۰

چرا کوه‌ ها و زمین امانت اشاره شده در سوره احزاب را نپذیرفتند؟

کد خبر: ۱۳۷۹۲۹
۰۹:۴۳ - ۲۱ اسفند ۱۳۹۵
به گزارش «شیعه نیوز»، آیت‌الله سیّد صادق روحانی به پرسشی درباره منظور از امانت در سوره احزاب پاسخ گفته است.

 متن پرسش مطرح شده وپاسخ این مرجع تقلید شیعیان بدین شرح است:
منظور از امانت در سوره احزاب چیست و چرا کوه‌ ها و زمین این امانت را نپذیرفتند؟
استفتاء:

خداوند متعال می فرمایند: «إِنَّا عَرَضْنَا الاَْمَانَهَ عَلَى السَّماوَاتِ وَ الاَْرْضِ وَ الْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَن یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الاِْنسَانُ إِنَّهُ کَانَ ظَلُوماً جَهُولا». (۱)

الف) : منظور از امانت در آیه فوق چیست؟

ب) : به چه دلیل آسمان‌ ها و زمین و کوه‌ ها این امانت را نپذیرفتند؟ و آیا این عدم پذیرش، گناه و معصیت شمرده مى شود؟

ج) : چرا انسان این امانت را پذیرفت؟

د) : به چه دلیلى خداوند متعال انسان را به این صورت توصیف مى نماید: «ظَلُوماً جَهُولا»؟

و) : اگر منظور از امانت را همان ولایت بدانیم چگونه مى توانیم آن را با برخى از روایات که زمین کعبه را اولین سرزمینى مى دانند که ولایت امیرمؤمنان على (علیه السلام) را پذیرفت، وفق داد؟
جواب:

باسمه جلت اسمائه؛ الف) : امانت عبارت از چیزى است که نزد دیگرى مى سپارند تا از آن نگهدارى نماید و سپس به صاحب اصلى آن باز گردانده شود، بنابر این امانت یاد شده در این آیه کریمه مى بایست چیزى باشد که خداوند متعال به انسان امانت داده است تا از آن نگهدارى نموده و سپس به خداوند سبحان بازپس دهد.

آن‌چنان که از آیه بعدى: «لِیُعَذِّبَ اللهُ الْمُنَافِقِینَ وَ الْمُنَافِقَاتِ وَ الْمُشْرِکِینَ وَ الْمُشْرِکَاتِ وَ یَتُوبَ اللهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ» (۲) آشکار مى شود امانت یاد شده در آیه پیش از آن، امرى است که میان مؤمنان و منافقان تمایز ایجاد مى کند. یک چنین امرى حتماً مربوط به دین است و درباره آن اختلاف نظر وجود دارد ولى به حق باید گفت که منظور از آن، کمالى است که از اعتقاد درست و عمل نیکو حاصل مى گردد و در برخى از روایات از آن به عنوان ولایت تعبیر شده است زیرا ولایت راستین جز با به کمال رسیدن اعتقاد و علم و عمل به دست نخواهد آمد.

ب) : منظور از پذیرفتن و یا رد کردن آن، توانایى و صلاحیت بر عهده گرفتن یا نگرفتن است زیرا آسمان‌ ها، زمین و کوه ‌ها با وجود عظمتشان استعداد و توانایى پذیرفتن آن را ندارند که از آن به نپذیرفتن تعبیر شده است.

ج) : زیرا او با وجود ناتوانى ظاهرى و کوچک بودن جثه ‌اش آمادگى ذاتى جهت بر عهده گرفتن آن را دارد و استعداد و صلاحیت لازم جهت قبول و پذیرفتن آن را دارا مى باشد.

د) : دو صفت ظلوم و جهول از کلمات ظلم و جهل گرفته شده است و خداوند سبحان این صفت‌ ها را به این دلیل تنها به انسان و نه به آسمان ‌ها و زمین و کوه ‌ها نسبت داده است که انسان پس از اینکه صلاحیت بر عهده گرفتن امانت را داشته است اگر آن را رد نماید بى گمان جاهل و ظالم خواهد بود ولى آسمان‌ ها و زمین و کوه ‌ها از آنجا که اساساً صلاحیت بر عهده گرفتن امانت را نداشته اند این صفت ‌ها به آنها تعلق نمى گیرد.

و) : منظور از ولایتى که انسان پذیرفت و آسمان ‌ها و زمین رد کردند ولایتى است که از باور سرچشمه گرفته و از علم و عمل ناشى شده باشد و این مطلب همان‌ گونه که آشکار است غیر از ولایتى است که برخى از سرزمین‌ ها پذیرفته و برخى رد نموده اند.

——————————————————————-

۱٫ «ما بر آسمان‌ ها و زمین و کوه ‌های عالم (و قوای عالی و دانی ممکنات) عرض امانت کردیم (و به آنها نور معرفت و طاعت و عشق و محبّت کامل حق یا بار تکلیف یا نماز و طهارت یا مقام خلافت و ولایت و امامت را ارائه دادیم) همه از تحمّل آن امتناع ورزیده و اندیشه کردند و انسان (ناتوان) آن را بپذیرفت، انسان هم (در مقام آزمایش و اداء امانت) بسیار ستمکار و نادان بود (که اکثر به راه جهل و عصیان شتافت)»؛ احزاب (۳۳): ۷۲٫
۲٫ «(این عرض امانت) برای این بود که خدا مرد و زن منافق و مرد و زن مشرک همه را به قهر و عذاب گرفتار کند و از مرد و زن مؤمن (به رحمت) در گذرد»؛ احزاب (۳۳): ۷۳٫
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: