۰

منطقه ۳ کمترین فرزندآوری در تهران را دارد

یک جامعه شناس با اشاره به اینکه سیاست کاهش فرزندآوری فرهنگ ایرانی- اسلامی نبود، گفت: برنامه ریزی جمعیت یک برنامه بلند مدت است.
کد خبر: ۱۸۹۷۳۹
۱۱:۰۰ - ۰۱ تير ۱۳۹۸
به گزارش «شیعه نیوز»، یک جامعه شناس با اشاره به اینکه سیاست کاهش فرزندآوری فرهنگ ایرانی- اسلامی نبود، گفت: برنامه ریزی جمعیت یک برنامه بلند مدت است.

محمد مهدی لبیبی که تاکنون بیش از ۴۰ تالیف و ترجمه در خصوص خانواده داشته است در گفت و گو با خبرنگار شفقنا، در خصوص تاثیر کاهش فرزندآوری در جامعه گفت: فرزند آوری یک موضوع چند متغیری است. در جامعه شناسی، اصلی داریم که می گوید هیچ پدیده اجتماعی به وسیله یک علت شکل نمی گیرد. در مسائل اجتماعی پدیده یک علتی نداریم. همیشه دلایل متعددی برای بروز یک مسئله وجود دارد. به عنوان مثال اگر مسئله ای چون طلاق را در نظر بگیریم نمی توانیم بگوییم به دلیل عدم تفاهم طلاق صورت گرفته است. همین طور نمی توانیم بگوییم به دلیل مشکلات اقتصادی آمار طلاق افزایش پیدا کرده است. مسائلی همچون ازدواج، اعتیاد، فرزندآوری و … هم در این راستا قرار می گیرند.

وی افزود: به طور معمول از نگاه های تک بعدی به مسائل اجتماعی، تحلیل های درستی به دست نمی آید. اگر کاهش فرزند آوری را فقط به دلیل شرایط اقتصادی بدانیم درست نیست. البته این عامل می تواند اثرگذار باشد، اما نمی توانیم از این عامل به عنوان عامل مطلق نام ببریم. فرزندآوری و تک فرزندی را بیشتر در خانواده های مرفه می بینیم.

    منطقه ۳ کمترین فرزند آوری، بیشترین طلاق و کمترین نرخ ازدواج در تهران را دارد

این جامعه شناس و استاد دانشگاه ادامه داد: اگر آمار را نگاه کنیم در منطقه ۳ تهران به نسبت سایر مناطق کمترین میزان فرزندآوری را داریم. در منطقه ۳ بیشترین میزان طلاق و کمترین میزان ازدواج را داریم. در صورتی که بیشتر شهروندان این منطقه درآمد بالا و امکانات مالی خوبی دارند. اگر قرار بود موضوع اقتصادی عامل مهم کاهش فرزندآوری باشد باید بیشترین میزان فرزندآوری را در این منطقه داشته باشیم و در یک روستای محروم افراد نباید دارای فرزند باشند یا یک فرزند داشته باشند. در حالی که در اجتماعی شاهد رخداد برعکس این موضوع هستیم.

لبیبی تصریح کرد: باید به مسئله فرزندآوری هم به عنوان پدر و مادر و هم در جایگاه مصالح ملی نگاه کنیم. در این رابطه پدر و مادر حق دارند برای تعداد فرزند تصیمم گیرنده باشند، اما از سوی دیگر مسئله ای به نام مصلحت ملی داریم. در این مصلحت فرد در نظر گرفته نمی شود؛ بلکه جمع در نظر گرفته می شود. در این نگاه اگر تعداد فرزند آوری به نرخ جایگزینی جمعیت نرسد در آینده ای که ممکن است به چند دهه دیگر برسد با مشکلات بسیاری مواجه می شویم.

    در سال های گذشته با یک چرخش فرهنگی رو به رو بودیم

لبیبی با تاکید براینکه نگاه اقتصادی در کاهش فرزندآوری مهم، اما به طور حتم ارزش نگاه فرهنگی بیشتر است، گفت: در سال های گذشته در جامعه با یک چرخش فرهنگی رو به رو بودیم. باورها و عقایدی که در گذشته بود الان وجود ندارد. افکار افراد تغییر کرده است. این افراد بیش از اینکه به دنبال لذت بردن در کنار فرزندان شان باشند تمایل دارند خودشان لذت ببرند. بیش از اینکه به مسافرت با خانواده تمایل داشته باشند به تفریح های شخصی علاقه مندند.

وی ادامه داد: اگر این نگاه حاکم شود فرزند آوری ارزشمندی خودش را از دست می دهد. اینجا دیگر به فرزند نگاه دینی نمی شود. در نگاه دینی فرزند برکت و نعمت است. احادیثی داریم که اگر کسی فرزندان بیشتری داشته باشد خداوند به او کمک می کند، ولی اگر این نگاه دینی را کنار بگذاریم و حضور فرزند را مانعی برای لذت بردن بدانیم از ارزش فرزندآوری فاصله می گیریم.

این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه در ایران به شدت با چرخش فرهنگی مواجه شده ایم، افزود: امروزه با زوج هایی مواجه هستیم که تمایلی به فرزندآوری ندارند. تحت تاثیر جهانی شدن و تصوراتی که از فرهنگ غرب در جامعه به وجود آمده است، به این تفکر دامن زده ایم. در دهه ۶۰ به دلیل افزایش فرزندآوری و برای پیشگری از ازدیاد جمعیت در سال های بعد برنامه ریزی هایی انجام شد.

لبیبی ادامه داد: طبق بررسی های آن سال ها اگر فرزند آوری به همان میزان انجام می شد در دهه ۹۰ با جمعیتی بالغ بر ۱۸۰ میلیون نفر مواجه می شدیم. در آن زمان هم مسائل اقتصادی و  تهیه امکانات برای این تعداد باعث برنامه ریزی هایی برای کاهش فرزندآوری شد. پس از مدتی نرخ افزایش جمعیت متعادل شد، اما تبلیغات برای کاهش فرزندآوری همچنان ادامه پیدا کرد و در دهه ۹۰ با مشکل شدید کاهش فرزندآوری مواجه شدیم.

    بین مصلحت ملی و خواسته والدین پارادوکس وجود دارد

وی با تاکید بر اینکه این فرهنگ ایرانی و اسلامی نبود، تصریح کرد: اگر در تاریخ خانواده ایرانی دقت کنیم از زمان هخامنشیان هر خانواده ایرانی حداقل ۴ فرزند داشت. وقتی از خانواده ایرانی در داستان ها، اشعار و تاریخ صحبت می کنیم، هر خانواده متشکل از پدر بزرگ، مادربزرگ، پدر، مادر و چندین خواهر و برادر است. اما الان به مسیری وارد شده ایم که آینده خوبی را برای کشور رقم نمی زند.

به گفته این جامعه شناس در حال حاضر بین آن چیزی که پدر و مادر تصور می کنند و چیزی که مصالح کشور است، پارادوکسی وجود دارد. برای مصلحت کشور و جایگزینی جمعیت هر خانواده باید حداقل دو یا سه فرزند داشته باشد.

لبیبی افزود: با توجه به اینکه ژاپن کشور پیشرفته و با اقتصاد قابل قبولی است، اما در حال حاضر با مشکل جمعیت جوان مواجه است. یکی از دغدغه های دولت ژاپن نگهداری از افراد سالمند است. در چنین شرایطی دولت ها ناچار می شوند نیروی کار را از کشورهای دیگر وارد کنند. ورود این افراد به کشورها باعث می شود بافت فرهنگی و ساختار یک کشور تغییر کند و اگر فرزندآوری به همین شکل پیش برود، ایران هم در آینده با چنین مشکلاتی مواجه می شود.

    در کشور ما سیاست ها با روش ها و اهداف هماهنگی ندارد

وی با تاکید بر اینکه در کشور ما سیاست ها با روش ها و اهداف هماهنگی ندارد، تاکید کرد: اگر اینها با هم هماهنگی داشت بسیاری از مشکلات برطرف می شد. این کار بیش از اینکه نیازمند برنامه ریزی باشد، نیازمند افراد هوشمند است. آدم هایی که بدانند چه می خواهند و باید برای چه گروهی چه برنامه هایی داشته باشند و به دنبال چه نتاجی باشند. باید بدانند چه اهدافی را دنبال می کنند . برنامه ریزی جمعیت یک برنامه بلند مدت است آرام آرام باید آغاز شود و به نتیجه برسد. ما در این زمینه ضعیف شروع کرده ایم و همچنان ضعیف عمل می کنیم.

این جامعه شناس با تاکید بر اینکه در شرایط کنونی به بحران خانواده نرسیده ایم، افزود: ولی در مسیری حرکت می کنیم که در آینده با این بحران مواجه می شویم. اگر بخواهیم به این بحران نرسیم باید مسیرمان را تغییر دهیم. دولت، مردم، رسانه، نهادها، آموزش و پرورش، مسکن، درآمد، نهادهای فرهنگی کشور در زمینه اصلاح نگرش فرهنگ و … باید فعال شوند.

    در آینده نیازمند افراد مهاجر می شویم

وی کاهش فرزند آوری را بر کاهش نیروی کار و تولید موثر دانست و گفت: در آینده نیروی کار به شدت کاهش پیدا می کند. به شدت نیازمند افراد مهاجر از کشورهای دیگر می شویم. در تولید و در نهایت در اقتصاد دچار مشکل می شویم و ساختار خانواده در کشور دچار مشکل می شود. به قول غربی ها خانواده لاغر یا عمودی می شود. یعنی خانواده ای که در پهنا چیزی ندارد و هر خانواده متشکل از پدر، مادر و یک فرزند است. در این خانواده ها خاله، دایی، عمو و عمه وجود ندارد. چنین خانواده ای تبعاتی دارد. روابط خویشاوندی از بین می رود. در تربیت فرزندان اثر می گذارد و از نظر فرهنگی مشکلاتی به وجود می آید.

این جامعه شناس تصریح کرد: ما در این زمینه باید یک نگاه چند جانبه داشته باشیم. در درجه اول به دیدگاه پدر و مادرها احترام بگذاریم. سطح توقعات و انتظارات خانواده های امروزی نسبت به گذشته افزایش پیدا کرده است. البته به این مسئله به عنوان یک پدیده منفی نگاه نمی کنیم؛ چرا که دنیا و شرایط تغییر کرده است.

لبیبی با اشاره به اینکه در گذشته خانواده ها به دلیل رفت و آمدهای خویشاوندی با مشکلات کمتری مواجه بودند، بیان کرد: درگذشته هزینه خانواده ها کمتر بود و فرزندان در نتیجه رفت و آمدهای خانوادگی راحت تر اجتماعی می شدند. مادرها یا شاغل نبودند یا نیمه وقت کار می کردند. پدرها وقت بیشتری را با فرزندان می گذراندند و فرزندان آرامش روحی روانی بیشتری در کانون خانواده داشتند. باورها و اعتقاداتی که مربوط به پدر و مادرها بود و ما به آن« باورهای نسلی» می گوییم به بچه ها منتقل و یک روند طبیعی طی می شد. در چنین خانواده هایی تعداد فرزندان از ابعاد فرهنگی، اقتصادی، تربیتی و … مشکل ساز نبود.

وی ادامه داد: در حال حاضر شرایط تغییر کرده است. مسائل اقتصادی بر خانواده ها تاثیر مستقیم داشته است. افراد برای تهیه مسکن دچار مشکل هستند. پس می توانیم عامل اقتصادی را یکی از عوامل موثر بدانیم، اما در کنار آن با عامل فرهنگی هم مواجه هستیم که این عامل فرهنگی تغییر نگرش افراد به فرزنداوری است. اگرچه این عامل بسیار اهمیت دارد، اما در تحلیل ها کمتر به آن پرداخته می شود. در گذشته پدر تعریف و معنای خاصی داشت. پدر صاحب اقتدار، حامی و … و مادر از احترام بسیاری برخوردار بود. آیا امروزه همین نگاه نسبت به پدر و مادر وجود دارد؟ در همین راستا معنای فرزند آوری هم تغییر کرده است.

این جامعه شناس تصریح کرد: «دیوید شیل» به عنوان یکی از بزرگترین جامعه شناسان معاصر و نویسنده کتاب «خانواده ها در دنیای امروز» می گوید: «در تمام کشورهای آسیایی میزان طلاق افزایش پیدا کرده است، اما در کشورهای اسلامی جنوب غرف آسیا مثل مالزی و اندونزی طلاق رشد نداشته است. به این دلیل که هنجارهای دینی در این کشورها با کشورهای غرب آسیا متفاوت است.» کاهش طلاق باعث می شود ازدواج دوام پیدا کند و فرزند آوری برای افراد افتخار می شود، ولی در کشورهای دیگر چنین افتخاری وجود ندارد.

    فرهنگ سازی باید از سنین پایین آغاز شود

لبیبی در خصوص برنامه ریزی و فرهنگ سازی برای فرزند آوری عنوان کرد: تبلیغات در جهت فرزندآوری نیازمند برنامه های بلند مدت و منسجم است. گاه برای تبلیغ در این خصوص هزینه هم می شود، ولی ما نمی توانیم با چند بنر و نوشته فرهنگ سازی انجام دهیم. چنین فرهنگ سازی هایی باید از سنین پایین انجام شود. در کشورهای دیگر چنین مسائلی در کتاب های درسی بچه ها گنجانده می شود و از دوران کودکی جزو باورهای فرد می شود، نه اینکه در سن ۴۰ سالگی به فرد بگوییم فرزندآوری مفید است.

وی تاکید کرد: ما باید افراد را قانع کنیم. یعنی افراد باید به یک باور قلبی برسند و اگر به این باور برسند نیاز نداریم، اقدامات خاص دیگری انجام دهیم. پدر و مادرها نباید فراموش کنند که ممکن است نسل آینده به دلیل تنهایی که برای آن ها به وجود می آورند، آن ها را ببخشند. افراد به دنبال این هستند که با فرزند کمتر به لذت بیشتری دست پیدا کنند. با اینکه خانم گرسان در کتابی که در خصوص خانواده نوشته است، می گوید: «خانواده ها از نداشتن فرزند یا تک فرزند داشتن لذت می برند. اما از این غافل هستند که فرزند داشتن هم به نوعی لذت دارد.» دیدن ثمره زندگی لذت ایجاد نمی کند؟ افراد چشم شان را به روی لذت فرزند داشتن می بندند و به ابعاد منفی اقتصادی آن می پردازند.

این استاد دانشگاه ادامه داد: در کشورهایی مثل کره پدر و مادرها را به مدرسه دعوت می کنند و از بچه ها می خواهند پای آن ها را در جمع بشویند. مدرسه می خواهد به بچه ها بیاموزد باید در سالمندی از این پدر و مادرها نگهداری کنند. در گذشته خود به خود این فرهنگ در کشور ما وجود داشت که فرزندان در سالمندی همدم والدین بودند، ولی با تفکرات جدید داریم این فرهنگ را از بین می بریم.

    در تبلیغات فرزندآوری ضعیف عمل کردیم

    افراد برای فرزندآوری باید قانع شوند

لبیبی تصریح کرد: ما هم در تبلیغات فرزندآوری ضعیف بودیم و هم در برخی از تبلیغات درست عمل نکردیم. باید در سریال ها به صورت پنهان، ولی واقعی نشان داده شود که کاهش فرزند آوری کنونی در آینده چه تاثیری در مسائل فردی و اجتماعی می گذارد. باید منافع فردی را با منافع ملی گره بزنیم. همه ما باید نسبت به منافع ملی وفادار باشیم. باید کشوری را بخواهیم که در آینده نیازمند نیروی کار بیگانه نباشد.

وی ادامه داد: ممکن است افراد تک فرزند از نظر زندگی اقتصادی در شرایط بهتری باشند، اما از نظر احساس خوشبختی نمی توانیم بگوییم تک فرزندها افراد خوشبخت تر و خوشحال تری هستند.

این جامعه شناس با تاکید بر اینکه در خصوص افزایش فرزندآوری گروه های هدف مان را گم کرده ایم، گفت:  این مسئله یکی از کلیدی ترین موارد برای رفع این مشکل است. وقتی در خصوص فرزندآوری صحبت می شود افرادی به این مسئله دقت و عمل می کنند که وضع مالی خوبی ندارند. گاهی این افراد الگو می شوند و دیگران از وضعیت نامساعد آن ها سواستفاده می کنند. در صورتی که گروه هدف ما افرادی که بیش از سه فرزند دارند و شرایط مالی مساعدی ندارند، نیست. هدف ما گروهی است که شرایط مالی خوبی دارند، پدر و مادر تحصیل کرده هستند و از نظر رفاه اجتماعی شرایط خوبی دارند. بیشتر خانواده های تک فرزند در این شرایط قرار دارند.

لبیبی تاکید کرد: برنامه های ما نباید دستوری باشد؛ بلکه باید اقناعی باشد. افراد برای فرزندآوری باید قانع شوند و اگر قانع شوند خودشان راه حل های آن ها را پیدا می کنند.
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: