۰

برای تجدید نظر همسرمان در تصمیم به طلاق و جدایی چه کنیم؟

اگر همسرتان به شما گفته که “همه چیز بین ما تمام شده است.” طبیعیست که بابت از دست دادنش برای همیشه احساس نگرانی کنید اما با این حال خبر خوب این است که شما می توانید کاری کنید تا همسرتان در تصمیمش برای جدایی تجدید نظر کند.
کد خبر: ۲۲۵۴۲۳
۱۶:۰۳ - ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۹

به گزارش «شیعه نیوز»، ما در این مقاله راه هایی را پیش روی شما قرار داده ایم تا به عنوان یک مرد بتوانید همسرتان را از طلاق منصرف کرده و کاری کنید فرصتی دوباره به زندگی تان بدهد. بنابراین راه های زیر را به دقت دنبال کنید.

مهارت های ازدواج
1. شما باید به او نشان دهید که تغییر کرده اید.

تنها با بله گفتن سر عقد تضمین نمی شود که یک زندگی کامل و بدون نقص پیش رو داشته باشید. برای یک ازدواج پایدار هر دو نفر باید تلاش کنند تا در طول زمان عشق، احترام و جذابیت رشد پیدا کند. چیزی که اغلب اتفاق می افتد این است که یک مرد ممکن است در ابتدای ازدواج هرکاری کند تا همسرش او را دوست داشته باشد. احساس قدردانی زیاد، ابراز علاقه و هیجان، همگی به خاطر شور و شوق روزهای اول ازدواج است. اما در گذر زمان مسائلی از قبیل امرار معاش، تولد و رشد فرزندان و شرایط دیگر ممکن است اولویت بیشتری پیدا کنند. با این اوصاف ممکن است دیگر از آن زندگی شاد خبری نباشد و مشکلات زندگی در بالای لیست قرار بگیرند. ممکن است در این صورت همسر شما به این فکر کند که برای چه چیزی ازدواج کرده است؟ آیا بچه ها و صورت حساب ها تنها مسائل مهم در ازدواج هستند؟ آیا بقیه عمرش باید صرف مسئولیت های مادرانه و خانه داری شود؟ آیا تمام شور و عشق جوانی در این زندگی از بین رفته است؟

با گذشت زمان این احساسات ناخوشایند می توانند پر رنگ تر شده و به جایی برسند که او تصمیم به جدایی بگیرد. او نیاز دارد مردی عاشقش باشد تا احساس زن بودن کند. او نمی خواهد دوست، همسایه و یا مادر شما باشد. او ممکن است خیال کند که با شخص دیگری می تواند شادتر باشد پس به جدایی می اندیشد. هنگامی که زن تصمیمش برای جدایی را به مرد بازگو می کند، مرد به این فکر می کند که چه اتفاقی افتاده است؟ مرد فکر می کند که مشکلی بین آن دو وجود ندارد و طلاق تصمیمی عجیب به نظر می رسد.

یک زن بسیار دیر به فکر طلاق گرفتن می افتد مگر اینکه اجتناب ناپذیر باشد. شما ممکن است واقعا مرد خوب و درستکاری باشید اما رویکرد شما به مقوله ازدواج صحیح نباشد. نگران نباشید. هرکس در زندگی اشتباهاتی مرتکب می شود اما اگر بخواهید به طور حتم می توانید اشتباهات تان را جبران کنید. اکنون مهم است که چگونه اشتباهات را اصلاح کرده و خود را به یک مرد تمام عیار تبدیل می کنید تا همسرتان مجددا مجذوب شما شود. اگر همسرتان امیدی به آینده ازدواج تان ندارد و در طول سالها به این نتیجه رسیده است، شما باید با اعتماد به نفس جدیدی با او ارتباط برقرار کنید و سعی کنید با هم تعامل داشته باشید.

سعی نکنید به او بگویید که تغییر کرده اید، تلاش کنید این تغییر را به او نشان بدهید. او باید تفاوت را احساس کند تا بتواند از طلاق گرفتن صرف نظر نماید. او می خواهد احساس کند که شما به چشم خواهر یا مادرتان به او نگاه نمی کنید بلکه کاری کنید که احساس کند همسر شما و یگانه عشق شماست. برای آنکه همسرتان از طلاق چشم پوشی کند، اصلی ترین نکته ای که باید بر آن تمرکز کنید این است که بدانید چگونه با او ارتباط برقرار کنید به طوریکه او به شکلی طبیعی احساسش نسبت به شما تغییر کند. شما باید هر آنچه که دوست دارد بشنود را به او بگویید و هر آنچه که دوست دارد ببیند از جمله توجه، احترام و عشق را به او نشان دهید.

برخی از کارهایی که می توانید انجام دهید به شرح زیر است:

به او نشان دهید برخی از مسائلی که برایش مهم است را نادیده نمی گیرید و سعی کنید در این زمینه فعال تر شوید. شاید برخی از آن مسائل چندان برای شما راحت نباشند اما تنها به فکر راحتی خودتان بودن نمی تواند مشکل شما را رفع و رجوع کند.
سعی کنید روی آن تمرکز کنید که بتوانید لبخند بر لبش نشانده و او را خوشحال کنید. او نباید حس کند که دوست یا همسایه شماست.
کاری کنید که بتواند به شما اطمینان کند. با اطمینان و تکیه کردن به شما دوباره احساس زنانگی خواهد کرد.

وقتی شما به او توجه نشان می دهید یک زن به طور طبیعی احترام بیشتری برایتان قائل خواهد شد و برایش جذابیت بیشتری خواهید داشت سپس او از خود سوال می کند که “آیا می توانم این زندگی را رها کرده و طلاق بگیرم وقتی که هنوز هم او را دوست دارم؟” او می داند که شما به طور واضح برای بهتر شدن اوضاع تغییر کرده اید پس او هم می ماند تا با یکدیگر و در کنار هم تلاش کنید. بنابراین با شنیدن کلمه طلاق از جانب همسرتان به یکباره احساس نکنید همه چیز تمام شده و راه برگشتی وجود ندارد. احساسات همیشه در حال تغییرند. شما به سادگی می توانید همسرتان را مجاب کنید تا در تصمیمش درباره جدایی تجدیدنظر کند.

2. خنده و شوخی به جای دعوا و استدلال های منطقی

هنگامی که حرف جدایی از طرف یکی از زوجین به میان می آید، ممکن است روابط آن دو به سرعت سرد شده و با درگیری بر سر مسائل ناچیز رابطه ای غیر دوستانه پیدا کنند و از هم دور شوند. اگر این ارتباط منفی ادامه دار شود هیچ راهی برای سامان دادن به زندگی وجود نخواهد داشت. شانس حل مشکلات از بین رفته و آن رابطه به طور حتم به جدایی منجر خواهد شد. حتی اگر هم به جدایی نرسد، زوجین ممکن است خیانت، آسیب های روحی و در کل احساسی ناخوشایند در ازدواج را تجربه کنند.

وقتی شما دیگری را به عملکرد اشتباه متهم می کنید یعنی اشتباه خود را نپذیرفته و در قبال آنچه اتفاق افتاده هیچ مسئولیتی را قبول نمی کنید. در این صورت هیچ چیز تغییر نکرده و نخواهد کرد. به جای آنکه با همسرتان به بحث های بی پایه و بی منطق بپردازید، فقط تمرکز کنید تا او را بخندانید و احساس خوبی در او به وجود آورید. به عنوان مثال اگر همسرتان از چیزی عصبانی است به جای آنکه واکنشی مانند همیشه داشته باشید (مثل دفاع از خود و یا متهم کردن او به بی منطقی)، کاری کنید که هر دو به خنده بیفتید.

نکته : این به آن معنا نیست که دائما همه چیز را به جوک تبدیل کرده و هیچ چیز را جدی نگیرید.

این کار به سادگی اثبات می کند که شما به دنبال چیزی مثبت می گردید تا لحظات استرس زا را خنثی کنید نه اینکه به احساسات منفی دامن بزنید. اگر شما می توانید او را به لبخند زدن و خندیدن وادار کنید بدانید که از طلاق و جدایی بسیار دور هستید. او علیرغم مشکلات تان به این فکر می کند که ازدواج ما آنقدرها هم بد نیست، دست کم هنوز چیزی برای با هم خندیدن داریم. شاید هنوز دیر نشده باشد و جدایی گزینه خوبی برای زندگی ما نیست. پس از آن او دوباره احساس خوبی به ازدواج تان خواهد داشت و فکر ترک کردن تان را از سرش دور خواهد کرد.

وقت تان را برای گفتگوی منطقی با همسرتان درباره تجدید نظر در طلاق تلف نکنید در عوض به او احترام و توجه بدهید تا هر دو تغییر را احساس کنید. به مرور زمان خواهید دید که او به شما می گوید: متاسفم که به طلاق فکر کردم. من تو را دوست دارم و از روی خودخواهی به اتمام این رابطه فکر می کردم. این ازدواج نیازی به پایان دادن ندارد.

3. شما می توانید یک مرد قوی باشید که او نیاز دارد.

اگر همسرتان به طور رسمی درخواست طلاق نداده و تنها حرفش را به میان آورده است پس حتما دلایلی برای این کار دارد. اگر می خواهید مانع این کار او شوید اولین کاری که می کنید باید این باشد که هرگونه ناامنی و ناراحتی که میان تان وجود دارد را از بین ببرید. ممکن است شما به عنوان یک مرد کمی پس از ازدواج مدام به این فکر کنید که همسرتان شاید با ملاقات مردی که از شما جذاب تر و پولدارتر است، علاقه اش نسبت به شما کم شود. شاید شما در طول زندگی مدام به این فکر کنید که او شما را ترک خواهد کرد یا خیر؟

این تفکرات منفی به طور خودکار بر رفتار و اعمال انسان ها تاثیر گذاشته و موجب ترسی همیشگی می شود. همچنین ممکن است حسادت غیر قابل کنترلی را به دنبال داشته باشد که شما مدام پیام ها، ایمیل ها و حتی رفت و آمدهای او را چک کنید. در این صورت حتی اگر او به شما علاقه ای وافر هم داشته باشد به مرور زمان از شما دور و دورتر می شود. این رفتارها زن ها را فراری می دهد. عدم امنیت، عدم استقلال، نیاز و حسادت، رفتارهایی در مردان هستند که به هیچ عنوان برای زنان جذاب نیستند.

زنان دوست دارند مردان شان از لحاظ احساسی قوی باشند و دوست ندارند توسط آنها کنترل شوند. هر زنی دوست دارد که همسرش او را با تمام وجود دوست داشته باشد اما به طور حتم نمی خواهد مردی در خانه داشته باشد که مانند یک کودک عاطفی رفتار می کند و همیشه نیازمند حمایت است. بالاخره روزی فرا خواهد رسید که زن از خود می پرسد “چرا با این مرد ازدواج کردم؟ باید فورا طلاق گرفته و با یک مرد واقعی آشنا شوم.”

یکی دیگر از مثال ها برای عدم امنیت این است که یک مرد برای سالها در کاری که دوست ندارد بماند. اینطور به نظر می رسد که او نمی تواند مسئولیتی بالاتر از آنچه دارد را قبول کند. شاید همسرش از او بخواهد که شبانه درس بخواند یا مهارتی به دست آورد تا بتواند شغلش را ارتقاء دهد اما آن مرد همچنان با بهانه تراشی، در ترس خود غرق می ماند. مسلم است که چنین مردی به مرور زمان احترامش را از دست خواهد داد. زن ممکن است فکر کند مردش هیچ تلاشی برای زندگی شان نمی کند و دست به هیچ تغییری نمی زند. چنین مردی برای هر زنی یک توهم است نه یک مرد واقعی.

اگر در زندگی و ازدواج تان دچار این عدم امنیت ها شده اید سعی کنید در خود تغییر ایجاد کنید. وقتی همسرتان متوجه این تغییر شود حتما از جدایی منصرف خواهد شد. او باید ببیند که اکنون شما یک مرد قوی هستید و دیگر می تواند به شما تکیه کند. باید به او نشان دهید که رفتارهای منفی مانند حسادت و ترس و عدم اطمینان را کنار گذاشته اید و اکنون بیش از پیش در راه خود مطمئن هستید. مردان شجاع و مقتدر نزد زنان بسیار جذاب هستند.

شما تصمیمات خود را درباره اهداف بزرگ و جاه طلبانه گرفته اید و شروع به پیشرفت کرده اید. هنگامی که همسرتان تلاش شما را می بیند تا از شر ناامنی ها خلاص شوید دوباره به شما احترام می گذارد. هنگامی که او این احساسات را از سر می گیرد کم کم عشق نیز به سراغش می آید و دیگر سمت احساسات منفی نخواهد رفت.

4. یادآوری احساسات خوب گذشته به جای جدایی

قطعا هر زن و شوهری لحظات خوب و احساسی در خلوت با هم داشته اند. شاید مدتی از آن زمان گذشته باشد و یا دعواها و درگیری ها مجال فکر کردن به آن روزها را از شما سلب کرده باشد. کافیست این احساسات را به او یادآوری کرده و آن لحظات را برایش بازسازی کنید. او به ناگاه با خود فکر می کند که ما لحظات خوبی داشتیم و خواهیم داشت. شاید این ازدواج لیاقت دادن فرصتی دیگر را داشته باشد. او به این باور می رسد که این احساسات را دوست دارد و نمی خواهد آن را از دست بدهد. شما اینگونه او را به سمت و سویی هدایت می کنید که دریابد این ازدواج ارزش مبارزه را دارد.

این مرحله پس از این است که رفتارها و افکار منفی را از خود دور کرده اید. به محض خنثی شدن رفتارهای منفی، شما می توانید احساسات خوب را جایگزین کرده و با یادآوری خاطرات خوب، افکار مثبت را در ذهنش جایگزین کنید. پس فکر نکنید که هیچ امید و روزنه ای وجود ندارد. کافیست با شنیدن اسم طلاق فورا خود را نبازید و کنار نکشید. تلاش را از هم اکنون آغاز کنید.

منبع : هفت گنج 

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: