۰

حدیث قدسی چیست و چه فرقی با قرآن دارد

سخنان خداوند به غیر از کتاب قرآن توسط پیامبران و امامان معصوم(علیه السلام) نیز روایت شده است. این احادیث دارای مضامین و مفاهیم بسیار ارزشمندی است.
کد خبر: ۲۴۹۳۳۰
۱۱:۱۴ - ۰۱ بهمن ۱۳۹۹

شیعه نیوز: در کتاب قرآن کریم که بر پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله و سلم) به صورت وحی نازل شده است و کتب آسمانی دیگر، سخن پندآمیز از سوی خداوند وجود دارد اما به جز این کتابها، مجـموعه ای از سخنان خدای جهانیان، از طـریق پیامبران و امامان معصوم (علیه السلام) برای انسان نقل شده است که «حدیث قدسی» نامیده می شود. حدیث قدسی، حدیثی است که به ذات الهی منسوب شده و به آن حدیث ربانی و الهی نیز گفته می شود.

تفاوت حدیث قدسی با آیات قرآن
در حدیث قدسی لفظ از خداوند نیست، اما پیامبر هیچ دخل و تصرفی در معنای آن وارد نکرده اند و کاملاً با منظور خداوند مطابقت دارد.

حدیث قدسی آن است که خداوند متعال ، آن را به پیامبرش از راه الهام یا خواب و رؤیا خبر داده، پیامبر هم با عباراتِ خودش، از آن معانی و مفاهیم خبر داده است، پس قرآن بر حدیث قدسی برتری دارد، چون لفظ قرآن نیز از سوی خداوند نازل شده است. (التعریفات، سید شریف جرجانی، ص 37 ذیل واژه حدیث)

قرآن دارای خصایص و ویژگی هایی است که آن ها در مورد حدیث قدسی ضرورت ندارد، قرآن با حدیث قدسی در موارد ذیل متفاوت است:

قرآن معجزه جاوید و محفوظ از هر گونه تبدیل و تغییر و کلامی متواتر است.

منکر قرآن، کافر شمرده شده می شود.

قرائت نماز، فقط با قرآن صحیح است.

مس قرآن بدون طهارت، جایز نیست. اما مسّ آن بدون طهارت جایز است.

واسطه نزول در قرآن، جبرییل امین است.

الفاظ قرآن، قطعاً از ناحیه خداوند متعال است.

تعبّد بر قرائت قرآن منصوص از طرف پیامبر(صل الله علیه و آله و سلم) واجب است.

بیع و معامله قرآن، جایز نیست.

نقل به معنی، در مورد قرآن جایز نیست. (علم الحدیث، نگارنده، ص 19)

علاوه قرآن، برای اثبات حقانیّت پیامبر و به عنوان معجزه نازل شده است، ولی حدیث قدسی چنین نیست. هم لفظ و هم معنای قرآن از خداوند است، ولی در احادیث قدسی چنین ضرورتی نیست.

مضمون احادیث قدسی
درون مایه اصلی احادیث قدسی، مطالب عرفانی و اخلاقی، تهذیب نفس ، تشویق به اخلاص و توبه و استغفار ، ذکر فضائل کارهای نیک، ترغیب به مجالست با افراد صالح و حُسن معاشرت با مردمان، انجام دادن امر به معروف و نهی از منکر ، بیان فضل و کرم و جود الهی در پاداش دادن به بندگان، سرگذشت انبیا ی سلف و مطالبی از این قبیل است. (الاحادیث القدسیة فی دائرة الجرح و التعدیل و مصادرها و ادوار تدوینها، ج1، ص39ـ41)

اقسام احادیث قدسی
مجموع احادیث قدسی را به دو دسته می توان تقسیم کرد:

احادیثی که فقط سخنی را از خدا نقل می کنند، و احادیثی از قبیل داستان ها که در آن ها سخنی از خدا نقل شده است.

فواید حدیث قدسی
کتابهای اخلاقی و عرفانی مهمترین منابعی هستند که از احادیث قدسی استفاده می کنند. بسیاری از متون عرفانی و اخلاقی، از احادیث قدسی الهام گرفته اند. یکی از صفات اساتید اخلاق و عرفا، تفسیر و نگاه عمیق به احادیث قدسی می باشد.

راویان احادیث قدسی
در مورد این موضوع که کدام یک از یاران پیامبر(صل الله علیه و آله و سلم) احادیث قدسی بیشتری نقل کرده اندنمی توان بدون استقصای کامل اظهارنظر کرد، اما براساس کتاب " الجامع فی الاحادیث القدسیة" اثر عبدالسلام علّوش،که بر اساس اسناد جمع آوری شده است بیشتر احادیث به ترتیب از طریق انس بن مالک، ابوهریره، ابن عباس و حضرت علی (علیه السلام) نقل شده اند.

در منابع حدیثی شیعه، احادیث قدسی بیشتر از طریق ائمه (علیه السلام) از قول پیامبراکرم (صل الله علیه و آله و سلم) و گاه بدون واسطه آن حضرت، از قول خدا، انبیای سلف و جبرئیل روایت شده اند. مضمون برخی احادیث قدسی درباره سخن گفتن خدا با یکی از پیامبرانش است. از میان پیامبران، آنچه درباره حضرت موسی و داود (علیه السلام) گزارش شده ممتاز است.

چند نمونه از احادیث قدسی
فِی الحَدیثِ القُدسِیِّ :یَابنَ آدَمَ ، خَلَقتُ الأَشیاءَ لِأَجلِک وخَلَقتُکَ لِأَجلی. (شرح الأسماء الحسنی، ص 139)

ای آدمیزاد! همه چیز را برای تو آفریدم و تو را برای خودم آفریدم.

اِنَّ اللّه َ جل جلاله یَقُولُ:عَبْدی ! خَلَقْتُ الأَشیاءَ لِأَجْلِک وَ خَلَقْتُکَ لِأجْلی، وَ هَبْتُکَ الدُّنْیا بالإِحسانِ وَ الآخِرَةَ بِالإِیمانِ.(الجواهر السنیّه، ص 284)

خداوند متعال می فرماید: بنده من! همه اشیاء را به خاطر تو آفریدم و تـو را بـه خـاطر خـودم. دنیا را از روی احسان به تو بخشیدم، ولی آخرت را به خاطر ایمان.

أَوْحَی اللّه ُ تَعالی اِلی داُود(علیه السلام):اُذْکُرْنی فی اَیّامِ سَرّائِکَ ، حَتّی اسْتَجیبَ لَکَ فی اَیّامِ ضَرّائِک.(بحارالانوار، ج 14، ص 37)

خداوند متعال به داود(علیه السلام) وحی فرمود: مـرا در روزهای خوشی خـود یـاد کـن، تا من هم در روزگار گرفتاری ات، تو را اجابت کنم.

پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم

یقُولُ سُبْحَانَهُ:أَنَا خَیرُ شَرِیک، مَنْ أَشْرَک مَعِی شَرِیکاً فِی عَمَلِهِ فَهُوَ لِشَرِیکی دُونِی، فَإِنِّی لَا أَقْبَلُ إِلَّا مَا خَلَصَ لِی. (الجواهر السنیه، ص326)

خداوند می فرماید:من بهترین شرکا هستم. پس هر کس مرا در عمل خود شریک خویش قرار بدهد، آن عمل مال خود اوست نه برای من. چون من فقط عملی را قبول می کنم که خالصانه و تنها برای من باشد.

عن الرضا علیه السلام عن آبائه علیهم السلام قال، قال رسول اللّه صلی الله علیه و اله قال اللّه تبارک و تعالی:یا بن ادم لایغّرتّک ذنب النّاس عن ذنبک و لا نعمة النّاس من نعمة اللّه علیک و لا تفنط النّاس من رحمة اللّه تعالی و انت ترجوها لنفسک.( بحارالانوار، ج 70 ص 338)

امام رضا(علیه السلام) به نقل از پدران خود فرمود:

پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله و سلم) فرموده است:ای فرزند آدم گناهان مردم ترا نسبت به گناه خودت فریب ندهد (اینکه بگوئی مردم اینقدر گناه می کنند ما که خیلی مرتکب گناه نشدیم) و همچنین نعمتهای مردم نسبت به نعمتهائی که خداوند به تو عنایت کرده و مردم را از رحمت خداوند تبارک و تعالی ناامید مگردان در حالیکه امید رحمت برای خود داری.

یَقُولُ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ:اَلشّابُّ الْمُؤمِنُ بِقَدَری، اَلرّاضی بِکتابی، اَلقانِعُ بِرِزْقی، اَلتّارِکُ شَهْوَتَهُ مِنْ اَجْلی، هُوَ عِنْدی کَبَعْضِ مَلائِکتی. (کنز العمّال، ج 15، ص 786)

خداوند متعال می فرماید: جـوانی که بـه تقـدیر من ایمـان داشته باشـد، به کتـاب مـن راضی و بـه رزق مـن قانع باشـد و به خاطر من از شهـوت و دلخواه خود بگذرد، او نزد من همچون بعضی از فرشتگان من است.

فِی التَّوراةِ:یا بَنی آدَمَ! أَطیعُونی بِقَدْرِ حاجَتِکُمْ اِلَیَّ وَاعْصُـونی بِقَدْرِ صَبْرِکُمْ عَلَی النّـارِ، وَ اعْمـَلُوا لِلدُّنیا بِقَـدْرِ لَبْثِـکُمْ فیها وَ تَـزَوَّدُوا للاِخِرَةِ بَقَدْرِ مَکْثِکُمْ فیها. (الجواهر السنیّه، ص 66)

در تورات آمده است:ای فرزندان آدم! مرا به اندازه ای که به من نیاز دارید، اطاعت کنید، و مرا به اندازه صبرتان برآتش دوزخ، معصیت کنید، برای دنیا به اندازه ای که در آن می مانید کار کنید، و ... برای آخرت، به اندازه ای که در آن می مانید، توشه بردارید.

قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ :قَالَ اَللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی مَا تَحَبَّبَ إِلَیَّ عَبْدِی بِشَیْءٍ أَحَبَّ إِلَیَّ مِمَّا اِفْتَرَضْتُهُ عَلَیْهِ وَ إِنَّهُ لَیَتَحَبَّبُ إِلَیَّ بِالنَّافِلَةِ حَتَّی أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ کُنْتُ سَمْعَهُ اَلَّذِی یَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ اَلَّذِی یُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ اَلَّذِی یَنْطِقُ بِهِ وَ یَدَهُ اَلَّتِی أَعْطَیْتُهُ بِهَا وَ مَا تَرَدَّدْتُ فِی شَیْءٍ أَنَا فَاعِلُهُ کَتَرَدُّدِی فِی مَوْتِ اَلْمُؤْمِنِ یَکْرَهُ اَلْمَوْتَ وَ أَنَا أَکْرَهُ مَسَاءَتَهُ.(مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار, ج1, ص146 )

از پیامبر(صل الله علیه و آله و سلم) روایت شد ه است که:

خداوند فرمود:

بندۀ من با چیزی محبوبتر از انجام آنچه بر او واجب کرده ام به دوستی من گرایش پیدا نکند،ولی او به وسیلۀ خواندن نمازهای مستحبی به دوستی من می گراید تا او را دوست بدارم،من هر گاه او را دوست داشته باشم گوش او می شوم که با آن می شنود،و چشم او می شوم که با آن می بیند،زبان او می شوم که با آن سخن می گوید و دست او می شوم که با آن می بخشد و مردد نمی شوم در چیزی که انجام دهنده اش می باشم مانند ترددم در مرگ مؤمن،او از مرگ بدش می آید و من از ناراحتی او ناخشنودم.

فیما ناجَی اللّه ُ بِهِ مُوسی(علیه السلام)اَنْ قالَ:یَابْنَ عِمْرانَ! کَذِبَ مَنْ زَعَمَ اَنَّهُ یُحِبُّنی، فَاِذا جَنَّهُ اللَّیْلُ نامَ عَنّی. اَلَیسَ کُلُّ مُحِبٍّ یُحِبُّ خَلْوَةَ حَبیبهِ؟ (الجواهر السنیّه، ص 50)

در مناجات خدا با موسی علیه السلام از جمله چنین بود:دروغ می گوید کسی که می پندارد مرا دوست می دارد، اما چون تاریکی شب او را فرا می گیرد به خواب می رود ( و از مناجات با من غافل می شود). مگر نه اینکه هر عاشق و دوستداری ، خلوت با محبوب خود را دوست می دارد؟!

وَ قالَ اللّه ُ تَعالی لِمُوسی(علیه السلام):یا مُوسی! ضَعِ الْکِبْرَ وَ دَعِ الْفَخْرَ وَ اذْکُرْ اَنَّکَ ساکِنُ الْقَبْرِ فَلْیَمْنَعْکَ ذلِکَ مِنَ الشَّهَواتِ. (بحارالانوار، ج 74، ص 35)

خداوند متعال به حضرت موسی علیه السلام فرمود:ای موسی! تکبّر و فخر را واگذار، و به یاد آور که ساکن گور خواهی شد. این یاد آوری، تو را از شهوات باز بدارد.

یا مُحَمَّدُ! لَوْ اَنَّ عَبْدا عَبَدَنی حَتّی یَنْقَطِعَ وَ یَصیرَ کالْشِّنِ الْبالی ، ثُـمَّ اَتانی جاحِدا لِوِلایَتِکُمْ ما اَسْکَنْتُهُ جَنَّتی وَ لا اَظْلَلْتُهُ تَحْتَ عَرْشی. (بحارالانوار، ج 8، ص 355، ح 18)

در حدیث معراج است که خدای متعال به پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله و سلم) فرمود:ای محمّد! اگر بنده ای آن قدر مرا عبادت کند که بندهایش از هم بگسلد و همچون مشک خشکیده و خالی شود، سپس به دیدار من آید، در حالی که ولایت شما خاندان را منکر باشد، هرگز او را ساکن بهشت خود نمی سازم وزیر سایه عرشم او را پناه نمی دهم.

رَسُولَ اللَّهِ (صل الله علیه و آله و سلم):قال الله عزوجل: الصَّوْمُ لِی وَ أَنَا أَجْزِی عَلَیْهِ (بحار الانوار،ج93، ص255)

رسول خدا فرمود:

خدای تعالی فرموده است روزه برای من است و من پاداش آن را می دهم.

قال امیر المؤمنین(علیه السلام) :قَالَ اللَّهُ مِنْ فَوْقِ عَرْشِهِ:یا عِبَادِی، اعْبُدُونِی فِیمَا أَمَرْتُکمْ وَ لَا تُعَلِّمُونِی بِمَا یصْلِحُکمْ، فَإِنِّی أَعْلَمُ بِهِ وَ لَا أَبْخَلُ عَلَیکمْ بِمَصَالِحِکمْ.( الجواهر السنیة فی الاحادیث القدسیة، ج1، ص247)

حضرت علی(علیه السلام) فرمود:

خداوند از بالای عرشش می فرماید:ای بندگان من، در آنچه که به شما امر کردم به من اطاعت کنید و مصلحت خود را به من نیاموزید. چون من خودم بهتر از شما به مصلحت شما عالم هستم و هرگز در عمل کردن به مصلحت شما بخل نمی ورزم.

عن علی بن الحسین(علیه السلام):یَقولُ اللهُ عزَّوجل إذا عَصَانِی مَن یَعرفُنی سَلَّطتُ عَلَیهِ مَن لَا یَعرفُنی ( الجواهر السنیة فی الاحادیث القدسیة، ج1، ص247)

علی بن الحسین(علیه السلام) فرمود:

خداوند عزوجل فرمود هرگاه کسی که مرا می شناسد نافرمانی ام کند کسی را که مرا نمی شناسد بر او مسلّط می گردانم.

منبع : نمناک

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: