۰

بن‌لادن اینگونه جنایت ۱۱ سپتامبر را توجیه کرد؟

اگر بخواهیم اسم چند تروریست در جهان را نام ببریم، به احتمال زیاد «بن لادن» جزء اولین اسامی‌ای است که به ذهنمان می‌رسد؛ مردی که اغلب یک کاپشن نظامی به تن و یک اسلحه در دست داشت.
کد خبر: ۲۴۴۴۱۴
۱۵:۵۲ - ۰۲ آذر ۱۳۹۹

به گزارش «شیعه نیوز»، اگر بخواهیم اسم چند تروریست در جهان را نام ببریم، به احتمال زیاد «بن لادن» جزء اولین اسامی‌ای است که به ذهنمان می‌رسد؛ مردی که اغلب یک کاپشن نظامی به تن و یک اسلحه در دست داشت.

اُسامه بن محمد بن عوض بن لادِن که در میان طرفدارانش به عنوان «شیخ بن لادن» شناخته می‌شد، در سال ۱۹۵۷ (۱۳۳۶ شمسی) در نزدیکی‌های ریاض متولد شد. هفدهمین پسر از ۵۴ فرزند شیخ محمدبن لادن که دوران کودکی و نوجوانی را آرام و بی‌دردسر پشت سر گذاشت و در سال‌های جوانی با پرورش اندیشه‌های متعصبانه مذهبی و بهره‌گرفتن از ارثیه میلیون دلاری پدر، مظلومیت نوجوانی را کنار گذاشت، مسیر اندیشه وهابیت را دنبال کرد و به بهانه انتقام‌گیری بابت خون‌های ریخته‌شده از میان مردمش و بالا کشاندن پرچم اسلام، القاعده را تاسیس و رهبری کرد و جماعتی را مستقیم یا غیرمستقیم و خواسته یا ناخواسته به کام مرگ کشاند.

جنگ اصلی آنطور که بن لادن می‌گفت میان او و آمریکا در جریان بود، اما اینکه چرا و چگونه جان‌هایی در پاکستان و آمریکا و نقاط دیگر دنیا فدای این بازی سیاسی و عقیدتی می‌شوند، چندان برایش اهمیت نداشت. بمب‌گذاری سفارت آمریکا در سال ۱۹۹۸ و حملات ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ از مهم‌ترین اقدامات تروریستی‌ای بودند که تحت فرمان بن لادن انجام شدند، اما سرانجام این بازی حداقل در ظاهر به نفع «شیخ» تمام نشد. او که تحت تعقیب پلیس فدرال آمریکا قرار داشت، در نهایت سال ۲۰۱۱ توسط گروه عملیات ویژه نیرو‌های نظامی ایالات متحده آمریکا در ایبت‌آباد پاکستان کشته شد.

اما آنچه باعث اعتبار بن‌لادن در میان طرفدارانش شده بود، تنها پول و سرمایه‌اش نبود؛ نوع و جنس سخنانش تاثیر بسیاری زیادی در جذب هر چه بیشتر اعضای القاعده داشت؛ افرادی که او را «چگوارای مسلمانان» می‌خواندند و به فرمانش، ترس از مرگ را فراموش می‌کردند و در عملیات جمعی و انتحاری می‌جنگیدند!

بن‌لادن از «قتل‌عام» مردم حرف نمی‌زد. او از «خون‌خواهی» و «زنده نگه‌داشتن آرمان‌ها و ارزش‌ها» سخن می‌گفت و به طرفدارانش محکم و مطمئن وعده بهشت می‌داد.

یکی از همین سخنرانی‌های او در تاریخ ۲۹ اکتبر سال ۲۰۰۴ و در شرایطی که تحت تعقیب قرار داشت و مخفیگاهش علامت سوال بزرگی برای جهان بود، در قالب یک ویدئو منتشر شد. سخنان او خطاب به مردم آمریکا بود که با ادبیاتی تهدیدآمیز مطرح می‌شد. این سخنرانی بن‌لادن به عنوان یکی از تاثیرگذارترین و مهم‌ترین سخنرانی‌های دنیا شناخته می‌شود.

بن‌لادن در این فیلم ویدیوئی که حدود ۴ سال پس از واقعه ۱۱ سپتامبر منتشر شد، خطاب به مردم آمریکا از دلایل خود برای حمله به برج‌های دوقلوی نیویورک می‌گوید: «در ابتدا باید بگویم که امنیت، ستون ضروری و اصلی زندگی هر انسانی است و مردان آزاده بدون دلیل قانع‌کننده امنیت خود و کشورشان را به خطر نمی‌اندازند. بوش می‌گوید که ما از آزادی متنفریم؛ اگر چنین است به او بگویید توضیح بدهد که چرا ما به عنوان مثال امنیت کشور سوئد را به خطر نمی‌اندازیم؟ ... ما به این دلیل می‌جنگیم که مردان آزاده زیر سایه ظلم نمی‌مانند. ما می‌خواهیم آزادی را به ملتمان برگردانیم و در این مسیر همان‌گونه که شما با ما همانند زباله برخورد می‌کنید ما نیز با شما چنین می‌کنیم.»

او در بخشی از سخنرانی خود به واقعه حمله به برج‌های آمریکا اشاره می‌کند و می‌گوید: «با اینکه چهار سال از واقعه ۱۱ سپتامبر گذشته است، اما بوش همچنان دلایل اصلی این واقعه را از شما پنهان می‌کند و فریبتان می‌دهد! من از شما تعجب می‌کنم! اما به هر حال آن دلایل همچنان به قوت خودشان باقی هستند و باعث می‌شوند که اتفاقات آن‌چنینی باز هم تکرار شوند ... به همین خاطر با شما سخن می‌گویم تا داستان پشت پرده این اتفاق را صادقانه با شما در میان بگذارم.»

بن‌لادن توضیح می‌دهد: «خدا می‌داند که حمله به برج‌های آمریکا هرگز به ذهنم نرسیده بود تا آنکه دیگر ظلم و ستم آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها علیه مردم فلسطین و لبنان برایم غیرقابل تحمل شد. اتفاقاتی که من را بشدت تحت تاثیر قرار داد از سال ۱۹۸۲ آغاز شد؛ زمانی که آمریکا اجازه داد اسرائیل به لبنان حمله کند و ناوگان ششم آمریکا نیز آن را همراهی کرد. بمباران آغاز شد و تعداد زیادی از مردم کشته، زخمی و آواره شدند ... هیچگاه نمی‌توانم آن صحنه‌ها را فراموش کنم. خون و بدن‌های تکه‌تکه شده، زنان و بچه‌هایی که در همه‌جا پراکنده شده بودند، خانه‌هایی که روی سر ساکنانشان خراب شدند و موشک‌هایی که بدون هیچ رحمی روی خانه‌هایمان فرود می‌آمدند.»

او ادامه می‌دهد: «به برج‌های ویران‌شده لبنان نگاه کردم و به ذهنم آمد که باید ظلم را همانگونه که بر ما وارد شده، پاسخ بدهیم و ظالم را مجازات کنیم. به همین خاطر هم تصمیم گرفتیم که برج‌های آمریکا را خراب کنیم که طعم تلخی که ما چشیده بودیم را آن‌ها نیز بچشند تا شاید دست از کشتن زنان و بچه‌های ما بردارند. البته آن روز برایم مسجل شد که ظلم و کشتن زنان و کودکان بی‌گناه جزء سیاست‌های آمریکاست. در واقع از نگاه آن‌ها نابودی ما نشانه آزادی و دموکراسی است، اما مقاومت به معنای تروریسم است! بنابراین واقعه ۱۱ سپتامبر به عنوان جواب تمام اشتباهاتی بود که در حق ما رخ داد. آیا باید بابت دفاع از حریم مقدسمان مواخذه شویم؟ آیا حمایت از خودمان و مجازات ظالم حرکت ترویستی است؟ اگر این چنین است، برای ما اجتناب‌ناپذیر است!»

بن‌لادن می‌گوید: «بیش از ۱۵ هزار نفر از مردم ما کشته شدند و ده‌ها هزار نفر زخمی و بیش از هزاران نفر از مردم شما کشته شدند و ۱۰ هزار نفر زخمی و دست بوش به خون هر دو طرف آغشته است ... آگاه باشید که این ملت‌ها هستند که می‌توانند با کشتن مردان ضعیفی که به خاطر پول از جان یک شهروند می‌گذرند، از ظهور مردان قدرتمندی که به خاطر پول از جان هزاران شهروند می‌گذرند، جلوگیری کنند.»

او در پایان اظهار می‌کند: «در آخر باید بگویم که امنیت شما در دستان کری، بوش و حتی القاعده نیست؛ نه! امنیت شما در دستان خودتان است و هر دولتی که با امنیت ما بازی نکند به صورت اتوماتیک امنیت خود را تضمین کرده است. خدا همراه و راهنمای ماست در حالی که شما نه راهنمایی دارید و نه همراهی.»

این، همه توجیهات بن‌لادن به عنوان یک برند وهابی برای جنایت ۱۱ سپتامبر و همچنین کشتار هزاران نفر از افراد بی‌گناه در نقاط مختلف جهان بود. بسیاری از زنان و کودکانی که در عملیات‌های تحت رهبری او کشته می‌شدند، اصلا نمی‌دانستند آمریکا کجای جهان است و دو طرف دعوا چه کسانی هستند.

پی‌نوشت: در این نوشتار از نسخه سال ۲۰۱۰ کتاب Speeches that Shaped Our World تدوین Chris Abbott که توسط انتشارات Rider در ۳۲۲ صفحه منتشر شده، استفاده شده است.

منبع: ISNA
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: