۰

جوانان و امام صادق عليه السلام

اى گروه جوانان! از خدا پروا كنيد و نزد روساى منحرف نرويد، واگذاريدشان تا از جايگاه بافتنى خود بيفتند
کد خبر: ۲۲۷۵۹
۱۷:۴۴ - ۲۲ تير ۱۳۹۰

SHIA-NEWS شيعه نيوز:

نگاه مهربان امام صادق(عليه السلام) به جوانان، همراه با بزرگداشت ‏شخصيت، تكريم استعدادها و صلاحيت‏ها، احترام به نيازها و توجه به قلب‏هاى ‏پاك و زلال آنان بود و اقبال جمع جوانان به سوى امام(عليه السلام) فرايندعملكرد و رفتار متين، محبت‏آميز، حكيمانه و سرشار از خلوص وعاطفه آن حضرت بود، بدان حد كه سخنش بر دل آنان مى‏نشست، زيرا گرايش جوان به خوبى، نيكى و زيبايى بيشتر و سريعتر ازديگران است. پديده‏اى كه امام بدان اشاره نموده مى‏فرمايد:
«انهم اسرع الى كل خير»
جوانان زودتر از ديگران به خوبيها روى مى‏آورند.
رفتار و سخن امام صادق(عليه السلام)ترجمان حقيقى اين گفته رسول خدا(صلي الله عليه و آله)است كه فرمود:
«اوصيكم بالشبان خيرا، فانهم ارق افئده‏»
سفارش مى‏كنم شما را كه، با جوانان به خوبى و نيكويى رفتاركنيد، چرا كه آنان نازك دل و عاطفى‏ترند.
امام ضمن توجه به روح لطيف و احساس آرمانى جوانان، ياران‏ ونزديكان خود را نيز به دقت و توجه در اين نكات رهنمون مى‏ساخت. از جمله، يكى از ياران امام به نام «مؤمن طاق‏»  براى پيام‏رسانى و تبليغ دين، مدتى را در شهر بصره گذراند. وقتى كه به‏مدينه بازگشت، خدمت امام صادق(عليه السلام) رسيد، حضرت از او پرسيد:
- به بصره رفته بودى؟
- آرى!
- اقبال مردم را به دين و ولايت چگونه ديدى؟
- اندك است! مى‏آيند ولى كم!!
جوانان را درياب، زيرا آنان به نيكى و خير از ديگران ‏پيشتازترند.
گزيده‏اى از منشور جوان را در انديشه صادق آل محمد(ص) مرورمى‏نماييم:
كوچ عصر
جوانى «فرصت نيكو» و «نسيم رحمت‏» است كه بايد به خوبى ازآن بهره جست و با زيركى، ذكاوت و تيزبينى آن نعمت‏ خداداد راپاس داشت; زيرا كه اين فرصت، «ربودنى‏» و «رفتنى‏» است وضايع ساختن آن، چيزى جز غم، اندوه و پشيمانى را براى دوران پس‏از آن به ارث نمى‏گذارد.
زندگى كوتاه است و راه كار دراز و فرصت زودگذر! تنها سرمايه‏ گرانبهاى ما وقت است كه بازگشتى ندارد، از اين رو بزرگترين فن‏ بهترزيستن، بهره جستن از فرصتهاى بى‏نظيرى است كه برما مى‏گذرد; اين سخن امام صادق(عليه السلام) را بايد جدى گرفت:
«من انتظر عاجلة الفرصة مواجلة الاستقصاء سلبته الايام فرصته،لان من شان الايام السلب و سبيل الزمن الفوت‏» 
به هركس فرصتى دست دهد و او به انتظار بدست آوردن فرصت كامل آن‏را تاخير اندازد، روزگار همان فرصت را نيز از او بربايد، زيرا كار ايام، بردن است و روش زمان، از دست رفتن.
 
رنگ خدا
آدمى با ورود به دوران جوانى به دنبال «هويت‏» جديدى مى‏گردد;آن احساس نسبتاپايدار از يگانگى خود، از اين كه: «من كه هستم ‏و كه بايد باشم؟» كه دستيابى به آن، به فرد امكان مى‏دهد كه‏ارتباطات خود را با خويشتن، خدا، طبيعت و جامعه تنظيم دهد.
در اين مرحله هويت‏يابى نقش «آگاهى و بينش‏» بسيار مؤثر وكارساز بوده، بر «رفتار و عمل‏» پيشى دارد، در اين دوران، ممكن است‏ سرگردانى در هويت‏ سبب گردد كه جوان نسبت ‏به كيستى و نقش اجتماعى خود دچار ترديد گردد و اين شك ضمن برهم زدن ‏هماهنگى و تعادل روانى، او را به «بحران هويت‏» بكشاند، بحرانى كه جوان به پيرامون اهداف بلند مدت، انتخاب شغل، الگوهاى رفاقت، رفتار و تمايل جنسى، تشخيص مذهبى، ارزشهاى‏اخلافى و تعهد گروهى با ترديد و شك خواهد نگريست.
در شكل‏دهى هويت، «معرفت دينى‏» نقش مهمى را ايفا مى‏كند و درواقع، دين مى‏تواند تكيه گاه جوان و رهايى دهنده او از اين‏بحران باشد; البته «دانش‏»، «كار و تلاش‏» نيز در ساماندهى‏ هويت او كارساز است.
بنابراين، جوان بايد رنگ خدايى گيرد تا هويتش خدايى گردد،«دين‏» همان «رنگ خدا» است كه همگان را بدان دعوت مى‏كنند: (صبغه‏الله و من احسن من الله صبغه) ; رنگ خدايى (بپذيريد!) وچه رنگى از رنگ خدا بهتر است؟ امام صادق(عليه السلام) درباره آيه فوق‏مى‏فرمايد:
«مقصود از رنگ خدايى همان دين اسلام است.»
دين به انگيزه جوان در بنا و آراستن هويت او پاسخ مى‏دهد، چراكه آدمى داراى عطشى است كه فقط با پيمودن راه خدا فرومى‏نشنيد ، از اين رو امام صادق(عليه السلام)، يادگيرى بايدها و نبايدها و انديشه‏هاى سبز دين را از ويژگيهاى دوران جوانى مى‏داند.  وگاه نسبت‏به آن دسته از جوانانى كه «علم دين‏» نمى‏دانند و درپى‏آن نمى‏روند، رنجيده خاطر مى‏گردد.
 قرائت معتبر دين
دين اسلام، همان روش زندگى است كه ميان زندگى اجتماعى و پرستش‏خداى متعال پيوند مى‏دهد و در همه اعمال فردى و اجتماعى براى‏انسان مسووليت‏ خدايى ايجاد مى‏كند، كه اين مجموعه عقايد ودستورهاى علمى، اخلاقى، سبب خوشبختى انسان در اين سرا و سعادت‏ جاويد در جهان ديگر مى‏شود.
فهم از دين چگونه است؟ و جوان دين خود را از كه بجويد؟!
آيا هركس مى‏تواند به فهمى از دين برسد؟!
آيا هر فهمى از دين، صواب و پسنديده است؟!
آيا «فهم دينى‏» فهم نسبى است و هيچ فهم ثابتى وجودندارد؟! 
و يا آن كه يك تفسير و قرائت رسمى از دين وجود دارد.
پس از رحلت رسول اكرم(صلي الله عليه و آله)، مكتب‏اهل‏بيت(عليهم السلام) به عنوان «ثقل اصغر» در جايگاه اهل بيت عليهم السلام به عنوان مبين حقيقى دين، خوش درخشيد، و ليكن ‏افراد و گروههايى نيز به دلائلي!! در برابر اين انديشه قرارگرفته، با طرح «قرائت مختلف از دين‏» به مقابله با معارف ‏معصومان عليهم السلام پرداختند و مع الاسف تاريخ فرهنگ و معارف‏اسلامى ما هميشه شاهد عرصه گردانى و فريب افكار عمومى از سوى‏خالقان ديدگاههاى دينى بود.
در عصر امام صادق(عليه السلام) جداى از رواج مكاتب الحادى و هجوم‏انديشه‏هاى يونانى و ايجاد نهضت ترجمه، ديدگاهها و نظريات‏گوناگونى در چارچوب «قرائتهاى دينى‏» طرح گرديد، حتى برخى ازارباب فرقه ها كه خود مدتى در محضر پيشواى ششم شاگردى كرده بودند، به طرح ديدگاه خويش و عنوان ديدگاه برتر و صواب پرداختند و درمقابل منادى، احياگر و متولى قرائت ‏حقيقى دين، امام صادق(عليه السلام)، ايستادگى كردند و گروهى را به سمت‏ خود كشاندند.

امام در برخورد با اين ديدگاهها، خود به افشاى آنها پرداخت واز سويى به تربيت‏شاگردان همت گمارد تا آنان در عرصه‏هاى مناظره‏ و گفتگو به بافته‏هاى ايشان پاسخ گويند.
نكته‏اى كه بسيار دل امام را مى‏آزرد، توطئه جذب جوانان از سوى‏اين فرقه‏هاى منحرف، اما مدعى اسلام بود، به عنوان نمونه، امام‏صادق(عليه السلام) جوانان را از گرايش به دو فرقه مطرح آن عصر، مرجئه  و غلاه  بر حذر مى‏داشت. امام مى‏فرمود:
«برجوانانتان از غلات برحذر باشيد كه آن‏ها را به فساد نكشانند; زيرا غلات پست‏ترين خلق خدا هستند، اينان عظمت‏خداى را كوچك ‏شمرده و ادعاى ربوبيت و خدايى را براى بندگان او قائل‏هستند.» 
امام با اصل قرار دادن پيشگيرى، ارائه دقيق دين حقيقى وبرگرفته از مكتب اهل‏بيت عليهم السلام ، جوانان توصيه‏ مى‏كردند تا راه را بر رهزنان انديشه جوانان سد نمايند، حضرت‏مى‏فرمود:
«جوانان را دريابيد! به آنان حديث و دين بياموزيد، پيش از آن‏كه مرجئه (نام يك فرقه) برشما پيشى‏گيرند.»
امام صادق(عليه السلام) همچنين جوانان را مخاطب خود ساخته مى‏فرمايد:
«يامعشرالاحداث! اتقواالله و لاتاتوا الروساء، دعوهم حتى‏يصيروا اذنابا لا تتخذوا الرجال ولائج من دون الله، انا و الله‏خير لكم منهم‏»
اى گروه جوانان! از خدا پروا كنيد و نزد روسا(ى منحرف) نرويد،واگذاريدشان تا (از جايگاه بافتنى خود بيفتند و) به دنباله روتبديل شوند، آنان را به جاى خدا همدم خود نگيريد، به خدا سوگندكه من براى شما از ايشان بهترم.
آنگاه با دست ‏خود به سينه‏اش زد.
 خاتمه
سخنان و گفته‏هاى نغز امام صادق(عليه السلام) روح و جان را قوت بخشيده،منشور دستورهاى زندگى و سعادتمندى آن است.
اميد است جامعه جوان و پر نشاط، سخنان امام صادق (عليه السلام) را الگوي شخصيت و رفتار خود قرار دهند تا بتوانند با اين روش امام عصر (عجل الله تعالي) را دريابند و قدم در مسير سبز او بگذارند و با او همگام شوند .

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: