سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

خانواده

شیعه شناسی

عکس

فیلم

دیده بان

پادکست

#الحاشیه

سردبیر

中文

صفحات داخلی

تصاویر دیده نشده از زندان امام موسی کاظم(ع)

عکسهایی دیده نشده ای از زندان امام موسی کاظم (علیه السلام) در فضای مجازی منتشر شده که آن حضرت پس از کشته شدن پدرش امام جعفر صادق(علیه السلام) به دست خلیفه وقت در شوال سال ۱۴۸ ه. ق. و در زمان خلافت منصور عباسی امامت خود بر شیعیان را اعلام کرد که این کار ۳۵ سال به درازا کشید.
کد خبر: ۸۹۲۳۳
۱۱:۰۶ - ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۴








انتهای پیام/ 852
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱۱
نظرات بینندگان
عفاف
۱۶:۴۱ - ۱۴۰۲/۱۱/۱۷
لعنت الله علی القوم الظالمین
سلام و صلوات خداوند و فرشتگان بر محمد و آل محمد علیهم اجمعین
ناشناس
۰۹:۰۰ - ۱۴۰۰/۱۲/۰۸
لعنت خدا و رسولش بر ظالمین
مسعود
۲۳:۲۷ - ۱۳۹۹/۱۲/۱۸
بنام خداوند یکتا و یگانه
باسلام و صلوات بر خاتم الانبیا محمد مصطفی صل الله علیه وآله
سلام بر آقا امام کاظم علیه السلام که مردانه در مقابل ظلم ایستاد و مظلومانه به شهادت رسید.. امام کاظم(ع) به ظلم زمانه خویش نه گفت و تمام رزمندگان علوى در صفوف ایستاده در كنار او صف زدند و قیام‌ها و نهضت‌ها آغاز کردند و در راه پیروزى حق بر باطل و حفظ حرمت و رسالت اسلام تا پاى جان و چوبه‏ دار و سلول‌هاى زندان ایستادند و از خود حماسه‏‌هایى به جا نهادند كه تا نابودى و از بین رفتن دستگاه جبار بنى‌العباس ادامه یافت
ناشناس
۱۳:۲۷ - ۱۳۹۸/۱۲/۱۹
چقدر شیک کاخ درست کرده
ناشناس
۱۵:۲۲ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۲
سلام
امام موسی کاظم علیه السلام حدود 4 سال در زندان های هارون الرشید ملعون بودند.
ناشناس
۱۳:۲۷ - ۱۳۹۴/۰۴/۰۳
اسلام علیک یاموسی بن جعفر الکاظم
سید
۱۱:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۹
لعنت الله علی القوم الظالمین
ابراهیم
۲۳:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۴
صوات برمحمدو ال محمد
یاسر
۲۲:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۴
لا اله الا الله...!
yas par par
۱۱:۳۱ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۴
با نام یا رحیم

با سلام


…نمی دونیم غل و زنجیر جامعه دیدید یا نه … …. دو تا دست با زنجیر بسته میشه به یه تخته که دور گردن بسته میشه… بعد دو تا پا با زنجیر به یک وزنه بزرگ بسته شده … حرکات عادی نمیشه انجام داد… راه رفتن سخته… بمیرم اون آقای مظلوم حدود ۱۴ سال در زندانها و سیاه چالهای هارون الرشید زندانی بود… شکنجه می شد… بعضی وقتها اینقدر زندان تاریک بود که اگر علم امامت و ولایت نبود تشخیص وقت نماز صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشاء برای حضرت مشکل بود… کسی که در یک جای نمناک باشه به مرور زمان استخوانهایش پوک می شود فرتوت می شود و قوتش کم می شود…. کار امام به جایی رسیده بود که شب و روز از خدا طلب مرگ می کرد…. آه بعد نمازها ناله می زد… الهی خلصنی من سجن هارون… خدایا منو از زندان هارون خلاص کن… مرگ منو برسان…. ای امام غریب … آخرش هم اون زندان بان یهودی ملعون «سندی ابن شاهک» با زهر آقای غریب ما را مسموم کرد … آه امام شیعیان غریبانه در سیاه چال جان سپرد… یه وقت دستور دادند چند تا غلام پیکر بیجان امام را بروی یک تخته از زندان بیرون آوردند …. ای مظلوم عالم… یا موسی بن جعفر… و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون…
چه سختی هایی کشیدن ائمه ما تا این اسلام و این دین به دست من و شما برسه … چه گذرگاههای سختی در طول تاریخ برای دین خدا وجود داشته…. الان برای من و شما راحت شده … اینقدر خون شهید ، اینقدر شکنجه و بلا …. حالا من و تو چه جوری رفتار می کنیم …. چطوری قدر می دونیم… ثمّ لتسئلنّ یومئذ عن النّعیم… خدا به داد ما برسه…