۰

افراد برجسته‌ای از شیعیان که به فرقه «فطحیه» گرایش داشتند را نام ببرید؟

فطحیه یکی از فرقه‌های انحرافی شیعه بود که بعد از شهادت امام صادق( علیه السلام ) طرفدارانی پیدا کرد. البته این فرقه به زودی از بین شیعیان رخت بر بست. برجستگانی از شیعیان - به درست و یا نادرست - به این فرقه منتسب شده‌اند.
کد خبر: ۲۱۳۴۷۶
۱۱:۴۷ - ۲۸ دی ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پرسش
رجال فرقه فطحیه و یا خاندانی که در این فرقه نقش داشتند، چه کسانی بودند؟
پاسخ اجمالی
فطحیه یکی از فرقه‌های انحرافی شیعه بود که بعد از شهادت امام صادق( علیه السلام ) طرفدارانی پیدا کرد. البته این فرقه به زودی از بین شیعیان رخت بر بست. برجستگانی از شیعیان - به درست و یا نادرست - به این فرقه منتسب شده‌اند؛ مانند عبد الله بن بکیر و بزرگان خاندان بنی فضال.

پاسخ تفصیلی
عبدالله افطح؛ یکی از فرزندان امام صادق( علیه السلام )، کوچک‌تر از اسماعیل[1] و بزرگ‌تر از امام کاظم( علیه السلام ) بود. در تاریخ شیعه معدود افرادی بودند که بعد از امام صادق( علیه السلام ) قائل به امامت عبدالله افطح شدند که با عنوان «فطحیه» شناخته می‌شدند.[2]
این فرقه در شیعه زیاد دوام نیافت؛ زیرا عبدالله افطح بعد از هفتاد روز از وفات امام صادق( علیه السلام ) از دنیا رفت و فرزند پسری هم نداشت و ناگزیر طرفدارانش یا باید به انقطاع امامت معتقد شوند و یا به امامت امام کاظم( علیه السلام ) و نادرستی اعتقاد قبلی خود اعتراف می‌کردند؛ زیرا تمام شیعیان معتقد بودند که امامت دو برادر فقط درباره امام حسن( علیه السلام ) و امام حسین( علیه السلام ) بود، نه برای دیگر امامان.[3]
به هر حال برجستگانی از میان شیعیان به این فرقه منتسب شده‌اند که برخی از آنها در ذیل به اختصار معرفی می‌شوند.
1. عبدالله بن بکیر: وی از بزرگان و اصحاب امام صادق( علیه السلام ) است که به تصریح شیخ طوسی؛ فطحی مسلک، اما ثقه و مورد اعتماد است.[4] وی به آن درجه از وثوق و فقاهت رسیده است که در بین حدیث‌شناسان، از جمله اصحاب اجماع است؛ یعنی از جمله شش نفر از اصحاب ائمه( علیه السلام ) است که سلسله سند تا آنان بررسی می‌شود و از ایشان تا ائمه( علیه السلام ) ما بقی افراد سند اگر چه ضعیف یا مجهول باشند، ضرری به روایت نمی‌رسانند؛ زیرا دقت و اعتمادی که به این شش نفر وجود دارد، مانع می‌شود تا آنان روایتی را بدون اطمینان از صحت آن از کسی نقل کنند.[5]
عبدالله بن بکیر اگر چه از فقها و اصحاب امام صادق( علیه السلام ) بود، اما در مسئله جانشینی آن‌حضرت اشتباه کرد و گزارشی از برگشت او از این نظریه نیز نداریم.
2. عمار بن موسی ساباطی: او از اصحاب و راویان امام صادق( علیه السلام ) و یکی دیگر از فطحیان است که بنابر نقل شیخ طوسی؛ کتاب بزرگی دارد که مورد اعتماد می‌باشد.[6]
3. اسحاق بن عمار ساباطی: نجاشی؛ اسم او را اسحاق بن عمار بن حیان صیرفی نامیده و شیخ اصحاب ائمه دانسته است.[7] اما شیخ طوسی؛ وی را اسحاق بن عمار ساباطی نامیده و تأکید کرده او فطحی اما مورد اعتماد است.[8] علامه حلی بین دو قول جمع کرده و او را بنابر نقل نجاشی: اسحاق بن عمار بن حیان صیرفی نامیده ولی همانند شیخ، همین اسحاق بن عمار بن حیان را فطحی دانسته است.[9]
4. علی بن اسباط: کشی به نقل از استادش؛ عیاشی، علی بن اسباط را جزء فطحیه دانسته است.[10]
5. یونس بن یعقوب: وی از اصحاب امام صادق( علیه السلام ) و ثقه و مورد اعتماد است.[11] اگر چه فطحی بودن درباره او نیز ادعا شده ولی به تصریح نجاشی؛ بعد از مرگش، امام رضا( علیه السلام ) مبادرت به کفن و دفن او کردند که نشان دهنده عقیده صحیح او است؛[12] لذا علامه حلی می‌گوید: «من روایات او را قبول داشته و بدان اعتماد دارم».[13]
6. معاویة بن حکیم: او یکی از ثقات و اصحاب جلیل القدر امام رضا( علیه السلام ) است.[14] تنها نقلی که ادعا دارد وی فطحی بود، نقل کشی از استادش؛ عیاشی است.[15] اما این انتساب در دیگر کتاب‌ها مورد تأیید قرار نگرفت، مضافاً بر این‌که چگونه شخصی می‌تواند از اصحاب خاص امام رضا( علیه السلام ) باشد و امامت پدر ایشان را قبول نداشته باشد؛ چرا که طرفداران عبدالله افطح بعد از امام صادق( علیه السلام )، عبدالله را امام می‌دانستند و پس از مرگ او نیز؛ به دلیل روایاتی مبنی بر عدم جمع امامت بین دو برادر (جز در مورد امام حسن و امام حسین)، نمی‌توانستند به امام کاظم( علیه السلام ) رجوع کنند، مگر آن‌که بگوییم این روایات را قبول نداشته یا انکار می‌کردند. در هر صورت خیلی بعید به نظر می‌رسد که چنین شخصی با چنین درجه‌ای از اعتبار نزد امام رضا( علیه السلام ) در چنین مسئله‌ای مشکل اعتقادی داشته باشد.
7. علی بن حدید بن حکیم: در رجال کشی به نقل از نصر بن صباح، وی را فطحی نامیده است.[16] همچنین ابن داود در کتاب رجالی‌اش به نقل از شیخ طوسی، علی بن حدید را فطحی خوانده؛[17] اگر چه در کتاب فهرست و رجال شیخ؛ چنین نسبتی دیده نمی‌شود.
8. حسن بن علی بن فضال: وی یکی از بزرگان اصحاب ائمه( علیه السلام ) است. نجاشی به نقل از فضل بن شاذان، حکایتی درباره جایگاه علمی و زهد و عبادت وی نقل کرده است.[18] او نیز یکی از فطحیان بود. البته آنچه مشهور است آن است که حسن بن علی بن فضال در آخر عمر از این عقیده بازگشت.[19]
9. احمد بن الحسن بن علی بن فضال: وی فرزند حسن بن علی بن فضال است که به او نیز نسبت فطحی داده‌اند. شیخ طوسی درباره او می‌گوید: «با آنکه گفته شده احمد فطحی است اما او ثقه است».[20]
10. برادران احمد بن الحسن بن علی بن فضال:[21] نه تنها احمد فرزند حسن بن علی بن فضال از جمله فطحیان بود، بلکه دیگر پسران حسن بن علی بن فضال نیز فطحی شدند که از جمله آنان علی بن حسن بن علی بن فضال است.[22]
در هر صورت؛ اینها اسامی کسانی بود که مشهور به تمایل به فرقه «فطحیه» بودند، اگر چه این استنادات را نسبت به تمامشان نمی‌توان به سادگی پذیرفت.
[1]. برخی از شیعیان نیز طرفدار امامت اسماعیل؛ پسر بزرگ امام صادق( علیه السلام ) شدند که وی در زمان حیات امام صادق( علیه السلام ) از دنیا رفت. ر.ک: فرقه‌های اسماعیلیه «بهره»، سؤال 51512؛ امامت اسماعیل از دیدگاه روایات شیعه، سؤال 7774.
[2]. ر.ک: «بررسی جانشینی امام صادق ( علیه السلام )(اسماعیلیه و فطحیه)»، سؤال 4819.
[3]. کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، ص 254، نشر دانشگاه مشهد، 1348ش.
[4]. شیخ طوسی، الفهرست، محقق: آل بحر العلوم، سید محمد صادق، ص 304، نجف، المکتبة المرتضویه، چاپ اول، بی‌تا.
[5]. رجال کشی، ص 375.
[6]. الفهرست، ص 335.
[7]. نجاشی، احمد بن علی، فهرست أسماء مصنفی الشیعة(رجال نجاشی)، ص 71، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ ششم، 1365ش.
[8]. الفهرست، ص 39.
[9]. علامه حلی، حسن بن یوسف، خلاصة الاقوال، ص 200، قم، دار الذخائر، 1411ق.
[10]. رجال کشی، ص 345.
[11]. رجال طوسی، ص 345.
[12]. رجال نجاشی، ص 446.
[13]. خلاصة الاقوال، ص 185.
[14]. رجال نجاشی، ص 412.
[15]. رجال کشی، ص 345.
[16]. همان، ص 570.
[17]. حلی، ابن داود، رجال ابن داود، ص 482، دانشگاه تهران، 1383ش.
[18]. رجال نجاشی، ص 34.
[19]. خلاصة الأقوال، ص 37.
[20]. الفهرست، ص 58.
[21]. بسیاری از خاندان بنی فضال؛ فطحی بودند، لذا وقتی از امام حسن عسکری( علیه السلام ) درباره صحت و سقم کتاب‌های فراوان این خاندان پرسیده شد؛ حضرت فرمودند: «آنچه روایت کرده‌اند را قبول کنید ولی آنچه بدان اعتقاد داشتند را رها کنید»؛ موسوی خویی، سید ابو القاسم، معجم رجال الحدیث، ج 1، ص 71، قم، مرکز نشر آثار شیعه،1410ق.
[22]. رجال کشی، ص 345.

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: