۰

عاقبت بي‌حرمتي به مقدسات و ارزش‌ها

اگر كسي قرآن مجيد را لگد مال كند، يا آن را در نجاست اندازد، ‌چون ظاهر عملش اهانت به اصل دين و انكار حرمت قرآن مجيد است،‌كافر و ريختن خونش مباح مي‌شود؛ مگر اينكه بگويد در حال غضب و بي‌اختياري بودم و درباره‌اش احتمال هم داده شود كه از حال طبيعي بيرون بوده است.
کد خبر: ۲۳۷۹۳۶
۱۶:۱۰ - ۱۵ شهريور ۱۳۹۹

به گزارش «شیعه نیوز»، يكي از روش ها براي تعيين گناه كبيره، هر گناهي است كه دينداران آن را بزرگ مي‌دانند به طوري كه ثابت شود كه در تمام دوره‌ها تا زمان ائمه و پيغمبر ـ عليهم السّلام ـ ، نزد هر دينداري بزرگ بوده است. پس آن گناه كبيره خواهد بود؛ مانند هتك احترام و اهانت كردن به مقدسات و محترمات ديني ـ يعني آنچه لزوم احترامش در دين امر بديهي باشد. مانند قرآن مجيد، كعبه معظمه، مساجد، مشاهد مشرفه حتي تربت حسيني ـ عليه السّلام ـ و در اينجا به حرمت اهانت و وجوب تعظيم هر يك از امور مزبور و احكام آنها به طور اختصار اشاره مي‌شود.

هتك قرآن

احترام قرآن ضروري مذهب است: نزد هر مسلماني بديهي است كه از قرآن كه كلام حضرت آفريدگار است، ‌عزيزتر و شريف‌تر و لازم الاحترام‌تر در عالم اسلام، چيزي نيست و رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ آن را ثقل اكبر ياد فرموده كه دو چيز پربها بين شما مسلمانان پس از خود مي‌گذارم: آنكه بزرگتر است قرآن است، كوچك‌تر اهل بيت من[1] (علي و حسن و حسين و اولاد طاهرين ايشان و سلسله‌ي جليله سادات).

بهترين ثواب‌ها: ضمن حديث طولاني در باب عظمت شأن قرآن، حضرت باقر ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايد: «روز قيامت قرآن مي‌گويد: خدايا بعضي از بندگانت حرمت مرا نگه داشته و مرا حفظ نموده و چيزي از مرا ضايع نكرد. و بعضي ديگر مرا ضايع كرد و حق مرا خوار شمرد و مرا تكذيب نمود.»

خداي تعالي مي‌فرمايد: «به عزت و جلال و رفعت مقامم سوگند، امروز بهترين ثواب را براي تو بدهم و دردناك‌ترين كيفر را به خاطر تو بكنم.»[2]

و حضرت صادق ـ عليه السّلام ـ فرمود: «خداي جبار مي‌فرمايد: به عزت و جلالم و بلندي مقامم سوگند، هر آينه امروز گرامي مي‌دارم كسي را كه تو را گرامي داشته و خوار مي‌كنم كسي را كه تو را خوار كرده است.»[3]

بالجمله، بر هيچ مسلماني پوشيده نيست كه اهانت كردن به قرآن مجيد، گناه كبيره است و اهانت به خدا و پيغمبر ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ است.

رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ فرمود: «من نخستين كسي هستم كه بر خداي عزيز جبار روز قيامت وارد مي‌شود با كتاب او و خاندانم. سپس امت من وارد مي‌شوند، من از امتم مي‌پرسم شما با كتاب خدا و با خاندانم چه كرديد.»[4]

معني اهانت به قرآن و حكم آن: تشخيص اهانت، با عرف است. هر گفتار و كرداري درباره‌ي قرآن مجيد كه در عرف خوار كردن آن خوانده شود و آن گفتار يا كردار را موجب هتك قرآن بدانند، حرام و كبيره است.

البته اين در صورتي است كه اهانت به قرآن از روي استخفاف و اهانت به اصل دين و شريعت حضرت سيد المرسلين ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ نباشد. و همچنين اهانت به قرآن را نيز حلال نداند و گرنه عملش موجب كفر و ارتداد از دين مي‌شود. زيرا حرمت اهانت به قرآن از ضروريات دين است.

بنابراين، اگر كسي قرآن مجيد را لگد مال كند، يا آن را در نجاست اندازد، ‌چون ظاهر عملش اهانت به اصل دين و انكار حرمت قرآن مجيد است،‌كافر و ريختن خونش مباح مي‌شود. مگر اينكه بگويد در حال غضب و بي‌اختياري بودم و درباره‌اش احتمال هم داده شود كه از حال طبيعي بيرون بوده است.

در اين جا مناسب است به پاره‌اي نكات مهم درباره‌ي اهانت و و جوب احترام قرآن مجيد تذكر داده شود:

1ـ جلد قرآن و غلاف آن و همچنين ورق‌هاي آن (يعني جاهايي كه خطوط قرآني بر آن نيست مانند حواشي) نيز مانند خطوط قرآن در حرمت هتك است. بنابراين نجس كردن آنها نيز حرام است اگر موجب هتك باشد، ‌و در اين صورت پاك كردن آن واجب مي‌شود.

2ـ نوشتن قرآن با مركب نجس حرام است و اگر با مركب نجس نوشته گردد يا پس از نوشته شدن نجس گردد، طاهر كردن آن واجب مي‌شود. و اگر نشود بايد آن را محو كرد.

3ـ دادن قرآن به دست كافر حرام است. اگر موجب هتك قرآن يا مس كردن خطوط آن بشود. و بعضي از علما فرموده‌اند: مطلقاً جايز نيست و گرفتن آن از دست كافر واجب است.

4ـ هرگاه قرآن مجيد، يا ورقي از آن، يا دعايي كه از معصوم رسيده، يا انگشتري كه بر آن اسم خدا نقش است، يا تربت حسيني ـ عليه السّلام ـ و مانند اينها از محترمات ديني و مذهبي كه هتك آنها حرام و احترامش واجب است. اگر خداي نكرده در مستراح بيفتد واجب است فوراً بيرون آورده شود و طاهر گردد. هر چند مستلزم مخارج زيادي بشود و تا بيرون آورده نشد، تخليه كردن در آن مستراح حرام است. و چنانچه بيرون آوردنش ممكن نباشد، بايد آن را مسدود كنند تا در آن تخليه نشود.

آنچه از وجوب اخراج و تطهير و غيره ذكر شد، ‌اختصاص به صاحب آن يا نجس كننده‌ي آن ندارد بلكه بر هر مسلماني كه خبر شد، واجب است به وجوب كفايي. (اگر هر كس انجام دهد از ديگران ساقط مي‌شود) و اگر هيچ كس انجام ندهد، همه كساني كه آگاه شدند مسئول و مؤاخذند.

5ـ مس كردن خط قرآن براي شخص محدث، (يعني كسي كه براي نماز خواندن بايد وضو و غسل داشته باشد) حرام است. خواه به دست مس كند يا به اعضاي ديگر يا به لب.[5]

و چون فروعات اين حكم زياد است براي دانستن آنها به رساله‌ي عروة الوثقي مراجعه شود.[6]

6ـ شيخ انصاري عليه الرحمه در خاتمه‌ي مكاسب محرمه مي‌فرمايد: جماعتي از فقها تصريح كرده‌اند: خريد و فروش قرآن مجيد حرام است و براي مدرك اين حكم، روايتي نقل نموده و مقام را گنجايش آن و بحث درباره‌ي آنها نيست. و بنابراين بايد فقط به عنوان جلد و اوراق، قرآن را مورد خريد و فروش قرار داد نه خطوط مباركه را. و بهترين اين است كه پولي كه مشتري مي‌دهد، به عنوان هديه بدهد، نه بهاي قرآن. و فروشنده هم قرآن را كه مي‌دهد، به عنوان هديه بدهد نه فروش.

تذكر لازم: هر چه شخص از عوالم معرفت بيشتر بهره برده و عظمت حضرت آفريدگار را بيشتر درك نمايد، قرآن مجيد كه كلام او است، نزدش عظيم‌تر است. و آنچه بتواند در رعايت ادب و احترام و تعظيم آن كوشش خواهد كرد. با اينكه خود را هم از اداي حق قرآن مقصر مي‌بيند.

چنين شخصي هيچگاه دست بي‌وضو به قرآن نمي‌زند. يعني در حال حدث حتي جلد و حواشي قرآن را هم مس نمي‌كند، و با دست متنجس هر چند خشك هم باشد، آن را مس نمي‌كند، و در حال حدث آن را با خود حمل نمي‌كند. و اگر قرآن مجيد با او است هميشه با طهارت است. و هنگام نشستن، پشت به آن نمي‌كند. پاها را رو به آن دراز نمي‌نمايد. و چيزي روي آن قرار نمي‌دهد و هنگام خواندن رو به قبله با ادب نشسته، و با حضور قلب و تأني و تأثر از مواعظ آن تلاوت مي‌كند و چون فرمان پروردگار او است،[7] اگر ديگري آن را تلاوت كند گوش مي‌دهد و رعايت ادب مي‌كند. اگر در مجلسي است كه اهل آن رعايت ادب نمي‌كنند و استماع قرآن نمي‌نمايند نمي‌خواند.[8]

در كتاب گلزار اكبري، گلشن 51 نقل نموده از ابو الوفاء هروي كه گفت: من در مجلس پادشاه قرآن مي‌خواندم و ايشان استماع نمي‌نمودند و سخن مي‌گفتند. پيغمبر ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ را به خواب ديدم كه رنگ مباركش متغير بود، فرمود: «اتقرء القرآن بين يدي قوم و هم يتحدثون ولا يستمعون و انك لا تقرء بعد هذا الا ماشاء الله» يعني آيا قرآن را براي كساني مي‌خواني كه با هم سخن مي‌گويند و آن را استماع نمي‌كنند و تو به سبب رعايت ادب نكردنت بعد از اين نتواني خواند مگر آنچه خدا بخواهد.

بعد از آن بيدار شدم و گنگ شده بودم، اما چون فرموده بود الا ما شاء الله اميد داشتم كه زبانم آخر خواهد گشود تا مدت چهار ماه در همان محلي كه آن خواب را ديده بودم باز رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ را در خواب ديدم، فرمود: «قد تبت» حتماً توبه كرده‌اي. گفتم: بلي يا رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ . فرمود: من تاب تاب الله عليه هر كه رجوع به خدا كند خدا هم به مغفرت به او رجوع خواهد فرمود. بعد از آن فرمود: اذا كنت بين يدي قوم تقرء كلام الله فاقطع قرائتك حتي يسمعوا كلام رب العزة يعني هرگاه نزد قومي قرآن مي‌خواني، پس ترك كن قرائتت را تا هنگامي كه گوش دهند كلام خداوند را. و چون بيدار شدم زبانم گشوده بود. (و در گلشن 80، حكاياتي از آثار احترام و اهانت به مقدسات ديني ذكر نموده، به كتاب مزبور مراجعه شود.)

ناگفته نماند چنانچه هتك قرآن مجيد حرام و گناه كبيره است، همچنين دعاهايي كه از معصومين ـ عليهم السّلام ـ رسيده مانند صحيفه سجاديه و احاديث و روايت وارده از آن بزرگواران، هتك آنها نيز حرام است. مثل اينكه اينها را به زمين زند يا پا بر آنها گذارد و نظائرش كه در عرف هتك دانسته شده.

هتك كعبه

پس از قرآن، هيچ چيز در عالم اسلام، عزيزتر و شريف‌تر از كعبه معظمه نيست. و اين مطلب نزد هر مسلماني بديهي است به طوري كه بدون ترديد هتك آن را گناه كبيره بلكه بعض مراتب آن را موجب ارتداد و كفر مي‌دانند. چنانچه درباره‌ي قرآن مجيد ذكر شد. صدوق ـ عليه الرحمه ـ از حضرت صادق ـ عليه السّلام ـ نقل مي‌فرمايد: «جز اين نيست كه براي خداوند سه چيز محترم است كه در حرمت و شرافت و لزوم رعايت مثل آنها چيزي نيست: او، قرآن مجيد است كه حكمت خداوند و نور او است. دوم، خانه‌ي او است كه آن را براي مردم قبله قرار داده است. سوم، عترت پيغمبر ـ صلوات الله عليهم ـ يعني آل محمد ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ ».[9]

 

[1] . ان القرآن هو الثقل الاكبر و ان وصيي هذا و ابناي و من خلفهم من اصلابهم هم الثقل الاصغر (سفينة البحار، ج1، ص132)

[2] . فيقول الله تعالي و عزتي و جلالي و ارتفاع مكاني لاثيبن عليك اليوم احسن الثواب ولا عاقبن عليك اليوم اليم العقاب (اصول كافي، ج2، ص597)

[3] . فيقول الجبار و عزتي و جلالي و ارتفاع مكاني لاكرمن اليوم من اكرمك ولاهينن من اهانك (اصول كافي، كتاب فضل قرآن، حديث 14، ج2، ص602)

[4] . قال رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ انا اول و افد علي العزيز الجبار يوم القيمة و كتابه و اهل بيتي ثم امتي ثم اسئلهم ما فعلتم بكتاب الله و باهل بيتي (اصول كافي ـ كتاب فضل القرآن، حديث 4، ج، ص600)

[5] . براي دانستن مدارك و روايات اين احكام به كتاب طهارت وسائل الشيعه ابواب الوضوء باب 12 مراجعه شود.

[6] . عروة الوثقي ـ فصل في غايات الوضوء مسأله‌ي 3 تا 19

[7] . و اذا قرء القرآن فاستمعوا له و انصتوا (سوره‌ي 7، آيه‌ي 207)

[8] . پاره‌اي از اين امور جزء‌مكروهات در رساله‌هاي عمليه ذكر شده

[9] . ان لله عزوجل حرمات ثلث ليس مثلهن شيء كتابه و هو حكمته و نوره و بيته الذي جعله قبلة للناس و عترة نبيكم (خصال صدوق ـ عليه الرحمه ـ ص146)

--------------------------------------------

 

و نيز فرموده: «خدا در زمين بقعه‌اي نيافريد كه گرامي‌تر باشد نزد او از كعبه.»[1]

و بالجمله نزد هر مسلمان دينداري، ضروري و بديهي است كه اهانت به كعبه گناهي بس بزرگ است بلكه لزوم و وجوب رعايت احترام تمام شهر مكه بلكه تمام حرم (كه قرقگاه الهي است) ظاهر و روشن است.

سفارش كعبه: علاوه بر اين، بر كبيره بودن اين گناه نص وارده شده و صريحاً پيغمبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ مي‌فرمايد: «از گناهان كبيره، حلال و مباح دانستن ترك رعايت و حرمت بيت الله الحرام است و مي‌فرمايد: و استحلال البيت الحرام».[2]

و در سوره‌ي مائده مي‌فرمايد: «يا ايها الذين آمنوا لاتحلوا شعائر الله» (سوره‌ي 5 آيه‌ي 2).

در تفسير الميزان مي‌نويسد: احلال يعني مباح دانستن كه ملازم است با بي‌مبالاتي نسبت به حرمت و منزلت هر چيز، و معني احلال شعائر الله محترم نشمردن شعائر الهي و ترك آنها است.

و شكي نيست كه كعبه‌ي معظمه، اعظم شعائر الهي است.

در سوره‌ي حج مي‌فرمايد: «و هر كس حرمت‌هاي خدا را بزرگ دارد، او را بهتر و نيكوتر باشد نزد پروردگارش.»[3]

بعضي از مفسرين فرموده‌اند: مراد از حرمات الله در اين آيه شريفه، كعبه معظمه كه بيت الله الحرام است و مسجد الحرام و مكه معظمه كه بلد حرام است و شهر حرام و تمام حرم است.

مراتب اهانت: چنانچه اشاره شد، بعضي مراتب هتك آن، موجب ارتداد و كفر است. مانند خراب كردن يا ملوث نمودن آن عمداً به نجاست. و مانند آنچه در بحث هتك قرآن ذكر شد. اما در اينجا به پاره‌اي از مراتب هتك، در ضمن چند فرع اشاره مي‌شود:

1ـ الحاد در حرم: هر نوع گناه و خلاف شرعي كه در مكه معظمه واقع شود، اهانت و هتكي نسبت به بيت الله حرام و بلد حرام است. زيرا خلاف حكم خدا، در خانه‌ي او كمال بي‌ادبي و بي‌مبالاتي و بي‌اعتنايي است. و لذا در بعضي روايات است كه ثواب حسنه در حرم دو چندان است، چنانچه عذاب گناه در آن دو برابر است نسبت به مكان ديگر.

و نيز مستفاد از روايات آن است كه اگر كسي گناهي در حرم مرتكب شود كه براي آن حد يا تعزير معين شده است، بايد زيادتر از آنچه مقرر شده، معاقب شود. چون هتك حرم خدا را كرده است. و بنابراين هر گناهي در حرم خدا كبيره خواهد بود.

و بعضي از فقهاء[4] فرموده است: دليل بر كبيره بودن هر گناهي در حرم خدا (علاوه بر اينكه هتك است) آن است كه در قرآن مجيد بر آن وعده‌ي عذاب داده شده است[5] چنانچه در سوره‌ي حج مي‌فرمايد: «و هر كه در حرم الحاد را خواهد، يعني انحراف از حق و قانون الهي به ظلم و عدوان، بچشانيم او را عذاب دردناك.»[6]

و از روايات فهميده مي‌شود كه مراد، الحاد در تمام حرم است و معني الحاد، هر گناه و خلاف شرعي است.

حضرت صادق ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايد: «هر ظلمي كه شخص به خودش كند در مكه معظمه مانند دزدي يا ظلم به كسي يا هر تجاوزي از قانون شرع الهي، پس من آن را الحاد مي‌دانم و به همين جهت اهل تقوا از اقامت در حرم پرهيز مي‌كردند.»[7]

يعني براي اينكه به گناه در حرم مبتلا نشوند، تا مورد عقوبت الهي قرار گيرند. و مانند اين روايت در وافي چند روايت ذكر شده است.

علامه مجلسي ـ عليه الرحمه ـ در شرح اين حديث مي‌فرمايد: از اين حديث دانسته مي‌شود كسي كه بتواند خود را از ارتكاب گناه نگه دارد،‌مجاورت مكه برايش كراهت ندارد.

به حضرت صادق ـ عليه السّلام ـ گفتند: «پرنده‌ي درنده‌اي است كه كبوترهاي حرم را هر چه ببيند آزار مي‌رساند. امام ـ عليه السّلام ـ فرمود: او را بگيريد و بكشيد زيرا در حرم الحاد كرده است.»[8]

ناگفته نماند كه حد حرم چهار فرسخ از چهار طرف مي‌باشد كه مجموعاً شانزده فرسخ مي‌شود.[9]

2ـ حرم محل امن است: هرگاه كسي در بيرون حرم، جرمي يا خيانتي كند و به حرم پناهنده شود، كسي نمي‌تواند متعرضش شود بلكه بايد مجالست و معاشرت با او را ترك كنند و در داد و ستد به او سخت بگيرند تا هنگامي كه به اختيار از حرم خارج شود، آن گاه او را مجازات نمايند. ولي اگر كسي در داخل حرم كاري كه موجب قصاص يا حد يا تعزير باشد انجام دهد، بايد در همان حرم قصاص شود و حد الهي جاري گردد.

از حضرت صادق ـ عليه السّلام ـ سئوال شد، نسبت به مردي كه كسي را در بيرون حرم بكشد و پس از آن داخل حرم شود. امام ـ عليه السّلام ـ فرمود: نبايد كشته شود، او را اطعام و سيراب نكنند و با او معامله ننمايند و او را جاي ندهند تا هنگامي كه از حرم بيرون رود، آن گاه حد بر او جاري مي‌شود. پرسيد، ‌چه مي‌فرماييد: درباره‌ي مردي كه داخل حرم كسي را بكشد يا دزدي كند. امام ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايد: در همان حرم، حد بر او جاري مي‌شود. زيرا اين شخص براي حرم حرمتي نمي‌داند.[10] سماعه از حضرت صادق ـ عليه السّلام ـ پرسيد كه مال من نزد مردي بود كه مدتي از من پنهان شده، پس او را در حال طواف كعبه معظمه ديدم. آيا طلب خود را از او مطالبه كنم؟ فرمود: نه و بر او سلام مكن (تا تو را بشناسد) و او را ترسناك نكن تا هنگامي كه از حرم خارج شود.[11]

3ـ كشتن حيوان و كندن گياه: جز شتر و گاو و گوسفند و مرغ، كشتن هر حيواني در حرم حرام است مگر افعي و مار و عقرب و موش و شپش و پشه و هر حيوان موذي كه براي دفع شرش، بايد كشته شود جايز است.[12]

و نيز كندن درخت و گياهي كه در حرم روئيده شده حرام است.[13]

دخول حرم بدون احرام: جايز نيست دخول به مكه معظمه بلكه حرم، بدون احرام. يعني در ايام سال هر وقت كسي بخواهد وارد حرم و مكه معظمه بشود، واجب است از ميقات محرم شود و با احرام وارد گردد. و پس از طواف و سعي و تقصير، از احرام بيرون مي‌رود، مگر كسي كه زياد در تردد بين حرم و بيرون است مانند هيزم كش و قاصد، و مگر كسي كه بين احرام سابق و داخل شدنش كمتر از يك ماه باشد.

و بعضي از فقهاء استحلال البيت (كه تصريح به كبيره بودنش شده چنانچه ذكر گرديد) را راجع به اين مسأله دانسته‌اند يعني داخل شدن به مكه معظمه محلاً (بدون احرام).

تخليه رو به قبله و پشت به قبله: در حال بول يا غائط كردن، رو به قبله يا پشت به قبله بودن، حرام است. خواه در صحرا باشد يا در آبادي و عمارت. و احتياطاً بچه را رو به قبله يا پشت به آن ننشانند. بلي اگر خودش چنين كرد جلوگيريش واجب نيست، اما اگر عاقل بالغ چنين كرد، ‌اگر مسأله را نمي‌داند بايد به او فهماند و اگر مي‌داند و عمداً چنين كرد، واجب است از باب نهي از منكر او را باز داشت (به شرحي كه در باب نهي از منكر گذشت).

در صورتي كه كمي از قبله به سمت راست يا چپ منحرف شود، ديگر حرام نيست هر چند كاملاً به سمت شرق يا غرب هم نباشد و براي اختصار، ‌مدارك اين حكم هم مانند مسائل سابقه ذكر نگرديد.

هتك مساجد

هر مكاني كه به نام مسجد به وسيله‌ي مسلماني بنا شود، شيعه باشد يا از ساير فرقه‌هاي اسلامي، رعايت حرمت آن واجب و اهانت و هتك آن، مانند خراب كردن يا آلوده ساختن آن به نجاست، گناه كبيره‌اي است. نزد هر دينداري به طوري كه نزدش بديهي است كه مسجد به حضرت آفريدگار نسبت دارد و ان المساجد لله و اهانت به آن اهانت به خدا است.

ابو بصير از حضرت صادق ـ عليه السّلام ـ پرسيد: «چرا امر شده به بزرگداشتن مساجد؟ حضرت فرمود: چون مساجد خانه‌هاي خداوند است در روي زمين.»[14]

مروي است كه خداوند تبارك و تعالي فرموده است: «خانه‌هاي من در زمين، مساجد است. خوشا به بنده‌اي كه در خانه‌اش وضو بگيرد و با طهارت مرا در خانه‌ام زيارت كند و جز اين نيست كه بر صاحب خانه لازم است، گرامي داشتن كسي كه به زيارت او آمده. بشارت ده حركت كنندگان در تاريكي‌هاي شب به سوي مساجد را به نور روشني كه به آنها در قيامت داده مي‌شود.»[15]

علاوه بر اينكه بزرگي گناه هتك مساجد، نزد هر دينداري ارتكازي است، در قرآن مجيد يكي از اقسام هتك كه خراب كردن باشد، از بزرگترين مراتب ظلم شمرده شده است.[16]

در اينجا به ذكر چند حكم راجع به مسجد، بدون ذكر مدارك براي اختصار نقل مي‌شود.

1ـ تنجيس مسجد، حرام است: نجس كردن مسجد حرام است و نيز داخل كردن عين نجس در مسجد اگر مستلزم نجس شدن مسجد شود نيز حرام است. و اگر مسجد را نجس نكند، ‌در صورتي كه موجب هتك حرمت باشد نيز حرام است. چنانچه چيز متنجس هم همين است. هر چند خشك باشد و موجب نجاست مسجد نشود. بلي در صورتي كه موجب نجس شدن يا هتك مسجد نشود جايز است.

و بنابر احتياط، عين نجس را مطلقاً داخل مسجد نكند.

2ـ تطهير مسجد واجب است: بر طرف نمودن نجاست از مسجد و طاهر كردن آن فوراً واجب است. به طوري كه در عرف گفته شود در طاهر كردن مسجد مسامحه نشده. و معني وجوب فوري آن است كه مثلاً اگر وقت نماز تنگ نباشد بايد اول مسجد را تطهير كرد.

در اين حكم فرقي نيست بين زمين و ديوار و سقف و پشت بام و پشت ديوار، و همچنين تطهير فرش مسجد نيز واجب است. ضمناً بايد دانست كه وجوب تطهير مسجد اختصاص به كسي كه آن را نجس كرده است ندارد، بلكه وجوب كفايي بر تمام مسلمانان واجب است. و اگر احتياج به صرف مال شود و اجب است، پول خرج كنند و مسجد يا فرش آن را طاهر سازند. و اگر به تنهايي نمي‌تواند، واجب است كمكي بگيرد به همين ترتيبي كه ذكر شد.

3ـ توقف جنب و حائض و نفساء: بر شخص و زن حائض و نفساء، توقف در مسجد حرام است.

 

[1] . ما خلق الله في الارض بقعة احب اليه من الكعبة‌ ولا اكرم عليه منها (فقيه، ج2، ص175)

[2] . وسائل الشيعه، كتاب جهاد، باب 45، تعيين الكبائر، حديث 37، ج11، ص263

[3] . و من يعظم حرمات الله فهو خير له عند ربه... (سوره‌ي 22، آيه‌ي 29)

[4] . شيخ احمد جزائري در آيات الاحكام كتاب الحج، ص161

[5] . در باب اول ثابت شد كه هر گناهي كه در قرآن وعده‌ي آتش بر آن داده شده كبيره است.

[6] . و من يرد فيه بالحاد بظلم نذقه من عذاب اليم (سوره‌ي 22، آيه‌ي 25)

[7] . كافي،‌كتاب الحج، باب 141

[8] . همان

[9] . مسالك، كتاب الحج، ص142

[10] . كافي، كتاب الحج، باب 141

[11] . وافي، نقل از كافي، ص17

[12] . براي دانستن روايات اين حكم و فروعات آن به كتاب مستند الشيعه، صفحه 318 مراجعه شود.

[13] . براي اطلاع به روايات و فروعات اين مسأله به كتاب حج مستند صفحه 214 مراجعه شود.

[14] . عن ابي بصير قال سئلت ابا عبدالله ـ عليه السّلام ـ عن العلة في تعظيم المساجد فقال ـ عليه السّلام ـ انما امر بتعظيم المساجد لانها بيوت الله في الارض (وسائل كتاب الصلوة، باب 7،‌ج3، ص557)

[15] . وسائل الشيعه، كتاب الصلوة، باب 29

[16] . و من اظلم ممن منع مساجد الله ان يذكر فيها اسمه و سعي في خرابها (سوره‌ي 2، آيه‌ي 114)

-----------------------------------------

 

چنانچه در قرآن مي‌فرمايد: «در حال جنابت نبايد داخل مسجد شد مگر براي عبور.»[1] يعني از دري وارد شود و از در ديگر بيرون رود مگر مسجد الحرام و مسجد النبي ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ كه عبور از آنها هم براي جنب و حائض و نفساء جايز نيست.

4ـ مستحبات مسجد: مستحب است در مسجد، چراغ روشن كنند و مسجد را پاكيزه نگاهدارند. در هنگام داخل شدن،‌ نخست پاي راست را بگذارند و هنگام بيرون شدن، ‌نخست پاي چپ را. و هنگام داخل شدن كفش خود را مواظبت كنند كه نجس نباشد تا مبادا سبب نجاست مسجد شود. ديگر آنكه، با طهارت (با وضو و غسل) وارد مسجد شود و بهترين لباس خود را بپوشد و با استعمال بوي خوش به مسجد درآيد و پس از ورود دو ركعت نماز تحيت مسجد به جا آورد.

5ـ مكروهات مسجد: عبور كردن از مساجد مكروه است. مگر اينكه نماز تحيت بخواند و بيرون رود و اگر نمازهاي ديگر را هم بخواهد بخواند، مانعي ندارد، در مسجد نبايد آب بيني يا دهان انداخت و نبايد در مسجد خوابيد و صدا را به غير اذان و مانند آن بلند كرد. و تعريف گمشده يا طلب آن را نبايد كرد. و اشعاري كه مشتمل بر موعظه و مانند آن نباشد در آن نبايد خواند. در مسجد نبايد حرف دنيا زده شود. و خريد و فروش در مسجد مكروه است. كسي كه پياز يا سير يا هر چيزي كه بوي دهان را متعفن كرده، خورده باشد، نبايد به مسجد بيايد، بچه و ديوانه را نبايد در مسجد جاي داد.

مراتب مساجد در فضيلت: افضل و اشرف تمام مساجد، ‌مسجد الحرام است كه نماز در آن معادل هزار هزار نماز در مكان ديگر است. پس از آن، مسجد النبي ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ است كه نماز در آن معادل با ده هزار نماز جاي ديگر است. پس از آن مسجد كوفه و مسجد اقصي است كه نماز در آنها معادل با هزار نماز است. بعد از آن، مسجد جامع در هر شهري است كه نماز در آن معادل با صد نماز است. پس از آن، مسجد محله است كه نماز در آن معادل با بيست و پنج نماز جاي ديگر است. پس از آن مسجد بازار است كه نماز در آن دوازده برابر نماز جاي ديگر است.

 

هتك مشاهد مشرفه

رعايت حرمت قبور رسول خدا و ائمه‌ي هدي ـ عليهم السّلام ـ ، نزد هر مسلماني ضروري است. به طوري كه اهانت و هتك آنها نزد هر دينداري گناه بزرگي است. روايات درباره‌ي لزوم احترام مشاهد مشرفه بسيار است و در اينجا به روايتي كه از تهذيب شيخ نقل شده است اكتفاء مي‌شود:

رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله و سلّم ـ به امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ فرمود: «يا علي ـ عليه السّلام ـ خداوند قبر تو و فرزندانت را بقعه‌هايي از بقعه‌هاي بهشت و قطعه‌هايي از قطعه‌هاي آن قرار داده است و دل‌هاي پاكان از خلقش و برگزيدگان از بندگانش را به سوي شما مايل ساخته كه در راه شما هر آزار و خواري را تحمل مي‌كنند. پس قبرهاي شما را آباد مي‌نمايند و آنها را براي قرب به خدا و دوستي پيغمبرش زيارت مي‌كنند.

يا علي ـ عليه السّلام ـ ايشانند اختصاص يافتگان به شفاعت من و وارد شوندگان بر حوض من و همسايگان منند در قيامت. يا علي ـ عليه السّلام ـ هر كس قبور ايشان را تعمير كند و نزدشان حاضر شود، مثل اين است كه سليمان ـ عليه السّلام ـ را در بناي بيت المقدس ياري كرده است. و هر كه قبور ايشان را زيارت كند مطابق ثواب هفت حج غير واجبي براي او است. و از گناهانش پاك مي‌شود به طوري كه هنگام برگشت مثل روزي مي‌شود كه از مادر زائيده شده است.

بشارت باد تو را يا علي ـ عليه السّلام ـ و بشارت ده دوستانت را به نعمت‌هايي كه هيچ چشمي نديده و هيچ گوشي نشنيده و به دل بشري نگذشته، ليكن جمعي از مردمان پست و رذل هستند كه زوار قبرهاي شما را سرزنش و توهين مي‌كنند،‌ چنانچه زن بدكار را سرزنش مي‌نمايند. ايشان شريرهاي امت منند، شفاعتم به ايشان نمي‌رسد و بر حوضم وارد نمي‌شوند.»[2]

هتك قبر معصوم كفر است: هتك و اهانت به قبور متبركه پيغمبر و ائمه ـ عليهم السّلام ـ ، به ضرورت مذهب گناهي بزرگ است بلكه اكبر كبائر و در حد شرك و كفر است. مانند خراب كردن و نجس نمودن آنها و بنابر احتياط، هنگام نجس شدن بايد آنها را تطهير نمود هر چند بقاء نجس بودن موجب هتك نباشد.

مشهور فقهاء فرموده‌اند: توقف جنب و حائض و نفساء در مشاهد مشرفه چون موجب هتك است، مانند مساجد حرام است. و بعضي فرموده‌اند: دخول در حرم‌هاي مطهر به قصد عبور هم مانند مسجد الحرام جايز نيست.

نماز در كنار قبر معصوم: هنگام نماز خواندن در مشاهد مشرفه، نبايد قبر پيغمبر و امام ـ عليهم السّلام ـ را پشت سر خود قرار داد. زيرا اين عمل هتك و موجب بطلان نماز است بلكه بايد پشت قبر به طوري كه قبر سمت قبله نماز گزار باشد، نماز خواند. اما سمت راست و چپ قبر شريف بنابر احتياط، نبايد مساوي قبر يا مقدم بر آن ايستاد بلكه مقداري عقب‌تر از قبر شريف بايستد.

حضرت موسي بن جعفر ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايد: «جايز نيست در هيچ نمازي، ‌واجب يا مستحب، بر قبر امام ـ عليه السّلام ـ سجده شود بلكه طرف راست صورت را بر قبر شريف بگذارد. اما نماز خواندن نزد قبر شريف بگذارد. اما نماز خواندن نزد قبر شريف، پس بايد پشت سر قبر بايستد و قبر را جلو قرار دهد و جايز نيست جلو قبر بايستد و نماز بخواند. زيرا كسي نبايد بر امام ـ عليه السّلام ـ مقدم شود و طرف راست و چپ، نماز خواندن مانعي ندارد (به طوري كه مقدم و مساوي قبر شريف نباشد).»[3]

و از حضرت حجت بن الحسن ـ عجل الله تعالي فرجه ـ مروي است كه: «جايز نيست جلو و سمت راست و چپ قبر معصوم نماز خواند، زيرا كسي نبايد جلو و مساوي امام ـ عليه السّلام ـ باشد.» صاحب كتاب وسائل حديث دوم را كه از طرف راست و چپ نهي مي‌فرمايد، حمل بر كراهت نموده است.

بعضي از فقهاء فرموده‌اند: ميزان، صدق عنوان هتك است و آن در جلو ايستادن مسلم است ولي در سمت راست و چپ، صدق هتك نمي‌كند ولي رعايت احتياط بهتر است.

هتك ترتب حسيني

آنچه از خاك اطراف قبر شريف حضرت ابا عبدالله الحسين ـ عليه السّلام ـ تا يك ميل يا چهار ميل يا چهار فرسنگ، به عنوان تبرك يعني به قصد استشفاء به آن يا سجده كردن بر آن و غير اين از ساير خواص و آثار آن برداشته مي‌شود، لزوم احترام و حرمت هتك آن نزد جميع شيعيان از بديهيات است و بزرگ بودن گناه اهانت و هتك آن، ارتكازي همه است به طوري كه يقين مي‌شود كه زمان حضرت سجاد ـ عليه السّلام ـ تا اين زمان چنين بوده است.

و نيز هتك ترتب، هتك صاحب قبر است و كبيره بودن گناه هتك امام ـ عليه السّلام ـ ضروري است.

بنابراين انداختن ترتب از روي اهانت به آن يا لگدمال كردن يا نجس كردن آن و مانند اينها گناه كبيره است.

در صورتي كه هنگام تخليه همراه شخص، تربت باشد و در مستراح بيفتد واجب است آن را بيرون بياورد و پا كند، و تا بيرون نيامده، ‌تخليه در آنجا حرام است. و چنانچه بيرون آوردن ممكن نشود، بايد در آن را بست تا در آن تخليه نشود چنانچه در حرمت هتك قرآن گذشت.

 

[1] . ولا جنباً الاعباري سبيل حتي تغتسلوا (سوره‌ي 4، آيه‌ي 42)

[2] . كتاب وافي ابواب الزيارات باب 171 صفحه‌ي 196 ـ براي اطلاع به روايات وارده درباره‌ي فضيلت مشاهد مشرفه خصوصاً مدينه منوره و نجف اشرف و كربلاي معلا به كتاب مزار وافي و وسائل الشيعه و مجلد 22 بحارالانوار مراجعه شود و نيز براي دانستن كيفيت رعايت احترام مشاهد و آداب زيارت آنها به موارد مذكور مراجعه گردد.

[3] . وسائل الشيعه، كتاب الصلوة، باب 26 في مكان المصلي

 

نویسنده: آيت الله شهيد دستغيب - گناهان كبيره

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: