۰

جنبش های شیعی عراق

با شکست عثمانی و تقسیم و تجزیه ی آن، سرزمین های جدا شده، تحت قیمومیت انگلستان در آمدند و عراق یکی از مهم ترین این کشورها به شمار می آمد. بنابراین، از همان نخستین سالهای تأسیس، قیام های مردمی بر ضد استعمار شکل گرفت و از آن جا که اکثریت این منطقه را شیعیان تشکیل می دادند، روحانیت شیعه، رهبری مبارزه را در دست داشتند.
کد خبر: ۱۹۶۷۵۳
۰۹:۴۴ - ۲۵ شهريور ۱۳۹۸

شیعه نیوز:با شکست عثمانی و تقسیم و تجزیه ی آن، سرزمین های جدا شده، تحت قیمومیت انگلستان در آمدند و عراق یکی از مهم ترین این کشورها به شمار می آمد. بنابراین، از همان نخستین سالهای تأسیس، قیام های مردمی بر ضد استعمار شکل گرفت و از آن جا که اکثریت این منطقه را شیعیان تشکیل می دادند، روحانیت شیعه، رهبری مبارزه را در دست داشتند. حدود سال ۱۹۲۰، قیام شیعیان به رهبری آیت الله محمد تقی شیرازی را شاهدیم که توسط کارگزاران خارجی به شکست انجامید.در سال ۱۹۲۰، محمد تقی شیرازی، مجتهد شیعه، رهبری قیام ناموفق را برای کسب استقلال به عهده گرفت.(۱)

قیام

با موافقت انگلیسی ها که همواره از اهل تسنن در مقابل اکثریت شیعه عراق حمایت می کردند. ملک فیصل به حکومت رسید. گرچه وی تلاش کرد با دادن نقش های حاشیه ای به شیعیان، آنان را ساکت نگاه دارد، ولی هرگز نتوانست آتش قیام مردم عراق را خاموش سازد و سرانجام در سال ۱۹۵۸، حکومت هاشمی توسط سرتیپ عبدالکریم قاسم سرنگون شد. وی دارای اصلیت شیعه بود، ولی هرگز تظاهر به آن نمی کرد؛ زیرا افسران عراقی، همگی گرایش به ناصر داشتند و موج پان عربیسم ناصر، طرفداران زیادی داشت. البته قاسم می کوشید تا آن جا که ممکن است، دست شیعیان را در امور باز گذارد. وی برای مقابله با درخواست های افسران طرفدار ناصر برای پیوستن به جمهوری متحده ی عربی، همکار خود و مرد شماره ی دو فرماندهی عراق، سرهنگ عبدالسلام عارف را زندانی کرد و اجازه داد احزاب سیاسی تشکیل شوند. در نتیجه، حزب الدعوه الاسلامیه، به عنوان تجلی سیاسی جامعه ی شیعه تأسیس شد.(۲)دیری نپایید که حکومت قاسم نیز توسط بعثی ها سرنگون شد و عبدالسلام عارف، در سال ۱۹۶۳ و پس از او برادرش در سال ۱۹۶۶ به حکومت رسیدند.برادران عارف، جهت گیری ناصری داشتند و این برای شیعیان بدشگون بود. این طرز تفکر، از این جا ناشی می شد که شیعیان می ترسیدند در یک حکومت پان عربیست به رهبری ناصر، در اقلیت قرار گیرند. در اوایل ۱۹۶۴، تظاهرات معترضانه شیعه سرکوب شد؛ زیرا دولت یک شاخه ی امنیتی ویژه برای مقابله با فعالیت های آنان به وجود آورده بود.(۳) در همان سال، آیت الله خمینی، روحانی برجسته ی ایرانی که به عنوان یک معلم مذهبی، طرفداران بسیاری را به خود جذب کرد، وارد عراق شد. قدرت یافتن بعث در ۱۹۶۸، موقعیت شیعه را بیش تر به مخاطره انداخت. نظام جدید، از چهار ویژگی رفتاری و سیاسی برخوردار بود:۱٫ جهت گیری ناسیونالیستی عرب غیر مذهبی؛۲٫ تصمیم قاطع برای پیش گیری از سقوط؛۳٫ گرایش به تأمین پست های کلیدی حکومتی از تکریت، زادگاه رئیس جمهور احمد حسن البکر و معاون رئیس جمهور صدام حسین، و به ویژه از خویشاوندان وی (صدام) از بخش العوجاء تکریت؛۴٫ سیاست های اقتصادی که در مورد جمعیت کشور، باعث سوء توزیع درآمد و بروز مشقت و سختی در میان طبقات فقیر به ویژه شیعیان شد.هر یک از سیاست های چهارگانه ی بعثی فوق، باعث بیگانه ساختن رهبری مذهبی شیعه، بازرگانان و مردم از رژیم شد. جهت گیری غیر مذهبی و عربی رژیم، خطر دوگانگی ایجاد کرد:رژیم به عنوان یک حکومت غیر مذهبی کافر قلمداد شد، و طرح های بعث برای وحدت عربی برای موقعیت اکثریت شیعه، خطرناک تشخیص داده شد. علاوه بر این، ترس عمیق بعث از ضد انقلاب و تعهد ایدئولوژیک غیر مذهبی اش، آن را واداشت که سیاستی دوگانه در پیش گیرد؛ به این معنا که از یکسو برنامه های وسیع آموزشی طرح کرد و از طرف دیگر، دشمنان مورد نظرش را قلع و قمع نمود. از این لحاظ، شیعیان یک هدف طبیعی به شمار می آمدند، به ویژه که اساس فرقه ای رژیم بر جامعه ی سنی استوار بود. در حالی که شیعیان نیز در حزب ارتش استخدام می شدند، اما قدرت مالی به نحو مؤثری در دست الیگار شی سنی تکریتی متمرکز بود که اطراف صدام حسین گرد آمده بودند، در نتیجه، سیاست های اجتماعی اقتصادی بعث بیش تر در جهتی سوق داده می شد که اقتصاد جامعه ی شیعه را زیر دست قرار می داد. علی رغم ثروت و وفور روبه رشد عراق در اثر صدور نفت، گروه بیشماری از شیعیان جنوب و بغداد در حالت فقر و محرومیت نسبی به سر می بردند. این عوامل بحرانی، علت ظهور بنیادگرایی شیعه در دهه ی ۱۹۷۰ بود. (۴)اما در همسایگی عراق، کشور شیعی ایران قرار داشت که حدود ۱۹۷۹ به رهبری امام خمینی رحمه الله، جنبش مردمی شیعی آن به پیروزی رسید.از آن جا که همواره میان شیعیان ایران و عراق همدلی وجود داشت و هر جنبشی که در ایران به پیروزی می رسید، به عراق نیز سرایت می نمود، مبارزات امام خمینی رحمه الله که از ده سال قبل از آن شروع شده بود، شیعیان عراق را نیز تحت تأثیر خود قرار داد. گرچه مبارزات مردمی شیعیان عراق تا قبل از آن و حتی در همان سالهای اولیه ی تأسیس عراق نیز صورت می گرفت، به گونه ای که ما شاهد تحرکات بسیاری به ویژه در سالهای ۱۹۲۰، ۱۹۴۵، ۱۹۴۶، ۱۹۷۰، ۱۹۷۴، ۱۹۷۵، ۱۹۷۹و ۱۹۸۵ می باشیم؛ ولی پیروزی انقلاب ایران، روحی تازه به کالبد جنبش های شیعی بخشید. بدین ترتیب کانون های شیعی عراق نیز فعال تر از قبل به مبارزه پرداختند.گروه های متعددی به عنوان نماینده ی مقاومت شیعی در برابر قدرت بعثی به وجود آمدند که اثر آنها، تماس هایی با ایران داشته اند. برای مثال، حزب الفاطمی به رهبری الخراسانی، روشنفکران و افسران شیعه ی عرب و ایرانی الاصل را به منظور سرنگونی رژیم بعثی در اوایل دهه ی ۱۹۷۰ گرد هم آورد. اما پیشروترین گروه انقلابی، «حزب الدعوه الاسلامیه» بود که هسته محوری مقاومت شیعه به حساب می آمد. در مورد ریشه های حزب الدعوه، اختلافات وجود دارد. ظاهراً حزب در ۹-۱۹۵۸ توسط آیت الله سید محمد باقر صدر تأسیس شد.(۵) الدعوه، یک حزب بزرگ به رهبری روحانیون تحصیل کرده جوان بود که از پیشروترین مجتهد فرهمند عراق، یعنی محمد باقر صدر الهام می گرفتند. اعضای آن، غالباً طبقه ی متوسط و متوسط به پایین بودند که بیش تر در بغداد و شهرهای مقدس جنوب عراق تمرکز داشتند. تبلیغات حزب از طریق مساجد و مدارس مذهبی، تحت راهنمایی حوزه ی علمیه نجف صورت می گرفت.اعضای فعال حزب با استحکام تمام در «حلقات» سازمان دهی می شدند که خود از هسته هایی تشکیل می شد که بر اساس اصل «سازمان دهی نخی» تشکیلات سازمانی (تنظیم الخیطی) فعالیت می کردند و شناخت هر عضو از همکاران سازمانی خودش محدود بود. از سال ۱۹۶۸ و ظهور بعث بود که حزب، به فعالیت خشونت آمیز متوسل شد؛ زیرا سیاست های غیرمذهبی دولت را ضد اسلامی می دانست. فروختن گوشت خوک، کنترل مدارس مذهبی توسط دولت، جلوگیری از انتشارات مذهبی، ممانعت از تعمیر مساجد و تعقیب و آزار روحانیت شیعه، از جمله نمودهای این سیاست ها بود.این سیاست ها، بزرگ ترین انگیزه ی شیعیان عراق شد تا پشت سر حزب الدعوه متحد شوند و در یکسری رویارویی های خشونت بار علیه رژیم شرکت جویند. در ۱۹۷۴، مراسم عزاداری حسینی به مناسبت قتل امام حسین علیه السلام به اعتراضات سیاسی خشونت بار تبدیل شد. دولت با دستگیری و سرکوب افراد مورد نظر، به این اعتراضات پاسخ داد. در اوایل محرم ۱۹۷۷ که نیروهای امنیتی سعی کردند در مراسم عزاداری (مسیره یا موکب) شیعیان در نیمه راه نجف و کربلا دخالت کنند، تحریکات حزب الدعوه به اوج خود رسید. انبوه شیعیان با خشم به یک دستگاه پلیس حمله ور شدند و شعارهای ضد رژیم سر دادند. به دنبال این حادثه، دستگیری های گسترده جوانان و افراد مسن شیعه شروع شد؛ عده ای محاکمه و اعدام، و یا در زندان ناشناخته ی شماره ی یک محبوس شدند.در سالهای آخر دهه، حزب الدعوه و جامعه شیعه، تحت تأثیر انقلاب اسلامی در ایران، رادیکال شدند. در ۱۹۷۸، آیت الله خمینی- رهبر مذهبی ایران- در نتیجه نزدیکی میان ایران و عراق در سال ۱۹۷۵، پس از سالها تبعید در نجف، از عراق اخراج شد. در مورد روابط و پیوندهای خویشاوندی و همکاری نزدیک میان آیت الله و رهبران بلندپایه شیعه ی عراق، جای شک و تردید وجود نداشت. پیروزی انقلاب اسلامی در ۱۹۷۹، موج جدیدی از ناآرامی های شیعه به وجود آورد. تظاهرکنندگان در مراسم محرم ۱۹۷۹، خواستار اصلاحات اجتماعی و استقرار یک حکومت اسلامی شدند. دولت عراق، با توجه به تشویق علنی پیکارجویی شیعه از سوی آیت الله خمینی رحمه الله، حزب الدعوه را هم چون «ستون پنجم» می دانست که هدفش، ادغام ایران و عراق بود. دولت در پاسخ، محمد باقر صدر را در ژوئن ۱۹۷۹ دستگیر کرد و تظاهرات وسیع ناشی از آن در محله ی شیعی الثوره بغداد را، به شدت درهم کوبید. عظمت و گستردگی سرکوب، باعث بروز شکاف در شورای فرماندهی انقلاب (عراق) شد و همین باعث گردید تا اندکی پس از روی کارآمد [ آمدن] صدام حسین در ژوئیه ۱۹۷۹، ۲۲ مقام بلند پایه بعثی اعدام شوند.(۶)پس از چندی، محمد باقر صدر نیز به همراه خواهرش به اتهام خیانت به کشور، در سال ۱۹۸۰ به دار آویخته شد. در همین سال بود که موج جدید دستگیری ها و اعدام ها به وقوع پیوست. رژیم بیش از همه، به فعالیت حزب الدعوه حساس شده و هر گونه ارتباط و فعالیت در راه اهداف حزب به شدت سرکوب می شد.اما به رغم فشارهایی که از سوی نیروهای بعثی بر شیعیان تحمیل می شد، گروه های شیعی هم چنان به فعالیت های زیرزمینی خود ادامه می دادند. این گروه ها و احزاب شیعی که در کنار احزاب سنی از سال ۱۹۲۰ میلادی تاکنون مشغول مبارزه هستند، عبارت اند از:۱٫ سازمان الشباب المسلم (جوانان مسلمان) به رهبری عزالدین الجزائری که در سال ۱۹۵۰ شروع به فعالیت کرد و در نیمه ده هشتاد فرو پاشید؛۲٫ حزب الجعفری که یک سال بعد از تأسیس، در ۱۹۵۲ منحل شد؛۳٫ جنبش العقائدیین؛۴٫ جنبش جند الامام. دو جنبش اخیر، در دهه شصت تشکیل شدند که از تشکیلات اولیه حزب دعوت الاسلام هستند؛۵٫ سازمان العمل الاسلامی که در نیمه دهه هفتاد تشکیل شد و از اوایل دهه هشتاد فعالیت خود را آغاز کرد. این حزب، دارای تشکیلات فراوانی است. از برجسته ترین مؤسسات آن، می توان آقای شیرازی، تقی مدرسی و هادی مدرسی را نام برد؛۶٫ جنبش المجاهدین العراق، در اوایل دهه ی هشتاد ایجاد شد که بازوی نظامی منسوب به مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق است؛۷٫ المجلس الاعلی للثوره الاسلامیه. جمهوری اسلامی ایران در ایجاد و گسترش آن تلاش فراوانی کرد تا تمام گروه های مخالف رژیم عراق در آن حضور داشته باشند. ریاست اکثر دوره های آن را آقای محمد باقر حکیم به عهده داشته است. این مجلس در حال حاضر از موقعیتی قوی برخوردار نیست؛ زیرا اغلب گروه ها از آن جدا شدند و فقط آقای حکیم و پیروانش اعضای آن هستند؛۸٫ حزب الدعوه الاسلامیه، از بزرگ ترین و قوی ترین احزاب سیاسی در عراق است. این حزب را شخصیت های علمی برجسته ای چون سید محمد باقر صدر، علامه سید مرتضی عسکری، سید محمد مهدی حکیم و حاج محمد صادق قاموسی در سال ۱۹۵۸ تأسیس کردند.حزب از زمان تأسیس، حقیقت زندگی مردم و نقش استعمار را در زدودن هویت اسلامی تشخیص داد. این حزب با علم به این که حکومت ها در انحراف امت و جهل نادانی آنان تلاش بسیار می کنند. تمام تلاش خود را برای آگاهی مردم و ارتباط دادن آنها با اسلام ناب و مقابله با استعمار و جنبش های ضد دینی قرار داد. در این راستا، حزب الدعوه الاسلامی توانست در مقابل تشکل ضد دینی بایستد و ده ها هزار نفر از علاقه مندان را به خود جذب کند.(۷)اما به دلایلی چند، این موفقیت ها همانند مورد ایران به پیروزی نینجامید. از یکسو، حزب بعث به دلیل انسجام درونی و رهبری مقتدر صدام حسین، توانست سیاست های مؤثری در قبال شورش ها و اعتراض ها در پیش گیرد و از سوی دیگر، عدم انسجام احزاب شیعی و رهبری آن ها در پیشبرد انقلاب، عاملی دیگر در راه عدم پیروزی این انقلاب ها به شمار می رود.شکست شیعه، نتیجه سیاست های صدام حسین بود که سرکوب گسترده و شدید، و سیاست تشویق را نسبت به رهبری شیعه و وفاداران به آن ها به هم آمیخت. بعث در تبلیغات خود، به احساسات عربی جمعیت شیعه متوسل می شد و عقیده ی خود به «روح اسلام» را، به جای جنبه های تشریفاتی آن مکرراً مورد تأکید قرار می داد… .تأثیر سیاست های سازگارانه و سرکوبگرانه حکومت، با حمله عراق به ایران در سپتامبر ۱۹۸۱، مخالفت شیعه را دچار ضعف اساسی کرد. تبلیغات رژیم و وجود جنگ، کشمکش ها و تضادهای عربی- فارسی را عمیق کرد و بعضی از شیعیان با بروز کدورت ها میان روحانیت شیعه عراق و ایران، با این امر مخالفت ورزیدند که آرمان خود را از طریق انقلاب ایران بشناسانند. در ضمن، سیاست صدام حسین در مورد اعطای پاداش های مادی، برخی از شیعیان برجسته، نظیر کلیددار سید حسن، تولیت بارگاه حضرت علی علیه السلام در نجف، امام علی کاشف الغطاء از کربلا و شیخ علی الصغیر از نجف را به همکاری خود جلب کرد. … تلاش های صدام حسین در جهت کسب اطاعت شیعیان، در ترکیب نخبگان سیاسی نمودار بود. مقایسه ی سابقه ی وزرای کابینه های ۱۹۷۹ و ۱۹۸۲، نشان می داد که حضور وزرای شیعه، تا حدی گسترش یافته بود. به علاوه، شیعیان در فرماندهی منطقه ای حزب بعث (القیاده و القیطریه)، چهار عضو داشتند که برای نمونه، می توان از: نعیم حداد سخنگوی مجمع ملی، سعدون حمادی وزیر خارجه، و رمی خاروق کارمند بلند پایه ی حزب بعث نام برد.(۸)البته نباید فراموش کرد که پست هایی که شیعیان متصدی آنام می شدند، عموماً غیر حساس و غیر کلیدی بودند. به رغم سیاست های به ظاهر حمایتی صدام حسین، وضعیت اقتصادی شیعیان تغییر نکرد و حتی به لحاظ سیاسی نیز فشارها افزایش یافت. این در حالی بود که جنبش انقلابی از هم پاشیده شده و رهبری واحدی برای پر کردن جای خالی محمد باقر صدر ندارد. چندین سازمان جدید برای مبارزه با حزب بعث سر برآورده اند… در ۱۹۷۹، گروه کوچکی به نام مجاهدین، از طریق اقدام مسلحانه، اعلام موجودیت کرد…. جناح دیگری که در سال ۱۹۸۰ از حزب مشعب شد، «سازمان عمل اسلامی» (منظمه الاسلامی) به رهبری شیخ محمد شیرازی و هادی مدرسی بود. این گروه با ماجراجویی کوتاه مدت مخالفت و طرفدار فعالیت درازمدت است. گروه سومی موسوم به جماعه العلماء، تحت رهبری آیت الله محمد باقر حکیم به عنوان چتر سازمان گروه های مختلف مبارز شیعی عمل می کرد.(۹)با گسترش یافتن جریان جنگ ایران- عراق، سرنوشت جنبش شیعه در عراق به نتایج تلاش نظامی ایران وابسته شد. در واقع، اهداف نظامی و ایدئولوژیک ایران و اهداف انقلابی شیعیان عراق، در یک جا به هم رسید و موکول به شکست صدام حسین شد…سرکوب وحشیانه سالهای دهه ی ۱۹۸۰،(۱۰) به الدعوه و جنبش شیعی ضربات سنگینی وارد ساخت و صدها رهبر و اعضای آن در تبعید به سر می بردند. علاوه بر اعدام آیت الله محمد باقر صدر، سید حسن شیرازی در ۱۹۸۰ در بیروت کشته شد. در مه ۱۹۸۳، نود نفر عضو خانواده حکیم دستگیر شدند و هنگامی که آیت الله باقر حکیم یکی از اعضای خانواده به اولتیماتوم بعثی ها مبنی بر قطع تبلیغات رادیویی خود از ایران توجه نکرد، شش تن از آنان اعدام شدند… با وجود این، اغلب جمعیت شیعه ی عراق سکوت اختیار کردند و به هویت عربی خود اصرار ورزیدند.(۱۱)اما با شروع جنگ دوم خلیج فارس، قیام های تازه ای آغاز شد و شیعیان، جانی دوباره یافته و این بار به همراه گروه های کرد شمال، جبهه ای متحد شکل دادند که البته با پایان یافتن جنگ و با موافقت نیروهای امریکایی، به شکل وحشیانه ای سرکوب شد.جنگ سوم خلیج فارس نیز، بار دیگر شیعیان معترض این کشور را وارد صحنه ی مبارزه کرد. این بار شیعیان در صددند با اتحاد گروهی خود، به یک مبارزه ی سیاسی مسالمت آمیز دست زنند.مهم ترین گروه ها و احزاب شیعی که به نوعی درگیر این مبارزه سیاسی شده اند، عبارت اند از:۱٫ حزب الدعوه الاسلامی؛۲٫ مجلس اعلا؛۳٫ سازمان عمل اسلامی؛۴٫ حزب یا جنبش صدریون که در تاریخ ۲۰۰۳/۷/۱۹ تأسیس شد.مورد چهارم، از جمله جنبش های نوینی است که پس از حمله ی آمریکا به عراق و اشغال نظامی این کشور، ظهور و بروز پیدا کرده است.این گروه که عمدتاً از جوانان پر شور تشکیل شده بود، هسته ی اولیه تشکلی شد که اکنون با عنوان «جماعت صدر ثانی»، به طرفداری از مقتدی صدر فعالیت می کنند… پس از سقوط صدام، مقتدی صدر با برخی اقدامات گسترده، مؤسسات خیریه و دفاتر پدرش را در شهرهای مختلف عراق دوباره فعال ساخت و اشخاص مهم و تأثیرگذاری هم چون شیخ محمد یعقوبی را که مقلد صدر پدر بود، سازمان دهی کرد و اطراف خود جمع نمود. سپس با تدوین مرام نامه ای که در آن، به لزوم تشکیل حکومت بر اساس احکام اسلامی و اقامه حدود شرعی برای آینده عراق تأکید شده، وارد صحنه سیاسی و اجتماعی این کشور شد..

پی نوشت:

۱- هرایر دکمجیان، پیشین، ص ۲۲۶٫۲- همان.۳- البته دوران حکومت برادران عارف، به نسبت حکومت بعث، دوران آرامی برای شیعیان به شمار می آید.۴- هرایر دکمجیان، پیشین، صص ۲۲۷و ۲۲۸٫۵- این حزب، در واقع مولود اصلی «جماعه العلماء» است که چند سال قبل از آن شکل گرفته بود. سیروس برنا بلداجی، «شیعیان عراق بررسی وضعیت جامعه شناختی»، فصلنامه ی شیعه شناسی، س۲، ش۷، پاییز۸۳، ص۱۵۶٫۶- هرایر دکمجیان، پیشین، ص ۲۲۹-۲۳۲٫۷- «وضعیت گروه های سیاسی عراق (گفتگو با استاد حسن حکیم)، فصلنامه علوم سیاسی، س۵، ش۱۸، تابستان ۱۳۸۱، صص ۳۴۴و ۳۴۵٫۸- هرایر دکمجیان، پیشین، ص ۲۳۵-۲۳۷٫۹- همان، صص ۲۳۷ و ۲۳۸٫۱۰- در این سال، نامه ای از سوی انگلستان به صدام تسلیم می شود که بر اساس آن، اعلام شده بود آیت الله محمد باقر صدر باید اعدام گردد و هر کس با حزب الدعوه ارتباط دارد یا برای آنان تبلیغ می کند و یا متعاطف به آنهاست اعدام گردد که بر این اساس، دویست هزار نفر اعدام شدند و عده ی بسیاری از کشور گریختند.۱۱- هرایر دکمجیان، پیشین، ص ۲۴۰٫۱۲- «مقتدی صدر، نماد مقاومت شیعیان عراق علیه اشغالگران»، جمهوری اسلامی، س ۲۶، ش ۷۲۰۹، ۱۲خرداد ماه ۱۳۸۳، ص۶٫منبع: کتاب جغرافیای سیاسی.

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: