۰

آیت الله سیستانی امروز از دیدگاه غرب

کد خبر: ۱۴۴۴۶۶
۱۴:۳۹ - ۱۷ تير ۱۳۹۶
به گزارش «شيعه نيوز»، شاید مهمترین سوالی که در محافل خصوصی غرب امروز مطرح است: آیا آیت الله العظمی سیستانی نمودى مشخص از رفتار سیاسی خود نشان میدهد یا به عنوان نمونه اى مبهم و مه آلود در این خصوص قلمداد میشود که با موقعیت شناسی به هنگام روش عمل گرایی را در پیش می گیرد؟ یا او چیزی دیگری غیر از آنچه ذکر شده است؛ بدین معنی که او مردی دارای شمه ای از حکمت و تدبیر که بخت در خیلی از مواقع یار اوست؟

ویژگی منحصر به فرد این شخصیت از اینجا مایه می‌گیرد که چنین شیوه عملکرد، در الگوی رفتاری معروف ایرانی یا در حلقه مراجع تقلید شیعه پیشین سابقه نداشت و پاسخ به این سوال کمک میکند چه رویکردی باید در پیش گرفت تا این شخصیت «تافته جدا بافته» را مورد بررسی قرار داد.

جای تردید نیست که آیت الله سیستانی نقشی بی بدیلی در ترسیم نقشه راه برای ملت عراق ایفا نمود. شکل گرفتن ساختار سیاسی دولت عراق از طریق تدوین قانون اساسی و حضور پر رنگ ملت در انتخابات، مدیون مواضع و اقدامات اوست و چنانچه موفق شود الگوی پایدار دولت عراق را هم پی‌ریزی کند، از حالت تهدید تاکتیکی خارج و تبدیل به تهدید راهبردی برای "غرض داران” می شود.

در این راستا باید اذعان نمود که سیاستمداران عراقی اما با کوته نظری خود از استفاده از چنین بینش مترقی و منحصر به فرد "آیت الله” بازمانده و فرصت تاریخی پیش آمده را از دست دادند به خصوص که هر کسی نمی تواند مانند آیت الله العظمی سیستانی از قابلیت دست یافتن به دستاوردهایی که جامه عمل پوشیده و بر روند رویدادها تأثیر گذار بوده، برخوردار باشد. البته اگر این رویه از سوی آیت الله العظمی سیستانی ادامه داشته باشد میدان جلوى جولان غربی ها که در تقلاى ایجاد اختلال هستند تا بتوانند صحنه را به هم بزنند و دوباره در جهت منافع خود بازسازی کنند، تنگ خواهد شد. با این توضیح می توان گفت که آیت الله سیستانی با چنین رویکردی می توان به عنوان تهدید راهبردی برای منافع غربی ها تلقی شود.

اما در پاسخ به سوال یاد شده می توان آیت الله العظمی سیستانی را ترکیب یا آمیزه‌ای از تمام احتمالات ذکر شده در سوال خواند، که افزون بر اینکه اشراف بالایی در معادلات قدرت دارد، نسبت به قلمرو قدرت خویش از درک عمیقى برخوردارست؛ لذا با دنبال کردن این رویه سیاسی روشن که بر صلح جویی و جلوگیری از اصطکاک استوار هست، هیچ گاه پا را از گلیم خود فراتر نمی گذارد.
این گرایش به صلح جویی شاهدی از بینش ژرف وی نسبت به اوضاع جهان را به دست می‌دهد. آنچه تاکنون آیت الله سیستانی را متمایز از رهبران برجسته جهان اسلام ساخته و شگفتی غرب را نسبت به او برانگیخته، همان سرمایه‌های درونی اوست: از جمله بکارگیری هنجارهای پذیرفته شده جامعه جهانی برای تحقق آرمان سیاسی مدنظر خویش، استفاده از زبان روز سیاست به دور از حرافی و لفاظی که در ادبیات جریانات اسلام گرا موج می زند؛ و این امر است که غرب را از توجیه تهمت هایی ناروا چون ارتجاع و تروریسم نسبت به او بازداشته و موتور حملات رسانه ای و اجتماعی غرب جهت تخریب شخص وی را از کار بیندازد.

البته در غرب کسانی هستند که از این پدیده استقبال میکنند نه به خاطر پایبندی به آرمان های دیموکراسی وگسترش آن در جهان عرب -هرچند من منکر وجود همچین صداهای صادق نیستم- بلکه به دلیل نوعی نگرش حاکم بر جهان است که منافع ملی و بین المللی حرف اول را می زند. در این راستا نباید گول مواضع برخی قدرت های ذی منفعت نسبت به آیت الله سیستانی را خورد و برجسته کردن شخصیت ایشان را باید به حساب اختلاف بر سر مناطق نفوذ و منافع گذاشت. این قدرت ها، به رغم تفاوت‌های بارز و بنیادی، دست‌کم، یک وجه مشترک دارند: همه شان اذعان دارند به اهمیت حضور آیت الله سیستانی در قلمرو تقاطع منافعشان به عنوان سوپاپ اطمینان.

با این همه آیت الله سیستانی توانست با منش متعادل و شیوه‌ی متین خود- بر خلاف رهبران دینی کلاسیک- نقشه های شان را نقش برآب ساخته و آنان را به فکر راه برون رفت از این وضعیت بغرنج وادارد.

از خصایص دیگر ایشان استفاده به موقع از موقعیت ها و فرصت ها، زدودن کدورت ها و تقریب نظرها با بکارگیری گفتمان سربسته همانند متن های توافقنامه های بین المللی که دارای برخی شروط و قیودی است که به طرف اجازه مانور دادن می دهد.
در این راستا نباید نقش شانس را در موفقیت آیت الله سیستانی نادیده گرفت- هر چند طرفداران او دوست دارند از واژه توفیق در این مورد استفاده کنند-؛ به این معنی که گاهی اوضاع جوری به نفع ایشان پیش می رود که تمام حمایت های مالی و رسانه ای نجومی برای مقابله با او بر باد می رود و این امر برای خیلی از سیاستمداران و فرمانده هان نظامی جهان در تاریخ گذشته و معاصر بارها اتفاق افتاده است.

شخصیت ایشان نمونه آشکار از صداقت است که موجب مورد احترام قرار گرفتن توسط دیگران شود. آنچه تاکنون مانع هر گونه ارتباطی که منجر به فراهم شدن زمینه نفوذ و دخالت توسط دیگران بوده، همان رویکرد سربسته ای که او در قبال رویدادها اتخاذ کرده است.
امروز بعضاً به دلیل مواضع حساب شده و دقیق آیت الله سیستانی هاله ای از قداست مذهبی دور او ترسیم کردند؛ امری که باعث شده است تا غربی ها محاسبات خود نسبت به او را ساماندهی دوباره کرده و در پی دستیابی به راه کار دیگری برای تعامل با شرایط موجود باشند.

این تعامل چگونه خواهد بود؟ آیا به روش فرسایشی دست می یازند یا با استفاده از ناتوانی سیاستمداران فعلی عراق از همنوایی با طرز تفکر و شیوه آیت الله العظمی سیستانی به سمت ایجاد شرایط جدید سیاسی روی خواهند آورد؟ روزهای آتی پاسخ این سوال‌ها را خواهد داد.
با توجه به دستاوردهای آیت الله سیستانی، آیا این انتظار به جاست که او همه این طرحها را نقش بر آب کرده و جهان را غافلگیر نماید؟ وقایع ثابت کرد که می توان به شخصیت ایشان و قدرت او دلخوش باشد و به این دلیل است که او از سطح بالایی از احترام برخوردارست. شکی نیست که دوران پسا داعش آبستن تحولات و فراز و نشیب ها خواهد بود اما مثل همیشه آیت الله العظمی سیستانی دست بالا را خواهد داشت.

غربی ها با پی بردن به عمق اخلاص آیت الله سیستانی به ملت عراق- در مقایسه با سیاستمداران عراقی- کلاه تعظیم برای او از سر برداشته و از مقابله مستقیم با همچین شخصیتی که چنین جایگاهی والایی دارد خود داری می کنند، لذا ناگزیرند تمرکز خود را روی تعامل با کوته نظران بی فکر وبی حالان بی عمل بگذارند، که شمه ای از اخلاص و خود گذشتگی در وجودشان پیدا نمی شود.
در پایان، باید گفت که آیت الله سیستانی امروز گرانبهاترین سرمایه است وبر ماست که از این گنج عظیم محافظت کنیم تا در بحبوحه مناقشات قدرت های جهانی که از استفاده از هر گونه ابزاری برای تأمین منافع خود دریغ نمیکنند، در امان بمانیم.
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: