۱

آيا عمر در نماز جماعت سجده بر پشت مأمومين رديف جلوتر را جايز مي‌دانست؟!

کد خبر: ۲۱۰۷۹
۱۵:۱۳ - ۰۱ خرداد ۱۳۹۰
SHIA-NEWS شیعه نیوز :


توضيح سؤال:

گاهي در مكه و مدينه ديده مي‌شود كه نمازگزاران وهابي، بر پشت فرد جلوتر از خودشان سجده مي‌كنند، آيا اين كار جايز است؟ البته شنيده‌ام كه منشا اين فتوا كلام خليفه دوم است ، لطفا مدارك آن را از منابع اهل سنت براي من ارسال کنيد.
پاسخ:

بلي، يكي از فتواهاي عجيب خليفه دوم جواز سجده بر پشت مأموم جلوتر بوده است و گفته‌اند كه در صورت ازدحام جمعيت و نبود محل سجده، شخص مي‌تواند بر پشت مأمومي كه در صف جلوتر حضور دارد، سجده نمايد!!!
روايات اهل سنت از عمر در اين زمينه :

روايات فراواني در اين باره وجود دارد كه ما به برخي از آن‌ها اشاره مي‌كنيم:

70 حدثنا أبو داود قال حدثنا سلام عن سماك بن حرب عن سيار بن المعرور قال سمعت عمر بن الخطاب يخطب وهو يقول يا أيها الناس إن رسول الله صلى الله عليه وسلم بنى هذا المسجد ونحن معه والمهاجرون والأنصار فإذا اشتد الزحام فليسجد الرجل على ظهر أخيه

از عمر شنيدم که بر روي منبر مي گفت : اي مردم ، رسول خدا (ص) اين مسجد را که بنا کرد ، ما و مهاجر و انصار بوديم (و جا فراوان بود و الان چنين نيست) پس اگر شلوغي به شما فشار آورد ، شخص بر روي پشت برادر خويش سجده کند !

مسند الطيالسي  ج 1   ص 13 ش 70

1556 عبد الرزاق عن الثوري عن أبي إسحاق عن الشعبي أن عمر قال إن اشتد الزحام يوم الجمعة فليسجد أحدكم على ظهر أخيه.

عمر گفت : وقتي که در روز جمعه شلوغ شد ، بايد که بر روي پشت برادر خود سجده کنيد !

مصنف عبد الرزاق  ج 1   ص 398

5469. عبد الرزاق عن معمر عن الاعمش عن مسيب بن رافع أن عمر بن الخطاب قال من اشتد عليه الحر يوم الجمعة في المسجد فليصل على ثوبه ومن زحمه الناس فليسجد على ظهر أخيه

عمر گفت : هر کس که در روز جمعه گرما بر او فشار آورد ، روي لباس خويش سجده کند ، و کسي که مردم به او فشار آوردند ( و جا براي سجده نداشت) روي پشت برادر خود سجده کند !

شبيه همين روايت در آدرس هاي ذيل نيز آمده است :

مصنف عبد الرزاق  ج 3   ص 234

مصنف ابن أبي شيبة  ج 1   ص 237

مصنف ابن أبي شيبة  ج 1   ص 237 ش  2720و 2726

مسند أحمد بن حنبل  ج 1   ص 32 ش 217

معرفة السنن والآثار  ج 2   ص 470 ش 1676
تصحيح سند اين روايت توسط اهل سنت :

ابن جمعه حزامي ، اين روايـت را صحيح مي داند :

2878 - عن عمر بن الخطاب رضي الله عنه ، قال : ' إذا اشتد الزحام فليسجد أحدكم على ظهر أخيه ' رواه البيهقي بإسناد صحيح .

خلاصة الاحكام في مهمات السنن وقواعد الاسلام  ج 2   ص 815 ، اسم المؤلف:  يحيى بن مري بن حسن بن حسين بن محمد بن جمعة بن حزام الحزامي، الحوراني، أبو زكريا، محيي الدين الدمشقي الشافعي  الوفاة: 24 / 676 هـ  ، دار النشر : مؤسسة الرسالة  - لبنان - بيروت  - 1418هـ - 1997م  ، الطبعة : الاولى  ، تحقيق : حققه وخرج أحاديثه: حسين إسماعيل الجمل

طبلاوي شافعي نيز مي گويد :

668 وعنه أيضا إذا اشتد الزحام فليسجد أحدكم على ظهر أخيه رواه البيهقي أيضا بإسناد صحيح

تحفة المحتاج  ج 1   ص 529

ابن ملقن انصاري نيز مي گويد :

783 أثر عمر إذا زحم أحدكم في صلاته فليسجد على ظهر أخيه رواه البيهقي بإسناد صحيح

خلاصة البدر المنير في تخريج كتاب الشرح الكبير للرافعي ج 1   ص 529، اسم المؤلف:  عمر بن علي بن الملقن الأنصاري الوفاة: 804 ، دار النشر : مكتبة الرشد - الرياض - 1410 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : حمدي عبد المجيد إسماعيل السلفي

الباني نيز مي گويد :

قوله تحت عنوان : الصلاة في الزحام : " روى أحمد والبيهقي عن سيار قال : سمعت عمر وهو يخطب يقول . . " الحديث

 وفيه قول عمر : " فإذا اشتد الزحام فليسجد الرجل منكم على ظهر أخيه " ...  قلت : لكن هذه الفقرة من قول عمر قد أخرجها عبد الرزاق ( 5465 و5469 ) من طريقين آخرين عنه الأول فهما صحيح والآخر منقطع لكن وصله البيهقي وإسناده صحيح

تمام المنة الباني ج 1 ص 341 (مکتبة شاملة) ذيل شماره 138

اين کلام در ذيل عنوان «نماز در شلوغي» آمده است ، و احمد و بيهقي از سيار روايت کرده اند که عمر سخنراني مي کرد و گفت ... :

و در اين روايت آمده است «وقتي که خيلي شلوغ شد ، بايد که بر روي پشت برادرتان سجده کنيد»...

من (الباني) مي گويم : که اين قسمت از کلام عمر را عبد الرزاق با دو سند آورده است که اولين آنها صحيح است و دومي منقطع ولي بيهقي همان سند منقطع را نيز موصول آورده است و سند او صحيح است .
فتاواي علماي اهل سنت بر طبق اين روايات :

شافعي با استناد به اين روايات مي گويد :

قال الشافعي وإسحاق إذا أمكنه أن يضع كفيه بالأرض سجد على ظهر أخيه فإن لم يمكنه أن يضع كفيه بالأرض انتظر حتى يرفع القوم رؤوسهم ثم يسجد وكذلك قال أصحاب الرأي

شافعي و اسحاق گفته اند که وقتي توانست دست خود را روي زمين بگذارد ، روي پشت برادر خود سجده کند ، اما اگر نتوانست دست خود را روي زمين بگذارد ، منتظر شود که مردم سر خود را بالا بياورند و سپس سجده کند . اصحاب راي نيز چنين گفته اند .

اختلاف العلماء  ج 1   ص 58 ، اسم المؤلف:  محمد بن نصر المروزي أبو عبد الله الوفاة: 294 ، دار النشر : عالم الكتب - بيروت - 1406 ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : صبحي السامرائي

همچنين ابوبکر نيشابوري مي گويد :

قال أبو بكر : اختلف أهل العلم في المرء لا يقدر على السجود على الأرض من الزحام ، فقالت طائفة : يسجد على ظهر أخيه ، كذلك قال عمر بن الخطاب أمير المؤمنين.

اهل علم در حکم کسي به خاطر شلوغي قدرت سجده بر روي زمين نداشت ، اختلاف کرده اند . گروهي گفته اند که بر روي پشت برادر خود سجده کند و امير المومنين! عمر بن خطاب چنين گفته است !

الأوسط في السنن والإجماع والاختلاف ج 4   ص 103 ، اسم المؤلف:  أبي بكر محمد بن إبراهيم بن المنذر النيسابوري الوفاة: 9999 ، دار النشر : دار طيبة - الرياض - 1985م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : د . أبو حماد صغير أحمد بن محمد حنيف

شبيه همين فتوا در کتب ذيل نيز آمده است :

فتح الوهاب بشرح منهج الطلاب ج 1   ص 140 ، اسم المؤلف:  زكريا بن محمد بن أحمد بن زكريا الأنصاري أبو يحيى الوفاة: 926 ، دار النشر : دار الكتب العلمية - بيروت - 1418 ، الطبعة : الأولى

مغني المحتاج  ج 1   ص 299

عون المعبود  ج 4   ص 201

المحلى  ج 3   ص 267 ـ 268

المبسوط للسرخسي  ج 1   ص 207

الكافي في فقه ابن حنبل  ج 1   ص 218

المغني  ج 2   ص 81

المجموع  ج 4   ص 477

تلخيص الحبير  ج 2   ص 73
فتواي وهابيون بر اساس اين روايات :

فتواي وهابيون نيز در سايت اسلام وب به صورت ذيل آمده است :

http://www.islamweb.net/fatwa/index.php?page=showfatwa&Option=FatwaId&lang=A&Id=30609

 

لكن إذا اشتد الزحام بحيث كان الشخص لا يستطيع أن يصل إلى موضع السجود فله أن يسجد على ظهر المصلي الذي يليه لقول النبي صلى الله عليه وسلم: فإذا اشتد الزحام فليسجد الرجل منكم على ظهر أخيه. رواه الإمام أحمد وقال شعيب الأرناؤوط حديث صحيح.

اگر زياد شلوغ شد ، به صورتي که شخص نمي توانست خود را به محل سجده برساند ، در اين صورت مي تواند بر پشت نمازگزار جلويي خود سجده کند ! زيرا پيامبر !!! فرموده است که وقتي خيلي شلوغ شد ، پس بايد بر پشت برادر خود سجده کنيد ! اين روايـت را احمد نقل کرده است و گفته است سند آن صحيح است !
روايات اهل سنت از پيامبر (ص) در مورد محل سجده :

در مقابل اهل سنت ، از رسول گرامي اسلام (ص) رواياتي دارند که آن حضرت جز بر روي زمين و خاک و سنگ و حصير سجده نمي کرده اند که به صورت مفصل در آدرس ذيل به آنها اشاره شده است :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=490

همچنين به گفته صحابه به نقل از رسول خدا (ص) سجده جز بر روي زمين جايز نيست و اگر شخصي بر زمين سجده نکند ، کفايت نمي کند :
ا. با وجود گرماي زياد ، تنها بر روي خاک سجده مي کرديم

حدثنا أَحْمَدُ بن حَنْبَلٍ وَمُسَدَّدٌ قالا ثنا عَبَّادُ بن عَبَّادٍ ثنا محمد بن عَمْرٍو عن سَعِيدِ بن الحرث الْأَنْصَارِيِّ عن جَابِرِ بن عبد اللَّهِ قال كنت أُصَلِّي الظُّهْرَ مع رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فَآخُذُ قَبْضَةً من الْحَصَى لِتَبْرُدَ في كَفِّي أَضَعُهَا لِجَبْهَتِي أَسْجُدُ عليها لِشِدَّةِ الْحَرِّ

جابر مي گويد با رسول خدا (ص) نماز مي خوانديم ، و، به خاطر شدت گرما يک مشت سنگريزه در کف دست مي گرفتم تا خنک شود و پيشانيم را در هنگام سجده بر روي آن بگذارم

سنن أبي داود  ج 1   ص 110 ش 399 اسم المؤلف:  سليمان بن الأشعث أبو داود السجستاني الأزدي الوفاة: 275 ، دار النشر : دار الفكر -  - ، تحقيق : محمد محيي الدين عبد الحميد

الباني در صحيح و ضعيف سنن ابي داود ش 399 اين روايت را معتبر مي داند .

اگر سجده بر پشت شخص جلويي و يا بر روي لباس جايز بود چرا صحابه چنين نمي کردند؟!
ب. به پيامبر گفتيم هوا گرم است ، اما توجهي به سخنان ما نفرمود

شافعي دست و پيشاني را نمي توان بر روي مانع از زمين قرار داد :

فأما السجود على الجبهة فهو واجب لما روى عبد الله بن عمر رضي الله عنهما أن النبي صلى الله عليه وسلم قال إذا سجدت فمكن جبهتك من الأرض ولا تنقر نقرا قال في الأم فإن وضع بعض الجبهة كرهت له وأجزأه لأنه سجد على الجبهة فإن سجد على حائل متصل به دون الجبهة لم يجزه لما روى خباب بن الأرت رضي الله عنه قال شكونا إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم حر الرمضاء في جباهنا وأكفنا فلم يشكنا

سجده روي پيشاني واجب است ، زيرا از عبد الله بن عمر روايت شده است که پيامبر (ص) فرمود : وقتي يکي از شما سجده مي کند ، بايد پيشاني خود را روي زمين به صورت کامل قرار دهد و مانند نوک زدن نباشد ! شافعي در کتاب الام گفته است قرار دادن قسمتي از پيشاني مکروه است ؛ ولي کافي است ، زيرا سجده روي پيشاني به حساب مي آيد ؛ اما اگر به چيزي که مانع از اتصال پيشاني به زمين است ، ولي بر روي زمين قرار دارد سجده کند ، فايده ندارد ، زيرا خباب بن ارت روايت کرده است که : به رسول خدا (ص) از شدت گرما در پيشاني و کف دستمان شکايت کرديم ، اما قبول نکرد

المهذب في فقه الإمام الشافعي ج 1   ص 76 ، اسم المؤلف:  إبراهيم بن علي بن يوسف الشيرازي أبو إسحاق الوفاة: 476 ، دار النشر : دار الفكر - بيروت

نووي نيز به نقل از محمد بن ادريس شافعي مي گويد :

وأما السجود على الجبهة فواجب لما روى عبد الله بن عمر رضي الله عنهما أن النبي صلى الله عليه وسلم قال : إذا سجدت فمكن جبهتك من الأرض ولا تنقره نقرأ . قال في الأم : فإن وضع بعض الجبهة كرهته وأجزأه لأنه سجد على الجبهة فإن سجد على حائل ( متصل به ) دون الجبهة لم يجزئه ، لما روى خباب بن الأرت رضي الله عنه قال : شكونا إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم حر الرمضاء في جباهنا وأكفنا فلم يشكنا .

سجده بر روي پيشاني واجب است ، زيرا پيامبر (ص) فرمودند : وقتي سجده مي کني پيشانيت را به صورت کامل روي زمين قرار بده و مانند نوک زدن نباشد ؛ در کتاب الام گفته است قرار دان قسمتي از پيشاني مکروه است ولي کافي است ، زيرا صدق سجده بر پيشاني مي کند ، اما اگر بر چيزي که فاصله بين زمين و پيشاني است و به زمين متصل است سجده کند ، فايده ندارد ، ...

المجموع  ج 3   ص 382

بيهقي نيز مي گويد :

وأخرجه مسلم عن خباب قال : ' شكونا إلى رسول الله حر الرمضاء فلم يشكنا '  ورواه أبو زكريا بن أبي زائدة عن أبي إسحاق قال فيه عنه : ' شكونا إلى رسول الله شدة الرمضاء في جباهنا وأكفنا فلم يشكنا ' ، زكريا بن أبي زائدة مجمع على عدالته وكذلك الطريق إليه سديد والزيادة من الثقة مقبولة ...

مسلم از خباب روايت کرده است که به رسول خدا (ص) از شدت گرما شکايت کرديم ، اما قبول نکرد ؛ همچنين از ابي اسحاق روايت شده است که «از شدت گرما در پيشاني و دستمان شکايت کرديم ، اما قبول نکرد» .و سند نيز معتبر است ....

مختصر خلافيات البيهقي  ج 2   ص 208، اسم المؤلف:  أحمد بن فرج اللخمي الإشبيلي الشافعي الوفاة: 699هـ ، دار النشر : مكتبة الرشد - السعودية / الرياض - 1417هـ - 1997م ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : د. ذياب عبد الكريم ذياب عقل

شبيه همين استدلال در آدرس ذيل نيز آمده است :

تحفة المحتاج  ج 1   ص 309
ج. پيشانيت را کامل بر روي زمين قرار ده

احمد بن حنبل با سندي که الباني آن را معتبر شمرده است مي گويد :

2604 حدثنا عبد اللَّهِ حدثني أَبِى ثنا سُلَيْمَانُ بن دَاوُدَ الهاشمي ثنا عبد الرحمن بن أَبِى الزِّنَادِ عن مُوسَى بن عُقْبَةَ عن صَالِحٍ مولى التَّوْأَمَةِ قال سمعت بن عَبَّاسٍ يقول سَأَلَ رَجُلٌ النبي صلى الله عليه وسلم عن شيء من أَمْرِ الصَّلاَةِ فقال له رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم خَلِّلْ أَصَابِعَ يَدَيْكَ وَرِجْلَيْكَ يَعْنِى أسباع الْوُضُوءِ وكان فِيمَا قال له إذا رَكَعْتَ فَضَعْ كَفَّيْكَ على رُكْبَتَيْكَ حتى تَطْمَئِنَ وقال الهاشمي مَرَّةً حتى تَطْمَئِنَّا وإذا سَجَدْتَ فَأَمْكِنْ جَبْهَتَكَ مِنَ الأَرْضِ حتى تَجِدَ حَجْمَ الأَرْضِ

شخصي از رسول خدا (ص) در مورد چيزي از مسائل نماز پرسيد ، حضرت به او فرمودند : آب را بين انگشتان دست و پايت برسان ، و وقتي رکوع مي کني کف دستت را بر روي زانويت بگذار ، تا آرام بگيري ؛ و وقتي که سجده مي کني ، چهره ات را روي زمين بگذار تا اينکه زمين را احساس کني .

مسند أحمد بن حنبل  ج 1   ص 287 السلسلة الصحيحة الباني ش 1349

شبيه همين متن در آدرس هاي ذيل آمده است :

المعجم الكبير  ج 12   ص 425 ش 13566

مسند أبي يعلى  ج 6   ص 308 ش 3624

أخبار مكة للفاكهي  ج 1   ص 424

دلائل النبوة  ج 6   ص 293، اسم المؤلف:  للبيهقي الوفاة: 458

أجزاء أبي علي حسن بن خلف بن شاذان ص 13  ش 46 سنة الوفاة: 246 دار النشر: شركة أفق للبرمجيات بلد النشر: مصر سنة النشر: 2004 رقم الطبعة: الأولى المحقق: قسم المخطوطات بشركة أفق للبرمجيات

معرفة السنن والآثار عن الامام أبي عبد الله محمد بن أدريس الشافعي ج 2   ص 7 ش 846 (841) ، اسم المؤلف:  الحافظ الامام أبو بكر أحمد بن الحسين بن علي بن موسى أبو أحمد. البيهقي. الخسروجردي  الوفاة: 10/جمادى الأولى/ 458 ، دار النشر : دار الكتب العلمية  - لبنان/ بيروت  - بدون  ، الطبعة : بدون  ، تحقيق : سيد كسروي حسن

هيثمي شبيه همين مضمون را نقل کرده و مي گويد :

وإذا سجدت فأمكن جبهتك من الأرض ولا تنقر ... ورجال البزار موثقون

وقتي سجده کردي پيشانيت را کامل بر روي زمين قرار بده و مانند نوک زدن نباشد ، و راويان سند بزار همگي ثقه هستند .

مجمع الزوائد  ج 3   ص 275

عبد الرزاق نيز چنين روايـت مي کند که :

عبد الرزاق عن بن مجاهد عن أبيه عن بن عمر قال جاء رجلان إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم أحدهما من الأنصار وآلاخر من ثقيف فسبقه الأنصاري فقال النبي صلى الله عليه وسلم للثقفي يا أخا ثقيف سبقك الأنصاري فقال الأنصاري أنا أبدئه يا رسول الله فقال النبي صلى الله عليه وسلم يا أخا ثقيف [ سل ] عن حاجتك وإن شئت أنا أخبرتك بما جئت تسأل [ عنه ] قال فذاك أعجب إلي أن تفعل قال فإنك جئت تسأل عن صلاتك وعن ركوعك وعن سجودك وعن صيامك وتقول ماذا لي فيه قال إي والذي بعثك بالحق قال فصل أول الليل وآخره ونم وسطه قال فإن صليت وسطه فأنت إذا قال فإذا قمت إلى الصلاة فركعت فضع يديك على ركبتيك وفرج بين أصابعك ثم ارفع رأسك حتى يرجع كل عضو إلى مفصله وإذا سجدت فأمكن جبهتك من الأرض

دو شخص يکي از انصار و ديگري از ثقيف به نزد رسول خدا (ص) آمدند ، و انصاري زودتر به نزد حضرت رسيد ؛ پيغمبر (ص) به ثقفي گفتند : انصاري از تو زودتر رسيد ؛ انصاري گفت : من او را مقدم مي کنم اي رسول خدا !

رسول خدا (ص) فرمودند اي برادر ثقفي ، حاجتت چيست ؟ و اگر بخواهي به تو از حاجتت خبر مي دهم !

آن شخص گفت : اين کار براي من دوست داشتني تر است . حضرت فرمودند : آمده اي که از نماز و رکوع و سجده و روزه سوال کني و از پاداش آن بپرسي ؛ آن شخص گفت : قسم به کسي که شما را به حق فرستاده است .

حضرت فرمودند : در ابتداي شب و آخر شب نماز بخوان و ميان آن را بخواب اما اگر خواستي نيمه شب نماز بخواني ، ميل خودت است (واجب نيست) وقتي که خواستي نماز بخواني ، در رکوع دست خود را بر روي زانو بگذار و بين انگشتان خود را باز کن ، سپس سر خود را بالا ببر تا هر عضوي به جايگاه خود بازگردد ؛ و وقتي که سجده کردي پيشانيت را درست بر روي زمين قرار ده

مصنف عبد الرزاق  ج 5   ص 15 ش 8830 ، اسم المؤلف:  أبو بكر عبد الرزاق بن همام الصنعاني الوفاة: 211 ، دار النشر : المكتب الإسلامي - بيروت - 1403 ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : حبيب الرحمن الأعظمي
فتواي علماي اهل سنت به اين روايت :

رافعي مي گويد :

(والثانى) لا يكفى في وضع الجبهة الامساس بل يجب ان يتحامل علي موضع سجوده بثقل راسه وعنقه حتى تستقر جبهته وتثبت قال صلى الله عليه وسلم (مكن جبهتك من الارض)

در قرار دادن پيشاني کشيده شدن کافي نيست ، بلکه واجب است سنگيني خود را روي گردن و سر قرار دهد تا پيشاني به صورت کامل قرار گيرد و ثابت باشد ، چون پيامبر (ص) فرموده اند : پيشانيت را به صورت کامل روي زمين قرار ده

الشرح الكبير للرافعي  ج 3   ص 469
د. تفسير «وعنت الوجوه للحي القيوم»

حدثني أبو السائب قال ثنا بن فضيل عن ليث عن عمرو بن مرة عن طلق بن حبيب في قوله وعنت الوجوه للحي القيوم قال وهو وضعك جبهتك وكفيك وركبتيك وأطراف قدميك في السجود

حدثنا خلاد بن أسلم قال ثنا محمد بن فضيل عن حصين عن عمرو بن مرة عن طلق بن حبيب في قوله وعنت الوجوه للحي القيوم قال وضع الجبهة والأنف على الأرض

در تفسير آيه «وعنت الوجوه للحي القيوم» روايت شده است که مقصود گذاشتن پيشاني و دو کف دست و دو زانو و نوک انگشتان در حال سجده است

همچنين روايت شده است که مقصود گذاشتن پيشاني و بيني بر روي زمين است .

تفسير الطبري  ج 16   ص 217
ه. اگر پيشاني را روي زمين نگذاري نمازت ناقص است :

طبري نيز چنين روايت مي کند که :

حدثنا أَحْمَدُ بن مُحَمَّدِ بن رِشْدِينَ الْمِصْرِيُّ حدثني أبي عن أبيه عن جَدِّهِ عن عَمْرِو بن الْحَارِثِ عن سَعِيدِ بن أبي هِلالٍ عن يحيى بن عَلِيِّ بن يحيى عن أبيه عن جَدِّهِ عن رِفَاعَةَ بن رَافِعٍ أَنّ رَسُولَ اللَّهِ صلى اللَّهُ عليه وسلم رَأَى رَجُلا يُصَلِّي في الْمَسْجِدِ فقال ارْجِعْ فَصَلِّ قَالَهَا مَرَّتَيْنِ أو ثَلاثًا ثُمَّ قال يا رَسُولَ اللَّهِ عَلِّمْنِي فقال إذا قُمْتَ إلى الصَّلاةِ فَتَوَضَّأْ كما أَمَرَكَ اللَّهُ ثُمَّ قُمْ فَاسْتَقْبِلِ الْقِبْلَةَ فَكَبِّرْ فَإِنْ كان مَعَكَ قُرْآنٌ فَاقْرَأْ وَإِلا فَسَبِّحِ اللَّهَ وَكَبِّرْهُ ثُمَّ ارْكَعْ فَأَمْكِنْ كَفَّيْكَ من رُكْبَتَيْكَ ثُمَّ ارْفَعْ حتى يَعْتَدِلَ صُلْبُكَ ثُمَّ اسْجُدْ فَأَمْكِنْ جَبْهَتَكَ مِنَ الأَرْضِ ثُمَّ اصْنَعْ ذلك فإذا صَنَعْتَ ذلك فَقَدْ تَمَّتْ صَلاتُكَ وما نَقَصْتَ من ذلك فَقَدْ نَقَصْتَ من صَلاتِكَ

رسول خدا (ص) شخصي را ديدند که در مسجد نماز مي خواند ، به او گفتند : دوباره نماز بخوان ، و اين مطلب را دو يا سه بار گفتند ؛ گفت : اي رسول خدا ! به من نماز را آموزش دهيد ؛ فرمودند : وقتي خواستي نماز بخواني همانطور که خداوند دستور داده است ، وضو بگير ؛ سپس رو به قبله بايست و تکبير بگو ، و اگر قرآني بلدي آن را بخوان ، و گرنه تسبيح خدا بگو و تکبير بگو ، سپس به رکوع برو به قدري که دو کف دستت بر روي دو زانويت قرار گيرد ، سپس بايست تا قامتت راست شود ؛ سپس به سجده برو ، و پيشانيت را به صورت کامل روي زمين بگذار ، دوباره چنين کن ؛ و اگر چنين کني نماز تو کامل است ، و هرچه کم بگذاري از نمازت کم شده است .

المعجم الكبير  ج 5   ص 39 ش 4527
فتواي ابن تيميه به حرمت سجده بر روي سجاده !

از ابن تيميه سوال شد که آيا سجده بر روي سجاده جايز است ، در پاسخ گفت :

الحمد لله رب العالمين أما الصلاة على السجادة بحيث يتحرى المصلى ذلك فلم تكن هذه سنة السلف من المهاجرين والأنصار ومن بعدهم من التابعين لهم بإحسان على عهد رسول الله بل كانوا يصلون فى مسجده على الأرض لا يتخذ أحدهم سجادة يختص بالصلاة عليها وقد روى ان عبد الرحمن بن مهدى لما قدم المدينة بسط سجادة فأمر مالك بحبسه فقيل له إنه عبد الرحمن بن مهدى فقال ( أما علمت أن بسط السجادة فى مسجدنا بدعة

نماز بر روي سجاده به اين صورت که نمازگزار هميشه روي آن نماز بخواند ، اين نه از سنت سلف از مهاجر و انصار است و نه از کار افراد بعد از آنها ، بلکه در مسجد روي زمين نماز خوانده اند ، نه اينکه شخصي از آنها سجاده اي براي نماز داشته باشد ، و روايت شده است که عبد الرحمن بن مهدي وقتي به مدينه آمد سجاده در مسجد انداخت ، مالک دستور داد او را زنداني کنند ! گفتند : او عبد الرحمن بن مهدي است ! گفت : مگر نمي داني که پهن کردن سجاده در مسجد ما بدعت است !

كتب ورسائل وفتاوى ابن تيمية في الفقه  ج 22   ص 163 ، اسم المؤلف:  أحمد عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728 ، دار النشر : مكتبة ابن تيمية ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي
فتواي ابوحنيفه و گروهي از اهل سنت به جواز سجده بر روي نجاسات !

همچنين فتواي ابوحنيفه و گروهي ديگر از علماي اهل سنت ، در جواز سجده و قرار دادن پيشاني بر روي نجاست در نماز در آدرس ذيل به صورت مفصل اشاره شد :

http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=9512

با اين حساب آيا بايد به کلام عمر عمل کرد ، يا به دستور رسول خدا (ص) ؟ آيا سجده بر روي خاک و سنگ و حصير که سيره رسول خدا (ص) بوده است بايد عملي شود ، يا سيره عمر و ابوحنيفه ؟!

گروه پاسخ به شبهات مؤسسه تحقيقاتي حضرت ولي عصر (عج)
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
نظرات بینندگان
منتظر
Switzerland
۲۲:۳۳ - ۱۳۹۰/۰۵/۳۱
دو كليپ از اين حركت اهل بدعت وجود داره كه ميتونيد از اينجا دانلود كنيد
http://omar-obe.blogsky.com/pages/011/