۱

تفاوت داعش و طالبان در چیست؟

مبارزه با تروریسم، نیازمند همکاری‌ کشورهای منطقه است و آن‌ها باید درک کنند که داعش، تهدیدی برای همه است.
کد خبر: ۱۲۴۴۶۱
۱۰:۲۴ - ۳۰ مرداد ۱۳۹۵
به گزارش «شيعه نيوز»، مبارزه با تروریسم نیازمند همکاری‌های منطقه‌ایست و کشورهای منطقه باید درک کنند که تروریسم تهدیدی برای همه کشورها است. تروریسم تکفیری یک طرح خطرناک نه فقط برای مسلمانان که برای همه انسان‌ها است.

القاعده یک گروه تروریستی زیر پرچم عربستان سعودی است که اقدام به عملیات‌های تروریستی کرده و از قوانین بسیار سختگیرانه‌ای برخوردار است. اما پس از مدتی این قوانین سختگیرانه کمی معتدل شده و رهبران این گروه از اعمال برخی از این قوانین کوتاه آمده و اصلاحاتی در آن ایجاد کردند.


داعش، مثل القاعده، محصول ایدئولوژی سعودی وهابی است. این ایدئولوژی پشتیبان گروه‌های تروریستی جهادگرای مختلفی است که در دنیا مشغول خرابکاری هستند. اما دولت آمریکا هم در این میان ابدا بی‌تقصیر نیست؛ این دکترین آمریکا در جنگ سرد (و پس از آن، طرح فرقه گرایانه اش در عراق) بود که با ایدئولوژی وهابی عربستان سعودی همگرا شد و هیولای جهادی را به وجود آورد.

برخلاف القاعده و طالبان، داعش یک جنبش قومی ساکن نیست که در آرمان‌ها و نارضایتی‌های بخشی از مردم محلی ریشه داشته باشد. داعش جنبشی تروریستی است که مرزهای ملی را درنوردیده است و خود را در هر جایی که بتواند جای پایی داشته باشد، جا می‌کند. این گروه در سوریه متولد شده و عراق رشد کرد، اما سنت‌های حاضر در این کشورها را منعکس نکرده است. این گروه با استفاده از هرج و مرج موجود در سوریه و عراق حضورش را گسترده کرد. این موضوع داعش را بسیار متفاوت از القاعده کرده است. القاعده یک جنبش بومی است، مبارزان آن افغان، بلوچ و اغلب پشتو هستند و اهداف آن در به دست گرفتن حکومت افغانستان و پاکستان متمرکز شده است. این موضوع در قبال دیگر گروه‌های تروریستی در شمال آفریقا و یمن نیز صدق می‌کند.


اصلی‌ترین وجه اشتراک القاعده و داعش ضدیت بی حد و اندازه آنها با تشیع و کشتار شیعیان می‌باشد.

داعش و القاعده همان ایدئولوژی خانواده سلطنتی سعودی را دارند، اما در سیاست خارجه با هم اختلاف دارند. ماجرای بن‌لادن را همه می‌دانند: او تا پیش از تجاوز آمریکا به عراق و چراغ سبز عربستان سعودی به آمریکا برای حمله به کشورهای مختلف منطقه، بهترین روابط را با شاهزادگان سعودی داشت. پیش از آن، بن‌لادن یکی از اعضای عالی‌رتبه نهاد سیاسی عربستان سعودی بود.

گفتنی است کتاب‌های درسی در مناطق تحت کنترل داعش بر اساس همان ادبیات وهابی است که در مدارس سعودی استفاده می‌شود. "کتاب التوحید" (مجموعه احادیث اکید و مشکوک و تفاسیر "محمد بن عبدالوهاب" بر آن) را می‌توان "کتاب مقدس" داعش، القاعده و طالبان و آل‌سعود دانست.

در ماه‌های اخیر گروه القاعده و داعش به عنوان دو گروه مخالف مسلح دولت در ولایت‌های ننگرهار و هلمند افغانستان، اردوگاه یرموک ریف دمشق و قسمت‌هایی از شهر سرت لیبی با همدیگر جنگیده‌اند و در نتیجه چندین تن از دو طرف به هلاکت رسیده‌اند. القاعده و داعش چه تفاوت و شباهت‌هایی با همدیگر دارد و چه چیز باعث می‌شود که این دو گروه به صورت مسلحانه وارد درگیری شود.



شباهت‌ها و تفاوت‌های داعش و القاعده

هر دو گروه بنیادگرا هستند و به دنبال خلافت اسلامی می‌باشند. به عبارت دیگر، هر دو گروه گرایش به بازگشت به صدر اسلام دارند. آرمان هر دو که همانا رسیدن خلافت اسلامی می‌باشد؛ اما اسلام آمریکایی که هیچ شباهتی به اسلام پیامبر خاتم ندارد. شاید مهمترین و اساسی‌ترین وجه اشتراک این دو گروه این مسئله باشد. در کنار این مهم، فهم و درک آن ها از متون دینی بنیادگرایانه و بسیار افراط‌گرایانه است. پیش فرض‌های هر دو گروه تا اندازه‌ زیاد یکی است به همین خاطر، این دو گروه به درک یکسان از متون دینی دست یافته‌اند. با این حال، در خیلی از موارد درک‌شان از متون دینی متفاوت است، اما فهم هر دو را می‌توان در چارچوب بنیادگرایانه قرار داد.

برای احیای امر دینی به شکل صدر اسلام نیز این دو گروه تا اندازه زیاد از راه و روش یکسان استفاده می‌کنند.‏ هر دو گروه برای دست یابی به خلافت اسلامی تلاش می‌ورزد تا از راه خشونت‌آمیز و ایجاد رعب و وحشت به اهداف خود برسند. تا هنوز دیده نشده است که گروه  تروریستی القاعده با توجه به صدر اسلام و رفتار‌های پیامبر و صحابه خشونت خود را توجیه کند؛ اما گروه داعش دست به این کار زده است و با معیار قرار دادن برخی رفتار‌ها در صدر اسلام تلاش می‌کند خشونت‌ها و رفتارهای وحشتناک خود را توجیه نماید.



این دو گروه با وجود شباهت‌های بسیار، تفاوت‌های فاحش نیز دارند. القاعده به عنوان یک گروه آرمان‌گرا است که ادعای خلافت را در درون یک دولت-ملت دنبال می‌کند. از زمان تأسیس این گروه و قدرت گرفتن تا اکنون در هیچ موردی دیده نشده است که سران گروه القاعده ادعای جهانی خلافت را مطرح کرده باشد. آنها به دنبال گرفتن قدرت سیاسی در کشورهایی چون افغانستان و پاکستان هستند و تنها در صدد آوردن نظام خلافت در درون جغرافیایی به نام این دو کشور هستند.

اما تروریست‌های داعش داعیه ایجاد نظام خلافت در درون دولت-ملت را ندارد؛ بلکه این گروه داعیه ایجاد نظام خلافت فراکشوری در تمام کشورهای اسلامی را دارد. با این حال، گروه داعش از مجرای امر به معروف و نهی از منکر خود، در صدد تصرف کل جهان و برپایی نظام خلافت در سراسر جهان می‌باشد.‏ شاید مهمترین و اساسی‌ترین تفاوت میان گروه القاعده و داعش همین مسئله باشد.



شباهت‌های این دو گروه باعث نشده است که این آنها در کنار همدیگر برای تحقق اهداف و آرمان خود در برابر دشمنی واحد بایستند، بلکه تفاوت‌های میان دو گروه شکاف‌های عمیقی میان آن‌ها وارد نموده است. این شکاف در نهایت منجر به درگیری مسلحانه میان این دو گروه شده است. ناگفته نباید گذاشت که بخشی از نیروی انسانی داعش را اعضای ناراضی گروه تروریستی القاعده تشکیل می‌دهند. ناراضیان که به خاطر عملکرد و یا نگاه تند و بنیادگرایانه‌تر نسبت به این گروه دارند، به گروه داعش پیوسته‌اند و اکنون در زیر پرچم داعش مبارزه می‌کند. انتظار می‌رود در آینده شکاف میان دو این گروه عمیق‌تر گردد و بازی خشونت‌آمیز میان این دو گروه بیشتر گردد. با این حال، در جنگ میان القاعده و داعش سودی برای مردم دیده نمی‌شود. جنگ این دو گروه تروریست حاکمیت و اقتدار حکومت اسلام را تضعیف می‌کند و جز کشت و کشتار نتیجه‌ای ندارد.



شیخ نعیم قاسم: بارها گفته‌ایم و تکرار کرده‌ایم که تروریسم تکفیری یک طرح خطرناک نه فقط برای مسلمانان که برای همه انسان‌ها است.

شیخ نعیم قاسم معاون دبیرکل حزب الله لبنان گفت: بارها گفته‌ایم و تکرار کرده‌ایم که تروریسم تکفیری یک طرح خطرناک نه فقط برای مسلمانان که برای همه انسان‌ها است.

وی تصریح کرد: تروریسم تکفیری فقط خطری برای مقاومت و یا واکنشی در مقابل آن نیست؛ بلکه همه لبنان وکشورهای عربی و اسلامی و کشورهای جهان را تهدید می‌کند و خطری برای اسلام ناب محمدی(صلی الله علیه وآله) است.

معاون دبیرکل حزب‌الله تاکید کرد: تروریست‌های تکفیری، شیاطین و حیواناتی وحشی در لباس مسلمانان هستند که به خود رحم نمی‌کنند پس چگونه می‌توانند به دیگران رحم کنند.



شیخ نعیم قاسم اظهارداشت: امروز در جهان ملاحظه می‌کنیم، همه کسانی که بهایی سنگین درمقابل تروریسم تکفیری می‌پردازند، همان کسانی هستند که تروریسم تکفیری را ایجاد و از آن حمایت کرده‌اند و اکنون علیه خود آنها اقدام می کند.

وی با بیان این که دو راه برای مقابله با تروریسم تکفیری وحشی و حل این معضل وجود دارد، گفت: راه اول جلوگیری از گسترش اندیشه وهابی است که مردم را با روشی انحرافی و اشتباه تربیت می کند و راه دوم جلوگیری از کمک‌های مالی و حمایت‌های سیاسی و نظامی منطقه‌ای و جهانی از آن است.



داعش و القاعده و در راس آن طالبان شبیه هم هستند و با این وجود از بعضی جهات با هم تفاوت دارند.

1. القاعده و طالبان رهبری کاریزماتیک داشت که مجهز به مهارت‌های سخنوری بود. او قادر بود هواداران متعصب و عرب‌های جوان را تحت تاثیر قرار دهد. اما داعش، رهبری کاریزماتیک ندارد و خلیفه‌اش در اولین سخنرانی تلویزیونی خود ناکام ماند.

2. القاعده به طور متمرکز تحت رهبری بن‌لادن و نائبان خود بود در حالی که داعش ظاهرا سازمانی با رهبری جمعی دارد.

3. طبق تقسیم بندی "موریس دورژه" برای تقسیم بندی احزاب سیاسی، القاعده یک سازمان کوچک نخبه‌گرا و به دنبال معتقدان واقعی بود، اما داعش یک ارتش توده‌گرا است که به دنبال حکومت بر کشورهاست.

4. تخصص القاعده حملات چشمگیر علیه اهداف غربی بود، در حالی که داعش بر تصاویر وحشت‌انگیز متمرکز است تا به وسیله آن رعب و وحشت ایجاد کند و پیروزی های نظامی کسب کند. ترسی که داعش در دل دشمنان خود در سوریه و عراق برانگیخت دست کم نگیرید.

5. داعش بر جنگ در وطن متمرکز است، در حالی که بن‌لادن بر جنگ با آمریکا و غرب متمرکز بود.

6. هر دو این گروه ها پیرو ایدئولوژی وهابی آل‌سعود هستند.

7. هر دو گروه به ظاهر از نهادهای مذهبی مستقر در الازهر و ریاض متنفر هستند.

8. هر دو گروه به آسانی می‌توانند کشتار برادران و خواهران مسلمان خود را توجیه کنند.

9. هر دو گروه در عملیات‌های تبلیغاتی خود در فضای مجازی به سمت جوانان گرایش دارند.

10. القاعده به رسانه‌های قدیمی متکی بود، اما داعش بر رسانه های جدید متمرکز است.

تفاوت داعش و طالبان در چیست

11. داعش شدیدا دل‌مشغول فعالیت تبلیغاتی برای جذب افراد جوان است.

12. داعش سازمان‌های محلی مختلف و متعددی دارد که بدین وسیله بتواند از سرنوشت القاعده پس از اختفا و مرگ بن‌لادن اجتناب کند.

13. داعش در رسانه‌های اجتماعی از زبان ساده استفاده می‌کند، در حالی که بن‌لادن التفات به شیوه کهن سخنوری عربی داشت (اولین سخنرانی او پس از 11 سپتامبر یک استثنا بود و این سخنرانی بین افکار عمومی عرب به نفع او عمل کرد.)

14. داعش با اصول القاعده مشکلی ندارد؛ اما رهبری فعلی القاعده را مقصر می‌داند؛ القاعده هم اکنون با اصول داعش مشکل دارد.

15. القاعده با لطف مدام سرویس امنیتی سعودی (و با رضایت آمریکا در دوره جنگ سرد) به وجود آمد، اما توسعه داعش در راستای اهداف با عربستان سعودی بود.

16. داعش به دنبال فتح دولت (و گسترش آن به عنوان بخشی از خلافت) است، در حالی که القاعده به دنبال تضعیف دولت بدون هیچ هدف نهایی است.

17. داعش می‌خواهد قوانین و مقررات اسلامی را تحمیل کند، در حالی که تمرکز القاعده بیش از هر چیز بر روی فعالیت‌های نظامی جهادگرایانه است.

18. داعش به گزاره "اسلام راه حل است" رجوع کرد، در حالی که القاعده به "بمب‌گذاری راه حل است" وفادار است.

19. داعش یک مغز اقتصادی دارد، در حالی که القاعده به خیرات بن‌لادن متکی بود.

20. داعش مخاطب خود را شهروندان تحت کنترل خود قرار می‌دهد، اما القاعده "امت" را هدف سخن می‌داند.


21. داعش و القاعده خیلی زود به تکفیر متوسل می‌شوند.

22. القاعده به دنبال اتحاد بین گروه‌های جهادی بود، اما داعش اصرار به فاصله‌گیری از گروه‌های جهادی دیگر دارد.

23. القاعده بر سیاست خارجه متمرکز بود، اما داعش بر سیاست داخله تمرکز دارد.

24. هم القاعده و هم داعش علاقه‌ای به دشمنی با اسرائیل ندارند.

25. القاعده خطری کوتاه‌مدت برای منطقه بود، اما ظاهرا داعش همچون خطری بلند مدت برای منطقه است.

26. اصل پیدایش القاعده و سپس داعش در زمینه‌ای اتفاق افتاد که غربی‌ها در آن درباره خشونت و تروریسم اسلام‌گرایانه سروصدا به راه انداختند.

27. هر دو سازمان جهان‌گرا هستند.

28. در مقایسه با داعش، ادبیات القاعده نسبت به آل‌سعود کمتر مخاصمه‌آمیز به نظر می رسید، و "ابو محمد العدنانی" در نامه مشهور خود به "ظواهری" به این مسئله اشاره داشت.

29. داعش، علیرغم ادعاهای خود، در یارگیری بیشتر عملگرا است، بعثی‌های سابق بخش مهمی از سلسله مراتب رهبری داعش هستند.

30. هم داعش و هم القاعده از کمک‌های نقدی مستقیم یا غیر مستقیم حکومت‌های حاشیه خلیج فارس بهره مند بوده‌اند.

31. اغلب اعضای طالبان عناصر بومی هستند، اما بیشتر تروریست‌های داعش خارج از سوریه و عراق هستند.




داعش به گزاره "اسلام راه حل است" رجوع کرد، در حالی که طالبان به "بمب‌گذاری راه حل است" وفادار است.


فرجام سخن

مبارزه با تروریسم به صورت جدی نیازمند همکاری‌های منطقه‌ای است. کشورهای منطقه باید درک نماید که داعش تهدیدی برای همه کشورها است. ناامن شدن سوریه یا عراق منجر به ناامن شدن پاکستان، ایران، کشورهای آسیایی میانه، چین، روسیه و در نهایت منجر به برهم خوردن نظم بین‌الملل می‌شود. تهدید منطقه و جهانی نیازمند مبارزه منطقه‌ای و جهانی است. اگر القاعده تهدید برای همه کشور ها محسوب می‌شد، داعش نیز همانند القاعده یک تهدید جهانی است. این گروه اگر همانند القاعده فرصت بیابد، به قلب آمریکا حمله خواهد کرد همانطور که اکنون در قلب اروپا جولان می‌دهد. بنابراین، مبارزه با این گروه را باید جدی گرفت تا راهی برای مبارزه منطقه‌ای و جهانی با این گروه باز شود.
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
نظرات بینندگان
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۱:۱۵ - ۱۳۹۵/۰۵/۳۰
خدا لعنت کند هر کسی را که با هر تروریسم همکاری می کند تا جهان خصوصا منطقه به این فهم نرسد که فرمودید مشکل حل نخواهد شد چند کشور از همه مهمتر است ایران پاکستان عربستان ترکیه عراق افغانستان باید با هم همکاری کنند تا امنیت بر پا شود.