۰

آیا همسایگان حضرت زینب( علیه السلام ) هیچ صدایی را از حضرتشان نشنیده و نیز ایشان زیارت جدشان پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) را تنها زمانی انجام می‌دادند که تحت مراقبت پدر و برادرانشان باشند؟!

ابتدا باید گفت؛ بعد از تحقیق و تفحص، چنین روایتی را در منابع کهن(تا یک قرن پیش) نیافتیم، و تنها در برخی کتاب‌های قرن چهاردهم به بعد، چنین گزارشی وجود دارد. به هر حال ترجمه آنچه در این کتاب‌ها وجود دارد این است...
کد خبر: ۲۱۱۷۱۱
۱۰:۱۵ - ۱۷ دی ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پرسش
این حدیث از یحیی مازنی در کدام کتاب آمده است: مدت زیادی همسایه امیر المؤمنین علی( علیه السلام ) در مدینه بود و گفته که هیچ صدایی از زینب(س) نشنیدم و هرگاه می‌خواست برای زیارت قبرش جد بزرگوارش خارج شود حضرت علی( علیه السلام ) در مقابلش راه می‌رفت. شرح حال یحیی مازنی را هم می‌خواستم بدانم.
پاسخ اجمالی
ابتدا باید گفت؛ بعد از تحقیق و تفحص، چنین روایتی را در منابع کهن(تا یک قرن پیش) نیافتیم، و تنها در برخی کتاب‌های قرن چهاردهم[1] به بعد، چنین گزارشی وجود دارد.[2] به هر حال ترجمه آنچه در این کتاب‌ها وجود دارد این است:
«یحیى مازنى روایت کرده است: مدّت‌ها در شهر مدینه همسایه حضرت على( علیه السلام ) بودم و خانه‌ام نزدیک محل سکونت زینب دختر امیرالمؤمنین علی( علیه السلام ) بود. به خدا سوگند! هیچ‌گاه چشمم به او نیفتاد و صدایى از او به گوشم نرسید. هنگامى که می‌خواست به زیارت جدّ بزرگوارش رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) برود، شبانه از خانه بیرون می‌رفت، در حالی‌که برادرش حسن( علیه السلام ) در سمت راست و برادر دیگرش حسین( علیه السلام ) در سمت چپ و پدرش امیر المؤمنین( علیه السلام ) پیش رویش راه می‌رفتند و هنگامی که به مقصد نزدیک می‌شدند، امام على( علیه السلام ) پیش افتاده و نور چراغ‌ها را کم می‌کردند. یک‌بار حسن( علیه السلام ) از پدر درباره دلیل این کار پرسید؟ و حضرت فرمود: می‌ترسم کسى به خواهرت زینب نگاه کند».
در میان راویان حدیث و یاران ائمه تنها به نام «یحیى بن سلیم مازنى»[3] برخورد کردیم که طبق برخی منابع، در کربلا به شهادت رسید[4] و جز ایشان، فرد دیگری در سند حدیث مشاهده نمی‌شود.
به هر حال و گذشته از ضعف سند و منبع، پذیرش محتوای آن مخالف آموزه‌های دینی نیست؛ چرا که حیا و عفت و غیرت‌مندی هرچند تا این اندازه واجب و لازم نیست، اما ممکن است در شرایط خاصی مطلوب و پسندیده باشد.

[1]. نقدی (1303-1370ق)، جعفر، زینب الکبری، ص 22، قم، منشورات مکتبة المفید، 1404ق؛ هاشمی الخطیب (1326ـ1396ق)، علی بن الحسین، عقیلة بنی هاشم، ص 13، مؤسسة المفید للطباعة و النشر و التوزیع، 1413ق؛ اعلمى حائرى، محمد حسین، تراجم أعلام النساء، ج ‏2، ص 169، بیروت، مؤسسة الأعلمی، چاپ اول، 1407ق.
[2]. متن روایت این است: «عن یحیى المازنی قال کنت فی جوار علی علیه السلام فی المدینة مدة مدیدة بالقرب من البیت الذی یسکنه زینب ابنته فلا و اللّه ما رأیت لها شخصا و لا سمعت لها صوتا و کانت إذا أرادت الخروج لزیارة جدها رسول اللّه یخرج لیلا و الحسن عن یمینها و الحسین عن شمالها و أمیر المؤمنین أمامها فإذا قربت من القبر الشریف سبقها أبوها فأخمد ضوء القنادیل فسأله الحسن مرّة عن ذلک فقال علیه السلام أخشى أن ینظر أحد إلى شخص أختک زینب»‏.
[3]. مازنی، منسوب است به مازِن که نام قبیله‌ای است از بنی تمیم. سمعانی‏، أبو سعید عبد الکریم بن محمد، الانساب، تحقیق، معلمی یمانی، عبدالرحمن بن یحیی، ج ‏12، ص 21، حیدر آباد، مجلس دائرة المعارف العثمانیة، چاپ اول، 1382ق.
[4]. ابن اعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج ‏5، ص 106، بیروت، دار الاضواء، 1411ق؛ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب( علیه السلام )، ج ‏4، ص 102، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: