گرایش به عرفان های کاذب، نتیجه کم کاری در تبیین صحیح اخلاق اسلامی

SHIA-NEWS شيعه نيوز:

به گزارش «شيعه نيوز» ، حجت الاسلام محمد شهبازان، استاد مرکز تخصصی مهدویت در رابطه با نقد و بررسی موضوع عرفان های نوظهور به خبرنگار شبستان گفت: متاسفانه امروز در فضای غرب از موضوع مهدویت نیز در کنار عرفان های نوظهور به عنوان مساله ای معنوی و روحانی تعبیر می شود.  غرب حتی« سیطنیست»  را که در آن حتی نامی از خدا نیست و تنها درباره یک موجود ماورائی به عنوان شیطان و ارتباط و الحاق با او صحبت می کند، به عنوان یک دین می شناسد.

وی با اشاره به پیدایش عرفان های نوظهور در عصر رنسانس تصریح کرد: با نگاهی به تاریخ غرب مشخص می شود که اساس گرایش به عرفان های کاذب و ادیان نوظهور پس از قرن 14 میلادی و در فضای رنسانس، بنیانگذاری شد. در این دوره ظلم و ستم کلیسا، باعث بروز انقلابی درونی در اروپا گردید این انقلاب درونی که از ایتالیا آغاز شده و در فرانسه رشد یافت عصر نوزایی در غرب (رنسانس) نام گرفت.

حجت الاسلام شهبازیان در تحلیل و بررسی دوران رنسانس خاطرنشان کرد: در عصر رنسانس حاکمیت خدا، به شکلی خاص از سوی کلیسا تعریف می شد و مردم این نوع حاکمیت را عامل بدبختی و تاریکی دوران خود می دانستند بنابراین درصدد برآمدند تا تعریف جدیدی از جهان ارائه کرده و به جای مثلث« خدا، جهان و طبیعت» مثلث « انسان، جهان و طبیعت » را ترسیم کنند  که در راس این مثلث، انسان قرار داشت و تمام دستورات از جانب انسان صادر می شد.

انسان محوری جایگزین خدا محوری
این استاد مرکز تخصصی مهدویت در بخش دیگری از سخنان خود یادآور شد: گرایش به انسان محوری (اومانیسم) به مرور زمان به جدایی دین از سیاست و دنیایی شدن دین (سکولاریسم) و سپس به تکثر گرایی در دین (فلورالیسم) رسید و امروز در غرب انسان محوری تا جایی پیش رفته است که برخی اندیشمندان غربی خدا را در زیر میکروسکوپهای علمی خود جستجو می کنند.  امروز در غرب هر فردی با هر دینی از بودا، هندو، اسلام، زرتشت، مسیح یا حتی افراد لائیک و بی دین می توانند برحق باشند.

وی افزود: پس از رنسانس و با پیدایش عصر مدرنیته و ترنس پست مدرنیته، مردم به این نتیجه رسیدند که با رنگ باختن خدا در زندگی شان، نه تنها چیزی را به وجود نیاوردند بلکه مشکلات آنها افزون شد،  به همین دلیل اندیشمندانی مانند پالوین تافلر بر این مطلب تصریح دارند که امروز در غرب با وجود امکانات رفاهی، آسایش شاید وجود داشته باشد اما از آرامش اثری نیست.

معنویت جدید؛ معنویتی در راستای منافع و امیال شخصی
حجت الاسلام شهبازیان با بیان این نکته که امروز موضوع معنویت و معنویت گرایی در غرب به انحراف کشیده شده است خاطرنشان کرد: دولتمردان غربی پیرو مذهب یا دینی به معنای واقعی کلمه نبوده و نیستند از همین رو در این زمینه ها حمایتی نیز انجام نمی دهند آنها به دنبال معنویتی هستند که بتوانند در راستای امیال و منافع خود از آن استفاده کنند.  حمایت های ویژه غرب از عرفان بودیسم  و فیلم های  والایی لامای چهاردهم، 7 سال در تبت، بودای کوچک و جدال با اژدها بر همین اساس صورت گرفت.

 بودا ؛ تنها نماد مذهبی ای که در غرب مورد حمایت واقع می شود
وی با اشاره به صحنه هایی از فیلم 20 12 تصریح کرد: در این فیلم  تمامی ادیان و نمادهای مذهبی حتی واتیکان، تخریب می شود و تنها روحانی ای که نجات یافته و به  آرامش می رسد، یک راهب جوان بودایی است که ادعا می کند، دین عصر جدید، دین بودیسم است. بودیسم تفکر و مذهبی است که هم در برابر اسلام و هم در برابر دولت چین، حامی ویژه استعمار آمریکاست بنابراین تنها نماد مذهبی ای که در غرب مورد حمایت واقع می شود بوداست.

حجت الاسلام شهبازیان افزود: فشار روانی ویژه حاکمیت کلیسا و عدم تبیین صحیح دین باعث شد تا موضوع شیطان برای برخی گروهها در غرب اهمیتی خاص بیابد.

اوشو؛ یک مکتب عرفانی با آموزه های سکس
استاد مرکز تخصصی مهدویت با اشاره به فضای غرب و عدم وجود مبانی غنی اسلامی خصوصاً عرفان شیعی در آن گفت: مستشرقان غربی در رویارویی با خلاء مذهبی و معنوی موجود در جامعه غربی به بررسی عرفان هایی بودایی و شرقی روی آوردند و به دنبال آن مردم نیز احساس کردند که راه حل مشکل آنها در این نوع از عرفان های شرقی است و از این رو به عرفان هایی همچون اوشو و مانند آن گرایش پیدا کردند.

حجت الاسلام شهبازیان همچنین یادآور شد: امروز به دلیل کاستی ها و کم کاریهایی که در عرصه تبیین و تبلیغ اخلاق اسلامی و آموزش زندگی صحیح وجود دارد، شاهد چاپ گسترده کتابهای به اصطلاح عرفانی مانند آثار پائولو کوئلیو و گسترش عرفان هایی مانند اوشو هستیم در حالی که در عرفان اوشو اعتقاد به مذهب تانترای بودایی که مذهبی سکس و جنسی است، مطرح می شود و نهایت ریلکسیشن و مدیتیشن آن، سکس است.