۱

علی، بازمانده حمله به مسجد شیعیان کابوس می‌بیند

پدر علی احمد، پسربچه چهارساله افغان که عکس او بعد از حمله جمعه گذشته (۳ سنبله-شهریور) به مسجدی در کابل معروف شد، می‌گوید که پسرش گرچه از این حادثه جان سالم بدر برد، اما شب‌ها کابوس می‌بیند.
کد خبر: ۱۴۷۷۲۰
۱۳:۲۹ - ۰۷ شهريور ۱۳۹۶
به گزارش «شيعه نيوز»، پدر علی احمد، پسربچه چهارساله افغان که عکس او بعد از حمله جمعه گذشته (۳ سنبله-شهریور) به مسجدی در کابل معروف شد، می‌گوید که پسرش گرچه از این حادثه جان سالم بدر برد، اما شب‌ها کابوس می‌بیند.

در جریان این حمله که مسئولیت آن را داعش برعهده گرفت، دست‌کم ۲۵ نفر کشته شدند.

علی احمد، روز جمعه و در زمان ورود مهاجمان انتحاری با لباس پلیس به همراه پدربزرگش در مسجد امام زمان کابل حضور داشت. یکی از مهاجمان با جلیقه انفجاری خود را منفجر کرد و دیگری به‌سمت صدها نمازگزار حاضر در مسجد تیراندازی کرد.

عکس این پسر بچه چهار ساله توسط عمر سبحانی عکاس رویترز ثبت شد و علی را تنها در حیاط مسجد در حالی نشان می‌دهد که نیروهای امنیتی از فاصله‌ای چند متری و بیرون از درب مسجد از او می‌خواهند از صحنه حادثه دور شود و به سمت آن‌ها بیاید. این عکس چند ساعت پس از حمله شهرتی جهانی یافت.

علی از حمله جان سالم بدر برد اما پدربزرگش را از دست داد. بشیر پدر علی که کارگر ساختمانی است، می‌گوید: «بعد از اینکه متوجه حمله شدم با تلفن پدرم تماس گرفتم. پسرم تلفن را جواب داد و گفت که مهاجمان پدربزرگش را کشتند.»

بشیر ادامه می‌دهد: «بعد از این حادثه پسرم دچار مشکلاتی شد. او شب‌ها بسیار می‌ترسد و در خواب می‌گوید که سرم را از زیر بالش بیرون بکشید. دستم را از زیر بالش بیرون بکشید.» به گفته پدر علی، پسرش شب‌ها جیغ می‌زند و نمی‌تواند بخوابد.

این حمله آخرین مورد از حملات متوالی به مساجد شیعیان در افغانستان است که مسئولیت آن را داعش برعهده می‌گیرد. طبق آمار سازمان ملل از ابتدای سال ۲۰۱۷، دست‌کم ۶۲ غیرنظامی در شش حمله جداگانه به مساجد شیعیان در افغانستان کشته و بیش ۱۱۹ نفر مجروح شده‌اند.




منبع: یورونیوز
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۲:۲۶ - ۱۳۹۸/۰۷/۱۰
او که بچه است من در بیست و پنج سالگی در صحنه انفجار بودم و تا یکسال بشدت نارحت بودم و از یادم نمی رفت.