۰

سناریوی آمریکا برای سوریه چه تبعاتی برای سایر کشورها دارد؟

راهبرد آمریکا در شمال سوریه به صورتی است که علاوه بر منافع ترکیه کنشگری روسیه در محور سیاسی مورد هجمه واشنگتن قرار گرفته و حتی می‌توان این اقدام را در جهت بایکوت مذاکرات سوچی قلمداد کرد. پس از انتشار اخباری مبنی بر استقرار ۳۰هزار نفر از «نیروهای دموکراتیک سوریه» در شمال سوریه، کشورهای درگیر در پرونده سوریه تا به امروز یکی پس از دیگری سناریوی جدید آمریکا را زیر سوال برده و انتقادات متفاوت اما در یک راستا را مطرح کردند.
کد خبر: ۱۵۶۳۵۸
۱۵:۱۱ - ۲۷ دی ۱۳۹۶
به گزارش«شیعه نیوز»، راهبرد آمریکا در شمال سوریه به صورتی است که علاوه بر منافع ترکیه کنشگری روسیه در محور سیاسی مورد هجمه واشنگتن قرار گرفته و حتی می‌توان این اقدام را در جهت بایکوت مذاکرات سوچی قلمداد کرد. پس از انتشار اخباری مبنی بر استقرار ۳۰هزار نفر از «نیروهای دموکراتیک سوریه» در شمال سوریه، کشورهای درگیر در پرونده سوریه تا به امروز یکی پس از دیگری سناریوی جدید آمریکا را زیر سوال برده و انتقادات متفاوت اما در یک راستا را مطرح کردند.

بدون تردید سناریویی که ایالات متحده آن را در این ابعاد مطرح کرده است، تبعاتی برای منافع و حتی امنیت ملی برخی از کشورها دارد که اینگونه باید به آن نگاه کرد:

روسیه

در آخرین روزهای سپتامبر ۲۰۱۵ بود که روسیه به صورت مستقیم وارد پرونده سوریه شد و اقدام به حملات هوایی علیه مواضع تروریست‌ها و به صورت اختصاصی داعش کرد. این روند تا چند هفته پیش ادامه داشت و به موازات آن مذاکرات آستانه به پیشنهاد مسکو در چند دور متوالی برگزار شد. ماحصل آن توافق بر سر مناطق کاهش بود و البته روند سیاسی گفت‌وگوها همچنان در حال پیگیری است.

از همان جلسات ابتدایی آستانه که نمایندگان ایران و ترکیه هم در آن حضور داشتند، آمریکایی‌ها به مخالفت با این روند پرداختند. چراکه بدون تردید این صف‌بندی بر خلاف منافع واشنگتن بود و روسیه برای تقابل نرم در محور سیاسی با آمریکا، ترکیه را به سمت خود متمایل کرد. در حقیقت بخشی از تقویت اتحاد ترکیه و روسیه مدیون اختلاف آنکارا و واشنگتن است.


«استقرار نیروهای یگان‌های مدافع خلق در نواحی شمالی سوریه/ اواسط ۲۰۱۷»

در محور میدانی هم روس‌ها بارها اعلام کرده‌اند که آمریکا در سطوح مختلف اقدام به جابجایی و انتقال تروریست‌ها در شمال سوریه کرده‌اند که این می‌تواند باعث «ثبات‌زدایی» در پرونده سوریه شود. اما در مقابل این اقدام آمریکا را به راحتی می‌توان درک کرد؛ چراکه روسیه با انجام عملیات‌های پی در پی علیه داعش به نوعی منافع آمریکا در پروژه «خلق و توزیع بحران» را با مشکل مواجه کرد و آمریکا هم از متغیری به نام «جریان کردی» برای سناریوی جدید خود استفاده کرد.

ترکیه

از سال‌ها پیش تاکنون آنکارا با پ.ک.ک دست و پنجه نرم کرده و امنیت ملی خود را با تحرکات حزب کارگران کردستان مغایر می‌بیند. این روند به حدی شیب صعودی به خود گرفته است که اگر خبرگزاری دولتی ترکیه (آناتولی) و سایر روزنامه‌های این کشور را به صورت هفتگی مورد بررسی قرار دهیم می‌بینیم که اخباری در خصوص هدف قرار دادن مواضع این جریان توسط جنگنده‌ها و قوای زمینی ترکیه منتشر می‌شود و این نشان می‌دهد که ترکیه همچنان با این موضوع درگیر است.

به موازات تحرکات پ.ک.ک فعالیت گروه‌هایی مانند نیروهای دموکراتیک سوریه (S.D.F)، حزب اتحاد دموکراتیک سوریه (P.Y.D) و یگان های مدافع خلق (Y.P.G) در نوار شمالی سوریه و کمی آنطرف‌تر از مرز ترکیه موجب شده تا آنکارا با چشمان باز شب را صبح کند. همین موضوع عملیات «سپر فرات» توسط ترکیه را شکل داد که دلیل اصلی آن جداسازی کانتون‌های کردی عفرین، کوبانی و هاتای بود و تا به این ساعت اردوغان و حزب عدالت و توسعه معتقدند که باید با جریان کردی سوریه به هر شیوه‌ای مقابله شود.


«حضور نیروی زمینی آمریکا در سوریه با نشان و علامت یگان‌های مدافع خلق کُرد»

تا جایی که رئیس جمهوری ترکیه روز گذشته رسما اعلام کرده است که عملیات ترکیه علیه نیروهای کُرد در منطقه عفرین سوریه توسط مخالفان سوری (وابسته به ارتش آزاد) حمایت خواهد شد و این نشان می‌دهد که روابط آنکارا – واشنگتن همچنان در هاله‌ای از ابهام و غبار ناشی از «برخورد منافع» باقی خواهد ماند. لذا تنها دلیلی که می‌تواند ترکیه و واشنگتن را حداقل به عنوان دشمنان قسم خورده در مقابل هم قرار ندهد شراکت دو طرف در ناتو است.

نکته‌ای که این روزها مانند یک خاطره تلخ و متغیری زجرآور برای ترکیه مجدداً احیاء شده است پیمان آشکار و حمایت علنی پنتاگون از کردهای سوریه است. اگر به ابتدای متن پیش‌رو و اخبار چند روز اخیر رجوع کنید، متوجه می‌شوید که تعداد ۳۰ هزار نفر کُرد که با داعش جنگیده‌اند و به انواع و اقسام تسلیحات سبک، نیمه سنگین و سنگین آمریکایی مجهز هستند تا چه حد برای آنکارا خطرناک و برای سوریه به عنوان یک تهدید قلمداد می‌شوند. لذا نگرانی آنکارا ادامه خواهد داشت و این موضوع می‌تواند به تلافی ترکیه در «ادلب» و حمله به القاعده بیانجامد که در این وضعیت باید شاهد بحرانی خارج از کنترل باشیم؛ چراکه القاعده را نمی‌توان با داعش مقایسه کرد و اساساً سازمان رزم و منشاء حمایت خارجی این دو تشکیلات تروریستی با یکدیگر قابل مقایسه نیست.

داعش در کجای معادله قرار دارد؟

بسیاری از مفسران وجود «داعش» در نواحی شمالی سوریه را غیرممکن و حداقل بعید می‌دانند؛ اما لازم است کمی به عقب برگردیم و در فضای خبری زمان پاکسازی «رقه» قرار بگیریم. شاید عده‌ای به یاد داشته باشند که پس از پاک‌سازی این شهر خبری از سوی یکی از پژوهشکده‌های بی.بی.سی منتشر شد که مبنای آن مصاحبه‌های میدانی با برخی از شهروندان رقه بود و مشخص شد که حدود هزار تا دو هزار نفر از اعضای داعش به همراه خانواده‌های خود و مقادیر انبوهی تسلیحات و مواد منفجره با چراغ سبز آمریکا از رقه به نواحی شمال سوریه منتقل شدند که پس از چند روز پنتاگون و مقام‌های نظامی ایالات‌متحده آن را تایید کردند.

نکته بسیار مهم این است که این نیروها دقیقاً از محوری خارج شده‌اند که تامین امنیت آنجا در دست یگان‌های مدافع خلق بوده و با هماهنگی آمریکا عناصر داعش از پست‌های ایست و بازرسی آنها گذشته و به مکانی نامعلوم نقل مکان کردند. در اینجا باید توجه کرد که ۲۵ هزار نفر از ۳۰ هزار نیرویی که قرار است به تازگی در شمال سوریه مستقر شوند از نیروهای «یگان‌های مدافع خلق» خواهند بود.

«بازدید فرمانده نیروهای آمریکایی و همراهی فرمانده محور یگان‌ مدافع خلق/ تابستان ۲۰۱۷ شمال سوریه»

از این رو احتمال اینکه برخی از عناصر محوری و آموزش‌دیده داعش در پوشش این نیروها در شمال سوریه مستقر شوند و از آنجا اقدام به عملیات علیه ترکیه یا استان‌های مرزی و شرقی سوریه کنند، بسیار زیاد است. اما مساله دیگر که می‌تواند این ادعا را تا حد دیگری به سمت و سویی سیاسی بکشاند بحث «نظام فدرالی» و قبض و بسط آن به وضعیت فعلی سوریه است؛ چراکه به هر ترتیب این اقدام آمریکا کنگره ملی سوریه که قرار است در اواخر ژانویه در سوچی برگزار شود را با چالش جدی روبه‌رو می کند و از سمت دیگر نشان می‌دهد که آمریکا آرام آرام به دنبال ضربه زدن به منافع و دستاوردهای قطب مخالف خود یعنی روسیه است.

مضاف بر این موضوعات باید یادمان باشد که کردها بازیگر چندوجهی به حساب می‌آیند. به صورتی که چندی قبل «سیپان حمو» فرمانده یگان‌های مدافع خلق به مسکو سفر کرده بود اما امروز شاهد هستیم که قرار است در سناریوی آمریکا بازی کنند و در شمال سوریه مستقر شوند. بنابراین نباید سیاست آمریکا و وزارت دفاع دولت ترامپ را آنگونه که تحلیلگران داخلی می گویند ساده، بی‌اثر و تمام شده دانست؛ چراکه راهبرد آمریکا در عراق و سوریه چند لایه و پیچیده است و هر روز شاهد اجرایی شدن یکی از آنها هستیم. لذا به نظر می‌آید علاوه بر آنکه گفت‌وگوهای سیاسی به نتیجه نخواهد رسید، بلکه هر لحظه باید منتظر مشتعل شدن آتش درگیری‌های جدید خصوصاً در استان‌های ادلب، حماء و اطراف حلب باشیم. چراکه آمریکا میل دارد تا ترکیه شروع‌کننده دور جدید تنش میدانی باشد.

منبع: ILNA
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: