهید عظمت خود شد؛ او در حالی جان سپرد که نماز را در میان دو لب داشت، او با دلی سرشار از عشق خدا در گذشت. تازیان (عربها) قدر و مقام راستین وی را نشناختند تا آنکه از همسایگان پارسی آنان مردمانی برخاستند که گوهر و سنگریزه را به خوبی از یکدیگر باز شناختند».
این نویسنده مسیحی در بحث «بردگی» نظر علی (ع) و عمر بن خطاب را مقایسه نموده، میگوید: «عمر گفت: مردم را چرا به بندگی گرفتید؟ و در حال که مادرانشان آنان را آزاده زاده اند. این گفتار متوجه اربابان است و جز نصیحتی بیش نیست. ولی علی بن ابی طالب (ع) بردگان را بیدار میکرد و میفرمود: «بنده دیگری مباش که خداوند تو را آزاد آفریده است» بلندی اندیشه را بنگر».
جرج جرداق کلام رسایی درباره عدالت امام علی (ع) دارد: «قتل فی محرابه لعدالته» علی (ع) به خاطر عدالت خویش در محراب نمازش کشته شد»؛ و در جای دیگر میگوید: «آبهای عالم؛ آب حوض، آب استخر، آب دریاچه و آب اقیانوس قابلیت تلاطم را دارد، ولی چیزی که متلاطم نشد، دریای وجود علی (ع) بود که هیچکس و هیچ چیزی نتوانست آن را متلاطم کند».
یا: «علی بن ابی طالب، در خرد، یگانه بود، او قطب اسلام و سرچشمه معارف و علوم عرب بود، هیچ دانشی در عرب وجود ندارد، مگر آنکه اساسش را علی (ع) پایه گذاری کرده، یا در وضع آن، سهیم و شریک بوده است».
جرج جرادق: «ای دنیا چه میشود اگر تمام نیروهای خود را فشرده سازی، و در هر زمان مردی، چون علی (ع) را، با خرد و قلب و زبان و ذوالفقارش بیاوری. اگر چه علی (ع)، چون امویان بر مردم حکومت نکرد و رسالتش برای چنان حکومتی نبود، اما حکومت بر دلهای مردم پاک سیرت را از دست نداد. ویژگیهایی که او به عنوان یک انسان نمونه و والا داشت، این شایستگی را به وی داد که بر دلها سلطنت کند».
همچنین میگوید: «علاقه علی (ع) نسبت به مردم، و محبت و دوستی مردم نسبت به علی (ع)، گواه آن است که بزرگوار حقیقی، کسی است که دوستدار نیکی باشد و در راه آن شهید شود، علی (ع) همان شهید بزرگوار است».
او میگوید: «آری علی (ع) در گذرگاه تاریخ به عنوان امام حق و نیکی، همانند کوهی استوار قرار گرفته، به گونهای که حوادث کوبنده و بادهای سخت، آن را متزلزل نمیکند. آنان که با علی بن ابی طالب (ع) دشمنی میکردند هم خود گمراه شدند و هم دیگران را گمراه ساختند و سرانجام سر به زیر خاک فرو بردند و خاموش شدند و از آنها نام و نشانی، جز لعن و نفرین انسانهای آگاه باقی نماند.
وجدان پاک انسانها، آنها را از بین رفته و ذلیل میشمارد، اگر گناه و زشتی و تبهکاری، در پیشگاه وجدان انسان، ارزش داشته باشد آنها هم ارزشی دارند». «علی بن ابی طالب (ع) شعلههای فروزان در دلها، و حرارتی نیرو بخش در جانها، و منطقی شفابخش در عقلها است. او مستند شناخته و معتقد است که پیامبر (ص) اسلام وصیت کرده، و حتی از صحابه، قلم و دوات خواسته که حضرت علی (ع) را به جانشینی خود کتباً منصوب کند».
بی نظیری علی (علیه السلام)
مادام دیالافوا سیاح فرانسوی گوید: «احترام علی (ع) در نزد شیعه به منتهی درجه است، و حقاً هم باید این طور باشد؛ زیرا این مرد بزرگ علاوه بر جنگها و فداکاریها که برای پیشرفت اسلام کرد، در دانش، فضائل، عدالت و صفات نیک بی نظیر بود، و نسلی پاک و مقدس هم از خود باقی گذارد. فرزندانش نیز از او پیروی کردند، و برای پیشرفت مذهب اسلام مظلومانه تن به شهادت دادند. امیرالمومنین علی (ع) کسی است که همه بتهایی را که اعراب، شریک خدای یگانه میپنداشتند شکست، و وحدت و یگانه پرستی را تبلیغ کرد. علی کسی است که تمام اعمال و رفتارش نسبت به مسلمانان منصفانه بود. علی (ع) کسی است که تهدید و نویدش قطعی بود. «مادام دیالافوای مسیحی» در ادامهی این بحث، خطاب به خود چنین میگوید: «چشمان من! گریه کنید و اشکهای خود را با آه و ناله من مخلوط نمائید! و برای اولاد پیامبر (ص) که مظلومانه شهید شدند، عزاداری کنید».
علی (علیه السلام) دارای بزرگواری و شرافت نفس
ژنرال سرپرسی سایکس از مشاهیر خاورشناسان انگلیسی میگوید: «او [علی بن ابیطالب (علیه السلام)]از میان خلفا به شرافت و بزرگواری نفس مشهور، و به غایت مراقب حال زیردستان خود بود. القائات فرستادهها و نمایندهها در او تأثیری نداشت. به هدیههای آنان ترتیب اثر نمیداد، با حریف مکار و غدار خود معاویه ابداً طرف نسبت نبود که برای رسیدن به مقصودی که داشت سختترین جنایات را مرتکب شده و رذلترین وسایل را برای پیشرفت خودش بر میانگیخت. دقت و مراقبتهای خیلی سخت او [علی (ع)]در امانت و دیانت باعث شده بود که اعراب حریص که تمام امپراطوری را غارت کرده بودند از وی ناراضی باشند. لیکن صداقت، صحت عمل، دوستی کامل، ریاضت، عبادت از روی صدق، خلوص یا تجرد، وارستگی، آداب و خصایل محموده قابل توجهی که در او وجود داشت حقیقتاً صورت قابل ستایشی به وی داده بود. اینکه اهالی ایران در او مقام ولایت قائل شده و او را به اصطلاح سرپرست حقیقی و مربی الهی میدانند واقعاً این قاعده قابل تحسین و شایان بسی تمجید است. اگر چه مقام و مرتبهی او خیلی بالاتر از اینها است».
همانند پیامبران (علیه السلام)
جبران خلیل جبران یکی از بزرگترین نویسندگان و متفکران مسیحی عرب میگوید: «من معتقدم که فرزند ابوطالب نخستین عرب بود که با روح کلی، رابطه برقرار کرد. او نخستین شخصیت از عرب بود که لبانش نغمهی روح کلی را در گوش مردمی طنین انداز نمود که پیش از او نشنیده بودند … او از این دنیا رخت بر بست در حالی که رسالت خود را به جهانیان نرسانیده بود. او چشم از این دنیا پوشید مانند پیامبرانی که در جوامعی مبعوث میشدند که گنجایش آن پیامبران را نداشتند، و به مردمی وارد میشدند که شایسته آن پیامبران نبودند، و در زمانی ظهور میکردند که زمان آنان نبود. خدا را در این کار حکمتی است که خود داناتر است». جبران خلیل جبران از علمای بزرگ مسیحیت، مرد هنر و صاحب ذوق بدیعی است که اینگونه لب به ستایش حضرت گشوده است.
جبران معتقد بود که: «دو طایفه شیفته روش علی بودند یکی خردمندان پاکدل و دیگری نیکوسرشتان باذوق، علی بن ابیطالب شهید عظمت خویش گشت. او از دنیا رفت در حالی که نماز بر زبانش جاری و دلش از شوق خدا لبریز بود. مردم عرب، حقیقت مقام او را درک نکردند تا گروهی از مردم کشور همسایه آنها (ایران) برخاسته، این گوهر گرانبها را از سنگ تشخیص داده و او را شناختند.»
شهید عدالت
کارلایل فیلسوف بزرگ انگلیسی میگوید: «ما را نمیرسد جز آنکه علی (ع) را دوست بداریم و به او عشق بورزیم، چه او جوان مردی است بس عالی قدر و بزرگ نفس، از سرچشمه وجدانش خیر و نیکی میجوشید، از دلش شعلههای شور و حماسه زبانه میزد، شجاعتر از شیر ژیان بود، ولی شجاعتی ممزوج با لطف و رحمت و عواطف رقیق و رأفت … در کوفه کشته شد، شدت عدلش موجب این جنایت گردید، چنانکه هر کس را ماند خود عادل میدید، پیش از مرگش درباره قاتل خود گفت: و اگر زنده ماندم خودم نمیدانم [با ضارب چه کار کنم]و اگر در گذشتم کار به دست شما است، اگر خواستید قصاص نمائید در برابر یک ضربت تنها زنید، اگر در گذرید به تقوا نزدیکتر است. این فیلسوف انگلیسی، هر گاه به نام حضرت علی (ع) میرسید بزرگی حضرت چنان او را به وجد میآورد و نیروی عظمت آن حضرت چنان تحریکش میکرد که از بحث علمی بیرون میشد و بیاختیار شروع به مدیحهسرایی او میکرد، او درباره حضرت علی (ع) چنین میگوید: " ما نمیتوانیم علی را دوست نداشته باشیم و به وی عشق نورزیم، زیرا هر چه خوبی هست که ما آن را دوست داریم همه در علی جمع است. او جوانمرد شریف و بزرگواری بود که دلش سرشار از مهر و عطوفت و دلیری بود، از بشر شجاعتر، اما شجاعتش آمیخته با مهر و عطوفت و لطف و احسان بود.
شجاع بیهمتا و قهرمان یکه تاز
بارون کارادوو مورخ و محقق فرانسوی گوید: «علی (ع) آن شجاع بی همتا و قهرمان یکه تازی بود که پهلو به پهلوی پیامبر میجنگید؛ و به اعمال برگزیده و معجزه آسایی قیام نمود؛ در معرکهی بدر، بیست ساله بود که با یک ضرب دست، یکه سوار قریش را دو نیم کرد؛ در احد شمشیر پیامبر (ذوالفقار) را به دست گرفت و بر سرها، خود (کلاهخود) میشکافت و بر تنها جوشن میدرید، و در یورش بر قلعههای یهود خیبر، با یک دست دروازه سنگین آهنین را از جای کند، و آن را بالای سر خود سپر ساخت. و، اما پیامبر (ص)، او را بسیار دوست میداشت و به او بسی وثوق داشت. روزی به سوی علی (ع) اشاره کرد و گفت: «من کنت مولاه فعلی مولاه».
یگانه نسخهی عالم
شبلی شمیل از پیشتازان مکتب مادیگری میگوید: «امام علی ابن ابی طالب (ع) بزرگ بزرگان، یگانه نسخهای است که نه شرق و نه غرب، نه در گذشته و نه در امروز صورتی مطابق این نسخه ندیده است». شبلی شمیل، دانشمندی است که در سال ۱۳۳۵ هجری درگذشت، وی شاگرد برجسته مکتب داروین بود و نخستین کسی است که نظریه «قوه» را در شرق منتشر کرد، سپس برخلاف مکتب استاد خود که فردی الهی بود، به انکار مقدسات و جهان ماورا طبیعت برخاست و تا لحظه مرگ از مکتب مادیگری پیروی کرد. وی با اصراری که در انکار توحید داشت، در برابر شخصیت علی (ع) سر تعظیم فرود آورده است.
تنها راه چاره، دوست داشتن علی (ع)
جانین شاعر آلمانی گوید: «علی (ع) را جز آنکه دوست بداریم و شیفته او باشیم چارهای نداریم؛ زیرا جوان شریف و بزرگواری بود، وجدان پاکی داشت که از مهربانی و نیکی لبریز بود، و قلبش مملو از یاری و فداکاری بود، و از شیر شرزه شجاعتر بود، ولی شجاعتی ممزوج با رقت، لطف، دلسوزی، مهر و عاطفه».
برترین افراد عرب
پروفسور استانسیلاس گوریارد فرانسوی میگوید: «معاویه از بسیاری جهات برخلاف قواعد اسلام رفتار کرده است، چنان که با علی بن ابی طالب (ع) که پس از پیغمبر اسلام (ص) بزرگترین، شجاعترین، پرهیزگارترین، فاضلترین، و خطیبترین افراد عرب به شمار میرفت، در افتاد».
تخطی نکردن علی (ع) از راه راست
جرجی زیدان نویسنده و دانشمند مسیحی عرب گوید: «معاویه و دوستانش برای پیشرفت مقاصد فردی خود از هیچ جنایتی دریغ نداشتند، اما علی (ع) و همراهان او، هیچ گاه از راه راست، و دفاع از حق و شرافت، تخطی و تجاوز نمیکردند …».
در جای دیگری میگوید: «اگر بگویم مسیح از علی (ع) بالاتر است عقلم اجازه نمیدهد، و اگر بگویم علی (ع) از مسیح بالاتر است دینم اجازه نمیدهد».
پهلوانی در عین دلیری دلسوز و رقیق القلب
بارون کاردایفو دانشمند فرانسوی گوید: «علی (ع) مولود حوادث نبود، بلکه حوادث را او به وجود آورده بود؛ اعمال او مخلوق فکر و عاطفه و مخیلهی خود اوست؛ پهلوانی بود در عین دلیری دلسوز و رقیق القلب، و شهسواری بود که هنگام رزم آزمایی، زاهد از دنیا گذشته بود. به مال و منصب دنیا اعتنایی نداشت، و در حقیقت جان خود را فدا نمود. روحی بسیار عمیق داشت که ریشه آن ناپیدا بود و در هر جا خوف الهی او را فرا گرفته بود».
علی (ع) مرد عقیده و احتجاج
ابوالفرج اهرون مشهور به ابن العبری مورخ و دانشمند مسیحی میگوید: «علی (ع) بود که در عصر خلفا، خلأ ناشی از فقدان حضرت رسول اکرم (ص) را جبران نمود. او مبارزات عقیدتی را، پس از پیغمبر (ص) بر عهده داشت. احتجاجات و مناظرات آن حضرت، در تاریخ گواه این مدعی است.
وجود مقدس حضرتش، در کنار خلفا، خلأیی را که از فقدان مقام والای نبوی حاصل شده بود، پر میکرد و کتابهای شیعه و سنی، سرشار است از این گونه مسائل، و نمونه بارزش سخن عمر: «لولا علی لهلک عمر» است؛ که حداقل هفتاد بار آن، در تاریخ ضبط گردیده است».
پای بند دین در حد شور و عشق
ایلیا پاولویچ پطروشفسکی مورخ و خاور شناس روسی گوید: «علی (ع)، پرورده محمد (ص) عمیقاً به وی در امر اسلام وفادار بود. علی (ع) تا سر حد شور و عشق پای بند دین، صادق و راستگو بود. در امور اخلاقی بسیار خرده گیر بود. هم سلحشور بود و هم شاعر، و همه صفات لازمهی اولیا الله در وجودش جمع بود …». پطروشفسکی، استاد دانشگاه لنینگراد بوده است.
علی (علیه السلام) مظهر حق
میخائیل نعمیه نویسنده صاحب نظر و متفکر مسیحی عرب میگوید: «قدرت نمایی و قهرمانی امام علی (ع) تنها در حدود میدانهای جنگ نبود، قهرمانی بود در صفای بصیرت، و طهارت وجدان، و سحر بیان، و حرارت ایمان، و عمق روح انسانیت، و بلندی همت، و نرمی طبیعت، و یاری محروم و رهایی مظلوم از چنگال متجاوز و ظالم، و فروتنی برای حق به هر صورت و مظهری که حق برایش تجلی نماید، این نیروی قهرمانی همیشه محرک و انگیزنده است گرچه روزگارها از آن بگذرد...
دانشمندان غربی پای منبر علی (علیه السلام)
نویسیان دانشمند مسیحی میگوید: «اگر امام علی (ع) این خطیب با عظمت و این گوینده زبر دست، امروز در همین عصر، بر منبر کوفه مینشست، شما میدیدید که مسجد کوفه با آن همه وسعت، از مردم مغرب زمین و دانشمندان جهان برای استفاده از دریای خروشان علم علی (ع) موج میزد».
شیر خدا
واشنگتن ارونیک محقق و نویسنده آمریکایی میگوید: «علی (ع) از برجستهترین خانوادههای نژاد عرب، یعنی قریش بود. او دارای سه خصلت بزرگ: شجاعت، فصاحت، و سخاوت بود. روح دلیر و شجاع او بود که او را شایسته عنوان (شیرخدا) نمود، لقبی که پیغمبر (ص) به او عطا فرمود».
ستاره درخشان علم و ادب
دکتر بولس سلامه ادیب و حقوق دان بزرگ مسیحی میگوید: «علی (ع) به مقامی رسیده است که یک دانشمند، او را ستاره درخشان آسمان علم و ادب میبیند، و یک نویسنده برجسته، از شیوه نگارش او پیروی میکند، و یک فقیه، همیشه بر تحقیقات و ابتکارات او تکیه دارد. علی (ع) در قضاوتهای خود استثنایی قائل نمیشد، و به طور مساوی آنچه را که شایسته بود حکم میکرد، و تفاوتی میان ارباب و بنده نمیگذاشت. علی (ع) همواره از وضع رقت بار یتیمان و فقیران بسیار متأثر و غمگین میشد».
دانشمند بی نظیر اسلام
رودلف زیگر محقق و نویسنده آلمانی میگوید: «در صدر اسلام علی ابن ابی طالب (ع)، یکی از دانشمندان بی نظیر اسلام بود. علی (ع) در کشورهای دیگر به خصوص در ایران به خوبی شناخته میشد در حالی که مردی جوان به شمار میآمد، و کمتر اتفاق میافتاد که یک دانشمند جوان بتواند در خارج از زادگاه خویش معروفیت و احترام پیدا کند».
نمونه کامل تقوی
ویل دورانت خاورشناس مشهور انگلیسی میگوید: «علی (ع) در جوانی، نمونه کامل تواضع، تقوا، نشاط و اخلاص، در راه دین است. خوش منظر و نیکو خصال، و پر اندیشه و درست پیمان بود».
دروازهی شهر علم
لامنس خاورشناس معروف بلژیکی میگوید: «برای علی (ع) این بس است که تمام اخبار و معارف اسلامی، از او سرچشمه میگیرد، او حافظه و نیروی شگفت انگیزی داشته است. همه علما و دانشمندان، اخبار و احادیث خود را برای وثوق و اعتبار به او میرسانند. علمای اسلام از مخالف و موافق، از دوست و دشمن، مفتخرند که گفتار خود را به علی (ع) مستند کنند؛ چه گفتار او حجیت قطعی داشت و او دروازهی شهر علم بود، و با روح کلی پیوستگی کامل داشت». این کشیش بلژیکی در زبان عربی و تاریخ عرب هم مهارت داشت.
دریا فضائل
رینولدالین نیکلسون محقق و خاورشناس معروف انگلیسی میگوید: «علی (ع) برجستگیها و فضائل بسیار داشت. او هوشیار، دور اندیش، شجاع، صاحب رأی، حلیم، وفادار و شریف بود».
انتهای پیام