سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

دیده بان شیعیان

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

آیا بر اساس روایات، پدر می‌تواند بدون اجازه - حتی بر خلاف مصلحت - هرگونه تصرفاتی در اموال فرزند بالغ و غیر محجورش داشته باشد؟

روایت معروفی از پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) وجود دارد که خطاب به فردی فرمود: «أَنْتَ‏ وَ مَالُکَ‏ لِأَبِیک‏»؛ یعنی تو و اموالت برای پدرت می‌باشی. این روایت در برخی منابع شیعه و سنی نقل شده است. اما نباید برداشتی کلی و استثناناپذیر از این روایت داشت.
کد خبر: ۲۲۲۱۲۰
۰۹:۵۵ - ۱۶ فروردين ۱۳۹۹

شیعه نیوز:
پرسش
در روایت آمده است: شخصی به امام گفت: پدرم اموال مرا گرفته. و امام در جواب فرمود: «خود و اموالت همه مال پدرت هستی»؛ من می‌خواهم بدانم که سکوت فرزند در برابر حمله پدر برای تصاحب اموالش اولاد جایز است؟ اگر فرزند، خود، زن و بچه داشته باشد و به واسطه این حمله، زن و بچه در مضیقه قرار بگیرند، آن وقت تکلیف فرزند چه می‌شود؟
پاسخ اجمالی
روایت معروفی از پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) وجود دارد که خطاب به فردی فرمود: «أَنْتَ‏ وَ مَالُکَ‏ لِأَبِیک‏»؛ یعنی تو و اموالت برای پدرت می‌باشی. این روایت در برخی منابع شیعه[1] و سنی[2] نقل شده است. اما نباید برداشتی کلی و استثناناپذیر از این روایت داشت. به بیان دیگر؛ این‌که تمام اموال فرزند برای پدر بوده و او می‌تواند همه دارائی‌های فرزندش را بدون اجازه، صاحب شود، مدلول این روایت نیست و همان‌گونه که در ارث، تمام اموال به پدر نمی‌رسد، در زمان حیات نیز نمی‌توان همه اموال پسر را برای پدر دانست. این مطلب توسط روایاتی تأیید می‌شود:
شخصی از امام صادق( علیه السلام ) پرسید: آیا از مال فرزند بر پدر چیزى حلال است؟ آن‌حضرت فرمود: «در صورتى که چاره‌اى نداشته باشد به‏ اندازه خوراکش آن هم بدون زیاده‌روى اشکالى ندارد»، آن شخص پرسید: پس مقصود از این کلام رسول خدا که فرمود: «أنت‏ و مالک‏ لأبیک‏» چیست؟ امام( علیه السلام ) فرمود: «موضوع این بود که فرزندى پدرش را به شکایت نزد رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) آورد و گفت: یا رسول اللَّه، این پدر من است و در میراث مادرم به من ستم کرده، پدر گفت: من آن‌را هزینه زندگى هردویمان کرده‌ام، این‌جا بود که رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: تو و اموالت از آن پدرت می‌باشد و پدر مالى نداشت تا رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) بستاند و به فرزند دهد، آیا به نظر تو آن‌حضرت باید پدر را براى این ادعای پسرش به زندان می‌افکند؟!».[3]
از امام باقر( علیه السلام ) نقل است که «پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) خطاب به مردی فرمود: "أَنْتَ‏ وَ مَالُکَ‏ لِأَبِیکَ‏" و -اما با وجود چنین حدیثی- من دوست نمی‌دارم پدر از اموال فرزند بردارد، مگر در آنچه بدان نیاز مبرم دارد...».[4]
ابن سنان می‌گوید: از امام صادق( علیه السلام ) پرسیدم چه چیزی از اموال فرزند بر پدر حلال است؟ امام فرمود: «اگر فرزند نفقه را به بهترین نحو به پدرش بدهد، پدر دیگر اجازه ندارد از اموال فرزند چیزی را بگیرد».[5]
بنابر این، طبق روایات شیعه، پدر آزاد نیست تا از این سخن پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) سوء استفاده کرده و فرزندش را از لحاظ اقتصادی دچار تنگنا و مشکل نماید.
علاوه بر روایات شیعه، در منابع اهل سنت نیز روایاتی وجود دارد که عمومیت حدیث مورد بحث را زیر سؤال می‌برد. یکی از این روایات چنین است: «مردی به پیش خلیفه اول آمد و گفت:... این مرد (اشاره به پدر خودش) می‌خواهد تمام اموال مرا بگیرد! خلیفه، خطاب به آن مرد گفت: همانا برای تو از اموال او مقداری است که تو را کفایت کند. همچنین پرسیدند آیا پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) نفرمود: "أَنْتَ وَ مَالُکَ لِأَبِیکَ" خلیفه گفت: به آنچه خداوند برای تو رضایت داده، راضی باش. و از منذر بن زیاد نقل شده است که منظور از این مال، همان مقدار نفقه واجب می‌باشد».[6]
[1]. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا( علیه السلام )، محقق، مصحح، لاجوردی، مهدی، ج 2، ص 96، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 5،‌ ص 136، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق
[2]. شیبانی، أبو عبد الله أحمد بن محمد، مسند احمد، تحقیق: الأرنؤوط، شعیب، مرشد، عادل و دیگران، اشراف: ترکی، عبد الله بن عبد المحسن، ج 11، ص 503، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421ق؛ قرشی شافعی، أبو عبد الله محمد بن إدریس، مسند الإمام الشافعی، ج 3، ص 83، کویت، شرکة غراس للنشر و التوزیع، چاپ اول، 1425ق.
[3]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 3، ص 177، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق؛ شیخ صدوق، معانی الاخبار، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ص 155، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1403ق.
[4]. الکافی، ج 5،‌ ص 135؛ قطب الدین راوندی، سعید بن عبداللّٰه، فقه القرآن، محقق، مصحح، حسینی‌، سید احمد، ج 2، ص 31، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، چاپ دوم، 1405ق.
[5]. شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، محقق، مصحح، موسوی خرسان، حسن، ج 6، ص 345، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[6]. أبو بکر بیهقی، أحمد بن الحسین بن علی بن موسى الخُسْرَوْجِردی الخراسانی، أبو بکر البیهقی، المحقق محمد عبد القادر عطا، ج 7، ص 789، بیروت، دار الکتب العلمیة، الطبعة الثالثة، 1424 هـ.

 

 

 

 

 

 

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: