۰

نام علی را چه کسی بر روی أمیرالمؤمنین (ع) گذاشت؟

در کتاب های مختلف نقل شده است: چون علی(علیه السلام) از مادرش فاطمه بنت اسد متولد شد، فاطمه نام پدرش «اسد» را بر او گذارد؛ اما جناب ابوطالب از آن اسم راضی نبود و فرمود: «فاطمه! بیا امشب به بالای کوه ابو قبیس، برویم و خدا را بخوانیم، شاید ما را خبر از اسمی برای این نوزاد بدهد. چون شب شد ...
کد خبر: ۲۱۰۲۰۵
۱۱:۰۸ - ۰۸ دی ۱۳۹۸

به گزارش «شیعه نیوز»، کتاب «پرسمان علوی» اثری از مؤسسه آموزشی ـ پژوهشی مذاهب اسلامی و با همکاری ستاد پاسخگویی به مسائل مستحدثه دینی است که بخش های گوناگون این کتاب در شماره های مختلف تقدیم نگاه شما فرهیختگان می گردد.

مرور زمان بسیاری از چهره های بزرگ تاریخی را کهنه و یا به فراموشی می سپارد و جز نامی از آنان در لابلای تاریخ نمی گذارد، اما در این میان برخی از چهره ها را نه تنها مرور زمان کهنه نمی کند بلکه روز بروز آنان را روشن تر و زنده می سازد.

یکی از کسانی که مرور زمان وجود او را روشن تر و نیاز به شناخت وی را ضروری تر می سازد، انسان کامل، امام علی بن ابیطالب(علیه السلام) می باشد.

بدون تردید امروزه انسان های تشنه عدالت و معنویت بیش از هر روز دیگر به الگو قرار دادن شخصیت حضرت امیر(علیه السلام) نیازمند است و این امر بستگی به شناخت و آگاهی همه جانبه از افکار، اندیشه ها و سیره و منش آن حضرت می باشد.

امید است که پروردگار بزرگ زمینه های الگوگیری آن حضرت را بیش از این به ما عنایت فرماید. از آنجا که پیرامون شخصیت بزرگان و افکار و سیره آنان پرسش ها و گاه در اثر فاصله زمانی ابهاماتی پدید می آید، شایسته است که به آنها پاسخ داده و ابهامات برطرف شود.

بدین جهت پرسش های رسیده از مناطق مختلف که مربوط به حضرت علی (علیه السلام) می باشد توسط معاونت پژوهش مؤسسه آموزشی ـ پژوهشی مذاهب اسلامی جمع آوری و به صورت کتاب در خدمت شیفتگان آن حضرت عرضه می شود.

* آیا نام حضرت علی (علیه السلام) را خداوند تعیین نموده است؟

شیعه و سنی روایت کرده اند که نام حضرت علی(علیه السلام) را خداوند تعیین فرموده است؛ چنان که در کتاب های مختلف نقل شده است: چون علی(علیه السلام) از مادرش فاطمه بنت اسد متولد شد، فاطمه نام پدرش «اسد» را بر او گذارد؛ اما جناب ابوطالب از آن اسم راضی نبود و فرمود: «فاطمه! بیا امشب به بالای کوه ابو قبیس، برویم و خدا را بخوانیم، شاید ما را خبر از اسمی برای این نوزاد بدهد. چون شب شد هر دو به کوه ابو قبیس رفتند و به دعا مشغول شدند. جناب ابوطالب دعای خود را در قالب شعری انشا نمود و گفت:

یا رَبِّ الغَسَقِ الدُّجی *** و الفَلَقِ المُبتَلَجِ المَضی

بَیِّن لَنا عَن أَمرِکَ المُقضی *** بِما نُسّمّی ذلکَ الصَّبی

ای پروردگار! ای صاحب شب ظلمانی و ماه درخشان! از خزانه اسرار غیب خود بر ما آشکار کن که نام این نوزاد را چه بگذاریم!

در آن هنگام صدایی از سوی آسمان برخاست، ابوطالب سر بلند کرد و لوحی سبز رنگ مانند زبرجد سبز دید که بر او چهار سطر نوشته اند. لوح را برگرفت و بر سینه خود چسبانید و با خود آورد؛ سپس در روشنایی به آن نگاه کرد و این اشعار را بر روی آن دید:

خَصَصتُما بِالوَلَدِ الزَکِیِّ *** وَ الطّاهِرِ المُنتَجَبِ الرَضیِّ

وَ إِسمُهُ مِن قاهِرِ العَلِیِّ *** عَلِیٌّ اَشتَقَّ مِنَ العَلِیِّ

شما را به فرزند پاک و پاکیزه ای اختصاص دادم که برگزیده من و مورد رضای من است و اسم او از جانب خدای قاهر «علی» گذارده شده که مشتق از علی اعلی است.

جناب ابوطالب که به درک چنین سعادتی توفیق یافت از شدت خوشحالی و سرور به سجده افتاد و خداوند تبارک و تعالی را سپاس گفت.

به شکرانه این امر عظیم ابوطالب ده شتر قربانی کرد. بنی هاشم آن لوح مقدس را در مسجدالحرام آویختند و به آن لوح بر قریش افتخار می کردند. آن لوح تا زمان جنگ حجاج با عبدالله بن زبیر بر جای بود؛ اما بعد از آن جنگ مفقود شد.

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: