۰

خطبه‌خوانی امام حسین(ع) در برابر یاران و لشکر حر بن یزید

امام حسین علیه‌السلام فرمودند: هرکسی سلطان ظالمی را ببیند که حرام خدا را حلال کرده و پیمان الهی را شکسته اما در برابر او مقابله نکند، بر خداوند است که این انسان خاموش ظلم پذیر را با ظالم در جهنم قرار دهد.
کد خبر: ۲۳۶۴۷۱
۱۰:۴۰ - ۲۸ مرداد ۱۳۹۹

به گزارش «شیعه نیوز»، کاروان امام حسین علیه السلام که از مکه خارج شده بود، در روز 28 ذی‌الحجه به منطقه‌ای به نام بیضه رسید. منطقه بیضه همان طور که از نامش مشخص است، به روشنی معروف بود. چراکه زمینی وسیع و گسترده و بی گیاه داشت. این محل که در بین واقصه و عذیب الهجانات قرار داشته، چشمه آبی داشت که کاروان امام حسین علیه السلام در کنار چشمه اقامت کردند تا از آب برای نوشیدن و طهارت استفاده کنند.

این کاروان نورانی حدود نصفه روز در آن منطقه اقامت کرد و بعد از استراحت کوتاهی دوباره به راه افتادند.

خطبه امام حسین علیه السلام

در مدتی که کاروان امام حسین علیه السلام در منطقه بیضه سکونت کردند، آن حضرت خطبه قرایی ایراد فرمودند که دارای نکات مهم و پرمحتوا و عمیقی است. آن حضرت در سخنان خود به حدیثی از پیغمبر اسلام صلی‌الله علیه و آله اشاره فرمودند مبنی بر اینکه هر کسی سلطان ظالمی را مشاهده کند که حرام خدا را حلال کرده و پیمان و عهد الهی را شکسته و با قانون و سنت رسول خدا می‌جنگد اما در برابر چنین فردی با رفتار و گفتار خود مقابله نکند، بر خداوند است که این انسان خاموش ظلم پذیر را با ظالم در جهنم قرار دهد.

حضرت سیدالشهدا علیه السلام در بخش دیگری از خطبه خود به ظلم و بیدادگری بنی‌امیه و فرستادن نامه‌هایی از سوی مرم کوفه اشاره کردند. ایشان در این خطبه خود را اسوه و امام معرفی کرده و به سرزنش و نکوهش عهدشکنان کوفه پرداختند و سرانجام و نتیجه این عهدشکنی را ترسیم فرمودند.

نکته قابل توجه این است که خطبه امام حسین علیه السلام را یاران آن حضرت و هزاران نفر از لشکر حر بن یزید ریاحی که راه را بر آن‌ها بسته بودند، گوش دادند.

ورود به منطقه عذیب الهجانات

پس از خطبه امام حسین علیه السلام، کاروان به راه افتاد و با طی مسافتی به منطقه‌ای به نام عذیب الهجانات رسید. عذیب به معنی آب گوارا است و هجانات هم به معنی شتر است. این منطقه محلی در راه مکه بود که حاجیان در آنجا اتراق می‌کردند. به این دلیل که آب و هوای خوشی داشت و سرسبز بود. در همان‌جا مسجد و قصری ساخته شده بود و تعدادی از ایرانی‌ها در آن محل نگهبانی می‌دادند.

کاروان شب را در همان منطقه سپری کرد. در این میان امام حسین علیه السلام از یاران خود سؤال کردند که آیا کسی مسیر را می‌شناسد؟ هر کسی به زعم خود راهی را نشان داد.

ورود سوارانی از کوفه

ناگهان هفت سوار از دور نمایان شدند که راهنمای آن‌ها فردی به نام طرماح بود. این هفت نفر عمرو بن خالد صیداوی و غلام او، مجمع بن عبدالله و پسر او، جابر (جناده) بن حارث و غلام او، واضح غلام ترک بودند. البته برخی نوشته‌اند که در میان آن‌ها نافع بن هلال یا غلام او هم حضور داشته که اسب نافع را برایش آورده بود. این افراد به سمت مکه می‌رفتند و آذوقه‌هایی را برای خانواده و اقوام خود به همراه داشتند.

طرماح مسیری را به امام حسین علیه السلام پیشنهاد کرد که از سمت کوهستان می‌گذشت. او می‌خواست با این پیشنهاد افرادی را به یاری امام حسین علیه السلام ملحق کند به شرطی که امام مدتی را در آن منطقه ساکن شوند؛ اما امام این موضوع را قبول نکردند. بنابراین طرماح مسیر دیگری را به آن حضرت نشان داد. در نهایت از آن حضرت اجازه خواست تا آذوقه را به خانواده و اقوام خود در مکه برساند و بازگردد. اما زمانی برگشت که در همان منطقه خبر شهادت امام حسین علیه السلام را شنید.

منابع:

آینه در کربلاست؛ محمدرضا سنگری
مقتل الحسین علیه السلام؛ علامه بحرالعلوم
تاریخ طبری
اعیان الشیعه

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: