۰

آیا هر حدیثی که با عقل تناقض داشته باشد، باطل است؟ اگر این باشد، بسیاری از احادیث - مانند وجود چشم زخم - را عقل بشری نمی‌پذیرد!

درک درست از مفاد و معنای حدیث، به عنوان دومین منبع دین‌شناسی، نقش مهمی در دست‌یابی صحیح به مفاهیم و آموزه‌های دینی دارد. ارزیابى صدور حدیث و انتساب آن، همیشه بر پایه سند و رجال حدیث نیست؛ چرا که جاعلان و وضع کنندگان تلاش می‌کردند دروغ‌هاى خود را در قالبى عالِم‌پسند ارائه کنند.
کد خبر: ۲۱۱۵۹۰
۱۰:۵۰ - ۱۶ دی ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پرسش
حدیثی که می‌گوید: هر حدیثی که با عقل تناقض داشته باشد، باطل است؛ آیا این عقل‌گرایی محض نیست؟ و احادیثی مانند چشم‌زخم که پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمودند نصف امت من بر این موضوع می‌میرند، با عقل جور در نمی‌آید.
پاسخ اجمالی
درک درست از مفاد و معنای حدیث، به عنوان دومین منبع دین‌شناسی، نقش مهمی در دست‌یابی صحیح به مفاهیم و آموزه‌های دینی دارد. ارزیابى صدور حدیث و انتساب آن، همیشه بر پایه سند و رجال حدیث نیست؛ چرا که جاعلان و وضع کنندگان تلاش می‌کردند دروغ‌هاى خود را در قالبى عالِم‌پسند ارائه کنند. از این‌رو، بجز توجه به اسناد و رجال، باید به محتوا نیز نظر داشت و محتوا را بر قرآن و سنّت قطعى، عقل مسلّم و تاریخ قطعى عرضه کرد و سپس در درستى و نادرستى آن، داورى نمود.
از این‌رو؛ عقل، به عنوان یکی از مهم‌ترین روش دست‌یابى به معارف حدیثی، نقش اساسى دارد، و در پرتو آن، می‌توان به صحت و سقم شماری از احادیث پی برد.[1] داده‌های عقلی، مفهوم بسیاری از احادیث را روشن می‌سازد، و محقّق را در فهم روایات کمک می‌کند و به لوازم معنای روایات و دلالت‌های مختلف آن رهنمون می‌سازد.
شیخ مفید در تبیین معیارهاى نقد حدیث می‌گوید: «اگر حدیثى را بیابیم که با احکام عقلانى در تضاد است، آن‌را به سبب حکم عقل به فسادش، رد می‌کنیم».[2]
ایشان در نقد شیوه اصحاب حدیث می‌نویسد: «اما [متأسفانه‏] محدّثان نص‌گراى امامیه، افرادى پاکدل، کم‌دقت و کم‌درایت هستند. در احادیثى که می‌شنوند، چندان دقت نمی‌کنند و در اسناد آنها نظر نمی‌کنند و سره را از ناسره تشخیص نمی‌دهند و پیامدهاى پذیرش آنها را درنمی‌یابند و مفاهیم احادیثى را که نقل می‌کنند، پالایش نمی‌کنند».[3]
سید مرتضى، این شیوه را به گونه‌اى شدیدتر اعمال کرده است. ایشان در پاسخ به سؤالى درباره قدرت خداوند بر امر محال و قرار دادن جهان در یک تخم‌مرغ و استناد این سخن به روایتى در کتاب کافى نوشته است: «این حدیث، که در کتاب‌هاى شیعه و مخالفان ما نقل شده، داراى خطا و بخش‌هاى باطل است ... بنابراین، باید با عرضه بر عقل سنجیده شود و چنانچه تسلیم عقل باشد، بر معیارهاى صحیح قرآنى عرضه می‌شود و اگر تسلیم آنها باشد، حق است و راوى آن راستگو».[4]
اما اهتمام ورزیدن به تعقّل در فهم حدیث، به معنای عقل‌گرایی حداکثری(افراطی) نیست؛ زیرا از نگاه اصول و قواعد فهم حدیث؛ باید اعتدال در عقل‌گرایى داشت؛ چرا که عقل به خودى خود قدرت فهم و درک بسیارى از مسائل دینی را ندارد و به دلیل نقلى محتاج است.[5] شیخ مفید در این‌باره می‌گوید: «گفتار در این‌که عقل از قرآن و سنت قابل تفکیک نیست و تکلیف جز به وسیله فرستادگان [الهى‏] بایسته نیست: امامیه اتفاق نظر دارند که عقل در عملکرد و دست‌آوردهایش به قرآن و سنت نیازمند است و عقل از نصّى که فرد اندیشمند را بر نحوه استدلال آگاه سازد، تفکیک ناشدنى است و عقل در آغاز تکلیف و [حتى‏] در آغاز پیدایش خود در عالم هستى گریزى از یک پیام‌رسان ندارد».[6]
بنابراین، اگر مضمون حدیثى با ادراک روشن عقل مخالفت داشته باشد،(یعنی و یا با حس و وجدان مغایرت دارد، در این صورت؛ یا باید حدیث مورد نظر را تأویل بُرد و یا به کناری نهاد. چنان‌که پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: «هنگامى که حدیثى از من براى شما آمد، آن‌را بر کتاب خدا و حجت عقلی‌تان عرضه کنید. پس اگر موافق آن دو بود، بپذیرید، وگرنه آن‌را به دیوار بزنید».[7]
اما ممکن است مضمون حدیثى با آن‌که مخالف عقل قطعی نیست، اما براى عقل بشر نیز قابل درک نباشد؛ از این‌رو در اصل صدور این‌گونه از احادیث به جهت ذهنیت متعارف بشری و علوم تجربی، و یا با گزاره‌هاى مقبول پیشینی، تردید ایجاد می‌شود؛ اما باید دانست که به خاطر چنین تردیدی، حدیث مورد نظر مطرود نمی‌شود، بلکه باید قرینه‌ها، اسباب و فضاى صدور و دیگر عوامل مؤثّر در فهم متن و مقصود گوینده حدیث نیز در نظر گرفته شود، که اگر نتیجه علمى چنان بدیهى و قطعى باشد که تردید در آن راه نیابد، باید حدیث را نامفهوم و غیر قابل تبیین دانست و در مواردی به فرمان صریح ائمه( علیه السلام )،[8] علمش را به آنها بازگرداند.
گفتنی است؛ نباید برای فهم حدیث به همه شاخه‌هاى علوم سر کشید، اگرچه آشنایى با علومى که ارتباط بیشترى با حدیث دارند (مانند کلام، روانشناسى، اخلاق و ...)، به ژرف‌تر شدن فهم حدیث کمک می‌کند.[9]
نتیجه این‌که:
1. انسان با عقل‌گرایی حداکثری، نمی‌تواند به تمام حقایق و معارف حدیثی دست بیابد، از این‌رو، می‌توان گفت که؛ مقصود از نقش عقل در درستی یا نادرستی حدیث، ضروریات عقلى یا ضرورت عقل رشید (هدایت یافته به سوى حق و حقیقت) است.
2. در همین راستا و به عنوان نمونه، احادیثی که درباره چشم‌زخم وجود دارد، با عقل قطعی منافاتی ندارد. چشم‌زخم یکی از پدیده‌هایی است که دست کم تا به امروز، عقل و علم بشری نتوانسته آن‌را اثبات کند، هم‌چنان که دلیلی بر ردٌ و نفی آن نیز نیافته است.[10]
[1]. ر. ک: مهدوی راد، محمد علی؛ تجری، محمد علی، نقش عقل در نقد و فهم حدیث از دیدگاه شیخ مفید(ره)، پژوهش‌های فلسفی – کلامی، شماره 38، زمستان 1387ش، صفحه 165-186.
[2]. شیخ مفید، تصحیح اعتقادات الإمامیة، ص 149، قم، المؤتمر العالمی للشیخ المفید، چاپ اول‏، 1413ق.
[3]. همان، ص 88.
[4]. سید مرتضی، رسائل الشریف المرتضى، ج ‏1، ص 409 – 410، قم، دار القرآن الکریم‏، چاپ اول‏، 1405ق.
[5]. ر. ک: «عقل و گستره فعالیت آن»، 227؛ «ادراک عقل بر جزئیات»، 11691.
[6]. شیخ مفید، أوائل المقالات فی المذاهب و المختارات، ص 44، قم، المؤتمر العالمی للشیخ المفید، چاپ اول‏، 1413ق.
[7]. ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، تحقیق، یاحقی، محمد جعفر، ناصح، محمد مهدی، ج ‏5، ص 368، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، 1408ق.
[8]. «إذا سَمِعْتُمُ مِنْ حَدیثِنا ما لا تَعْرِفُونَهُ فَرُدُّوهُ إلَینا وَ قِفُوا عِنْدَهُ، وَ سَلِّمُوا إذا تَبَینَ لَکمُ الْحَقُّ»؛ «اگر حدیثى از قول ما شنیدید که تفسیرش را نفهمیدید به ما برگردانید و توقف کنید و چون حق آشکار گشت تسلیم شوید»؛ ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول( صلی الله علیه و آله و سلم )، ص 116، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق.
[9]. ر. ک: مسعودى، عبدالهادى، درسنامه فهم حدیث، ص 175 - 177، قم، زائر، چاپ اول، 1389ش.
[10]. ر. ک: «چشم زخم از نگاه قرآن و روایات»، 3148.

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: