۰

اسطرلاب چیست و چه کاربردی دارد و آیا ائمه( علیه السلام ) استفاده از آن را منع کرده‌اند؟!

«اسطرلاب» واژه یونانی مرکب از کلمه «ASTRE» به معنای ستاره و «LAMBANEIN» به معنای آیینه و میزان است. برخی می‌گویند که این واژه معرب کلمه فارسی(ستاره‌یاب) است. اسطرلاب دستگاهى قدیمى است که در ستاره‌‌شناسى به کار می‌رود و گونه‌‏هاى بسیارى از قبیل مسطح، کروى و خطى دارد. این وسیله قبل از اسلام اختراع شده بود و در مورد سازنده آن هم نظر قطعی وجود ندارد.
کد خبر: ۲۰۴۸۸۳
۰۸:۰۳ - ۰۶ آذر ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پرسش
اسطرلاب چیست و توسط چه کسی اختراع شده؟ آیا ائمه( علیه السلام ) با آن مخالفت کردند؟
پاسخ اجمالی
«اسطرلاب» واژه یونانی[1] مرکب از کلمه «ASTRE» به معنای ستاره و «LAMBANEIN» به معنای آیینه و میزان است.[2] برخی می‌گویند که این واژه معرب کلمه فارسی(ستاره‌یاب) است.[3] اسطرلاب دستگاهى قدیمى است که در ستاره‌‌شناسى به کار می‌رود و گونه‌‏هاى بسیارى از قبیل مسطح، کروى و خطى دارد.[4] این وسیله قبل از اسلام اختراع شده بود و در مورد سازنده آن هم نظر قطعی وجود ندارد.
از طرفی، رصد کردن ستارگان و دانستن دانش نجوم به این معنا که به عنوان نمونه بدانیم در چه وقتی، سیاره مریخ و مشتری در کدام موقعیت از آسمان قابل مشاهده است و با استفاده از چه ستاره‌‌هایی می‌توان در مسافرت‌‌ها، شمال و جنوب را یافت و مواردی از این دست در دانش ستاره‌شناسی مورد نکوهش اسلام نبوده و نیست. بررسی موقعیت ستاره‌ها و کهکشان‌ها در آسمان نیز می‌تواند نوعی از تدبر در خلقت آسمان‌ها و زمین باشد که بارها در قرآن کریم بدان توصیه شده است. [5] از این‌رو استفاده از اسطرلاب به عنوان یک وسیله اولیه و نیز دیگر ابزارهای مدرن ستاره‌شناسی نیز به خودی خود نه تنها ایرادی نداشته بلکه می‌تواند در راستای شناخت خلقت، مورد تأیید و توصیه دین اسلام باشد، اما چون برخی منجّمان ادعا می‌کردند که با کمک ستارگان و شناخت نوع حرکت آنها می‌توانند خیر و شر انسان‌‌ها، هم‌چنین حوادث آینده را پیش‌بینی کنند، و معمولاً از اسطرلاب به عنوان ابزار خود استفاده می‌کردند، اسلام این رفتار را نپسندیده است، و اگر از اسطرلاب هم نکوهشی شده باشد، مراد استفاده از این ابزار در مسیر چنین اهدافی است، نه برای شناخت ستارگان.[6]
لذا امام علی( علیه السلام ) فرمودند:
«اى مردم، از فرا گرفتن علم ستاره‌‌شناسى براى پیش‌گویی‌هاى دروغین، بپرهیزید، مگر آن مقدار از علم نجوم که در دریانوردى و صحرانوردى به آن نیاز دارید؛ چون ستاره‌‌شناسى شما را به غیب‌گویى و غیب‌گویى به جادوگرى می‌کشاند، و ستاره‌‌شناس؛ مانند غیب‌گو، و غیب‌گو مانند جادوگر، و جادوگر مانند کافر و کافر در آتش جهنم است».[7]

[1]. بستانی، فؤاد افرام، فرهنگ ابجدی عربی - فارسی، مترجم، مهیار، رضا، ص 73، تهران، اسلامی، چاپ دوم، 1375ش.
[2]. هاشمى خویى، میرزا حبیب الله، حسن زاده آملی، حسن، کمره‌اى، محمد باقر، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، محقق، مصحح، میانجى، ابراهیم‏، ج 16، ص 149، تهران، مکتبة الإسلامیة، چاپ چهارم، 1400ق‏.
[3]. همان.
[4]. فرهنگ ابجدى، ص 73.
[5]. بقره، 164؛ آل عمران، 190 و 191؛ یونس، 6 و ...
[6]. «علم نجوم از نگاه اسلام»، 44183.
[7]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، محقق، صبحی صالح، ص 105، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: