۰

چگونه خواندن یک دعا همه گناهان تا روز قیامت را می‌آمرزد؟

اگر دعای صرف خوانده باشد و حرکتی در جهت آن دعا صورت نگیرد، این امر معقول نیست و چگونه می‌شود با خواندن یک دعای کوتاه به آن ثواب‌ها رسید...
کد خبر: ۲۴۳۰۵
۱۵:۰۲ - ۲۳ مرداد ۱۳۹۰
SHIA-NEWS شيعه نيوز:

به گزارش «شيعه نيوز» ، حجت‌الاسلام والمسلمین حسن رمضانی از اساتید و محققین حوزه در گفت‌وگو با مرکز خبر حوزه جایگاه، ماه رمضان و شرح مختصری از برخی ادعیه آن را تشریح کرد.

* لطفا در ابتدا به عنوان اولین سئوال به جایگاه دعا در آیات و روایت اشاره کنید ؟
دعا در آیات و روایات جایگاه ویژه‌ای را به خود اختصاص داده است و در رأس همه این نصوص آیه شریفه « ُ ادْعُونی‌ أَسْتَجِبْ لَکُم» خود نمایی می‌کند در این آیه شریفه حق تبارک و تعالی امر به دعا کرده است گرچه امر دلالت بر «مطلق مطلوبیت» دارد، اما اگر قرائنی همراه آن باشد دلالت بر وجوب می‌کند و این آیه از این موارد است و به قرائنی همراه است که دلالت بر وجوب می‌کند، چرا که در ادامه آیه می‌فرماید: «إِنَّ الَّذینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتی‌ سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرینَ»[1] کسانی که از عبادت من سر باز بزنند (که بر حسب مورد مراد از عبادت همان  دعاست) مسیر ایشان به جهنم خواهد بود، یعنی سر باز زدن از دعا و تکبر ورزیدن در دعا منتهی به دخول در جهنم خواهد شد و این قرینه دلالت بر وجوب دعا دارد یا در آیه دیگر می‌فرماید: « قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ » [2] اگر دعای شما نباشد، خداوند به شما اعتنایی ندارد، اگر ما نیازمند اعتماد به خداوند هستیم که در واقع نیازمند هستیم، ناگزیر از روی آوردن به دعا می‌باشیم  و این هم قرینه دیگر بر وجوب دعا ست

* آیا دعا صرف طلب حوائج از خداست یا اینکه ماهیت دعا با ماهیت طلب حوائج از خدا متفاوت است ؟
گر چه در قالب ادعیه، ما طلب حاجت از خدا می‌کنیم، اما معنای این مطلب این نیست که دعا همان طلب حاجت است، دعا یعنی "خواندن" و به طرف حق تبارک و تعالی رو کردن می‌باشد، اگر می‌گوییم " زید دعا عمراً " یعنی زید، عمرو را خواند و دعوت کرد و "دعا" به معنی  "خواندن" و "روی آوردن" است، اما "طلب حاجت" به معنای "سئوال" است « وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ » [3] ناظر به سئوال است  و « ُ ادْعُونی‌ أَسْتَجِبْ لَکُم» [4] ناظر به دعا ست و این دو مقوله مجزا است.

در اوائل دعای ابوحمزه ثمالی آمده است: پروردگار من کسی است که وقتی او را دعا می‌کنم « الحمد لله الذی أدعوه فیجیبنی.. » و « ..الحمد لله الذی أسأله فیعطینی.. » [5] و وقتی که از او سئوال می‌کنم  « فیعطینی » به من اعطا کن در اینجا هم بین دعا و سئوال تفکیک شده است، پس حقیقت دعا به معنای «روی آوردن» به خدا و یاد کردن و خواندن اوست و گاهی در بین آن دعا، ما عرض حاجت هم می‌کنیم و به بیان دیگر می‌توان گفت : بین دعا و سئوال نسبت عموم و خصوص مطلق است یعنی « کل سئوال دعا دون العکس » یعنی گاهی اوقات دعا  ؛ صرف دعاست و سئوالی نیست، مثلاً امیر المومنین به درگاه الهی عرضه می‌دارد : « َ إِلَهِی کَفَی بِی عِزّاً أَنْ أَکُونَ لَکَ عَبْداً وَ کَفَی بِی فَخْراً أَنْ تَکُونَ لِی رَبّاً أَنْتَ کَمَا أُحِبُّ فَاجْعَلْنِی کَمَا تُحِبُّ » [6]  " خدایا افتخار من همین بس که من بنده توام و در عزت و شرف من همین بس که تو رب منی، تو همانگونه‌ای که  من می‌خواهم هستی و مرا آنگونه قرار ده که خود می‌خواهی " سراسر این مناجات، دعاست هر چند در آخر ؛  از خداوند درخواست می‌کند که مرا آنگونه قرار ده که خود می خواهی این فراز هم  به حقیقت دعاست، گرچه در صورت و شکل "سئوال" مطرح شده است و سئوال آن همان بی سئوالی است، یعنی من چیزی نمی‌خواهم هر چه تو خود می‌خواهی همان را می خواهم.

پس گاهی اوقات دعا صرف دعاست، صرف خواندن حق تعالی و مناجات با اوست، اما هر جا که سئوالی مطرح است یقینا دعا هم مطرح است، شما اگر حاجتی از حق تعالی  بخواهید لازمه‌اش خواندن اوست، مثلاً اگر می گوییم:  « اللهم انی ا سئلک » ؛ خدایا از تو سئوال می‌کنم در اینجا "اسئلک" مطرح است، اما قبل از آنکه "اسئلک" مطرح باشد "اللهم" هست "بار خدایا ای پروردگار من" و ا ین دعاست و پس از دعا سئوال مطرح شده است پس "سئوال" بدون "دعا" جایگاهی ندارد، اما دعای بدون "سئوال" ممکن است.

 در جاهایی سئوال و دعا با هم هستند، آن هم دو گونه است؛ گونه نخست: اولا و بالذات دعاست و ثانیا و بالعرض سئوال است؛ یعنی مطلوب اولیه دعا کردن است و سپس بالتبع و بالعرض سئوالی هم مطرح می‌شود و گاهی بر عکس می‌باشد، یعنی اولا و بالذات سئوال است و ثانیا و بالعرض دعاست، آنچه از انسان‌های کامل صادر شده است، از نوع اول است، یعنی غرض و هدف اولی ایشان دعاست و در کنار آن سئوالی هم مطرح شده است،  اما انسان‌های معمولی اولا و بالذات طلب حاجت دارند، اما چون بدون دعا طلب حاجت ممکن نیست از روی اضطرار و ناچاری دعا هم می‌کنند

* فرق دعا و نجوی چیست ؟
دعا غالبا علنی و آشکاراست و نجوی آهسته و سری می‌باشد

* لطفاً  به آثار تربیتی دعا اشاره کنید
به طور ویژه می توان گفت که دعا خود یک کلاس تربیتی است ؛ در ادبیات و ویژگی‌هایی که در آیات و روایات بکار رفته است آمده است « َ الدَّاعِی بِلَا عَمَلٍ کَالرَّامِی بِلَا وَتَر » [7] کسی که دعا می‌کند، اما در راستای بر آورده شدن خواسته‌هایش قدمی بر نمی‌دارد ، مثل کسی است که تیر در چله کمان گذاشته است، اما کمان او زه ندارد  آیا کمان بی زه می‌تواند تیر را به سوی هدف پرتاب کند ؟! یقینا نمی‌تواند .

* جنبه تربیتی بعضی از ادعیه ماه مبارک رمضان را تشریح نمایید؟
در قسمت اعمال مشترکه ماه مبارک رمضان آمده است، کسی که این دعا را بخواند خداوند تمامی گناهان او را تا روز قیامت می‌بخشد « رُوِیَ عَنِ النَّبِیِّ ص أَنَّهُ قَالَ مَنْ دَعَا بِهَذَا الدُّعَاءِ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ بَعْدَ الْمَکْتُوبَةِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ هُوَ اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَی أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ اللَّهُمَّ أَغْنِ کُلَّ فَقِیرٍ اللَّهُمَّ أَشْبِعْ کُلَّ جَائِعٍ اللَّهُمَّ اکْسُ کُلَّ عُرْیَانٍ اللَّهُمَّ اقْضِ دَیْنَ کُلِّ مَدِینٍ اللَّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ کُلِّ مَکْرُوبٍ اللَّهُمَّ رُدَّ کُلَّ غَرِیبٍ اللَّهُمَّ فُکَّ کُلَّ أَسِیرٍ اللَّهُمَّ أَصْلِحْ کُلَّ فَاسِدٍ مِنْ أُمُورِ الْمُسْلِمِینَ اللَّهُمَّ اشْفِ کُلَّ مَرِیضٍ اللَّهُمَّ سُدَّ فَقْرَنَا بِغِنَاکَ‌ اللَّهُمَّ غَیِّرْ سُوءَ حَالِنَا به حسن حَالِکَ اللَّهُمَّ اقْضِ عَنَّا الدَّیْنَ وَ أَغْنِنَا مِنَ الْفَقْرِ إِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ » [8] نخستین سئوالی که به ذهن می‌رسد این مطلب است که  آیا با خواندن یک دعا کوتاه  می‌توان تاوان یک عمر گناه را داد ؟ و آیا این امر معقول است ؟! جواب این است که آری و نه !

"نه" به این خاطر که اگر دعای صرف خوانده باشد و حرکتی در جهت آن دعا صورت نگیرد، این امر معقول نیست و چگونه می‌شود با خواندن یک دعای کوتاه به آن ثواب‌ها رسید ؛ و اما " آری " به این خاطر که اگر دعا بود و حرکت در راستای آن دعا صورت گرفت، چنین مطلبی درست و قابل قبول است؛ مثلاً اگر در قسمتی از این دعا می‌گویی : « اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَی أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ » خدایا بر اهل قبور، سرور وارد کن ؛ به معنی این است که به یاد گذشتگان و اهل قبور مسلمین باشیم و برای شادی ایشان هدیه‌ای بفرستیم و برای ایشان خیرات داشته باشیم و خداوند اینگونه سرور را بر اهل قبور وارد می‌کند، چقدر ما  در ماه مبارک رمضان به یاد گذشتگان خودمان هستیم و در این مسیر حرکت می‌کنیم، یا به صرف گفتن این دعا این سرور محقق می‌شود؟! یا  در فقره بعد که می‌گوید : « أَغْنِ کُلَّ فَقِیرٍ » خدایا همه فقرا را  بی نیاز کن ؛ چگونه این دعا محقق می‌شود ؟ راه تحقق این دعا این است که به بی نیاز شدن فقرا کمک بکنیم و اینگونه « أَغْنِ کُلَّ فَقِیرٍ » محقق می‌شود آیا ما اینگونه بوده‌ایم ؟

باز در فقره بعد می‌گوییم : « اللَّهُمَّ أَشْبِعْ کُلَّ جَائِعٍ » خدایا همه گرسنگان عالم را سیر بفرما ؛ چقدر ما در این مسیر حرکت کرده‌ایم ؟ و اگر در این مسیر حرکت کنیم چه افتخاری را می‌توانیم برای خود ثبت کنیم  یا در بخش دیگری از این دعا می‌خوانیم : « اللَّهُمَّ اشْفِ کُلَّ مَرِیضٍ » خدایا بیماران  را شفا عنایت کن، چقدر ما در ریشه کن کردن مرض و شفا یافتن مریضان حرکت کرده‌ایم ؟ کدام نسخه نیاز مندی را تهیه کردیم و به او داده‌ایم .

حضرت رسول به مناسبت حلول ماه رمضان در خطبه شعبانیه [9] مطالبی فرمودندکه در سراسر این خطبه بشارت به برکت و خیرات می‌دهند و سفارشاتی دارند که آن مطالب هم درست در راستای مضامین همین دعای  « اللَّهُمَّ أَغْنِ کُلَّ فَقِیرٍ و.... » می‌باشد توصیه به احترام به بزرگان و رعایت خردسالان  می‌کنند و این دو در یک مسیر قرار دارند و ادعیه ما را به سوی حقیقت دعا که « َ الدَّاعِی بِلَا عَمَلٍ کَالرَّامِی بِلَا وَتَر » [10] سوق می‌دهند، امیدواریم حق متعال همه ما را موفق به اینگونه دعا کردن بفرماید.

* در پایان اگر خاطراتی از بزرگان علما در زمینه ماه مبارک رمضان دارید بفرمایید ؟
اهتمامی که بزرگان در این ماه داشته‌اند نیاز به بیان ندارد، امام راحل در ماه مبارک رمضان همه ارتباطات معمولی خود را تعطیل می‌کردند و شهر الله ایشان واقعا شهرا الله بود، مَثَل ماه رمضان مَثَل یک چشمه گوارای شیرین در یک صحرا و بیابان خشک است، همانطوری که گرد و غبار آدمی را تشنه و آلوده می‌کند و اگر صحرا نورد تشنه به آن چشمه برسد هم خود را پاکیزه می‌کند و هم تشنگی خود را رفع می‌کند، مَثَل ما هم مثل  همان تشنه‌  است که در طول سال هر طور می‌خواهیم حرکت می‌کنیم و اهل مراقبه و مواظبت نیستیم و ناگهان به یک چشمه پاک و  خنک می‌رسیم و باید قدر دان این چشمه باشیم و عملا بزرگانی مثل امام راحل و علامه طباطبایی و علامه حسن زاده آملی اینگونه با این ماه برخورد می‌کردند و توشه‌ها از ظرف حقائق و معارف آن بر می‌گرفتند و می‌گیرند.
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: