۰

کلمه الصمد در الله الصمد به چه معنا است؟

براى واژه "صمد" در واژه نامه ها، روایات و کلمات مفسران معانى زیادى ذکر شده است؛ لذا در این مختصر نمونه هایی را از هر سه گروه(لغت، روایت و تفسیر) بیان می کنیم.
کد خبر: ۲۰۲۰۰۹
۰۸:۳۵ - ۱۴ آبان ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پاسخ اجمالی

براى واژه "صمد" در واژه نامه ها، روایات و کلمات مفسران معانى زیادى ذکر شده است؛ لذا در این مختصر نمونه هایی را از هر سه گروه(لغت، روایت و تفسیر) بیان می کنیم.

الف. راغب در مفردات مى‏گوید: صمد به معناى آقا و بزرگى است که براى انجام کارها به سوى او مى‏روند، و بعضى گفته‏اند: "صمد" به معناى چیزى است که تو خالى نیست، بلکه پر است.[1]

ب. امام حسین  ( علیه السلام ) در حدیثى براى صمد پنج معنا بیان فرموده است:

  1. "صمد"، کسى است که در منتهاى سیادت و آقایى است.
  2. صمد، ذاتى است دائم، ازلى و جاودانى.
  3. صمد، وجودى است که جوف ندارد. به معناى هر چیز تو پرى است که درونش خالى نباشد.
  4. صمد، کسى است که نمى‏ خورد و نمى ‏آشامد.
  5. صمد، کسى است که نمى‏خوابد.[2]

در روایت دیگرى آمده است، صمد کسى است که قائم به نفس و بى نیاز از غیر است.[3]

از امام على بن الحسین  ( علیه السلام ) نقل شده است: صمد کسى است که شریک ندارد، و حفظ چیزى براى او مشکل نیست، و چیزى از او مخفى نمى‏ماند.[4]

همچنین نقل شده است، مردم بصره نامه‏اى به محضر امام حسین  ( علیه السلام ) نوشتند، و از آن حضرت معناى صمد پرسیدند، امام  ( علیه السلام ) در پاسخ آنها فرمود:

"بسم اللَّه الرحمن الرحیم، اما بعد در قرآن بدون آگاهى مجادله و گفت و گو نکنید؛ چرا که من از جدم رسول اللَّه شنیدم مى ‏فرمود: هر کس بدون علم سخن بگوید، باید در محلى از آتش که براى او تعیین شده جاى گیرد، خداوند خودش صمد را تفسیر فرموده است: "لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ": نه زاد، و نه زاده شد و احدى مانند او نیست، ... آرى خداوند صمد، کسى است که از چیزى به وجود نیامده، و در چیزى وجود ندارد، و بر چیزى قرار نگرفته، آفریننده اشیا و خالق آنها است، همه چیز را به قدرتش به وجود آورده، آنچه را براى فنا آفریده به اراده‏اش از هم متلاشى مى‏شود، و آنچه را براى بقا خلق کرده به علمش باقى مى ‏ماند، این است خداوند صمد ...".[5]

لازم به ذکر است؛ با توجه به معناهایی که در روایات برای "صمد" بیان شد، در واقع همه آنها به یک حقیقت بازگشت می کند، و آن بزرگ و آقایی است که بی نیاز از هر چیز می باشد، و همه نیازمند به او هستند.

ج. علامه طباطبائی می گوید: معناى این که خدا صمد است، این است که هر چیزى در ذات و آثار و صفات محتاج او است و او منتهاى مقاصد است‏. اصل در معناى کلمه "صمد" قصد کردن و یا قصد کردن با اعتماد است. وقتى گفته مى‏شود: "صمده، یصمده، صمدا" از باب "نصر، ینصر" معنایش این است که فلانى قصد فلان کس یا فلان چیز را کرد، در حالى که بر او اعتماد کرده بود. بعضى از مفسران این کلمه را- که صفت است- به معانى متعددى تفسیر کرده‏اند که برگشت بیشتر آنها به این معنا است: "سید و بزرگى که از هر سو به جانبش قصد مى‏کنند تا حوایجشان را برآورد". و چون در آیه مورد بحث مطلق آمده همین معنا را مى‏دهد، پس خداى تعالى سید و بزرگى است که تمامى موجودات عالم در تمامى حوایجشان او را قصد مى‏کنند.

آرى وقتى خداى تعالى پدید آورنده همه عالم است، و هر چیزى که داراى هستى است، هستى را خدا به او داده، پس هر چیزى که نام "چیز" بر آن صادق باشد، در ذات و صفات و آثارش محتاج به خدا است، و در رفع حاجتش او را قصد مى‏کند، همچنان که خودش فرموده: "أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ".[6] و نیز به طور مطلق فرموده: "وَ أَنَّ إِلى‏ رَبِّکَ الْمُنْتَهى‏".[7] پس خداى تعالى در هر حاجتى که در عالم وجود تصور، شود صمد است؛ یعنى هیچ چیز قصد هیچ چیز دیگر نمى‏کند، مگر آن که منتهاى مقصدش او است و بر آمدن حاجتش به وسیله او است.

از این جا روشن مى‏شود که اگر الف و لام بر سر کلمه "صمد" در آمده، منظور افاده حصر است، مى‏فهماند تنها خداى تعالى صمد على الاطلاق است، بر خلاف کلمه "احد" که الف و لام بر سرش در نیامده، براى این که این کلمه با معناى مخصوصى که افاده مى‏کند، در جمله اثباتى بر احدى غیر خداى تعالى اطلاق نمى‏شود، پس حاجت نبود که با آوردن الف و لام حصر احدیت را در جناب حق تعالى افاده کند، و یا احدیت معهودى از بین احدیت ها را برساند.[8]

[1] راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، ج 1، ص 492، واژه "صمد"؛ ر. ک: صحاح اللغة، مجمع البحرین، جوامع الجامع، قاموس قرآن، نهایه ابن اثیر و... .

[2] ر. ک: مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 3، ص 223، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1409ق.

[3] همان.

[4] همان.

[5] حرعاملی، وسائل الشیعة، ج 27، ص 189، مؤسسه آل البیت علیهم‏السلام قم، 1409 ق.

[6] آگاه باشید که ایجاد و تدبیر تنها به دست او است، اعراف، 54.

[7] محققا منتهاى هر چیزى به سوى او است، نجم، 42.

[8] ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏20، ص 388- 389، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417 ق.


آیات مرتبط

سوره الإخلاص (2) : اللَّهُ الصَّمَدُ

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: