۰

همه‌چیز درباره «عماد مغنیه»؛ از ولادت تا شهادت

عماد مغنیه در ۱۲ فوریه سال ۲۰۰۸، در چارچوب جنگ تمام عیار رژیم صهیونیستی و حزب الله و در انتقام بزرگ این رژیم به دنبال شکست‌های استراتژیک و تاریخی آن در جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶، ترور شد.
کد خبر: ۱۲۱۶۶۵
۱۹:۵۴ - ۱۳ تير ۱۳۹۵
به گزارش «شیعه نیوز»، با وجود اینکه اطلاعات چندانی از زندگی عماد مغنیه و نقش امنیتی و نظامی او در دست نیست، با مقداری جستجو می‌توانیم به مطالبی دست پیدا کنیم:

عماد فایز مغنیه در ۲۵ ژانویه ۱۹۶۲ در روستای طیردبا در جنوب لبنان به دنیا آمد. آنها پنج خواهر و برادر به نام‌های عماد، فؤاد، جهاد، ناهده و زینب بودند. دوران کودکیِ همراه با آرامش او در خانه‌ای سرشار از الفت و التزام دینی سپری شد.

خانواده مغنیه در سال ۱۹۷۶ به بیروت بازگشتند. او در سن چهارده سالگی به صفوف جنبش فتح پیوست، وارد مسیر مقاومت فلسطین شد، و دور از جنگ داخلی لبنان قضیه محوری عرب را پیش چشم خود قرار داد. او در این مرحله در اردوگاه‌های مختلف آموزش دید و به درجه فرماندهی تفنگ‌داران رسید. در عین حال مهارت‌ها و تخصص‌های امنیتی را از علی حسن دیب، معروف به ابوحسن سلامه (که بعداً جزء فرماندهان مقاومت اسلامی شد و رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۹۹ او را ترور کرد) تعلیم دید.

در سال ۱۹۷۹ و پس از تلاش سازمان امنیت عراق برای ترور آیت الله سید محمدحسین فضل الله، عماد مغنیه تیم ویژه حفاظت از این مرجع را تشکیل داد.

در سال ۱۹۸۰ برای ادای فریضه حج به مکه مکرمه سفر کرد و بعد از آن بود که با لقب «حاج» مشهور گردید.

او به طور موازی تحصیلات علمی خود را نیز ادامه داد و در دانشکده مدیریت بازرگانی دانشگاه لبنان پذیرفته شد. بر اساس بعضی اطلاعات تأییدنشده، او بعداً در دانشکده آمریکایی بیروت هم پذیرفته شد.

در سال ۱۹۸۱، به دلایل سازمانی از جنبش فتح خارج شد و تصمیم گرفت تمام وقت خود را صرف تیم حفاظت از آیت الله فضل الله نماید. به دنبال این کار، اجزای برنامه امنیتی او مستقلاً بروز و ظهور یافت.

در سال ۱۹۸۲ رژیم صهیونیستی به لبنان حمله کرد. آن زمان حاج عمادِ بیست ویک ساله در ایران حضور داشت. او بلافاصله از راه سوریه به لبنان برگشت تا در کسوت فرمانده میدانی مقابل دشمنانی که سرزمینش را اشغال کرده‌اند بایستد. عماد مغنیه در درگیری‌های حومه ضاحیه جنوبی بیروت رشادت‌های زیادی از خود نشان داد، و در این راه از ناحیه پا مجروح شد.

زمانی که سازمان آزادی‌بخش فلسطین از لبنان بیرون رفت، عماد محل انبارهای مهمات را می‌دانست. او با استفاده از این اطلاعات گروه‌های کوچکی را که هسته مقاومت اسلامی به شمار می‌آمدند به سلاح مجهز کرد. این کار با نام او گره خورد و موجب شد در دوره ریاست جمهوری وقت، امین الجمیل، از سوی ارتش لبنان در معرض ترور قرار بگیرد.

شاید بتوان گفت بارزترین عملیات این مرحله که تحت نظارت مستقیم مغنیه انجام شد، تخریب محل استقرار فرمانده ارتش رژیم صهیونیستی در شهر صور واقع در جنوب لبنان بود. این عملیات استشهادی در ۱۱ نوامبر ۱۹۸۲ به دست احمد القصیر انجام شد.

نام مغنیه هم‌چنان در فهرست افراد تحت تعقیب دیده می‌شد تا اینکه مفتی جعفری‌مذهب برجسته وقت، شیخ عبدالامیر قبلان امکان سفر مجدد او را به ایران فراهم کرد.

حاج عماد به مبارزات خود ادامه داد و سرانجام در سال ۲۰۰۰ توانست با آزادسازی جنوب لبنان با استفاده از طرح نظامی به رویاهای خود جامه عمل بپوشاند. در این طرح ارتش رژیم صهیونیستی مجبور شد بدون قید و شرط از لبنان خارج شود.

او پس از آن وارد مرحله بعد شد، و از طریق به اسارت گرفتن سربازان و افسران صهیونیست، به سامان‌دهی پرونده اردوگاه زندانیان اسراییلی پرداخت، و در عین حال آن را به عنوان شیوه‌ای در راه حمایت از انتفاضه فلسطین مطرح نمود.

عماد مغنیه ـ که به اسم حاج رضوان یا معاون جهادی دبیرکل شناخته شده بود ـ بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۶ توانست مقاومت را به حد اعلای آمادگی و مهارت و تخصص برساند.

او به موازات گسترش عمل گروه‌های مقاومت فلسطین، دامنه کوشش‌های جهادی خود را گسترش داد تا گروه‌های مقاومت را در عراقِ اشغال‌شده توسط نیروهای آمریکایی تشکیل دهد. پیامدهای این کار به زودی در طول دوره حمله، در عملیات‌های ویژه مقابل ارتش آمریکا در استان‌های مختلف عراق، توانایی‌ها و تاکتیک‌هایی را که حاج رضوان مدتی قبل از شهادتش در سال ۲۰۰۹ در غزه به فلسطینی‌ها منتقل کرده بود، آشکار کرد.

دستگاه‌های سازمان اطلاعات غرب بدون ارائه ادله مشخص عماد مغنیه را به اجرای عملیات‌های متعدد ضد مصالح خود در لبنان و خاورمیانه متهم می‌کنند. بارزترین این عملیات‌ها که در دهه هشتاد اتفاق افتاده عبارت است از:

۱۹۸۳؛ انفجار ماشین بمب‌گذاری شده مقابل سفارت امریکا در بیروت. در این عملیات شصت و سه نفر کشته شدند.

۱۹۸۳؛ تخریب پایگاه نیروهای تفنگ‌داران دریایی آمریکا (مارینز) در بیروت. این عملیات به کشته شدن دویست و سی و یک سرباز منجر گردید.

۱۹۸۳؛ حمله به محل استقرار چتربازان فرانسوی. در این حمله چهل سرباز کشته شدند.

۱۹۸۳؛ ربودن و قتل ویلیام باکلی، رئیس دفتر سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا در بیروت.

۱۹۸۵؛ ربودن هواپیمای شرکت آمریکایی تی دبلیو ام.

اما این اتهامات نیازمند مستنداتی است که مسئولیت او را ثابت کند. حتی به سادگی می‌توان بعضی از این اتهامات را کاملاً منتفی دانست. مثلاً مقامات آمریکایی چهره شخصی را که هیچ شباهتی با مغنیه ندارد، در رابطه با عملیات هواپیماربایی تی دبلیو ام منتشر کرده‌اند.

گذشته از این، رژیم صهیونیستی خیال می‌کند مغنیه در یک مرکز تخصصی در آلمان جراحی پلاستیک انجام داده و به اجبار چهره‌اش را تغییر داده است. با این‌حال کنار هم قرار دادن عکس‌های مغنیه، که شامل مراحل مختلف زندگی‌اش می‌شود، کاملاً نشان می‌دهد او تحت هیچ عمل جراحی از این قبیل قرار نگرفته است.


ترور عماد مغنیه

عده زیادی تا چند سال پس از ترور عماد مغنیه، فرمانده نظامی حزب الله، از این مسأله باخبر نبودند. [اما بعد از آن] در فوریه هر سال ابهامات و سؤالات پیرامون خونخواهی این فرمانده جهادی بزرگ از سوی حزب الله، افزایش پیدا می‌کند. با این حال اگر بخواهید بدانید چه اطلاعاتی درباره این پرونده منتشر شده، به جواب قطعی دست پیدا نمی‌کنید و با جستجویی عمیق تنها می‌توانید پاسخ سؤالات «کجا» و «چطور» و «چه وقت» را پیدا کنید. پاسخی که هم‌وزن عماد مغنیه باشد.

در نخستین قدم‌ها، درمی‌یابیم که عماد مغنیه در ۱۲ فوریه سال ۲۰۰۸، در چارچوب جنگ تمام عیار رژیم صهیونیستی و حزب الله ـ که از سال ۱۹۸۲ شروع شد ـ و در پی خط مشی از حزب الله به دنبال شکست‌های استراتژیک و تاریخی آن در جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ ترور شده است.

هم‌چنین درمی‌یابیم که دفتر تحقیقات فدرال آمریکا (اف بی آی) در ۳۰ سپتامبر ۲۰۰۷ اعلام کرده فعالیتی متمرکزتر و تخصصی‌تر برای نزدیک شدن به حزب الله از خود نشان خواهد داد و با بروزرسانی گزارش‌ها، بخش ویژه مبارزه با تروریسم را مجدداً ساماندهی خواهد کرد و همکاری نزدیک‌تری با سازمان‌های امنیت و اطلاعات جهانی و منطقه‌ای خواهد داشت.


معادله حزب الله با رژیم صهیونیستی

معادله حزب الله با رژیم صهیونیستی پیش از پاسخ به ترور مغنیه بنا گذاشته شده بود و با اعلام مواضع و بیانات دبیرکل حزب الله، سید حسن نصرالله، و ایجاد جنگ روانی که بعد از پاسخ به ترور مغنیه به بخشی از پاسخ ترور تبدیل شد، حجمی عظیم یافت. خود صهیونیست ها هم ناخواسته و با اعلام هشدارهای پی در پی آن را قوت بخشیدند.

إفراییم إنبار، مدیر مرکز مطالعات استراتژیک بگین ـ السادات، می‌گوید: «فکر می‌کنم آنها در جنگ واقعی با اسرائیل هستند، و تلاش می‌کنند به اسرائیلی‌ها، در هرکجای جهان، آسیب بزنند. آنان در گذشته موشک‌های زیادی روی سر اسرائیل ریخته و مخالفت خود را با برپایی دولت یهود اعلام کرده‌اند. حزب الله با اسرائیل جنگ دارد».

سید حسن نصرالله ضمن سخنانی گفته است: «دشمن ما نگران است. بگذارید نگران باشد. بگذارید هر روز و همه جا نگران باشد. در هر عرصه و در تمام اهدافش نگران باشد».

به گفته فیلیپ جرالدی، افسر سابق سازمان امنیت و اطلاعات مرکزی آمریکا: «این عنصر اصلی جنگ نامتوازن است، یعنی جنگ با یک طرف بسیار قوی‌تر از خود. عنصر اصلی چنین جنگ‌هایی قرار گرفتن طرف ضعیف در وضعیتی تهدیدشده است تا طرف قوی مجبور شود منابع و اموال خود را مصرف کند و سربازان و مأموران پلیس خود را در حالت آماده باش نگه دارد».

شائول شای، کارشناس صهیونیستی امور مبارزه با تروریسم، نیز می‌گوید: «با نگاهی به تاریخ و تجربه ویژه ما از جمله در جنگ دوم لبنان، روشن است که آنها توانایی‌های نظامی زیادی دارند و در استفاده از آنها علیه اسرائیل هیچ تردید نمی‌کنند. لذا نمی‌توان آنها را پروپاگاندا دانست».


پاسخ حزب الله به ترور عماد مغنیه؛ آری یا خیر؟

فیلیپ جرالدی، افسر سابق سازمان امنیت مرکزی آمریکا می‌گوید: «به نظر من آنان واقعاً جدی هستند اما فکر می‌کنم در عین حال مواظب عکس العمل اسرائیل و اتحادیه اروپا هم هستند. به همین دلیل فکر می‌کنم اگر دست به انجام کاری بزنند آن کار متناسب با ترور خواهد بود».

إفراییم إنبار، مدیر مرکز مطالعات استراتزیک بگین ـ السادات نیز می‌گوید: «بله، فکر می‌کنم آنها واقعاً جدی هستند، آنان از کشتن یهودیان خوششان می‌آید و به انتقام ایمان دارند».

هم‌چنین ایو بونیه، رییس سابق سازمان امنیت و اطلاعات فرانسه بیان داشته: «قطعاً ترور مغنیه اثر دردناکی بر جای گذاشته است. بنابراین با توجه به اینکه می‌بینیم بعضی مناطق خاورمیانه پر از اقدامات انتقام‌جویانه است، می‌توان این عمل را هم انتقام دانست؛ و چرا که نه؟ معتقدم حزب الله بسیار جدی است».

یورام اشفایتزر، مدیر مطالعات تروریستیِ آکادمی امنیتی ـ قومی تل آویو در همین زمینه می‌گوید: «شاهد بودیم که حزب الله بلافاصله پس از ترور و به منظور اجرای عملیات انتقامی تلاش‌های متعددی را چندین بار در ترکیه، مصر، آذربایجان، قبرس، آفریقا، بلغارستان انجام داد که موفقیت‌آمیز نبود. دلایل بسیاری نشان می‌دهد آنان قصد جدی دارند عملیات انتقامی داشته باشند. علاوه بر آن با توجه به اینکه آنان با ایران کار می‌کنند، ایرانی‌ها هم دست به اجرای چندین عملیات زده‌اند».


دلیل پافشاری حزب الله به پاسخ به ترور مغنیه

ابتدا باید بدانیم حزب الله به چه دلیل اصرار دارد به ترور عماد مغنیه پاسخ دهد. این مسأله نقطه آغازی برای جستجو در سناریوهای احتمالی حزب الله در پاسخ به اسرائیل است.

بر اساس بررسی‌های انجام‌شده، پاسخ ندادن حزب الله به ترور فرمانده نظامی خود توازن مهار اسرائیل را به هم خواهد زد و به او چراغ سبزی نشان خواهد داد تا سایر رهبران و اعضای حزب را ترور کند.

نیز، ترغیبش خواهد کرد تا هرچه بیشتر قوانین درگیری‌هایی را که از زمان پایان جنگ ژوییه سال ۲۰۰۶ برقرار است بشکند. به همین دلیل حفظ این معادله مهار و اصلاح توازن آن ـ اگر به سود اسرائیل دچار مشکل نشود ـ هدف استراتژیک حزب الله به شمار می‌آید و نمی‌توان از آن چشم‌پوشی کرد.

سید حسن نصرالله هم ضمن سخنرانی خود اعلام می‌کند: «فقط یک جمله می‌گویم و مثل روز تشییع خلاصه و فقط با بیان دیگر اعلام موضع می‌کنم و می‌گویم: حاج عماد! به خدا سوگند یاد می‌کنم که خونت هدر نخواهد رفت».


قسم شرعی الزام‌آور

دبیرکل حزب الله، صرف نظر از اینکه حتی در چشم دشمنانش به وفای به عهد مشهور است، با قسم خوردن ـ که از ناحیه دینی و فقهی الزام‌آور است ـ معنایی اضافی را هم برای التزام به پاسخ حزب الله بیان کرد که به هیچ وجه نمی‌توان از آن برگشت.

با توجه به اطلاعاتی که تا الان در دست دارید، میان معادله مهار و جایگاه شخص حاج رضوان توازن برقرار می‌شود و همه به یک نتیجه ختم می‌شوند: پاسخ حزب الله به ترور تصمیم قاطعانه و نهایی است، و طبق گفته سید حسن نصرالله: «این حساب از زمان شیخ راغب، از زمان شیخ عباس، تا زمان حاج عماد مغنیه و حسان اللقیس باز است و باز خواهد ماند... قاتلان مجازات خواهند شد، دیر یا زود...».

[این مسأله کاملاً توجیه می‌کند که به چه دلیل] هر سال هم‌زمان با نزدیک شدن سالروز ترور عماد مغنیه، کمیته مبارزه با تروریسمِ دفتر نخست‌وزیری اسرائیل درباره سفر به خارج [اسرائیل] هشدار می‌دهد. این هشدارهای پی در پی از سال ۲۰۰۸ که شامل توصیه‌هایی به مسافران است، بیانگر ترس از عملیات انتقامی حزب الله است.

بعد از اینکه ثابت شد تصمیم انتقام گرفتن از خون مغنیه قطعی است، دایره بحث را گسترش می‌دهیم و به میزان و حدود توانایی برنامه‌ریزی و عملیاتی حزب الله در اجرای نقشه مهار اسرائیل می‌پردازیم.


توانایی‌های اطلاعاتی و نظامی حزب الله در پاسخ به ترور

اطلاعات چندانی درباره توانایی‌های نظامی و اطلاعاتی حزب الله فاش نشده اما با توجه اینکه حزب الله از سال ۱۹۸۲ با اسرائیل درگیری دارد، کاملاً روشن است توانایی‌های پیشرفته‌ای در پاسخ دادن به ترور فرمانده نظامی خود دارند.

إفراییم إنبار، مدیر مرکز مطالعات استراتزیک بگین ـ السادات، می‌گوید: «فکر می‌کنم حزب الله توانایی‌های سازمانی دارد، و این مسأله را در گذشته ثابت کرده است. آنان می‌توانند خارج از مرزهایشان فعالیت داشته باشند. آنان پول و امکان دستیابی دارند، و فراموش نکنید مساعدت بزرگی از طرف ایران دریافت می‌کنند. بنابراین یک دولت کنار خود دارند و این یعنی اجرای چنین عملیات‌هایی برایشان آسان می‌شود».

یورام اشفایتزر، مدیر مطالعات تروریستی در آکادمی امنیتی ـ قومی تل آویو، هم می‌گوید: «وقتی امروز به حزب الله نگاه می‌کنی در واقع  به یک ارتش نگاه می‌کنی. ارتشی که از تاکتیک جنگ‌های پارتیزانی استفاده می‌کند، دست به عملیات نظامی می‌زند و به سلاح‌های هوشمند و بسیار پیشرفته مجهز است که او را پشتیبانی می‌کند. سلاح‌هایی که ایران و سوریه در اختیار او می‌گذارند. توانایی نظامی این گروه شگفت‌آور است».

و ادامه می‌دهد: «بنابراین باز هم امکان آن وجود دارد اما اجرای این عملیات در گرو تصمیم سیاسی رهبران حزب الله، و احتمالاً موافقت ایران است که کاملاً جدی به مسأله پاسخ به اسرائیل نگاه می‌کنند».


نحوه پاسخ حزب الله به ترور عماد مغنیه

برای فهمیدن اینکه حزب الله به چه نحو به ترور پاسخ خواهد داد باید هنگام جستجو، دو خط مشی ملازم هم را در نظر بگیریم:

اول) تعیین اهمیت و وزن عماد مغنیه برای حزب و متحدانش.

دوم) تعیین سناریوهای احتمالی در نحوه پاسخ حزب الله.

نقطه مشترک این دو خط مشی اصلی، می‌تواند نتایج و پاسخ‌های منطقی و علمی را پیش روی ما به نمایش بگذارد.

هرچه جستجو پیش می‌رود علامت سؤال‌ها در مقابل پاسخ حزب الله هم افزایش پیدا می‌کند. [یکی از موارد مؤثر در زمینه پاسخ حزب الله]جغرافیا [است]. جغرافیا عاملی طبیعی در تعیین عرصه و حدود پاسخ به شمار می‌آید.

بررسی‌ها نشان می‌دهد که حزب الله از جهت مکان پاسخ‌گویی به اسرائیل دو انتخاب اصلی پیش روی خود دارد:

 اول) داخل اسرائیل.

دوم) خارج از آن.

طبق گفته مردخای کیدار، افسر سابق سازمان اطلاعات ارتش اسرائیل «آنان برای حمله به اسرائیل می‌توانند از مرزها عبور کنند و این مسأله‌ای ساده نیست. هم‌چنین می‌توانند افرادی را درون اسرائیل استخدام کنند تا تحت نظارت حزب الله دست به اقداماتی بزنند. [اما] انجام هیچ‌کدام از این احتمالات کار ساده‌ای نیست».

شائول شای، کارشناس صهیونیستی امور مبارزه با تروریسم در همین راستا می‌گوید: «حزب الله [قبلاً] با اجرای عملیات درون اراضی اسراییل به سربازان اسراییلی حمله کرده و آنان را ربوده است. اکنون می‌بینیم این توانایی هنوز وجود دارد و باید آن را جدی گرفت».

به نظر می‌رسد اجرای حمله درون اراضی اشغالی اسرائیل احتمالی منطقی است که سهام آن پس از انجام عملیات ویژه در مارس ۲۰۰۸ در یک مدرسه مذهبی در بیت المقدس غربی رشد پیدا کرده است. در این عملیات که «کتائب احرار الجلیل» و «گروه شهید عماد مغنیه» مسئولیت آن را پذیرفتند، هشت اسرائیلی کشته و بیش از چهل نفر مجروح شدند.

هم‌چنین سازمان ارتش اسرائیل احتمال می‌دهد عملیاتی از قبیل به اسارت گرفتن سربازان اسرائیلی در مرزهای مشترک با لبنان، یا نفوذ هواپیمای بدون سرنشین حامل مواد منفجره بر فراز شهرک‌های صهیونیست‌نشین صورت بگیرد.

إفراییم إنبار در ادامه سخنان خود می‌گوید: «آنان می‌توانند تعدادی بمب‌گذار انتحاری بفرستند یا یک حمله‌ انتحاری در پایگاه‌های مرزی اسرائیل صورت دهند».

مردخای کیدار نیز انجام عملیات خارج از اسرائیل را ساده‌تر می‌داند.

آن دسته از افرادی که احتمال می‌دهند حزب الله در خارج اسرائیل به ترور پاسخ دهد، وجه استدلالشان این است که حزب الله به دنبال کشوری است که دستگاه‌های امنیتی‌اش ضعیف بوده و ورود به آن و خروج از آن بعد از اجرای عملیات به آسانی انجام شود.
منبع: MEHR NEWS
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: