۰

مصباح الشریعه اثر کیست و ویژگی‌هایش چیست؟

کتاب مصباح الشریعه، منسوب به امام صادق( علیه السلام ) است که مطالب آن پیرامون اخلاق، مراحل سیر و سلوک و خصوصیات مراتب ایمان است که در صد باب تنظیم شده است. در نویسنده این کتاب اختلاف دیدگاه وجود دارد؛ برخی آن‌را به شیخ زین الدین معروف به شهید ثانی و برخی دیگر به هشام بن حکم و برخی نیز به فضیل بن عیاض نسبت می‌‌دهند.
کد خبر: ۲۲۱۱۶۰
۰۸:۲۳ - ۰۹ فروردين ۱۳۹۹

 

شیعه نیوز:
پرسش
مصباح الشریعه اثر کیست؟ اگر آن‌را قبول دارید دارای چه ویژگی‌هایی است؟
پاسخ اجمالی
کتاب مصباح الشریعه، منسوب به امام صادق( علیه السلام ) است که مطالب آن پیرامون اخلاق، مراحل سیر و سلوک و خصوصیات مراتب ایمان است که در صد باب تنظیم شده است. در نویسنده این کتاب اختلاف دیدگاه وجود دارد؛ برخی آن‌را به شیخ زین الدین معروف به شهید ثانی و برخی دیگر به هشام بن حکم و برخی نیز به فضیل بن عیاض نسبت می‌‌دهند.
برخی از علما به دلیل مجهول دانستن نویسنده این کتاب و مرسل بودن و مخالفت روایاتش با روایات متواتر در بخشی از موارد، از نقل روایات این کتاب خودداری نموده‌اند. ولی گروهی از بزرگان؛ مانند سید بن طاوس، شیخ الفقها شهید ثانی، فاضل عارف قاسانی، شیخ ابراهیم کفعمی، ابوالفتوح رازی و... این کتاب را مورد اعتماد دانسته و بسیاری از روایات این کتاب را در کتاب‌‌های خود نقل و به آنها استناد نموده‌اند.
پاسخ تفصیلی
کتاب مصباح الشریعه، منسوب به جعفربن محمد صادق( علیه السلام ) امام ششم است که مطالب آن پیرامون اخلاقیات و مراحل سیر و سلوک و خصوصیات مراتب ایمان است و در صد باب مرتب گشته است.[1] در نویسنده این کتاب شریف اختلاف دیدگاه وجود دارد؛ برخی آن‌را به شیخ زین الدین معروف به شهید ثانی[2] و برخی دیگر به هشام بن حکم[3] و برخی نیز به فضیل بن عیاض[4] نسبت می‌‌دهند.
دیدگاه علما نسبت به این کتاب یکسان نیست، گروهی می‌‌گویند: «این کتاب شریف از بهترین و جامع‌ترین کتب شیعه است که در آداب و حکم و معارف، کتابى به این اختصار که جامع دقایق و لطایف اخلاق بوده، و در عین- حال در نهایت اتقان و اعتبار تألیف شده باشد، به دست ما نرسیده است».[5] متن این کتاب دلالت بر صحت آن می‌‌نماید.[6]
البته این کتاب، لفظ و عبارات آن‌حضرت نیست، بلکه بهترین و پر ارزش‌‌ترین مجموعه‌ای است که یکى از بزرگان برجسته شیعه، آداب و معارف و اخلاق و سنن مذهب شیعه جعفرى را در مقابل مؤلفات مذاهب دیگر تألیف و تدوین فرموده، و به تناسب این مرام آن‌را به حضرت صادق( علیه السلام ) که یگانه مروج و مبین أحکام و آداب این مذهب است نسبت داده است و حقیقت این نسبت از لحاظ معنا و حقیقت است، نه لفظ و عبارت.[7]
در این کتاب دقائق معارف و اسرار حقایق و لطائف اخلاقیات و مراحل سیر و سلوک و خصوصیات مراتب ایمان، به اندازه‏اى دقیق و تحقیقى و عمیق ذکر شده است که کمترین نقطه ضعف و انحراف و سستى در خلال جملات و مطالب آن دیده نمى‏‌شود، و آنچه مسلم است این کتاب در مرتبه فوق کتب مؤلفه متداوله علماء و محققین و عرفاء است.[8]
از این‌رو سید بن طاوس مى‏‌فرماید: «لازم است که شخص مسافر این کتاب شریف را همراه خود داشته باشد، زیرا آن بهترین کتاب جامع و لطیفى است که انسان را در راه سلوک به خدا کمک کرده، و اسرار و حقایق آئین مقدس اسلام را تعلیم مى‌‏دهد.[9]
برخی دیگر می‌‌گویند این کتاب از چند جهت دارای مشکل است:
۱. نویسنده آن معلوم نیست.
۲. اسناد آن به امام صادق( علیه السلام ) روشن و ثابت نشده است؛ یعنی روایات آن به صورت مرسل ذکر شده‌اند.
۳. روایات آن منتهی می‌‌شوند به صوفیه از این جهت این کتاب مشتمل است بر اصطلاحات آنان و روایت از مشایخ صوفیه و کسانی که صوفیه در روایات خودشان بر او اعتماد نمودند.[10]
۴. در این کتاب روایاتی ذکر شده است که مضمون آن با اخبار متواتر ما در تعارض است.
بنابراین، از اعتماد به روایات این کتاب و نقل از آن خود داری می‌‌کنیم؛ زیرا مبنای ما احتیاط در روایت و فتوا و عمل است، پس فقط بر روایات متواتره و محفوف به قرائن بسنده می‌‌کنیم.[11]
جواب از اشکالات وارده بر این کتاب
اولاً: بزرگانی؛ مانند سید ابن طاوس، شیخ زین الدین شهید ثانی، فاضل عارف قاسانی، شیخ ابراهیم کفعمی و... از این کتاب نقل حدیث نموده و تصریح به اعتماد بر آن کرده‌اند، بنابراین تشکیک برخی از متأخرین نسبت به این کتاب، معنا ندارد.[12]
ثانیاً: بزرگان و ائمه نقل؛ مانند شیخ صدوق، شهید ثانی و... زمانی واسطه و راوی را از سند روایت حذف می‌‌کنند که یقین به ثقه بودن و عدالت وی داشته باشند و حدیث نزد ایشان مقطوع الصدور یا لااقل مظنون الصدور باشد، و گرنه حذف واسطه و نقل حدیث به صورت مرسل، بدون اعتماد به راوی و علم یا ظن به صدور حدیث، جلالت و عدالت آنان را از بین می‌‌برد. همان‌‌گونه که نقل روایت مرسل از سوی شیخ صدوق در کتاب فقیه موجب ضعف در روایت شمرده نمی‌‌شود، بلکه گفته شده، این گروه از روایات مرسل در فقیه اگر قوی‌تر از روایاتی نباشند که سندشان معروف و شناخته شده است کمتر از آن هم نیست. بنابراین نویسنده مصباح الشریعه سزاوارتر است که با روایات مرسلش معامله مسند شود.[13]
البته، آنچه موجب ضعف حدیث می‌‌شود این است که ناقل بخواهد حدیث را به صورت معنعن نقل کند، ولی برخی از واسطه‌ها را مبهم ذکر نماید مثلاً بگوید «عن رجل»، «عن صاحب لی»، «عن بعض أصحابه»، در حالی‌که در مصباح الشریعه روایات، به صورت «معنعن» و ابهام در واسطه نقل نشده است.[14]
ثالثاً: منتهی شدن برخی از روایات آن به صوفیه موجب قدح و ضرر به این روایات و کتاب مذکور نمی‌شود؛ زیرا برای صوفیه دو مقصد است؛ مقصد اول، تهذیب نفس و تصفیه نفس از کدورات و تاریکی‌‌ها و خالی نمودن آن از رذایل و صفات قبیحه و حفظ آن از اموری که موجب تاریکی و قساوت می‌‌شود، همچنین وارد کردن اوصاف جمیله و کمالات معنویه در نفس، که این امور نیاز به معرفت قلب و نفس و شناخت صفات حسنه و قبیحه و مبادی و آثار آن و اموری که به واسطه آن تصفیه و تخلیه و تحلیه صورت می‌‌گیرد، دارد. مقصد دوم، اموری هستند که صوفیه ادعا می‌‌کنند از نتیجه تهذیب نفس و ثمره ریاضاتشان است از معرفت و شناخت و بالاتر از آن مثل وصول و اتحاد و فناء و مقاماتی که هیچ نبی مرسل و وصی‌ای از اوصیا ادعا نکرده است.
در اصل مقصد اول، اهل شرع و جمیع علما با اختلاف مشرب و مذاق، با صوفیه مشترک هستند و با هم اختلافی ندارند، چگونه در عبادات و آدابی که برای این مقصد ذکر شده است بخواهند با هم اختلاف داشته باشند؟ اما در قسم دوم، هرگز اهل تقوا و شریعت با آنان هم مسلک نبوده‌اند، چه رسد به علما و فضلایی چون شهید ثانی، سید بن طاوس و... بلکه همیشه اهل علم با صوفیه در این مقصد مخالفت نموده و از آنان جدا شده‌اند.[15]
بنابراین، ندیده گرفتن مزایای کتاب مصباح و نسبت تمایل به صوفی‌گری دادن به افرادی؛ چون ابوالفتوح رازی، سید بن طاوس و شیخ الفقها شهید ثانی، از جمود فکری و کم توجهی و کم تدبری است.
رابعاً: در این کتاب نه تنها روایات مخالف متواترات یافت نشد، بلکه حتی مخالف مشهور نیز یافت نشده است، فقط یک بابی در آن وجود دارد به نام باب «معرفة الصحابه»، از روایات این باب، چنین گمان می‌‌شود که اصل در صحابه رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) حسن و نیکویی و فضل و عدالت است، چنان‌که اهل سنت بر این باور هستند.[16]
اما حقیقت این است که آنچه از فهرست این کتاب و نسخه اصلی آن به دست آمده، این کتاب دارای صد باب است و باب معرفت صحابه نه در فهرست این کتاب ذکر شده، نه در نسخه اصلی آن، بلکه در باب هفتادم از این کتاب باب معرفت صحابه گنجانده شده در حالی‌که باب هفتادم طبق فهرست باب حرمة المؤمنین است، اما حرمة المؤمنین در کتاب فعلی در باب هفتاد و یکم قرار گرفته. بنابراین، باید این کتاب دارای صد و یک باب باشد که این مخالف نسخه اصلی و فهرست است، پس می‌توان نتیجه گرفت در این کتاب دسیسه شده و این باب جزء کتاب نبوده و به آن ملحق شده است.[17]
بر فرض پذیرش این مطلب که باب معرفت صحابه جزو اصل کتاب باشد و دسیسه و الحاقی صورت نگرفته باشد، باز ضرری به این کتاب نمی‌‌زند؛ زیرا این اخبار و روایات در صدد بیان صفات صحابه و شناخت صحابه از غیر صحابه هستند؛ یعنی هر کسی که حضرت رسول اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) را ملاقات کرده باشد و دارای این صفات باشد از اصحاب آن‌حضرت محسوب می‌‌شود و هر کسی این صفات را نداشته باشد هر چند آن‌حضرت را ملاقات کرده باشد از اصحاب او محسوب نمی‌‌شود و اسم صحابه بر او صدق نمی‌‌کند و در زمره منافقین است.[18]
یا این‌که بگوییم روایات باب معرفة الصحابه بیانگر یک اصل و قاعده کلی نسبت به صحابه رسول خدا هستند و آن این‌که اصل بر این است که صحابه را افراد نیکو و سلامت از عیوب و صفات ناپسند بدانیم، مگر کسانی را که به نفاق و خیانت شناخته شده باشند.[19]
برای اطلاع از جواب‌‌های تفصیلی به کتاب مستدرک الوسایل مراجعه شود.[20]
ویژگی‌‌های کتاب مصباح الشریعة
1. جامع بودن در مسائل اخلاقی و سیر و سلوک و...،
2. ذکر مطالب به صورت دقیق، ظریف و عمیق،
3. بیان اسرار و حقایق آیین مقدس اسلام،
4. برتری آن نسبت به کتاب‌‌های دیگری که در سیر و سلوک و مسائل اخلاقی نوشته شده است،
5. از بزرگان و برجستگان شیعه بودن نویسنده آن،[21]

[1]. منسوب به جعفربن محمد( علیه السلام )، امام ششم‏، شرح مصباح الشریعة، مترجم، مصطفوی، حسن، متن، ص 2، انجمن اسلامى حکمت و فلسفه ایران‏، تهران،1360 ش.
[2]. شهید ثانى، زین الدین بن على، شرح مصباح الشریعة، مترجم و شارح، گیلانى، عبد الرزاق بن محمد هاشم، ‏ محقق و مصحح: خوانساری، آقا جمال، محمدبن حسین‏، ص 3، پیام حق‏، تهران، چاپ اول، 1377 ش؛ شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، هدایة الأمة إلى أحکام الأئمة( علیه السلام )،‏ محقق و مصحح: آستان قدس رضوى. بنیاد پژوهش‏هاى اسلامى، گروه حدیث‏، ج 8، ص 550، آستانة الرضویة المقدسة، مجمع البحوث الإسلامیة، مشهد، چاپ اول، 1414 ق.
[3]. البرهان فى تفسیر القرآن، تحقیق: قسم الدراسات الاسلامیة موسسة البعثة- قم، مقدمه ج 1، ص 42، بنیاد بعثت، تهران، چاپ اول، 1416 ق.
[4]. «و بالجملة فلا أستبعد أن یکون المصباح هو النسخة التی رواها الفضیل، و هو على مذاقه و مسلکه، و الذی اعتقده أنّه جمعه من ملتقطات کلماته علیه السلام، فی مجالس وعظه و نصیحته‏»؛ نورى، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، الخاتمه،‏ ج 1، ص 215، مؤسسة آل البیت( علیه السلام )، قم، چاپ اول، 1408ق.
[5]. شرح مصباح الشریعه مصطفوی، متن، ص 3.
[6]. مجلسى، محمدتقى، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، موسوى کرمانى، حسین، اشتهاردى، على پناه، ج 13، ص 201، مؤسسه فرهنگى اسلامى کوشانبور، قم، چاپ دوم، 1406ق.
[7]. شرح مصباح الشریعه مصطفوی، متن، ص 3.
[8]. شرح مصباح الشریعه مصطفوی، مقدمه، ص 5.
[9]. ابن طاووس، على بن موسى، الأمان من أخطار الأسفار و الأزمان‏، محقق و مصحح: مؤسسة آل البیت( علیه السلام )، ص 91 - 92، مؤسسة آل البیت( علیه السلام )، قم، چاپ اول، 1409ق.
[10]. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار،‏ ج 1، ص 32، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[11]. هدایة الأمة إلى أحکام الأئمة( علیه السلام )، ج 8، ص 550.
[12]. مستدرک الوسائل، الخاتمة، ج ‏1، ص 194 – 198.
[13]. همان، الخاتمة، ج ‏1، ص 196 – 197.
[14]. همان، ج ‏1، ص 196 – 197.
[15]. همان، ج ‏1، ص 202 – 204.
[16]. همان، ج ‏1، ص 209 – 210.
[17]. همان، ج ‏1، ص 210.
[18]. همان، ج ‏1، ص 212.
[19]. همان، ج ‏1، ص 212.
[20]. همان، ج ‏1، ص 194 – 216.
[21]. برداشت آزاد از: شرح مصباح الشریعة، مصطفوى، متن، ص 3؛ الأمان من أخطار الأسفار و الأزمان، ص 91 – 92.

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: