۰

آمریکا به دنبال حذف طالبان با کمترین هزینه است

طالبان شهر به شهر افغانستان را به تصرف می گیرند، گفته می شود به دنبال مذاکره و سهم خواهی نیست بلکه تمامیت افغانستان را می خواهد. اینکه مردم افغانستان خواهان حکومت طالبان بر کشورشان هستند یا نیستند مساله ای داخلی است، اما پایان درگیری در افغانستان از چه طریقی ممکن است؟ آینده افغانستان به چه سمت و سویی خواهد رفت؟ طالبان بر افغانستان حکومت خواهند کرد یا دولت اشرف غنی بحران را رفع می کند؟
کد خبر: ۲۵۷۷۴۸
۱۴:۵۸ - ۱۴ تير ۱۴۰۰

به گزارش «شیعه نیوز»، طالبان شهر به شهر افغانستان را به تصرف می گیرند، گفته می شود به دنبال مذاکره و سهم خواهی نیست بلکه تمامیت افغانستان را می خواهد. اینکه مردم افغانستان خواهان حکومت طالبان بر کشورشان هستند یا نیستند مساله ای داخلی است، اما پایان درگیری در افغانستان از چه طریقی ممکن است؟ آینده افغانستان به چه سمت و سویی خواهد رفت؟ طالبان بر افغانستان حکومت خواهند کرد یا دولت اشرف غنی بحران را رفع می کند؟

ابوالفضل ظهره وند سفیر سابق ایران در افغانستان می گوید: در بهترین حالت اگر طالبان بخواهند افغانستان را تصرف کنند، این تصرف موقتی خواهد بود. احتمال حکومت طالبان بر افغانستان بسیار ضعیف است به این دلیل که مردم این کشور زیر بار حاکمیت طالبان و تفکر سلفی نخواهند رفت و طالبان هم نمی توانند عمارت اسلامی را شکل دهند. از سوی دیگر آمریکایی ها هم چنین اجازه ای به طالبان نمی دهند و اروپایی هم موافقت نخواهند کرد.

وی معتقد است که در آینده شرایط پیچیده ای به وجود می آید که آن شرایط باید توجیه کننده حضور آمریکا در افغانستان باشد در واقع با تقویت و تشدید تهدید طالبان، آمریکایی ها انتظار دارند که مردم افغانستان برای نجات و مقابله با این تهدید کماکان به آمریکا متکی و متوسل شوند، این برنامه ای است که آمریکایی ها چیدند برای اینکه هم هزینه های خود را کاهش دهند و هم تلفات نداشته باشند و هم به هزینه مردم افغانستان امکان ادامه حضور آمریکا را در منطقه به وجود بیاورند.

متن گفت وگوی شفقنا با ابوالفضل ظهره‌وند را می خوانید:

* تشدید جنگ ها در افغانستان و سیطره طالبان بر این کشور یا تصرف شهرهای افغانستان توسط این گروه چه پیامدهایی خواهد داشت؟ در نگاه کلان می توان گفت آمریکایی ها طالبان را به دولت اشرف غنی ترجیح دادند؟

در بحران فعلی افغانستان، آمریکا نقشی برجسته دارد

تحولاتی که در حال حاضر در افغانستان شاهد آن هستیم در واقع دور جدیدی از بحرانی است که آمریکایی ها کماکان در آن نقش مستقیم دارند. شروع این بحران در دوره آقای ترامپ و مذاکرات دوحه کلید خورد و آمریکایی ها که نتوانستند به اهداف منطقه ای خود برسند، وارد تعامل و به رسمیت شناختن طالبان و توافقنامه دوحه شدند که آقای بایدن هم همان خط یعنی خروج نیروهای نظامی آمریکا از صحنه افغانستان و وارد کردن نیروهای امنیتی اطلاعاتی به این کشور را دنبال کرد.

آمریکایی ها در حال حاضر در حال جابه جایی هستند و تا قبل از ۲۰ شهریور یا ۱۱ سپتامبر، افغانستان را خالی خواهند کرد و این خروج غیر مسئولانه، جفایی بود که در حق دولت و ملت افغانستان کردند همانطور که در توافق دوحه نیز چنین کردند یعنی بدون اینکه مساله مالکیت مردم افغانستان را بر هر نوع توافق صلح در نظر بگیرند، بدون رسمیت دادن و اعتنا به دولت افغانستان در دوحه نشستند و توافقاتی را انجام دادند که بخشی از آن هنوز هم محرمانه مانده و بخشی هم که دنیا شاهدش بود و خروجی آن مشروعیت و رسمیت دادن به طالبان و آزادی ۵ هزار جنگنده طالبانی بود که امروز دوباره به صحنه افغانستان آمدند.

در این شرایط که آمریکایی ها، افغانستان را بدون هیچ طرح جایگزین ترک می کنند، خلائی که به وجود آمده از طریق اشغال شهرستان ها توسط طالبان پُر می شود. از سوی دیگر دولت افغانستان صرفاً توانایی خود را روی حفظ مراکز استان ها و شهرهای بزرگ گذاشته است.

آمریکا افزایش جنگ داخلی در افغانستان را انتظار دارد

در این روندی که شاهد هستیم، آمریکایی ها انتظار دارند که در دوره جدید از بحران، شاهد افزایش جنگ داخلی باشند. طالبان که پشتیبانی پاکستان را دارد، امیدوار است که بتوانند کل افغانستان را به تصرف در بیاورد و عمارت اسلامی شکل دهد، آمریکایی ها هم تلاش دارند که با استفاده از ظرفیت هایی که در داخل افغانستان تحت عنوان جنبش مردمی شکل می گیرد، مردم را به دفاع از شهرهای بزرگ سوق دهند تا تشدید درگیری و جنگ داخلی صورت گیرد و همین امر تهدیدی برای منطقه و کل افغانستان و خطر تجزیه این کشور باشد.

* پیش بینی می کنید طالبان بر افغانستان حکومت کند؟

احتمال حکومت طالبان بر افغانستان بسیار ضعیف است

در بهترین حالت اگر طالبان بخواهند افغانستان را تصرف کنند، این تصرف موقتی خواهد بود همانطور که در دهه ۷۰ هم این اتفاق افتاد و مزار شریف بعد از یک هفته آزاد شد. احتمال حکومت طالبان بر افغانستان بسیار ضعیف است به این دلیل که مردم این کشور زیر بار حاکمیت طالبان و تفکر سلفی نخواهند رفت و طالبان هم نمی توانند عمارت اسلامی را شکل دهند. از سوی دیگر آمریکایی ها هم چنین اجازه ای به طالبان نمی دهند و اروپایی هم موافقت نخواهند کرد بنابراین در مجموع شرایط پیچیده ای به وجود می آید که آن شرایط باید توجیه کننده حضور آمریکا در افغانستان باشد در واقع با تقویت و تشدید تهدید طالبان، آمریکایی ها انتظار دارند که مردم افغانستان برای نجات و مقابله با این تهدید کماکان به آمریکا متکی و متوسل شوند، این برنامه ای است که آمریکایی ها چیدند برای اینکه هم هزینه های خود را کاهش دهند و هم تلفات نداشته باشند و هم به هزینه مردم افغانستان امکان ادامه حضور آمریکا را در منطقه به وجود بیاورند. یعنی آنچه آقای ترامپ هم در گذشته گله می کرد که ما پلیس افغانستان نیستیم و نباید بیش از یک تریلیون دلار هزینه کنیم و تلفات دهیم، آقای بایدن نیز همان سیاست را عملیاتی می کند بدون اینکه بخواهد تلفات بدهد و هزینه ای انجام دهد، اما حضور خود را پشت صحنه و تحت عنوان دفاع و کمک به مردم افغانستان ادامه می دهد.

* در صورتی که حکومت افغانستان به دست طالبان بیفتد، نوع حکومتداری طالبان چگونه خواهد بود و چه روش و منشی دارند؟

وقتی طالبان تمامیت خواهی را در دستور کار دارد، می توان نگرانی مردم افغانستان را فهمید

دقیقاً نگرانی و تردیدی که هم در داخل افغانستان و هم در بیرون افغانستان وجود دارد، شیوه و نحوه عمل و رفتار طالبان است که طی دو سال مذاکراتی که در دوحه یا با آمریکا و بعد از آن طرف های افغانی انجام دادند، به وجود آمده است. این نگرانی و تردید جدی است که طالبان نسبت به گذشته چه تغییری کردند که می توانند نظام سیاسی، قانون اساسی و دستاوردهای مردم را حفظ کنند؟ شواهد نشان می دهد هیچ نشانه ای از این تغییر و توانایی در طالبان وجود ندارد. مردم افغانستان حاضر نیستند به گذشته بازگردند و به دوباره به آنچه تحت عنوان امیرالمومنین و عمارت اسلامی بود و رفتاری که طالبان با مردم در کابل و هرات داشتند، تن دهند.

شاید برخی بیان کنند طالبان امروز رفتاری غیر از گذشته دارد. اگر چنین است، امروز زمینه مذاکره وجود دارد، چرا طالبان مذاکره نمی کند؟

اگر مساله طالبان، حضور نیروهای بیگانه در افغانستان است که این نیروها در حال خروج از کشور هستند.

اگر مساله طالبان این است که می خواهد عمارت شکل دهد و به مردم عنایتی ندارد، همین رویکرد نیز موجب نگرانی است. اگر طالبان واقعاً تحول پیدا کرده و بنا دارد که از مردم حمایت کند، امروز بهترین فرصت است که با دولت و تیم مذاکره کننده صحبت کند و اساس را بر این بگذارند که آمریکایی ها کامل از افغانستان خارج شوند -که خارج خواهند شد- و بعد هم در قدرت مشارکت کنند، اما طالبان بنا ندارد که در قدرت سهیم شود چرا که اشرف غنی حاضر بود ۴۰ تا ۵۰ درصد قدرت دولت و حتی مجلس را به طالبان دهد، اما طالبان حاضر نیست و نمی پذیرد. وقتی طالبان تمامیت خواهی را در دستور کار دارد، می توان نگرانی مردم افغانستان را فهمید و به مردم حق داد که نگران باشند یا در مقابل تسلط و سلطه طالبان بر افغانستان مقاومت کنند.

* برخی از ظهور و بروز داعش در افغانستان ابراز نگرانی می کنند. چقدر احتمال می دهید پروژه داعش سازی در افغانستان مخصوصاً در شمال افغانستان در حال شکل گیری باشد؟

واقعیت این است که طالبان بعد از توافق دوحه هیچ آسیبی به نیروهای آمریکایی و ناتو و غربی ها نرسانده است. اولویت طالبان باید سرباز وطن و مردم غیر نظامی باشد که آنها را به کشتن می دهد؟ در مقابل هم می بینیم که فرمانده ارتش آمریکا در افغانستان با فرمانده ارتش پاکستان رایزنی و هماهنگی می کند، با توجه به ارتباط اینان در گذشته و ارتباط امروزشان با طالبان، چرا این پاکستانی ها سر از شمال در آوردند؟ باید قاعدتاً در جلال آباد و شرق افغانستان که عمدتاً پشتون هستند، حضور داشته باشند، اما در مناطقی که خواستگاه ترکمن ها و ازبک هاست، چه می کنند؟ چرا شیرخان بندر که محل تجارت با تاجیکستان یا حیرتان که محل تجارت مزار شریف با مردم شمال و ازبکستان هست را نا امن کردند؟

بنابراین احساس می شود که یک پروژه حساب شده ای مثل گذشته که بین انگلیس، آمریکا و اسلام آباد و شاید برخی از کشورهای عربی بود، دوباره باز تعریف و به صحنه افغانستان آورده می شود حتی این ایده وجود دارد که این بار نوع نگاه انگلیس به افغانستان با نوع نگاه و مأموریت شاید آمریکایی ها تفاوت هایی داشته باشد و شاید هم تقسیم وظیفه ای را دارند که این تقسیم وظیفه باز بیرون از نظر اسلام آباد است چون نگاه اسلام آباد به تحولات افغانستان قطعاً با نوع نگاه آمریکایی ها متفاوت می باشد به همین خاطر است که نخست وزیر پاکستان رد کرده که هر نوع پایگاه نظامی یا اطلاعاتی را به آمریکا بدهد. آمریکایی ها بسیار تلاش دارند تا بتوانند برای پروژه مورد نظرشان در منطقه پایگاه به دست بیاورند که نزدیک ترین فاصله را به افغانستان داشته باشد. در مجموع به نظر می رسد که بریتانیا بین پاکستان و آمریکا یک نوع جمع بندی می کند و میانه را می گیرد و این مساله را در نظر دارد که پروژه ای که غرب انتظار دارد در افغانستان تطبیق دهد، اجرا می شود یا خیر.

