۱

زندگی نامه مختصری از حضرت خدیجه(سلام الله علیها)

، پدرش «خویلد بن اسد بن عبد العزّى بن قصىّ بن کلاب»، و مادرش «فاطمه بنت زائده بن الأصمّ بن رواحه» نام داشتند.
کد خبر: ۱۹۴۹۰۴
۱۲:۵۵ - ۰۷ شهريور ۱۳۹۸

شیعه نیوز: بر اساس نظر مشهور مورخان ‌که پیامبر اسلام(صل الله و علیه و اله ) در عام الفیل به دنیا آمد، و بر اساس نظر نسبتاً مشهوری که حضرت خدیجه(سلام الله علیها) هنگام ازدواج با پیامبر اسلام، چهل ساله بود، می‌توان گفت که ایشان پانزده سال پیش از عام الفیل در مکه به دنیا آمد. وی از قبیله قریش بود، پدرش «خویلد بن اسد بن عبد العزّى بن قصىّ بن کلاب»، و مادرش «فاطمه بنت زائده بن الأصمّ بن رواحه» نام داشتند.[1]
«خدیجه» به سبب پاک‌دامنی، شرافت و بزرگی‌ای[2] که در دوران جاهلیت داشت به وی لقب «طاهره» داده بودند.[3] «ام هند» نیز یکی دیگر از القاب ایشان است که در کتب تاریخی گزارش شده است.[4] داده بودند. و از القاب وی بعد از ازدواج با پیامبر(صل الله و علیه و اله ) «ام‌المؤمنین» و «کبرا» است.[5]
ازدواج خدیجه(سلام الله علیها) با پیامبر(صل الله و علیه و اله )
بر اساس گزارش‌های تاریخی، خدیجه قبل از ازدواج با پیامبر(صل الله و علیه و اله )، دو ازدواج دیگر هم داشت و همسر «عتیق بن عائذ مخزومی» و «أبى هالة بن نباش بن زرارة» بود.[6] بنابر مشهور، ایشان هنگام ازدواج با پیامبر اسلام، چهل ساله بود،[7] و سنّ پیامبر(صل الله و علیه و اله ) نیز در آن زمان، بیست و پنج سال[8] و بنابر برخی گزارش‌ها بیست و یک و یا سی سال بود.[9]
فرزندان
نتیجه ازدواج خدیجه با پیامبر اسلام دو پسر و چهار دختر به نام‌های: قاسم، طاهر(عبدالله)، رقیه، زینب، ام‌کلثوم و فاطمه(سلام الله علیها) بود.[10]
خدیجه(سلام الله علیها) اولین زن مسلمان
بر اساس آیه «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ، أُولئِکَ الْمُقَرَّبُون»،[11] سبقت در اسلام، همواره بین مسلمانان از صدر اسلام تا کنون یک فضیلت و برتری محسوب می‌شود. در منابع فریقین خدیجه(سلام الله علیها) را اولین بانویی می‌دانند که اسلام اختیار کرده، و نماز را به جای آورد.[12] برخی مورخان اهل‌سنت، از میان مردان و زنان، ایشان را اولین مسلمان دانسته و معتقدند: اولین مسلمان خدیجه(سلام الله علیها) و بعد از او علی(ع) بود.[13]
فضایل و مناقب خدیجه(سلام الله علیها)
حضرت خدیجه(سلام الله علیها) علاوه بر مفتخر بودن به این‌که اولین زن مسلمان باشد، کمالات و فضایل بسیار دیگری نیز داشت. مقام بسیار والای او نزد پروردگار چنان بود که خداوند به صورت ویژه بر او سلام فرستاد:
«جبرئیل نزد پیامبر اسلام(صل الله و علیه و اله ) آمد و گفت: از جانب خدا به خدیجه سلام برسان، پیامبر(صل الله و علیه و اله ) فرمود: ای خدیجه، جبرئیل این‌جا است و از طرف خدا بر تو سلام می‌فرستد، خدیجه گفت: خدا سلام است، و سلام از او است، و بر جبرئیل سلام باد».[14]
بر اساس گزارش‌های تاریخی و روایی فریقین، منزلت بی‌بدیل خدیجه(سلام الله علیها) نزد پیامبر(صل الله و علیه و اله ) به اندازه‌ای بود که بعد از رحلت وی پیامبر بیشتر از هر کسی او را یاد می‌کرد و حتی احترام ویژه‌ای برای دوستانش قائل بود. عائشه می‌گوید: بر هیچ زنى مانند خدیجه حسد نورزیدم، اگر چه من او را ندیدم، ولی حسادتم برای این بود که رسول خدا(صل الله و علیه و اله ) زیاد از او یاد می‌کرد، هنگامی که گوسفندی قربانی می‌کرد، بخشی از آن را برای دوستان خدیجه هدیه و تحفه می‌فرستاد.[15]
عائشه در جایی دیگر می‌گوید: پیامبر از خانه خارج نمی‌شد مگر آن‌که یادی از خدیجه می‌کرد و خوبی‌های او را می‌گفت، یک روز پیامبر یاد خدیجه کرد و من ناراحت شده و به ایشان گفتم: او پیرزنی بود که خدا بهتر از او را به تو داده است! در این هنگام پیامبر بسیار خشمگین شد و بدنش به لرزه افتاد و گفت: به خدا قسم نه! بهتر از او را به من نداد! زمانی که مردم کفر ورزیدند، خدیجه به من ایمان آورد. هنگامی که مردم مرا دروغ‌گو پنداشتند، او مرا راست‌گو می‌دانست، زمانی که مردم مرا در فشار اقتصادی گذاشتند، با اموالش یاری‌‌ام کرد. خدا از او به من فرزندانی عطا کرد، در حالی‌که از دیگر زنان فرزندی نداد. عائشه می‌گوید: در دلم گفتم دیگر هیچ‌گاه بدی او را نمی‌گویم.[16]
پیامبر اسلام در مورد خدیجه فرمود: «خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمد، مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم(همسر فرعون) بهترین زنان بهشت‌اند».[17]
رسول خدا(صل الله و علیه و اله ) هم‌چنین فرمود: من مأمور شدم تا خدیجه را به خانه‌ای از درّ و لؤلؤ (در بهشت) بشارت دهم، که فریاد و پرخاشگری و دشنام و تعب و رنجى در آن نیست.[18]
خدیجه علاوه بر این‌که پشتوانه معنوی بسیار نیرومندی برای پیامبر اسلام(صل الله و علیه و اله ) بود، تمامی اموالش را نیز در راه اسلام هزینه کرد.[19]
وفات حضرت خدیجه(سلام الله علیها)
حضرت خدیجه(سلام الله علیها) سرانجام پس از زحمات بسیار و تحمل مشکلات فراوان در راه اسلام، در سن 65 سالگى، و سه سال قبل از هجرت در ماه مبارک رمضان، در فاصله کمی از وفات حضرت ابوطالب(ع) از دنیا رفت،[20] و در قبرستان حجون(در مکه) به خاک سپرده شد.[21]

[1]. همان، ص 1817. ابن عبدالبر، یوسف بن عبد الله‏، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق، البجاوی، علی محمد، ج4، ص 1817، بیروت، دار الجیل، چاپ اول، 1412ق.
[2]. ابن هشام، عبد الملک، السیرة النبویة، تحقیق، السقا، مصطفی، الأبیاری، ابراهیم، شلبی، عبد الحفیظ، ج 1، ص 187- 189، بیروت، دار المعرفه، چاپ اول، بی‌تا؛ الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج 4، ص 1817.
[3]. الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج 4، ص 1817.
[4]. طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ ‏الطبری تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق، محمد ابو الفضل، ابراهیم، ج ‏11، ص 493، بیروت، دار التراث، ط الثانیة، 1387ق، 1967م.
[5]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 98، ص 236، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[6]. بیهقی، ابوبکر احمد بن الحسین، دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشریعة، تحقیق، قلعجی، عبد المعطى، دلائل ‏النبوة، ج ‏7، ص 283، بیروت، دار الکتب العلمیة، ط الأولى، 1405ق، 1985م؛ ر. ک: ازدواج حضرت خدیجه با رسول خدا (صل الله و علیه و اله )، 20948.
[7]. یعقوبی، احمد بن أبی یعقوب‏، تاریخ الیعقوبی، ج2، ص 20، بیروت، دار صادر، چاپ اول، بی‌تا.
[8]. ابن اثیر، أبو الحسن علی بن محمد، أسدالغابة، ج ‏1، ص 23، بیروت، دار الفکر، 1409ق.
[9]. ر. ک: الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج 4، ص 1818.
[10]. ر. ک: زندگی‌نامه پیامبر اسلام(صل الله و علیه و اله )، 98398.
[11]. واقعه، 10، 11.
[12]. تاریخ الیعقوبی، ج 2، ص 23؛ مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج 5، ص 10 و 71، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بی‌تا؛ ابن کثیر دمشقی‏، أبو الفداء اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 7، ص 333، بیروت، دار الفکر، 1407ق، 1986م.
[13]. الاستیعاب فى معرفة الأصحاب، ج ‏3، ص 1092؛ أسدالغابة،ج ‏6، ص 78.
[14]. السیرة النبویة، ج 1، ص 241؛ الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج 4، ص 1821.
[15]. ابن مغازلى شافعى، ‏مناقب الإمام علی بن أبی طالب(ع)، ص 277، بیروت، دار الأضواء، چاپ سوم، 1424ق؛ الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج 4، ص 1823.
[16]. الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج 4، ص 1823 – 1824.
[17] . همان، ج 4، ص 1821.
[18] . السیرة النبویة، ج 1، ص 241.
[19]. شیخ طوسی، امالی، ص 468، قم،، دار الثقافة، چاپ اول، 1414ق.
[20]. تاریخ الیعقوبی، ج2، ص 35؛ الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج 4، ص 1825.
[21]. اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج 1، ص 26.

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۴۶ - ۱۳۹۹/۰۲/۱۵
این مطلب شما چون از منابع شیعه نبوده دارای مطالب کذب است اصلاح کنید