۰

خصوصیات شیعیان از منظر امام باقر(ع)

امام باقر (ع) شیعیان خود را با چنین سخنانی توصیف می فرماید: «همانا که شیعیان ما، شیعیان علی، با دست و دل گشاده و از سرگشاده دستی و بی ریایی از ما طرفداری می کنند و برای زنده نگاهداشتن دین، متحد و پشتیبان ما هستند. اگر خشمگین گردند، ستم نمی کنند و اگر خرسند باشند از اندازه نمی گذرند. برای آن کس که همسایه آنان باشد برکت دارند و با هر کس که با آنان مخالف باشد طریق مسالمت پیش می گیرند».
کد خبر: ۲۷۱۲۳۳
۰۹:۴۳ - ۱۶ تير ۱۴۰۱

به گزارش «شیعه نیوز»، در کتاب امام محمد باقر علیه السلام مرزبان راستین حکمت نبوی، توصیفاتی درباره شیعیان دریان امام محمد باقر(ع) آمده است.

 امام باقر (ع) شیعیان خود را با چنین سخنانی توصیف می فرماید: «همانا که شیعیان ما، شیعیان علی، با دست و دل گشاده و از سرگشاده دستی و بی ریایی از ما طرفداری می کنند و برای زنده نگاهداشتن دین، متحد و پشتیبان ما هستند. اگر خشمگین گردند، ستم نمی کنند و اگر خرسند باشند از اندازه نمی گذرند. برای آن کس که همسایه آنان باشد برکت دارند و با هر کس که با آنان مخالف باشد طریق مسالمت پیش می گیرند».

در روایتی آمده است که حضرت باقر(ع) همراه با حضرت صادق که همراه امام آمده بود، حج بیت الله به جای آوردند. وقتی به مسجد الحرام رسیدند، هزاران نفر در مسجد گرد آمدند. امام صادق (ع) با وجود حضورهشام بن عبد الملک، در محضر پدر بزرگوار خود ایستاد و مفهوم شیعه اهل بیت را با وضوح تمام برای حاضران به شرح باز گفت. او آشکارا و با بیانی روشن توضیح داد که شیعیان کسانی هستند که دارای این صفات و خصوصیاتند و آنان اصحاب روحانی و اجتماعی در جامعه می باشند و وارثان حقیقی هل بیتند.

این آشکارا گویی و صراحت در سطح توده مردم و در حضور هشام بن عبد الملک، ماجراجویی نبود که امام حساب آن را نکرده باشد، بلکه موافق برنامه ای بود که برای خواستهای آن مرحله ضرورت داشت و درحقیقت توضیحی بود که مردم از پیشوایان (ع) می خواستند و مسلمانان آن را ادراک می کردند و می دانستند که اینک مسأله، همان مسأله امام حسین (ع) نیست که با اخلاص برای حفظ اسلام جنگید و به شهادت رسید. بلکه مسأله بالاتر و بزرگتر از این تصور بسیطی است که آنها دارند. و آن مسأله عبارت است از هدف و عقیده و رهبری و برنامه ریزی الهی که در وجود امام حسین (ع) تجلی یافته بود و اینک دوباره متجلی شده است. و چه بسا در دوره های گوناگون و نسلهای مختلف همچنان برقرار باشد و بروز کند. این مسأله، همان مسأله ای بود که ناگزیر باید ملت را به آن توجه می داد و به شکلی واضح و تفصیلی و دربرگیرنده، به او می فهماند تا او را عمیقا به حرکت درآورد و واقعیتی را که در آن زندگانی می کنند دگرگون سازد.

دلیل این مطلب چیزی از این گویاتر نیست که امام باقر (ع) به خلیفه اموی وارد شد و خلیفه کوشید با استهزاء از امام (ع) پرسش کند و به او گفت: آیا تو فرزند ابو ترابی؟ و بعد سعی کرد او را خفیف گرداند. اما امام (ع) به این مسایل اهمیتی نداد بلکه در مجلس خلیفه به پای ایستاد و خطابه ای ایراد فرمود تا رهبری اهل بیت را توضیح هد و مشروعیت آنان را در حکومت، آشکارا بیان کند. امام با دعوت خود و چنین آشکارا سخن گفتن ها و از گذرگاه این برنامه وسیع، و با رویارویی صریح با امت در هدفهای واضح، روزگاری نوین را مجسم کرد.

انتهای پیام

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: