۰

چرا تعبیرات پیامبر(ص) از ماه رمضان بهت انگیز است؟

آیت‌الله العظمی وحید خراسانی گفتاری درباره ماه رمضان بیان کرده است.
کد خبر: ۱۴۳۱۲۰
۰۹:۵۴ - ۲۵ خرداد ۱۳۹۶
به گزارش «شيعه نيوز»، آیت‌الله العظمی وحید خراسانی گفتاری درباره ماه رمضان بیان کرده است.

متن گفتار مطرح شده این مرجع تقلید شیعیان بدین شرح است:

تعبیرات پیغمبر درباره ماه رمضان، بهت‌انگیز است! ما به یک کلمه‌اش اشاره می‌کنیم: «أَنْفَاسُکُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ وَ نَوْمُکُمْ فِیهِ عِبَادَهٌ»( )
این کلمات را همه می‌خوانید؛ اما در این کلمات چه نکته‌ای است؟
نَفَس، امری غیر اختیاری است. بدون اختیار می‌آید و می‌رود. خواب هم امری غیر اختیاری است. می‌آید و قوای انسان همه معطل می‌شود.
در این ماه چه قدرتی است که امر غیر اختیاری را به اختیاری مبدل می‌کند؟! امر جبری را منقلب می‌کند، آن هم به انقلابی که عقل را متحیر می‌سازد؟!
تسبیح، اوج معرفت الله
اوج معرفه الله «تسبیح» است؛ (سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى * الَّذِی خَلَقَ فَسَوَّى)؛( ) این است که در رکوع، در سجود، آنچه مقرب است، تسبیح است.
حالا خود تسبیح چه حقیقتی است؟! افسوس که ما به این حقائق، آن چنان که باید اقبال نکردیم و نفهمیدیم در این کلمات چه جواهری است!
خوب دقت کنید، در تسبیحات اربعه: «سُبْحَانَ‏ اللَّهِ‏ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ‏ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَر» با این‌که اهم تمام کلمات، کلمه توحید است و طهارت و اسلام وابسته به کلمه توحید است، آیا فکر کردید چرا تسبیح، اول است؟! چرا سبحان الله اول است!
ابواب حکمت در سُوَر مسبحات
سُوَری در قرآن است که اسم آن مسبّحات است. ( ) همه این سُوَر با تسبیح شروع می‌شود. آن وقت چه حقایقی در این سور است!
(سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ)،( ) (سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ)( ) و همچنین (یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ).( )
و تعبیرات هم سه قسم است: یک قسم به صیغه ماضی است، مثل سوره حدید (سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ)؛ یک قسم صیغه مضارع است، مثل سوره جمعه (یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ)؛ یک قسم به صورت امر است،(سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى).( )
هیئات سه قسم است: ماضی، مضارع، امر؛ این ماده به هر سه هیئت آمده است. و در هر یک ابوابی از حکمت است.
انقلاب نَفَس به تسبیح با اکسیر ماه رمضان
در ماه رمضان خاصیت اکسیری پیدا می‌شود. اکسیر یعنی چه؟ اکسیر عملی است که محصول آن به هر چه بخورد کیمیا می‌شود! این چیست که مقلِّب است و جوهر را از جهت ذات، با یک برخورد عوض می‌کند؟!
این همان کبریت احمر است که در روایات به آن اشاره شده است و از شاگردان امام ششم یک نفر بلد بود و او جابر بن حیان بود. او صاحب علم کیمیا بود و امام به او ساختن اکسیر را آموخته بود.( )
این خاصیت اکسیر است؛ به آهن که می‌خورد، آهنی که میلیاردها سال باید در معدن قلب و انقلاب شود تا تغییر کند، به یک آن، طلای احمرش می‌کند.
خاصیت ماه رمضان این چنین است؛ نَفَسها را تسبیح می‌کند؛ تسبیح نگفته، نَفَس، تسبیح می‌شود!
فرق تسبیح نَفس و تسبیح شدن نَفَس به انقلاب خداوند
تسبیح دو قسم است: یک وقت خود آدم تسبیح می‌گوید؛ یک وقت خدا نَفَس را تسبیح می‌کند. این را خوب درک کنید! خود آدم که تسبیح می‌کند، کار خودش می‌شود و مناسب با خود اوست؛ اما خداوند که به قلب و انقلاب نَفَس را به تسبیح منقلب کرد، آن تسبیح، عقل در درک عظمتش مات می‌شود! «أَنْفَاسُکُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ»، این اولین عنوان است.
یاد خدا در نَفَسی که منقلب به تسبیح شده
اما اگر کسی توفیق پیدا کند و همین نفسی که تسبیح است را به اختیار خودش، در ذکر خدا صرف کند، آن وقت آن ذکر باز چه می‌شود؟! آن ذکری است که با هیچ ذکری قابل قیاس نیست!
مهم ایـن است: یک وقت نفس من می‌شـود «لَا اِلَهَ إلَّا الله»؛ یک وقت سبحان اللهی که خدا درست کرده، می‌شود «لَا اِلَهَ إلَّا الله»؛ ماده سبحان الله است و صورت لا اله الا الله!
اشتغال نَفَسی که تسبیح شده به ارشاد و تبلیغ
مهم‌تر از این آن وقت است که در ماه رمضان، همین نفسی که تسبیح است، در ارشاد یک جاهل، تنبیه یک غافل و هدایت یک گمراه صرف شود. در این فرض است که دیگر قلم تمام کُتّاب از نوشتن اجر این عمل عاجز می‌شود!
کسانی که برای تبلیغ دین، به شهری، به دهی می‌روند، به آنچه امروز می‌گویم، خوب فکر کنند؛ بعد بفهمند کجا می‌روند و چه می‌کنند و چه جور باید برای این کار آماده شوند.
هیچ مقامی در نزد خدا بالاتر از این نیست که کسی گمراهی را به راه بیاورد. منصبی نزد خداوند بزرگ‌تر از این نیست که کسی بیگانه‌ای را با خدا آشنا کند. هیچ عملی در نزد خداوند برتر و با شرافت‌تر از این نیست که کسی را که از طریق امامت امیرالمؤمنین منحرف است، به این طریق که سبیل الله اعظم است وارد کند.
اگر نَفَسی که در گوشه‌ای خوابیده است، بدل به تسبیح می‌شود، اگر در یک آبادی برود و آنجا صرف شود؛ تارک الصلاتی را به نماز بیاورد، غافلی از خدا به را خدا متوجه کند، آن وقت چه مقامی دارد؟!
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: