۰

وجه تسمیه کتاب شفاء و قانون ابن‌سینا چیست؟

علت نام‌گذاری کتاب شفاء و قانون ابن‌سینا چیست، در حالی‌که باید بر عکس باشد؟
کد خبر: ۱۹۵۱۴۱
۱۱:۵۱ - ۱۰ شهريور ۱۳۹۸

شیعه نیوز: در مورد این‌که چرا ابن‌سینا کتابی که در موضوع پزشکی نگاشته را «قانون» نامیده و کتاب معروف «شفاء» را در باره فلسفه و دیگر علوم تألیف کرده است؟ ابتدا باید گفت که نام‌گذاری کتاب‌ها یک مسئله‌ی ذوقی است و کمترین مناسبت برای انتخاب نام کافی است و نیاز چندانی به ارائه دلیل در این مورد نیست. با این وجود به برخی سخنانی که در این زمینه مطرح شده اشاره مختصری خواهیم داشت:
1. برخى به این نامگذاری خرده گرفته‌اند زیرا «شفاء» با پزشکى همخوان‌تر بوده و «قانون» با فلسفه تناسب بیشتری دارد.[1]
2. برخى معتقدند که ابن‌سینا با این نامگذاری در صدد بیان این مطلب بوده که اهمّیّت «طبّ نفوس» نزد او کمتر از «طبّ اجساد» نیست، و نیز فلسفه او متأثّر از طبّ و طبّ او متأثّر از فلسفه است.[2]
3. بعضی نیز بر این باورند که ابن‌سینا با این رویکرد خواست تا بفهماند که فلسفه و طب در یکدیگر تداخل د‏ارند و «فلسفه»، «طب روح» و «طب»، «فلسفه بدن» است.[3]
4. در نظر برخی این مسئله حاوی نکته‌ای عمیق از بینش خاص وی نسبت به طب است. بر خلاف عرف معمول که داروها را شفای بیماری‌ها می‌دانند، بوعلی طبابت و در نتیجه داروها و نتایج آن‌را در یک نظام مستحکم علی و معلولی می‌بیند و برای دارو هیچ جایگاهی تحت عنوان شفا‌دهی نمی‌شناسد. بیماری‌ها به گفته قدما، معلول علتی در بدن بودند که داروها به رفع آن علت می‌پرداختند و به این ترتیب بیماری از بین می‌رفت. در این تفکر، هیچ جایگاه شفا‌دهندگی برای دارو نمی‌توان در نظر گرفت؛ لذا شیخ الرئیس کتابی را که در آن به طب و خواص دارویی گیاهان و مسائل دیگر پزشکی پرداخته است، قانون می‌نامد. بدین معنا که دستورالعمل‌های پزشکی قوانینی است که بر جهان حاکم است و از آن تخلف صورت نمی‌گیرد. از طرف دیگر آگاهی، جایگاهی ویژه در تفکر حکمای ما، از جمله بوعلی دارد. آگاهی، صرف دانستن یک مسئله نیست. معرفت دو ویژگی اصیل برای انسان دارد: اول این‌که خود آگاهی باعث ارتقای وجودی انسان می‌گردد. به قول مولوی:
جان نباشد جز خبر در آزمون
هر که را افزون خبر جانش فزون
کسی که معرفت و دانش وی افزایش می‌یابد، در حقیقت وجودش فربه و روحش بزرگ‌تر شده است.
دومین ویژگی آگاهی، شفا بودن برای امراض روحی و روانی است. در نظر این بزرگان، جهل از نظر اخلاقی یک رذیلت و منشأ تمام رذیلت‌های اخلاقی است. از نظر حکمای اسلامی، انسانی که جهل نداشته باشد، از خطا و گناه مصون است؛ لذا علم، شفای جان انسان‌های جاهل و خطاکار است و این است که آگاهی را همان «طبیب مسیحادم» نامیده‌اند.
حافظ از «طبیب عشق» در بیت:
طبیب عشق مسیحادم است و مشفق لیک
چو درد در تو نبیند که را دوا بکند.
آگاهی را منظور دارد؛ چرا که از نظر این بزرگان به حکم آیه «فالهمها فجورها و تقواها»، سرِّ تشخیص سره از ناسره در نهاد بشر گنجانیده شده است. بنابراین علم و آگاهی همان طبیب، پیر و مراد در لسان حکیمان ما است که دارای اکسیر شفابخش دل‌های بیمار است.
بنابراین می‌توان گفت؛ ابن‌سینا در نام‌گذاری آثار خود وسواس و ذکاوت خاصی را به کار برده است که نشان از هوش سرشار و نکته بینی‌های ظریف وی دارد.[4]

[1]. ر. ک: شیخ الرئیس ابن سینا، الشفاء(المنطق)، مقدمه، (مقدمه2) مدکور، ابراهیم، ص 2، قم، مکتبة آیة الله المرعشى، 1404ق.
[2]. همان
[3]. ر. ک: اللوکرى، ابو العباس، بیان الحق بضمان الصدق، پیشگفتار، ص 8، تهران، موسسه بین المللى اندیشه و تمدن اسلامى، 1373ش.
[4] . ر. ک: http://www.irna.ir/fa/News/81729206

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: