۰

رویت هلال با چشم مسلح بررسی شد

استاد و عضو هئیت علمی جامعهالمصطفی العالمیه گفت: اطلاق رؤیت در روایات، اطلاق حقیقی است و در روایات قید و تخصیصی وجود ندارد که رؤیت را در رؤیت چشم مسلح قرار دهد؛ از این رو، این رؤیت شامل هر رؤیتی اعم از چشم مسلح نیز می گردد.
کد خبر: ۲۳۱۶۱۸
۱۲:۰۱ - ۱۰ تير ۱۳۹۹

به گزارش «شیعه نیوز»، استاد و عضو هئیت علمی جامعه المصطفی العالمیه گفت: اطلاق رؤیت در روایات، اطلاق حقیقی است و در روایات قید و تخصیصی وجود ندارد که رؤیت را در رؤیت چشم مسلح قرار دهد؛ از این رو، این رؤیت شامل هر رؤیتی اعم از چشم مسلح نیز می گردد.

 حجت الاسلام والمسلمین سیدمهدی محمدی در نشست علمی«بررسی رؤیت هلال با چشم مسلح» که به همت مدرسه عالی فقه تحت اشراف جامعه المصطفی العالمیه برگزار شد، اظهار کرد: تعدادی از بزرگان مانند؛ امام خمینی(ره)، آیات عظام خویی، گلپایگانی، مکارم، شبیری، سیستانی و صافی و دیگران قائل بر این هستند که رؤیت هلال باید به صورت عادی صورت گیرد و رؤیت هلال با چشم مسلح اعتباری ندارد.

او افزود: تعدادی از بزرگان نیز بر این قائل‌اند؛ همان گونه که رؤیت هلال با چشم عادی معتبر است با چشم مسلح هم اعتبار دارد و احکام فقهی را می توان بر آن بار نمود که از جمله می توان به ؛ مقام معظم رهبری، آیات عظام بهجت، فاضل لنکرانی و نوری همدانی اشاره کرد.

استاد حوزه علمیه قم در ادامه با اشاره به دلایل اعتبار رؤیت هلال با چشم مسلح، ابراز کرد: عمده ترین دلیل اطلاق، ادله رؤیت هلال است و در روایات زیادی در حد تواتر، مسئله رؤیت هلال به عنوان مبنا برای روزه گرفتن در آغاز ماه مبارک رمضان و افطار کردن و عید گرفتن در پایان ماه قرار گرفته شده است.

او با بیان اینکه قائلین به اصالت اطلاق تمسک می‌کنند و دیدن را با صورت مطلق مدنظر قرار می‌دهند، اظهار کرد: اطلاق رؤیت در روایات، اطلاق حقیقی است و در روایات قید و تخصیصی وجود ندارد که رؤیت را در رؤیت چشم مسلح قرار دهد؛ از این رو، این رؤیت شامل هر رؤیتی اعم از چشم مسلح نیز می گردد.

محمدی با تأکید بر اینکه این بزرگان، برای این اطلاق مؤیداتی در روایات بیان می‌کنند، افزود: در روایاتی خدمت امام صادق(ع) عرض شد که با رؤیت یک فرد که فقط او می‌تواند ببیند، رؤیت هلال اثبات می شود؛ حضرت(ع) در پاسخ می فرمایند: بله، همین که رؤیت صورت بگیرد، اثبات می شود.

او ضمن تشریح و تفسیر روایت مذکور، با بیان اینکه برخی از افراد با توجه به ممارست و تبحر در دیدن ماه در شرایط خاص، می توانند ماهی را رؤیت کنند که عموم و غالب افراد نمی بینند و این رؤیت اعتبار دارد، گفت: به نوعی، با ذکر مصادیقی دیگر، می توان گفت برخی از افراد تیزبین بوده، قادر به دیدن جزئیاتی هستند که دیگران به صورت عادی نمی توانند رؤیت کنند، در حالی که با توجه به روایت مذکور، رؤیت این افراد می تواند اثبات کننده باشد؛ بنابراین، در این احتمال رؤیت منحصر در رؤیت عادی قرار نگرفته است و با اطلاق آن رؤیت به نوعی شامل رؤیت با چشم مسلح هم بازتعریف می‌گردد.

عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه خاطرنشان کرد: بزرگانی که به انحصار اعتبار رؤیت با چشم عادی قائل‌ اند، می‌گویند اگر با ابزار و دوربین های قوی جای ماه را مشخص کنیم و با چشم غیرمسلح ماه را رؤیت نماییم، اعتبار دارد.

او اظهار کرد: باید گفت اگر این ابزار و تلسکوب نمی بود تا محل ماه کشف گردد، هرگز ماه با چشم عادی قابل رؤیت نبود و این ابزار مکان ماه را به انسان نشان داد و انسان با چشم عادی بر روی آن تمرکز نموده است؛ از این رو، در این مؤید به نحوی از ابزاری استفاده شده است که اگر نبود، هیچ گاه نمی‌توانستیم ماه را رؤیت کنیم.

استاد جامعه المصطفی العالمیه با بیان اینکه این برخی از بزرگان به ذکر مصادیق روایی، تأکید دارند که روایات اطلاق انصراف به رؤیت با چشم غیرمسلح دارد، اظهار کرد: این بزرگواران می فرمایند: در فقه برای کُر ابعادی مشخص شده است، این حدی که به عنوان وجب تعیین گردیده، چه وجبی است و ممکن است وجب افراد با یکدیگر متفاوت باشد و یا کوچک و بزرگ باشد؛ از این رو، در حدی که فقه تعیین می‌کند، دست متعارف ملاک است.

او افزود: قائلان به عدم اعتبار چشم مسلح، ضمن اشاره به مصادیق فقهی دیگر در این رابطه تأکید دارند؛ در فقه، برای حد ترخص معیارهایی تعیین شده است که دیوارهای شهر دیده و صدای اذان شنیده نشود؛ ممکن است فردی با چشم مسلح بتواند آن را ببیند که در این صورت، مسافت هشت فرسخی را بپیماید، ولی نتوان گفت از حد ترخص خارج شده است.

محمدی با بیان اینکه انصراف اقسامی دارد و برخی از مواقع به خاطر غلبه وجودی یا کثرت استعمال صورت می گیرد، اظهار کرد: انصرافی که به خاطر غلبه وجودی است، اعتبار ندارد، در حالی که انصراف به خاطر کثرت اگر موجب ظهور نفس در غالب افراد شود، معتبر خواهد بود؛ از این رو، در این جا درست است غلبه وجودی رؤیت، با چشم عادی است، ولی همان گونه که عرض شد، رؤیت با چشم مسلح هم معتبر است.

او با ذکر مثال‌هایی تصریح کرد: در فقه بر حرمت رؤیت نامحرم تأکید شده است و حال باید پرسید اگر کسی با دوربین و از فاصله دور رؤیت نماید، مرتکب فعل حرام شده است؟ قطعاً این گونه مصادیق مشمول نگاه به نامحرم می شود.

استاد حوزه علمیه با بیان اینکه در مثال فقهی حد کر و حد ترخص و امثالهم، زمانی که بحث تعیین مقدار آب کر یا حد ترخص می شود، مقدار متعارف ملاک است، اظهار کرد: می توان گفت علت آن به این خاطر است که این روایات درصدد بیان ضابطه هستند؛ بنابراین، اگر در تعیین آب کر وجب فرد نامتعارف یا در حد ترخص رؤیت با چشم عادی ملاک نباشد، ضابطه به دست نمی آید؛ از این رو، در کشف شاخصه‌ها نمی توان از موارد نامتعارف بهره گرفت.

محمدی افزود: اگر کسی با چشم مسلح از دور مشاهده کند که فردی را به قتل رساندند، باید گفت دیدن او حقیقتاً دیدن نیست، در حالی که این رؤیت صادق است و فرد می تواند شهادت دهد و شهادت او نیز پذیرفته شده است.

عضو هیئت علمی جامعهالمصطفی با بیان اینکه یکی از دلایل دیگری که بر عدم اعتبار چشم مسلح ذکر می گردد، به مواقیت ذکرشده در آیات الهی اشاره دارد، خاطرنشان کرد: خداوند می فرمایند؛ احله یا همان هلال ماه میقات للناس است. این میقات نه برای ستاره شناسان و نه برای کسانی است که با دوربین های قوی رصد می کنند، بلکه عامه مردم، که با چشم عادی می ببینند، مد نظر است و منظور رؤیت با چشم عادی است؛ از این رو، بر این قائل اند که هلال مواقیت للناس است و این آیه شریفه اطلاق روایات را تقیید می کند.

او با تأکید بر اینکه اطلاق و تقیید و حمل مطلبی بر مقید، در جایی است که با یکدیگر تضاد داشته باشند، نه اینکه مثبت به یکدیگر باشند، اظهار کرد: این افراد روایات رؤیت را با صورت عام معتبر می‌دانند و این آیه شریفه نیز رؤیت مردم عادی را نیز معتبر می‌دانند؛ با توجه به اینکه اثبات شی نفی ما عدا نمی‌کند، این آیه شریفه نمی ‌تواند روایات را اطلاق کند و هر دو دلیل بار محتوایی خود را حفظ می کنند و اثبات کننده هستند و هیچ تضادی میان آنان وجود ندارد.

محمدی افزود: مصداق آیه شریفه شامل افراد تیزبین یا انسان های کوه نورد نیز می گردد که توان صعود برای رؤیت هلال را دارند و ایشان شامل مواقیت للناس هم می شوند.

او با تأکید بر اینکه در روایات رؤیت هلال بدون تخصیص بیان شده است، تصریح کرد: در زمانی مسافت شرعی با مرکب و اسب و در یک روز پیموده می شد و در این زمان با ماشین های سریع در چند دقیقه طی می گردد؛ آیا می توان گفت باید ملاک هشت فرسخ را با توجه به وجود ابزار تغییر داد؟

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: