۰

آیا کتاب تفسیر علی بن ابراهیم قمی و مشایخ آن مورد تأیید است؟

علی بن ابراهیم بن هاشم قمی، از بزرگان علمای شیعه است، و بنابر نقل نجاشی و شیخ طوسی؛ کتابی به نام «تفسیر قمی» دارد. این کتاب هم اکنون در دست‌رس است، و برخی از روایات آن در کتاب‌های معتبری مانند «کافی» نقل شده است. اما در صحت انتساب تمام محتویات کتاب به علی بن ابراهیم قمی تردید وجود دارد.
کد خبر: ۲۲۱۴۷۳
۱۱:۴۳ - ۱۰ فروردين ۱۳۹۹

شیعه نیوز:
پرسش
سلام علیکم؛ در ارتباط با صحت و اعتبار تفسیر قمی است، سؤال این است که، اگرچه آقای خوئی به روایات تفسیر قمی که در وسائل الشیعه آمده است، اعتماد داشته و طریق شیخ حر عاملی را به این کتاب موثق می‌داند. امّا برخی از علما نسبت به تفسیر قمی تردید دارند. برخی از سلسله روایاتی که توسط شیخ حر عاملی در وسائل از تفسیر قمی، کافی و .. ذکر شده از سوی شیخ مجلسی مورد قبول واقع شده است. و ایشان هرگز نسبت به تفسیر قمی در بحارالانوار تردیدی نداشته، بلکه گفته که این از علی ابن ابراهیم قمی بوده است. با این حال صحت و اعتبار تفسیر قمی چیست:1. نسخه‌ای که اکنون موجود و در دسترس است؟ 2. آنکه در وسائل الشیعه آمده است؟ 3. آنکه در بحار الانوار است؟ خیلی متشکرم
پاسخ اجمالی
علی بن ابراهیم بن هاشم قمی، از بزرگان علمای شیعه است، و بنابر نقل نجاشی و شیخ طوسی؛ کتابی به نام «تفسیر قمی» دارد. این کتاب هم اکنون در دست‌رس است، و برخی از روایات آن در کتاب‌های معتبری مانند «کافی» نقل شده است. اما در صحت انتساب تمام محتویات کتاب به علی بن ابراهیم قمی تردید وجود دارد. علاوه بر این‌که در صورت صحت انتساب این کتاب علی بن ابراهیم، ثقه و مورد اعتماد بودن جمیع راویان کتاب تفسیر ثابت نیست.
در تفسیر منسوب به علی بن ابراهیم، صاحب کتاب؛ تمام مشایخی را که از آنان؛ روایت نقل نموده، توثیق کرده است. بر همین اساس برخی از علما؛ مانند شیخ حر عاملی و آیت الله خویی، این شهادت را قبول کرده و همه مشایخ علی بن ابراهیم را در این کتاب، توثیق کرده‌اند.
پاسخ تفصیلی
علی بن ابراهیم بن هاشم قمی، از بزرگان علمای شیعه و از مشایخ مرحوم کلینی بود که از ایشان اخبار زیادی در کتاب کافی نقل شده است.[1]
نجاشی در مورد قمی می‌نویسد: «علی بن ابراهیم، ابوالحسن قمی در نقل حدیث ثقه، دارای ثبت، مورد اعتماد و صحیح المذهب است و روایات فراوانی شنیده و کتاب‌هایی از جمله کتاب تفسیر و ... نگاشته است».[2]
شیخ طوسی نیز در فهرست خود می‌نویسد: «علی بن ابراهیم بن هاشم قمی کتاب‌های بسیار از جمله کتاب «تفسیر والناسخ و المنسوخ» را نوشته است».[3]
بنابراین کتابی به نام تفسیر از جمله کتاب‌های او، نام برده شده است. کتابی هم که اکنون به نام تفسیر قمی موجود است، روایات آن در بحارالانوار، وسائل الشیعه[4] و دیگر کتاب‌های حدیث آمده است.
معرفی کتاب تفسیر قمی
شاید اولین کسی که تحقیقات جامع و مفصلی درباره انتساب این تفسیر به علی بن ابراهیم، سخن گفت، آقا بزرگ تهرانی است که به جهت دقت و اهمیت کلام ایشان، آنچه که مورد نیاز است را در این‌جا می‌آوریم: «قمی؛ در این تفسیر؛ بیشتر روایاتش را از طریق پدرش و از امام صادق( علیه السلام ) نقل می‌کند، البته از دیگر مشایخ خود و به طریق آنها نیز از امام صادق( علیه السلام )؛ نقل کرده است.
راوی این کتاب همان‌طور که در اول این تفسیر آمده است؛ «أبو الفضل العباس بن محمد بن قاسم بن حمزة بن موسى بن جعفر ( علیه السلام )»[5]‏ است، و چون دیده که این تفسیر فقط از روایات امام صادق( علیه السلام ) است، مقداری از روایات ابی الجارود از امام باقر( علیه السلام ) را در کتاب وارد کرده است؛ لذا تا اوائل تفسیر سورۀ آل عمران، سیاق تفسیر و سلسله سندی که برای روایات می‌آید واحد است که در آن علی بن ابراهیم از پدرش نقل می‌کند، اما در آیۀ «و أنبئكم بما تأكلون و ما تدخرون في بيوتكم‏»[6] اسلوب بیان روایات تغییر می‌کند، و سند روایات این‌گونه بیان می‌شود: «حدثنا أحمد بن محمد الهمداني قال حدثني جعفر بن عبد الله قال حدثنا كثير بن عياش عن زياد بن المنذر أبي الجارود عن أبي جعفر محمد بن علي ( علیه السلام )..»
همان طور که می‌دانیم این سند؛ همان سند مشهور علما به کتاب تفسیر ابی الجارود است که طریق نجاشی[7] به این تفسیر، همچنین طریق شیخ طوسی[8] به آن، عین همین سندی است که ذکر شد.
احمد بن محمد الهمدانی، -که همان ابن عقده مشهور است- در طبقه شاگردان شیخ کلینی است، در حالی‌که علی بن ابراهیم؛ استاد و شیخ کلینی است، پس چگونه معقول و ممکن است که علی بن ابراهیم از شاگردِ شاگردش حدیث نقل کند؟!!
پس این اولین حدیثی است که ابوالفضل از استادش؛ ابن عقده، در این کتاب وارد کرده است».[9]
بنابراین این کتاب از علی بن ابراهیم نیست، بلکه جمع کننده آن، از روایات تفسیری علی بن ابراهیم بسیار استفاده کرده است.
توثیق راویان کتاب تفسیر قمی
در مقدمه کتاب تفسیر قمی چنین آمده است: «آنچه در این کتاب ذکر می‌کنیم؛ همه از مشایخ و ثقات (افراد مورد اعتماد) روایت می‌کنیم و آنان نیز از کسانی روایت می‌کنند که خداوند اطاعت شان را بر همه واجب کرده است و ...».[10]
بر طبق همین ادعایی که در ابتدای این کتاب آمده است؛ برخی چنین اظهار نظر کرده‌اند که تمام راویانی که در سلسله اسناد روایات تفسیر علی بن ابراهیم قرار دارند تا اتصال به معصومین( علیه السلام ) همگی ثقه هستند؛ چرا که صاحب تفسیر به وثاقت آنها شهادت داده است.
شیخ حر عاملی می‌گوید: «علی بن ابراهیم به ثبوت احادیث تفسیر خود و این که همه روایات آن از ثقات امامیه روایت شده اند، شهادت داده است».[11]
نویسنده معجم رجال الحدیث ضمن تأیید برداشت صاحب وسایل می‌گوید: «منظور علی بن ابراهیم از این سخن، اثبات صحت تفسیر خود بوده و این‌که روایات آن از معصومین( علیه السلام ) و از طریق مشایخ و ثقات شیعه نقل شده است. بر این اساس شهادت و توثیق ایشان عمومیت داشته و همه مشایخ و راویانی را که قمی با واسطه و یا بی‌واسطه، از آنان روایت نقل کرده، شامل می‌شود؛ از این‌رو این سخنی که: شهادت ایشان به مشایخی که بی‌واسطه از آنان نقل کرده اختصاص دارد درست نیست».[12]
خلاصه این‌که کتاب تفسیری به نام «تفسیر قمی» در دست‌رس وجود دارد، و برخی از روایات آن در کتاب‌های معتبری مانند «کافی» نقل شده است. اما در صحت انتساب تمام محتویات کتاب به علی بن ابراهیم قمی تردید وجود دارد. علاوه بر این‌که در صورت صحت انتساب این کتاب علی بن ابراهیم، ثقه و مورد اعتماد بودن جمیع راویان کتاب تفسیر ثابت نیست.
[1]. آقا بزرگ تهرانی‏، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج 4، ص302، اسماعیلیان‏، قم، 1408ق.
[2]. نجاشی، احمد بن علی، فهرست أسماء مصنفی الشیعة(رجال نجاشی)، ص 260، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ ششم، 1365ش.
[3]. شیخ طوسی، الفهرست، محقق، مصحح، آل بحر العلوم، سید محمد صادق، ص 266، المکتبة المرتضویه، نجف، چاپ اول، بی‌تا.
[4]. به عنوان مثال نک: شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج1، ص 28، مؤسسه آل البیت( علیه السلام )، قم، چاپ اول، 1409ق.
[5]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب، ج 1، ص 27، دار الکتاب، قم، چاپ سوم، 1404ق.
[6]. آل عمران، 49.
[7]. رجال النجاشی، ص 170.
[8]. الفهرست، ص 204.
[9]. الذریعه، ج 4، ص 303.
[10]. تفسیر قمی، ج 1، ص 4.
[11]. وسائل الشیعه، ج30، ص 202.
[12]. البته، بنابر نظریۀ ایشان،در جایی که معارضی وجود داشته باشد، که قوی‌تر از ادعای صاحب کتاب تفسیر باشد، آن قول، ترجیح داده می‌شود. نک: خوئی، ابو القاسم، معجم ‏رجال‏الحدیث، ج 1، ص 49، مرکز نشر آثار شیعه، قم، 1410 ق.

 

 

 

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: