۰

آیا دعای امام معصوم( علیه السلام ) برای یک راوی دلالت بر اثبات وثاقت او می کند؟

سیره و روش برخی از علمای حدیث بر آن است که وقتی در سلسلۀ‌ سند، از برخی راویان نام می ‌برند، برای آنان با عباراتی؛ همچون «رضی الله عنه» یا «رحمة الله علیه» به کار می ‌برند. و از این ترحم و ترضی فهمیده می‌ شود که آن راویان شخصیت‌ هایی برجسته هستند و در نظر افرادی؛ مانند شیخ کلینی و شیخ صدوق(ره) دارای مکانت و جلالت شأن بوده‌اند.
کد خبر: ۲۲۰۸۵۰
۱۱:۰۹ - ۰۶ فروردين ۱۳۹۹

شیعه نیوز:
پاسخ اجمالی

سیره و روش برخی از علمای حدیث بر آن است که وقتی در سلسلۀ‌ سند، از برخی راویان نام می ‌برند، برای آنان با عباراتی؛ همچون «رضی الله عنه» یا «رحمة الله علیه» به کار می ‌برند. و از این ترحم و ترضی فهمیده می‌ شود که آن راویان شخصیت‌ هایی برجسته هستند و در نظر افرادی؛ مانند شیخ کلینی و شیخ صدوق(ره) دارای مکانت و جلالت شأن بوده‌اند. این سیره برگرفته از روش ائمه اطهار( علیه السلام ) است که هنگام ذکر نام و یا معرّفی برخی از اصحاب و شاگردان خویش، برای آنها طلب رحمت و رضایت از خدای متعال می فرمودند. لذا برخی از فقها، این ترحّم و ترضّی، را دلیل بر توثیق می دانند؛ زیرا نشان می ‌دهد که راوی، فردی ثقه و مورد اعتماد بوده است.[1]

نمونه ای از دعاهای امام در مورد راویان احادیث که برخی از علما، آن را دلیل بر تأیید و وثاقت راوی گرفته اند:

امام جواد( علیه السلام ) به حَمدان حُضَینی دربارۀ برادرش، محمد بن ابراهیم حضینی فرمود: «خداوند برادرت محمد را رحمت کند، همانا او از خواص شیعیانم بود».[2]

همچنین آن حضرت وقتی کتاب «یوم و لیله»، نوشته یونس بن عبدالرحمن را مطالعه کردند، سه بار فرمود: «خدا رحمت کند یونس را، خدا رحمت کند یونس را، خدا رحمت کند یونس را».[3]

اما برخی دیگر از فقها - مانند آیت الله خویی(ره)- با این نظریه به مخالفت برخاسته، می گویند: ترحم و طلب رحمت از سوی خدای متعال، دعای مطلوب و مستحبی در حق همۀ مؤمنان است».[4]

[1]. مانند: حائرى‌ مازندرانى، محمد بن اسماعیل، منتهى المقال فی أحوال الرجال‌، ج 1، ص 94، مؤسسه آل البیت علیهم السلام‌، قم، چاپ اول، 1416ق؛ حسینی اعرجی کاظمی، محسن، عدة الرجال، ج 1، ص 134و 135، مؤسسة الهدایه لاحیاء التراث، قم، 1415ق؛ سبحانی، جعفر، اصول الحدیث و احکامه فی علم الدرایه، مترجم: آل طیب، سید علی، ص 228، نشر باقیات، انتشارات وفا، قم، چاپ اول، 1388ش.

[2]. کشى، محمد بن عمر، إختیار معرفة الرجال‏، محقق و مصحح: طوسى، محمد بن حسن، مصطفوى، حسن‏، ص 563، مؤسسة نشر دانشگاه مشهد، چاپ اول، 1409ق؛ نورى، حسین بن محمد تقى، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، الخاتمه ج 7، ص 96، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، قم، چاپ اول، 1408ق؛ البته علامه حلی(ره) در کتاب رجالی خود توقف در این روایت می کند و نظری نمی دهد؛ چون نجاشی ابوجعفر قلانسی معروف به حمدان را مضطرب در سند می داند؛ علامه حلى، حسن بن یوسف، خلاصة الأقوال فی معرفة أحوال الرجال‏، ص 152، دار الذخائر، نجف اشرف، چاپ دوم، 1411ق؛ نجاشى، احمد بن على‌، فهرست أسماء مصنفی الشیعة، محقق و مصحح: شبیرى زنجانى، سید موسى، ص 341، دفتر انتشارات اسلامی، قم،‌ 1407ق.

[3]. إختیار معرفة الرجال (رجال الکشی)‏، ص 484؛ شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج 27، ص 100، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، قم، چاپ اول، 1409ق.

[4]. خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرجال‌، ج 1، ص 74، مرکز نشر الثقافة الاسلامیة، قم، چاپ پنجم، 1372ش.‏

 

 

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: