- علمی
- سلامت
- گوناگون
- اجتماعی
- احکام اسلامی
- دین و مذهب
- اخلاق اهل بیت
- مباحث زناشوئی
- کودک و خانواده
- آشپزی و آشپزخانه
- گردشگری و تفریحی
- روانشناسی و مشاوره
- الگو سازی و سبک زندگی
- تکنولوژی و فناوری اطلاعات
به گزارش «شیعه نیوز»، نجات یک معتاد، نجات فرد نیست، بلکه نجات یک جامعه از آسیبهایی است که در پیش روی آن قرار دارد. این شعاری است که همواره باید در باور و اذهان همه افراد جامعه و همچنین مسئولان امری که در حوزه مبارزه با موادمخدر در حال انجام اقدامات و وظایفشان هستند، باشد و به آن جامه عمل بپوشانند.
همان طور که میدانید مصرف موادمخدر پیامدهای منفی اجتماعی و فرهنگی به دنبال خود دارد، از جمله این پیامدها میتوان به تزلزل در ارکان علمی که در پی مصرف موادمخدر توسط دانش آموزان و دانشجویان است، اشاره کرد. همچنین هدف گرفتن باورهای اساسی جامعه، ناامن ساختن محیطهای آموزشی، کاهش علایق به تحصیل و نوآوری در بین نوجوانان و جوانان، تغییر ارزشهای تحصیلی و علم اندوزی و کاهش سرعت روبه رشد فناوری در کشور از پیامدهای دیگر مصرف موادمخدر توسط افراد به خصوص اقشار کم سن و جوان در کشور است.
عواملی که باعث گرایش افراد به اعتیاد و روی آوردن جوانان به سمت مصرف موادمخدر و استعمال دخانیات میشود بسیار زیاد است و در هر خانوادهای علت گرایش فرزندان به موادمخدر نسبت به دیگران تفاوت دارد، اما در کل اختلالات فردی، خانوادگی، عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی از جمله مهمترین عواملی هستند که یک جوان در بدو رشد بدنی و عقلی خود به سمت مصرف موادمخدر گرایش پیدا میکند.
در خصوص بروز اختلالات فردی باید گفت که حسادت، احساس گناه، محرومیت و ناکامی در انجام برخی از امور، آرزوهای نامحدود، نیازها و مطالبات، تجربههای دوران کودکی از علتهای اصلی بروز اختلالات در یک فرد هستند که در چنین شرایطی احتمال گرایش فرد به سمت مصرف موادمخدر بسیار زیاد خواهد شد.
اختلالات خانوادگی از جمله طلاق والدین، ضعفهای نظارتی آنها بر فرزندان، از هم گسیختگی روابط خانوادگی، اعمال ممنوعیتها و محدودیتهای بی مورد از سوی والدین بر فرزندان میتواند زنگ خطر اعتیاد در جوانان را به صدا در آورد.
وقوع مسائل اجتماعی نیز میتواند زمینه ظهور اعتیاد در بین جوانان را افزایش دهد. مهاجرت، فقر علمی، تأثیر دوستان بر فرد، ضعف در تمکین قانون، پذیرفته شدن در جمعها و گروهای مختلف، اختلالات در امور جنسی نیز از جمله مسائل اجتماعی هستند که بر گرایش فرد به مصرف موادمخدر تأثیر دارند.
اگر به عوامل اقتصادی و تأثیر آن بر اعتیاد فرد بخواهیم اشاره کنیم، باید بگوییم که بیکاری، فقر مالی، نداشتن مسکن مناسب، گرایش به تجملگرایی و زیاده خواهی از جمله عوامل اقتصادی هستند که میتوانند یک فرد را به سمت مصرف موادمخدر هدایت کنند. همچنین ضعف در مذهب، عقیده و ضعف در شناخت دین نیز از جمله عوامل فرهنگی است که میتواند فردی را به سمت و سوی مصرف انواع موادمخدر سوق دهد.
چگونه مشخصات یک فرد معتاد در مراحل ابتدایی را متوجه شویم؟
معمولا تغییرات به وجود آمده در فرد معتاد در مراحل ابتدایی از دید خانوادهها مخفی میماند، اما مصرف موادمخدر حتی در مراحل اولیه نیز علایمی دارد از جلمه این عوامل میتوان به خودداری از برخورد مستقیم فرد با اعضای خانواده، مشغول کردن خود به اموری که در گذشته به هیچ عنوان به آن اهمیت نمیداد مانند کتاب و یا روزنامه خوانی و ...، ظاهر شدن پیاپی در مقابل آینه برای اطمینان از مرتب بودن وضع ظاهری خود، سعی در عادی جلوه دادن رفتار، اصلاح زود به زود سر و صورت برای شاداب نشان دادن خود، گذشتن از خطاهای اعضای خانواده به خصوص در مواردی که در گذشته فرد بسیار از انجام آنها ایراد میگرفت، شست و شوی مکرر دست و صورت و دهان، خارج شدن فرد از منزل در اوقات نامناسب، نوشیدن زیاد چای و مصرف سیگار و حتی مشاهده ته سیگار در اتاق، سطل آشغال و در توالت، اینها مواردی هستند که صرفا با مشاهده آنها در فرد، احتمال میرود که شخص به اعتیاد مبتلا شده است و پس از دیدن چنین اعمالی باید برای نیفتادن فرد و همچنین خانواده در منجلاب اعتیاد فکری جدی کرد.
چطور بفهمیم که یک شخص معتاد است؟
برای پاسخ به این سوال باید گفت که مشخصات معتاد در مراحل نسبتا پیشرفته بسیار مشخص و مشهود است و با کمی تیزبینی میتوان متوجه ابتلای شخص به اعتیاد شد.
لاغر شدن ناگهانی و شدید و تغییر رنگ در لبهای فرد، خمیدگی در پشت بدن و تغییر در راه رفتن به طوری که فرد در گام برداشتنهای خود تعادل ندارد، خمیازه کشیدن، خواب آلودگی، خشکی بیش از حد دهان و لبها و لرزش محسوس دستها، عصبانیت و بد خلق شدن فرد و همچنین پرخاشگری و از خود راضی بودن، دیر خوابیدن و دیر از خواب بیدار شدن و اهمیت ندادن به نظم و ترتیب، وقفه در استحمام و نظافت شخصی، فاصله گرفتن از خانواده و احساس غریبی کردن از آنها، تغییر در لحن و گفتار (لهجه) به طوری که فرد کلمات را کشیده ادا و مانند خمارها صحبت کند، پرحرفی، بیهوده گویی، تناقض گویی، قطع کردن ناگهانی کلام خود و دیگران و رفت و آمدهای مکرر و تماسهای مشکوک از عمده مشخصاتی هستند که در صورت مشاهده در فردی میتوان این ظن را به او داشت که وی معتاد به موادمخدر شده است.
به طور کلی بعضی از نشانههای هشدار دهنده مصرف موادمخدر از قبیل کاهش وزن شدید، افت تحصیلی، تغییر الگوی خواب و تغذیه، تغییر خلق و خوی، تغییر الگوی ارتباطی، یافتن دوستان جدید، رها کردن امورات مهم زندگی، گوشه گیری و خمودگی است که باید والدین نسبت به مشاهده این موارد و اعمال رفتارهای مناسب برای از بین بردن این نشانهها در فرزندانشان، به سرعت ورود کرده و از بروز اعتیاد در جوانانشان جلوگیری کنند.
اقداماتی که باید والدین برای جلوگیری از گرایش فرزندان به اعتیاد انجام دهند:
والدین برای اینکه فرزندشان در بدو ورود به سن جوانی به سمت موادمخدر و مصرف آن سوق پیدا نکنند باید یکسری از کارهای مهم را انجام دهند تا بستر و محیطی امن برای فرزندشان پدید آید، توجه به اوقات فراغت، توجه به آموزههای دینی و اجتماعی، کیفیت و شیوه برقرای ارتباط با نوجوان، آشنایی با ویژگیها و خصوصیات دوران نوجوانی، اجتماعی کردن فرزندان همراه با آشنا کردن آنها با قوانین، ارزشها و هنجارها، افزایش اطلاعات و آگاهی والدین در مورد مصرف موادمخدر و روانگردانها از جمله اقداماتی هستند که باید والدین به آنها توجه کنند.
در این بین انتظاراتی از خانوادهها میرود که در خصوص توجه به نیازهای نوجوانان و جوانان از هیچ تلاشی دریغ نکنند.
از جمله نیازهایی که باید به آن توجه کرد؛ نیاز به تقویت هویت فردی و خانوادگی و اجتماعی، نیاز به آرامش و احترام، نیاز به خانواده و احساس تعلق به آن، نیاز به محبت و عطوفت واقعی، نیاز به احساس امنیت روحی، روانی و جسمی؛ نیاز به تشویق و تقدیر و البته رهبری و نصیحت، نیاز به مشخص کردن هدف و غایت خاص زندگی با روشنگری و آینده نگری، نیاز به تقویت ارزشها، باورها، اعتقادات و ایمان، نیاز به احساس استقلال با لحاظ محدودیتهای عقلی و منطقی، نیاز به احساس شکوفایی سن بلوغ و به حداکثر رساندن توانایی و کمال آن، نیاز به توسعه و تقویت مهارتهای زندگی و در آخر نیز نیاز به شناخت اولیه پیامدها و عوارض مصرف موادمخدر که همگی این نیازها باید توسط والدین برطرف شود تا تأثیر سوء بر رفتار و اعمال فرزندانشان نگذارد.
عوامل موثر بر کاهش گرایش افراد به سمت مصرف موادمخدر
اگر فردی به سمت مصرف موادمخدر گرایش پیدا کند و یا در حال رفتن به سوی پرتگاه اعتیاد است، باید یکسری از موارد را در برنامه کاری خود بگنجاند و آنها را عملی کند، تقویت همدلی، خودآگاهی، حل مسأله، تفکر خلاق و انتقادی، تقویت تصمیم گیری، افزایش مهارت در مقابله با استرس، برقراری رابطه موثر، تقویت روابط بین فردی سازگارانه، افزایش مهارت در مقابله با هیجانهای منفی از عواملی هستند که افراد باید به آنها توجه و آنها را عملیاتی کنند.
با بیان این گزارش سعی کردیم تا این موضوع را به خانوادهها بگوییم که در کنار تمام مشکلات اقتصادی در جامعه، این رفتار و اعمال خانوادهها است که در به وجود آمدن اعتیاد در جوانان دخیل است و در صورت نبود نظارت دقیق و اصولی بر رفتار و اعمال نوجوانان توسط والدین، اعتیاد و موادمخدر از آنچه که تصور میکنید به فرزندانمان نزدیک است.
حال در کنار توجه و نظارت والدین، مسئولان جامعه نیز در قبال جوانان مسئول هستند، اینکه چرا برای جوانان محیطی تبیین نمیشود تا بتوانند هیجانات خود را در آنجا تخلیه کنند و با حضور در اماکنی خاص استعدادهای نهفته خود را شکوفا کنند.
بی توجهی مسئولان در بازپروری صحیح معتادان متجاهر
مسئولان باید با برنامه ریزی دقیق بتوانند تسهیلاتی را فراهم کنند تا جوان ما بیکار نباشد و با اشتغالزایی، فراهم آوردن اماکن ورزشی، علمی، فرهنگی و ...، میتوان بستری را فراهم کرد تا نسل جوان وقت خود را بیهوده تلف نکند و برای تمام اوقات خود برنامه ریزی کند.
اگر بستر برای یک جوان فراهم شود تا هم شغل با درآمد مناسب و هم سرگرمی و تفریح و هم اینکه برای آینده خود ذخیره مالی مناسب داشته باشد و از سوی دیگر از بحثهای فرهنگی و اجتماعی عقب نماند، دیگر علتی برای رفتن به سمت موادمخدر و مصرف آن برای افراد نمیماند.
از سوی دیگر نیروی انتظامی برای جمع آوری معتادان متجاهر در حال انجام وظایف خود است و با هر بار جمع آوری این افراد آنها را به مراکز بازپروری تحویل میدهد و متأسفانه به دلیل عملکرد ناصحیح دیگر مسئولان شاهد تداوم این چرخه هستیم، پلیس فرد معتاد را جمع آوری میکند و به مرکز بازپروری تحویل میدهد، در این مراکز ۳ تا ۶ ماه یک معتاد را نگهداری میکنند، با اعمال حداقلی تغییرات در فرد؛ وی مجدد به جامعه باز میگردد و از آن جایی که او شغلی ندارد و سرگرم انجام اموری نیست، باز هم به سمت مصرف موادمخدر میرود و این چرخه بگیر و ببرها باز هم تکرار میشود و مجدد باید شاهد انجام اقدامات تکراری از سوی نهادهای مختلف در این رابطه باشیم.
سازمانها و ارگانها باید برای بازتوانی و بازپروری معتادان پای کار آیند، به طوری که یک معتاد پس از بازپروری بر سر کاری برود و مشغول انجام آن کار شود تا بتواند درآمد کسب کند، اما متأسفانه در این سالها فقط شعارها و وعدههای واهی را از سوی مسئولان پشت میز نشنین شنیدیم.
این انتظار از مسئولان میرود تا برای بهبودی شرایط جوانان و اینکه به سمت مصرف موادمخدر سوق پیدا نکنند، فکری شود و افراد را به حال خودشان وانگذارند.