- علمی
- سلامت
- گوناگون
- اجتماعی
- احکام اسلامی
- دین و مذهب
- اخلاق اهل بیت
- مباحث زناشوئی
- کودک و خانواده
- آشپزی و آشپزخانه
- گردشگری و تفریحی
- روانشناسی و مشاوره
- الگو سازی و سبک زندگی
- تکنولوژی و فناوری اطلاعات
به گزارش «شیعه نیوز»، کم آبی و خشکسالی سراسر ایران را فراگرفته است. بر اساس گزارشی که در نشریه نیچر منتشر شده، ۷۷ درصد مساحت کل کشور تحتتأثیر بحران برداشت بیرویه آب قرار دارد. نتیجه یافته ها و بررسی های سه پژوهشگر ایرانی درباره وضعیت آب و خشکسالی در ایران نشان می دهد که کشور ما با جمعیت ۸۴ میلیون نفر رتبه نخست برداشت آب از منابع زیر زمینی را داشته و ۳۴ درصد کل برداشت آب در منطقه را به تنهایی انجام میدهد.
«کاوه زرگران» رییس کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی تهران می گوید که برداشت های بی رویه امنیت غذایی کشور را به خظر انداخته است. وی با اعتقاد بر اینکه منابع آبی کشور کفاف تولید غذا برای ۸۰ میلیون نفر جمعیت را نمی دهد، می گوید: باید بپذیریم که در دنیای امروز صحبت کردن راجع به خودکفایی تولید محصولات کشاورزی دیگر منسوخ شده است. این در حالی است که در اقلیم خشک و نیمه خشکی همچون ایران اصرار بر تامین تمامی نیازها از محل تولیدات داخل نه تنها توجیه اقتصادی نداشته و موجب ایجاد امنیت غذایی نمی شود بلکه می تواند منجر به نابودی کشور هم بشود.متن کامل گفتگوی بازار با «کاوه زرگران» رییس کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی تهران را در ادامه می خوانید:
اضافه برداشت از منابع طبیعی و آب های زیر زمینی به سالانه ۲۰ میلیارد متر مکعب رسیده است. این حجم از اضافه برداشت معنایی جز غارت منابع آبی ندارد
* بر اساس گزارش های اعلامی از طرف وزارت نیرو حدود ۱۵۰ شهر کشور با تنش آبی مواجه هستند. با این وجود همچنان شاهد کشت محصولات آب بر در بسیاری از استان های کشور هستیم و همچنان برخی از مسئولین بر طبل خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی می کوبند. در شرایطی که گفته می شود وضعیت بارندگی و ذخایر آبی کشور مناسب نیست آیا مسئولین دولت سیزدهم همچنان می توانند روی مساله خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی تاکید کنند؟
در سال های گذشته شعارهایی از قبیل خودکفایی در تولید محصولات کشاورزی کارکرد و تعریف خود را از دست داده است. حتی کشورهایی که مشکل آبی ندارند، کمتر سراغ کشت و تولید محصولات آب بر می روند. در این میان برخی هم به دنبال تجارت محصولات کشاورزی هستند. به عنوان مثال برزیل بزرگترین صادرکننده ذرت در جهان است. اما امسال که بخش عمده از تولیدات خود را پیش فروش کرده بود، نیاز داخلی خود را از محل واردات از آرژانتین تامین کرد.جدای از مساله کمبود آب، واردات برخی از محصولات اجتناب ناپذیر است. به عنوان مثال دولت سالهاست که می خواهد ضرب خود اتکایی در محصولی همچون گندم را بالا ببرد. اما مساله اینجاست که ما محدودیت هایی را از نظر ریز مغذی ها در خاک داریم و برای اینکه یک آرد با کیفیت را داشته باشیم ناچار به اختلاط گندم داخلی و خارجی هستیم.
حمایت دولت از کشاورز قرار نیست که در قالب آب رایگان و ارزان باشد. دولت می تواند نرخ خرید تضمینی محصولات کشاورزی را بالا ببرد
* اما بسیاری از مسئولین بر این باورند که گندم یک کالای استراتژیک بوده و وابستگی آن به واردات می تواند تهدیدی برای امنیت غذایی کشور باشد؟
اکنون عمده کشت گندم در کشور ما به صورت دیم بوده و وابستگی زیادی به شرایط آب و هوایی دارد. به عبارتی می توان گفت که به دلیل سیاست های اشتباه در نبود الگوی کشت مناسب امنیت غذایی کشور را به اما و اگرها پیوند زدیم. یک سال که بارندگی مناسب باشد، سطح تولیدات بالا می رود اما سالی که بارندگی خوب نباشد، تمام برنامه ریزی ها بهم می ریزد.
* آمارهای موجود نشان می دهد که به ازای مصرف هر مترمکعب آب در بخش کشاورزی تنها ۱.۲ کیلوگرم محصول تولید می شود. درحالیکه میزان تولید به ازای هر مترمکعب آب در برخی از کشورها به ۲ کیلوگرم هم می رسد. دلیل مصرف بالای آب در این بخش و بهره وری پایین چیست؟
سازمان محیط زیست مدعی است که اضافه برداشت از منابع طبیعی و آب های زیر زمینی به سالانه ۲۰ میلیارد متر مکعب رسیده است. این حجم از اضافه برداشت معنایی جز غارت منابع آبی نداد. با این روند ۲۰ سال دیگر و در سال ۱۴۲۰ اطراف زاگرس دیگر اثری از کشاورزی نخواهد بود چون منابع آب را غارت میکنیم. آمارها نشان میدهد که ما بیش از حد مجاز از منابع آبی کشور استفاده می کنیم و هیچ فکری برای افزایش بهره وری و تولید محصولات بیشتر به ازای مصرف هر مترمکعب آب نمی کنیم. آنگونه که آمارها نشان می دهد ۸۵ درصد منابع آبی زیر زمینی خود را استفاده می کنیم، اما میزان تولید محصولات کشاورزی به هیچ وجه با این آمارها نمی خواند. دلیلش هم ارزان بودن آب است.
هیچ کس به این مساله که محصول آب بری که تولید کرده آیا صرفه و توجیه اقتصادی دارد یا خیر. به عنوان مثال هندوانه ای که هزاران لیتر آب خورده دست آخر به قیمت ۵ هزار تومان در بازار فروخته می شود. از طرفی به دلیل نبود الگوی کشت یک سال یک محصول نایاب می شود و قیمتش در بازار سر به فلک می کشد، یک سال دیگر به قدری از این محصول تولید می شود که خریداری برای آن وجود ندارد و کشاورز حتی حاضر به چیدن آن نمی شود.
در همه جای دنیا بخش کشاورزی یارانه های پنهان زیادی دریافت می کنند. به عنوان مثال دولت اتریش به ازای هر هکتار زمین کشاورزی حدود ۷۰۰ یورو پول به کشاورز پرداخت می کند. اما اینگونه نیست که آب مجانی به آنها بدهند
* اما اقتصاد کشاورزی در ایران به گونه ای نیست که کشاورز از عهده پرداخت قیمت واقعی آب بر بیاید و بدون حمایت های دولت عملا این بخش نابود می شود؟
در اینکه دولت باید از بخش کشاورزی حمایت کند، شکی نیست. در همه جای دنیا بخش کشاورزی یارانه های پنهان زیادی دریافت می کنند. به عنوان مثال دولت اتریش به ازای هر هکتار زمین کشاورزی حدود ۷۰۰ یورو پول به کشاورز پرداخت می کند. اما اینگونه نیست که آب مجانی به آنها بدهند.حمایت دولت از کشاورز قرار نیست که در قالب آب رایگان و ارزان باشد. دولت می تواند نرخ خرید تضمینی محصولات کشاورزی را بالا ببرد. اما چنین رویه هایی را در کشور نمی بینیم. به عنوان مثال امسال دولت بعد از کلی دعوا و اعتراض دولت قیمت خرید تضمینی گندم را چهار هزار تومان تعیین کرد در حالیکه هر کیلو گندم وارداتی برای دولت دست کم ۹ هزار تومان تمام میشود. دولت می تواند به کشاورز یارانه بدهد اما در مقابل قیمت واقعی آب را از آن دریافت کند. در این صورت ناخودآگاه کشت محصولات آب بر با ارزش اقتصادی پایین متوقف می شود و کشاورزان به دنبال راهی برای افزایش راندمان خواهند بود.
هم اکنون در ۱۷ استان کشور برنج کشت می شود. در حالیکه جز در استان های شمالی، عملا امکان کشت این محصول برای ما وجود ندارد اما متاسفانه با چند سیلاب قوانین کشور عوض می شود و فراموش می کنیم در چه اقلیمی قرار داریم
* در شرایط فعلی کشت چه محصولاتی متناسب با اقلیم ماست؟
باید به سمت کشت محصولات کم آب بر اما دارای ارزش اقتصادی بالا حرکت کنیم. به نظر می رسد که دانه های روغنی گزینه خوبی می تواند باشد. به هر حال باید مطابق با پتانسیل های واقعی کشور برای تولید محصولات کشاورزی و میزان آب بری آنها برنامه مشخصی را تدوین کرد. باید بپذیریم که کشور ما در یک اقلیم خشک و نیمه خشک قرار دارد. نباید به محض یک سال تر سالی واقعیت های اقلیم کشور را فراموش کنیم. هم اکنون در ۱۷ استان کشور برنج که محصولی آب بر است کشت می شود در حالیکه کشت این محصول تنها در استان های شمالی باید صورت گیرد. اما متاسفانه با چند سیلاب قوانین کشور را عوض می کنیم.
انتهای پیام