* جاسوس کارکشته انگلیسی مایکل سَمپِل چندین ماه است که به افغانستان وارد شده و در مناطق شمالی افغانستان از بدخشان تا فاریاب شروع به رایزنی با افراطی ها یا جریان های افراطی این مناطق کرده است، حضور انگلیسی ها را در افغانستان چطور پیش بینی می کنید و آیا آمریکایی ها امنیت یا کنترل افغانستان را به بریتانیایی ها داده است؟

اعتقادم این است که آمریکا، بریتانیا، استرالیا و حتی برخی از کشورهای عضو ناتو در حال تقسیم کار هستند، بحث شان این است که ژئوپلتیک منطقه را با استفاده از سرمایه شان که جریانات افراطی باشد کلید بزنند تا هم منطقه را در بحران نگاه دارند و هم تغییراتی که شکل می دهند به ضرر ایران و روسیه و چین باشد. اینها نیامده بودند که از افغانستان بروند بلکه آمده بودند که در بلند مدت باقی باشند منتها در این دوره می خواهند کمترین هزینه و بیشترین بهره برداری سیاسی امنیتی را از منطقه ببرند یعنی از ظرفیت منطقه استفاده کنند و می بینیم که زمین سوخته در منطقه شکل می دهند، عراق و سوریه را نابود کردند و افغانستان را به ویرانه تبدیل کردند و حتی پاکستانی ها متأسفانه از این طرح و پروژه غافل هستند که اگر پروژه طالبان نتواند آنطور که اسلام آباد مورد نظرش هست اتفاق بیفتد – که نخواهد افتاد- در این تغییرات پاکستان آسیب جدی خواهد دید. یعنی هر نوع تجزیه در افغانستان اولین آثارش را روی پاکستان می گذرد و به نفع پاکستان نخواهد بود.

متأسفانه برای انگلیسی ها پاکستان مهم نیست چون این کشور را دور شده از حلقه سیاسی خود می بینند، مشکل غرب امروز با چین هست و پاکستان هم برای چین شریک راهبردی شده است بنابراین برای ضربه به چین در گام اول به پاکستان ضربه می زنند. این تغییرات ناخوشایند است و متأسفانه اسلام آباد در حال حاضر غافل است و در زمینی بازی می کند که می تواند برای خودش و منطقه بسیار خطرناک باشد. قطعاً آمریکا و انگلیس امروز پروژه افغانستان را به صورت مشترک جلو می برند و حتی می توانند از ظرفیت عربستان و اعراب مرتجع منطقه هم استفاده کنند که قطعاً در آینده استفاده خواهند کرد.

* معتقدید نگاه همسایگان در قبال طالبان و اقدامات امروز این گروه در افغانستان باید به چه صورت باشد؟

نگاه مردم منطقه به این مساله متفاوت است. پاکستانی ها قطعاً از این روند خوشحال هستند و این جزو آرزوهایشان بوده که بتوانند از این به بعد به جای داشتن عمق استراتژیک در افغانستان، منطقه متحد با خود و دولتی که به هر حال متأثر از اسلام آباد است را داشته باشند.

در میان کشورهای شمالی، قطعاً تاجیکستان از وضعیت امروز افغانستان نگران است چون اقوامی از جمله تاجیک ها، ازبک ها، ترکمن ها و هزاره های افغانستان حکومت طالبان بر این کشور را نمی پذیرند لذا این اقوام به سمت مرزها و کشورهای مانند تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان خواهند رفت که این سیل مهاجرین هم عامل نگرانی شده است. نگرانی دیگر کشورهای منطقه این است که با توجه به اینکه طالبان تا دیروز مهم ترین منبع درآمدشان تولید مواد مخدر بوده، بعد از این هم باز مساله مواد مخدر و بدرفتاری با اقوام مرتبط با این کشورها را داشته باشند.

عامل مهم دیگری که موجب نگرانی است اینکه رابطه طالبان با جریانات تکفیری از جمله داعش و القاعده چگونه خواهد بود؟ امروز طالبان ادعا می کنند که ارتباطی با این جریان ها ندارند، اما اسناد و مدارکی که گاهی دیده می شود و نوع رفتارشان در صحنه سیاسی، شبیه داعش و القاعده است.

بنابراین مجموعاً کشورهای منطقه که تاکنون با نوع نظام سیاسی و قانون اساسی دولت افغانستان همراهی داشته و دارند نسبت به تغییراتی که اتفاق می افتد، نگران هستند. طالبان تاکنون نگفتند که اگر قانون اساسی را قبول ندارد کدام بند را قبول ندارند و چه مشکلی در قانون اساسی است؟ اگر می گویند جمهوری نه، مساله پارلمان، مجلس و مشارکت مردم در انتخابات چه می شود؟ طالبان از چه طیفی از مردم نمایندگی می کنند؟ آیا طالبان نماینده پشتون ها هستند؟ امروز که کل پشتون های افغانستان به خیزش مردمی پیوستند. از سوی دیگر رییس جمهور و بخش مهمی از ترکیب دولت و ارتش افغانستان پشتون ها هستند. بیش از ۱۱۰ هزار نفر در این دو دهه کشته شدند که نیمی از آنها توسط داوطلبان جان باختند و بخش مهمی از آنها هم پشتون ها بودند بنابراین نوع نمایندگی طالبان از چه جریانی است؟ رابطه طالبان با پشتون های داخل پاکستان چیست؟ چرا رهبران طالبان، داخل افغانستان نیستند مثل حکمتیار که پشتون و از حزب اسلامی می باشد و در کابل حضور دارد. چرا چهره های طالبان پوشیده است و چرا شخصیت ها و رفتارشان نامشخص است؟ آنچه طالبان به دست می آورند و غنایم جنگی حساب می کنند مربوط به بیت المال و مردم افغانستان است، چرا این غنایم را به پاکستان می برند؟ چرا مرز شمال را بستند؟ چرا رابطه طالبان با اسلام آباد یک طرفه است؟ رابطه طالبان با جریانات وهابی و عربستان و نیروهای تکفیری چگونه خواهد بود؟ چرا اساساً جنگ! مگر در اسلام زور و اجبار داریم؟ مگر می شود مردم را به زور به کاری وادار کرد؟ طالبان چه دورنمایی برای آینده افغانستان دارد؟ الگوی عمارت اسلامی آنان کجاست؟ طالبان چه نوع دولت و حکومتی است و چه ساختاری دارد؟ هیچ کدام از این پاسخ ها و موضوعات مشخص نیستند و پاسخ ها باید از سوی طالبان روشن و شفاف تبیین شود.

* در برهه ای تلاش بر این بود که با مذاکره تحت عنوان مذاکرات صلح، درگیری ها در افغانستان پایان یابد، امروز طالبان به جای مذاکره به تصرف شهرهای افغانستان روی آورده که در این درگیری ها جان مردم افغانستان به خطر افتاده است، در شرایط امروز برای حل بحران افغانستان چه مسیری طی شدنی است و راهکار چیست؟

دورنمای مذاکرات صلح که کاملاً از دست رفته است. به نسبتی که طالبان پیشروی و موقعیت پیدا کنند مواضع آن سخت تر و دشوارتر می شود؛ دولت اشرف غنی نیز ضعیف تر از گذشته خود است و کاملاً خود را ناتوان نشان می دهد به همین دلیل امروز یک جنبش مردمی به کنار دولت می آید و خلاء خروج ناتو و آمریکا را پُر می کند.

اگر طالبان در سراشیب شکست قرار گیرند قطعاً متمایل به مذاکره و صلح خواهند شد، اما با روندی که اکنون در پیش گرفتند، مشخص است که اعتقادی به صلح ندارند چون دستور کار مذاکرات صلح روشن نیست و مذاکراتی که بدون دستور کار باشد نتیجه ای هم در بر ندارد.

اشرف غنی با تشکیل شورای عالی دولت دستور بسیج عمومی دهد

معتقدم راهکار پایان درگیری و حل بحران در افغانستان این است که دولت افغانستان نوع مدیریت خود را تغییر دهد، با استفاده از رهبران جهادی شورای عالی دولت را به وجود بیاورد و اشرف غنی دیگر خود را به عنوان یک رییس جمهور مسلط نبیند چون او دیگر همه ظرفیت های خود را از دست داده و تنها می تواند با مدیریت شورای عالی دولت و با استفاده از همه ظرفیت رهبران اقوام، طوایف و ساختی که به وجود می آورد، افغانستان را هم از نفوذ بیگانه (آمریکا یا کشورهای منطقه یا طالبان) نجات دهد و هم برای نجات کشور دستور بسیج عمومی دهد، تمام مردم افغانستان هم این آمادگی را دارند چون این ملت هم با حضور آمریکا در کشورشان موافق نیستند به این دلیل که نتیجه این حضور دو دهه را کاملاً شاهد بودند که چه بلایی بر سرشان آورده و هم به بازگشت طالبان به قدرت مثل گذشته تمایل ندارند و به آن تن نخواهند داد. به همین دلایل دولت افغانستان برای حفظ ساختار و قانون اساسی، گریزی ندارند جز اینکه بسیج ملی در سطح افغانستان شکل بگیرد و مسایل را در میان خودشان حل و فصل کنند تا یکپارچگی افغانستان حفظ شود.

انتهای پیام

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: