۰

زندگی‌نامه عمار بن یاسر

عمار بن یاسر که بود و چه نقشی در معادلات صدر اسلام داشت؟
کد خبر: ۱۹۵۲۴۰
۰۹:۵۸ - ۱۱ شهريور ۱۳۹۸

شیعه نیوز: «عمار بن یاسر بن عامر»، کنیه‌اش «ابویقظان»، و حلیف (هم‌پیمان) بنی مخزوم بود.[1] نسب عمار به خاندان «عنس بن مالک» از قبایل قحطانی و ساکن یمن می‌رسد. یاسر پدر عمار در جوانی به مکه آمد و در آن‌جا اقامت کرد و با ابوحذیفه که از بنی مخزوم بود پیمان بست.[2]
درباره زندگی‌نامه و شخصیت عمار بن یاسر به نکاتی اشاره می‌شود:
1. عمار و پدر و مادرش از جمله اولین مسلمانان بودند.[3] بر اساس روایتی، وی بعد از سی و چند نفر مسلمان شد[4] و بنابر روایتی دیگر، او یکی از هفت مسلمان نخستین بود.[5] عمار، برادرش عبدالله، پدرش یاسر و مادرش سمیه، بلال، خَبّاب، و صُهَیب، به دست قریش به شدیدترین وجهی شکنجه شدند تا از اسلام روگردان شوند. سمیه و یاسر در اثر این شکنجه‌ها جان دادند. آنها نخستین شهدای اسلام بودند.[6]
مشرکان، عمار را نیز وادار به ناسزاگویی به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم ) کردند، اما پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم ) عذر او را پذیرفت و به او فرمود اگر دیگربار نیز مجبورش کردند، چنین کند. در پی این ماجرا بود که این آیه نازل شد: «هر کس پس از ایمان آوردن خود، به خدا کفر ورزد [عذابى سخت خواهد داشت‏] مگر آن‌کس که مجبور شده ولى‏ قلبش به ایمان اطمینان دارد. لیکن هر که سینه‌اش به کفر گشاده گردد خشم خدا بر آنان است و برایشان عذابى بزرگ خواهد بود».[7]
2. برخی گزارش‌ها نیز حاکی از آن است که عمار از جمله مهاجران به حبشه بود.[8]
3. عمار از اولین افرادی بود که به مدینه هجرت کرد و در ساخت مسجد قبا که اولین مسجد اسلامی بود نیز همکاری داشت.[9] وی از صحابه نزدیک به پیامبر اسلام بود و در جنگ‌های ‌حضرتشان حضوری فعال داشت.[10]
4. روایاتی از پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم ) در فضایل عمار نقل شده است؛ از جمله این‌که آن‌حضرت فرمود:
«بهشت مشتاق علی، عمار، سلمان و بلال است».[11]
«عمار با حق است و حق با عمار، عمار گرد حق می‌چرخد هرجا که باشد»،[12] و «قاتل عمار در آتش است».[13]
5. عمار در کنار سلمان، مقداد، ابوذر از نخستین شیعیانی بودند که در زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم ) نیز بدین نام شناخته می‌شدند.[14]
عمار در دفاع از حق علی بن ابی‌طالب(علیه السلام ) از بیعت با ابوبکر سرباز زد.[15] اما بعد از بیعت امام علی(علیه السلام ) مانند حضرتشان با حکومت وقت همکاری می کرد. وی در زمان خلیفه اول در جنگ یمامه شرکت کرد و در این جنگ بود که گوشش بریده شد.[16]
عمار در دوران خلافت عمر فرماندار شهر کوفه و فرمانده سپاه مسلمانان در این شهر شد.[17] در دوران فرماندهی او بود که جنگ نهاوند روی داد و بخشی از مناطق داخلی ایران فتح شد.[18] اما بعد از چندی از این منصب عزل شد.[19] بیشتر منابع تاریخی علت عزل وی را به روشنی بیان نکرده‌اند. اما در برخی از این گزارش‌ها، علت آن؛ اعتراض مردم به ضعف عمار و بی‌اطلاعی وی از سیاست بوده است![20]
در زمان خلیفه سوم مشاجراتی شدید میان وی و عمار درگرفت. یکی از این موارد اعتراض عمار به تبعید ابوذر به ربذه بود که به مشاجره شدیدی بین عمار و عثمان انجامید و عمار به دستور عثمان به سختی کتک خورد. عثمان قصد داشت عمار را نیز مانند ابوذر از مدینه تبعید کند، اما با اعتراض بنی مخزوم و امام علی(علیه السلام ) از این کار منصرف شد.[21] گزارش دیگر، ضرب و شتم عمار را زمانی ذکر کرده است که عمار به نحوه تقسیم بیت المال از سوی عثمان اعتراض و به این سخن خلیفه که نحوه مصرف بیت ‌المال را از اختیارات خود می‌دانست، انتقاد کرد.[22]
برخی گزارش‌ها حاکی از آن است که عمار در ماجرای شورش بر عثمان با معترضان همراهی داشت. او در مصر به آنان پیوست و در مدینه نیز در جریان محاصره عثمان شرکت داشت.[23]
عمار یاسر از طرفداران خلافت حضرت علی(علیه السلام ) بود. در زمان وفات عمر و ماجرای تشکیل شورای تعیین خلیفه، در گفت‌وگویی با عبدالرحمن بن عوف به او توصیه کرد علی(علیه السلام ) را انتخاب کند تا مردم دچار تفرقه نشوند.[24] بعد از کشته شدن عثمان، عمار از جمله افرادی بود که مردم را به بیعت با علی(علیه السلام ) دعوت می‌کردند.[25]
وی در حکومت امام علی(علیه السلام ) در جنگ‌های جمل و صفین شرکت داشت. در جمل، فرمانده میسره (سمت چپ) لشکر امام(علیه السلام ) بود.[26] و در روز سوم جنگ صفین نیز وی فرمانده لشکر امام(علیه السلام ) بود.[27]
6. عمار در جنگ صفین سال 37هـ.ق. به شهادت رسید.[28] پس از شهادت عمار، امام علی(علیه السلام ) بر او نماز گزارد.[29]
شهادت عمار در جنگ صفین به دست سپاهیان معاویه، همواره یکی از دلایل مهم حقانیت علی(علیه السلام ) در این نبرد و طغیان معاویه دانسته شده است. دلیل این مسئله، شهرت حدیثی از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم ) بود که بیان می‌کرد کشندگان عمار، گروهی باغی (یعنی گروه خارج از اطاعت امام عادل) هستند.[30] این حدیث از صحیح‌ترین احادیث بوده و به صورت متواتر در منابع روایی اهل‌سنت و شیعه نقل شده است.[31]

[1]. ابن اثیر جزری، علی بن محمد، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج 3، ص 626، بیروت، دار الفکر، 1409ق.
[2]. همان، ص 627؛ طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج 11، ص 563، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق.
[3]. أسدالغابة، ج ‏3، ص 627.
[4]. همان؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج 1، ص 158، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق.
[5]. بیهقی، ابو بکر احمد بن حسین، دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعة، ج 2، ص 281، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1405ق؛ ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج 4، ص 473، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق.
[6]. أسدالغابة، ج ‏3، ص 627؛ یعقوبی، احمد بن أبی یعقوب‏، تاریخ الیعقوبی، ج 2، ص 28، بیروت، دار صادر، چاپ اول، بی‌تا.
[7]. نحل، 106؛ قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج 1، ص 390، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق؛ أسدالغابة، ج ‏3، ص 627.
[8]. ابن هشام،عبد الملک، السیرة النبویة، ج ‏1، ص 330 و 367، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، بی‌تا؛ تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج ‏2، ص 330؛ أنساب ‏الأشراف، ج ‏1، ص 211.
[9]. أسدالغابة، ج ‏3، ص 630.
[10]. ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد‏، الطبقات الکبری‏، ج 3، ص 190، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، 1418ق.
[11]. ابن عبدالبر، یوسف بن عبد الله‏، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج 3، ص 1138، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، 1412ق؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 31، ص 202، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[12]. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 1، ص 223، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ش؛ متقی هندی، علاء الدین علی بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، ج 13، ص 539، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ پنجم، 1401ق.
[13]. کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، ج 13، ص 539.
[14]. نوبختی، حسن بن موسى‏، فرق الشیعه، ص 18، بیروت، دار الأضواء، چاپ دوم‏، 1404ق.
[15]. تاریخ ‏الیعقوبى، ج ‏2، ص 124.
[16]. الاستیعاب، ج ‏3، ص 1136.
[17]. تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج ‏4، ص 144.
[18]. نک: همان، ص 138؛ دینوری، ابو حنیفه احمد بن داود، الاخبار الطوال، ص 134، قم، منشورات الرضی، 1368ش.
[19]. الاستیعاب، ج ‏2، ص 609.
[20]. بلاذری، أبو الحسن أحمد بن یحیى‏، فتوح ‏البلدان، ص 274، بیروت، دار و مکتبة الهلال، 1988م؛ ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج 3، ص 580، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ دوم، 1409ق.
[21]. تاریخ ‏الیعقوبى، ج ‏2، ص 173؛ ابن اعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، ج 2، ص 378، بیروت، دار الاضواء، 1411ق.
[22]. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج ‏5، ص 202 – 203، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا.
[23]. أنساب ‏الأشراف، ج ‏5، ص 549.
[24]. البدء و التاریخ، ج ‏5، ص 191.
[25]. طوسی، محمد بن حسن‏، الامالی، ص 728، قم، دار الثقافة، چاپ اول، 1414ق.
[26]. شیخ مفید، الجمل و النصرة لسید العترة فی حرب البصرة، ص 336، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق.
[27]. أنساب ‏الأشراف، ج ‏2، ص 303.
[28]. همان، ص 310؛ أسد الغابة، ج ‏3، ص 632.
[29]. الطبقات ‏الکبرى، ج ‏3، ص 198.
[30]. نک: همان، ص 190 – 192.
[31]. الاستیعاب، ج ‏3، ص 1140.
آیات مرتبط

سوره النحل (106) : مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَلَٰكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ

 

 

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: