۰

ماجرای به آتش کشیدن کعبه با منجنیق توسط یزید

سوم ربیع الاول سال ۱۴۴۰ هجری در تقویم های شیعی مصادف است با سوزاندن کعبه با منجنیق در سال ۶۴ هجری به دستور یزید، این فاجعه یازده روز قبل از هلاکت یزید به وقوع پیوست.
کد خبر: ۲۴۲۱۸۹
۱۴:۴۲ - ۰۵ آبان ۱۳۹۹

به گزارش «شیعه نیوز»، سوم ربیع الاول سال ۱۴۴۰ هجری در تقویم های شیعی مصادف است با سوزاندن کعبه با منجنیق در سال ۶۴ هجری به دستور یزید، این فاجعه یازده روز قبل از هلاکت یزید به وقوع پیوست.

 یزید بعد از به چنگ آوردن خلافت مرتکب جنایاتی شد که کمتر کسی را می توان هم جایگاه او در ظلم و شقاوت شمرد. بعد از ظلم و جور در کربلا در سال دوم خلافتش به شهر مقدس مکه حمله کرد که این واقعه از مسلمات تاریخی است که مورخان اهل سنت از جمله طبری در تاریخ خود و ابن اثیر در کتاب الکامل آن را نقل کرده‌اند. در این گزارش به صورت اجمالی به بررسی تاریخ بنای کعبه و حوادثی که بر خانه خدا گذشته و تخریب کعبه توسط سپاه یزید می پردازیم.

کعبه چندبار ساخته و خراب شده؟

کعبه از قدیمی ترین نشانه های الهی است که نام و القابش 17 بار در قرآن آمده و از زمان حضرت ابراهیم مناسک حج گرد آن شکل گرفته است. به بهانه سوم ربیع الاول و تخریب کعبه توسط یزید نگاهی به حوادث اتفاق افتاده در پیرامون کعبه، تاریخ تخریب ها و بازسازی های خانه خداوند می کنیم.

تاریخ بنای کعبه برای اولین بار

طبق محاسبات اولین بار در 1892 قبل از میلاد حضرت مسیح، حضرت ابراهیم و پسرش اسماعیل، خانه خدا را بنا کردند. از آن تاریخ تا کنون، در مجموع حدود 10 بار کعبه بازسازی اساسی شده است. مثلا در زمان قصی بن کلاب، جد پنجم پیامبر، کعبه دارای سقف شد و شمایلی شبیه شمایل عصر بعثت پیدا کرد.

حمله سپاه ابرهه به کعبه در سال عام الفیل

52 سال قبل از هجرت، سپاه ابرهه، حاکم یمن برای تخریب کعبه راهی مکه شد. اما در نزدیک مکه با هجوم پرندگان و بر اثر پرتاب سنگ ریزه های این پرندگان، این حمله خنثی شد. چون سپاه ابرهه چند فیل داشت، به آن سال عام الفیل یعنی سال فیل می گفتند. پیامبر نیز در همین سال به دنیا آمد.

تخریب کعبه با سیل 18 سال قبل از هجرت

18 سال قبل از هجرت، سیل کعبه را خراب کرد و قبایل قریش، آن را بازسازی کردند. در زمان نصب حجر الاسود بین آنها اختلاف افتاد چون هر قبیله ایی می خواست این افتخار نصیب خودش شود. با تدبیر حضرت محمد که 35 سال بیشتر نداشتند، حجر الاسود روی پارچه ایی قرار گرفت، هر کدام از بزرگان قبایل گوشه پارچه را گرفتند و آن را کنار خانه کعبه بردند. و خود حضرت محمد حجر الاسود را نصب کرد. کعبه که بازسازی شد به دلیل مشکلات مالی قریش، ابعادش اندکی از کعبه قبلی کوچک شد.

آتش زدن خانه خدا با منجنیق های سپاه اموی

در سال 63 هجری، در حمله سپاه امویان به فرماندهی حصین بن نمیر، مکه که در اختیار عبدالله بن زبیر بود محاصره شد. سپاه اموی با منجنیق شهر را کوبید که کعبه بر اثر اصابت گلوله های آتشین، تخریب شد و آتش گرفت. یزید چند روز بعد از این حمله درگذشت و سپاه اموی به شام بازگشت. عبدالله بن زبیر، در سال 64 هجری کعبه را که نیمه ویران شده بود، بازسازی کرد. او ابعاد کعبه را وسیع کرد و حجر اسماعیل را داخل کعبه قرار داد. ورودی در را روی زمین قرارداد و یک در جدید برای مسجد الحرام ساخت تا حاجیان از یک در وارد شوند و از در دیگر بیرون بروند. این شکل کعبه همان شکلی بود که قبل از سیل در زمان قریش وجود داشت.

تخریب کعبه در حمله حجاج بن یوسف

حجاج بن یوسف ثقفی، فرمانده سپاه اموی در سال 73 هجری بعد از محاصره مکه، دستور داد تا شهر را با منجنیق گلوله باران کنند که کعبه هم آسیب دید . حجاج بن یوسف بعد از فتح شهر و کشتن عبدالله بن زبیر به دستور عبدالملک اموی، کارهای اضافه ای که عبد الله بن زبیر کرده بود را تخریب کرد و کعبه را به شکل قبل از زمان ابن زبیر ساخت که ابعاد آن هنوز هم به همان شکل باقی مانده است.

امروز 20 آبان ماه سال 97 مصادف با سوم ربیع الاول سال 1440 هجری در تقویم های شیعی مصادف است با سوزاندن کعبه با منجنیق در سال 64 هجری به دستور یزید، این فاجعه یازده روز قبل از هلاکت یزید به وقوع پیوست.

فرمانده سپاه یزید در تخریب کعبه که بود؟

حصین بن نمیر، یکى از سران امویان از قبیله «کنده» و از «بنی تمیم» بود که از جنایت و شقاوت هیچ کوتاهی نکرد. وی همواره با آل على دشمنى داشت. او در جنگ صفین، در سپاه معاویه بود. در زمان خلافت یزید هم بر عده‏اى از سپاه، فرماندهى داشت.

پدرش، تمیم بن اسامة بن زبیر بن ورید تمیمی همان کسی است که وقتی امیرالمومنین علی (علیه‌السلام) فرمود: «سلونی قبل ان تفقدونی»(1)؛ از من هر چه می‌خواهید بپرسید قبل از این که در میان شما نباشم، پرسید تعداد موهای سر من چقدر است؟(2) البته حضرت فرمودند: به خدا قسم می‌دانم، ولیکن کجاست برهان آن! یعنی از کجا بر تو معلوم کنم که عددش همانست که من می‌گویم.

حصین از دلاوران و شجاعان عرب نیز بود و همیشه با آل البیت(علیهم‌السلام) دشمنی داشت و از مخالفان سرسخت شیعه بود.

بعضی از اقدامات جنایتکارانه حصین بن نمیر

حصین بن نمیر در دوران قیام حضرت ‏مسلم بن عقیل در کوفه، رئیس پلیس ابن زیاد بود و ماموریت داشت براى یافتن و دستگیرى مسلم، خانه‏هاى کوفیان را تفتیش کند. او همان کسی بود که قیس بن مسهر، فرستاده امام ‏حسین‏(علیه‌السلام) را دستگیر کرد و نزد ابن زیاد فرستاد و قیس به شهادت رسید.

حصین بن نمیر پس از شهادت حبیب بن مظاهر، سر مقدس او را در کوفه بر گردن اسب خویش آویخته بود تا به آن افتخار کند. به نقلى، بعدها پسر حبیب(قاسم) کمین کرد و حصین بن نمیر را کشت. برخى هم قتل این جنایتکار را به دست‏ یاران ‏مختار ثقفى در سال 66 در نهضت‏ خروج مختار، در نزدیکی‌هاى موصل نوشته‏اند.(4)

حصین بن نمیر همان کسی است که‏ هنگامى که عبدالله زبیر در مکه بر ضد یزید سر به مخالفت برداشته بود، بر کوه ابوقبیس‏ منجیق نهاد و کعبه را هدف قرار داد. وی با سلیمان بن صرد و توابین جنگید.

در دوران حکومت یزید، به دستور او در حمله و محاصره مدینه شرکت داشت و در سرکوبى نهضت توابین حضور داشت و سه سال بعد(در سال‏67 هجرى) به دست ابراهیم بن اشتر کشته شد.(3) در حادثه عاشورا، از فرماندهان گروه ‏تیرانداز بود که به سپاه امام حسین‏(علیه‌السلام) حمله کردند.

حمله به کعبه در سال 64 هجری

واقعه حمله به شهر مقدس مکه به دستور یزید بن معاویه از مسلمات تاریخی است که مورخان معروف اهل تسنن از جمله طبری در تاریخ خود و ابن اثیر در کتاب الکامل آن را نقل کرده‌اند. در مورد دلیل این حمله در تاریخ می‌خوانیم که:

پس از واقعه عاشورا، قیام‌های متعددی در نقاط مختلف دنیای اسلام علیه حکومت بنی امیه و به خصوص یزید بن معاویه صورت گرفت. بعضی از این قیام‌ها به انگیزه خونخواهی از امام حسین(علیه‌السلام) و یارانش صورت گرفت، و بعضی نیز اهداف دیگری را دنبال می‌کرد. یکی از این قیام‌ها، قیام مردم مدینه بود.

جنگ میان سپاه حصین بن نمیر و یاران عبدالله بن زبیر ابتدا در بیرون شهر مکه انجام شد. پس از کشته شدن تعداد زیادی از افراد عبدالله بن زبیر وی به داخل شهر مکه پناهنده شد. سپاه حصین بن نمیر بیش از دو ماه، شهر مکه را به محاصره خود در آوردند و در طی همین مدت بود که خانه کعبه را با منجنیق، سنگ زدند و در خانه خدا آتش افروختند.یزید برای مقابله با این قیام سپاهی به فرماندهی مسلم بن عقبه به سوی این شهر فراهم کرد. این سپاه در طی سه روز چنان قتل و غارت و جنایاتی در مدینه مرتکب شد که بیان از گفتن آن عاجز است. سرکوبی قیام مردم مدینه، در ذی الحجة سال 63 هـ.ق رخ داد. در همان ایام عبدالله بن زبیر نیز که در مکه سکونت داشت، اعلام مخالفت با یزید کرد و مردم مکه و حجاز را به اطاعت از خود دعوت کرد. یزید که اطلاع یافته بود عبدالله بن زبیر طرفداران فراوانی پیدا کرده است، برای مقابله با قیام او به مسلم بن عقبه دستور داد پس از فرونشاندن قیام مردم مدینه با سپاه خود عازم مکه شود و قیام ابن زبیر را نیز سرکوب کند.

مسلم بن عقبه در اواخر سال 63 هـ.ق رهسپار مکه شد. وی در بین راه درگذشت و به دستور یزید، حصین بن نمیر جانشین وی شد.

جنگ میان سپاه حصین بن نمیر و یاران عبدالله بن زبیر ابتدا در بیرون شهر مکه انجام شد. پس از کشته شدن تعداد زیادی از افراد عبدالله بن زبیر وی به داخل شهر مکه پناهنده شد. سپاه حصین بن نمیر بیش از دو ماه، شهر مکه را به محاصره خود در آوردند و در طی همین مدت بود که خانه کعبه را با منجنیق، سنگ زدند و در خانه خدا آتش افروختند.

سرانجام در اوایل ماه ربیع الثانی سال 64 هـ.ق با رسیدن خبر مرگ یزید به گوش حصین بن نمیر و یارانش، آنها به محاصره شهر مکه خاتمه دادند.(5)

داستان مرگ یزید چگونه بود؟

در برخی از کتب داستان مرگ یزید این گونه نقل شده است که در سال 64 هجری قمری، روزی با ده هزار نفر از سواره نظام لشگر خود به قصد شکار، از دمشق بیرون آمد و خود سوار بر اسب بود او و لشگرش به اندازه دو روز از دمشق دور شدند، در آنجا(در بیابان) آهوی زیبایی نظراو را جلب کرد، یزید که می خواست غرور و چابکی خود را نشان دهد به همراهان گفت: هیچ کس با من نیاید، و من تنها می‌خواهم به دنبال این آهو بروم و آن را صید کنم. او تنها سوار بر اسب به دنبال آهو حرکت کرد، آهو پا به فرار گذاشت و همچنان در حال فرار بود و یزید با آخرین سرعت به دنبال او حرکت می‌کرد، تا به بیابان هولناک و وحشتناکی رسید و همچنان از این دره به آن دره، به دنبال آهو می‌رفت. در وسط آن بیابان وحشت زا، آهو از نظرش ناپدید شد، او را گم کرد، از طرفی به شدت تشنه بود، و در آنجا هرچه تلاش کرد به آب دست نیافت، او همچنان در جستجوی آب بود، ناگاه مردی را دید که ظرفی آب در دست دارد، به او التماس کرد که اندکی آب به من بده اگر تو مرا بشناسی، به من احترام شایانی خواهی کرد.

او گفت تو کیستی؟

یزید گفت: من خلیفه مسلمانان یزید بن معاویه هستم.

آن مرد گفت: تو همان قاتل حسین بن علی )ع (هستی، ای دشمن خدا!)

سپس به یزید حمله کرد، اسب آن‌چنان یکه خورد و رمید که یزید از ناحیه پشت اسب به طرف زمین واژگون شد و یک پایش در رکاب اسب گیر کرد و اسب از شدت وحشت فرار کرده و در بیابان پر وحشت روی سنگ ها و خارها و پستی و بلندی‌ها همچنان فرار می‌‌کرد، در این میان سر و پیکر نحس یزید آن چنان متلاشی شد که به صورت جویده در آمد. و این گونه در حال تشنگی به جهنم واصل شد.

یزید ده نفر ندیم خصوصی داشت که هرگز از او جدا نمی‌شدند، آنها برای پیدا کردن یزید سر به بیابان گذاشتند و به جستجو پرداختند، تا اینکه اسب او را در بیابان یافتند، و دیدند یک ران قطع شده یزید در رکاب اسب آویزان باقی مانده‌است. خبر کشته شدن یزید را به لشگر دادند، صدای ضجه و گریه طرفداران یزید بلند شد، آنگاه با همان حال به دمشق مراجعه کردند.

طبق روایت دیگر، آن مرد که یزید را دنبال کرد، به او گفت:سوگند به خدا تو را می کشم، چنان که تو حسین (ع) را کشتی، با شمشیر به دنبال یزید حرکت کرد، یزید از ترس ، با اسب خود فرار نمود، اسب از برق شمشیر آن مرد وحشت زده شد و رمید، به طوری که یزید از پشت آن واژگون شده و زیر دست و پای اسب تکه تکه گردید.

از شیخ صدوق درباره چگونگی مرگ یزید بن معاویه آمده که : یزید شب با حال مستی خوابید و صبح او را مرده یافتند، در حالیکه بدن او تغییر کرده مثل آنکه قیر مالیده شده باشد. بدن نحسش را در باب الصغیر دمشق دفن کردند.

در "الکامل فی التاریخ" درباره علت مرگ وی آمده است: سبب مرگ یزید، اصابت پارة سنگی از منجنیق به یک طرف صورت او بود، که همین امر باعث شد مدّتی مریض شود، بعد مُرد.( محمد جواد نجفی، ستارگان درخشان، ج 9، ص 9)

البنه برخی گفته اند که وی به وسیله (سلمى) دخـتـر(حـجـر بـن عـدى کندى) و با همکارى (عبدالرحمان) برادر زاده حجر، مسموم شده و به مجازات رسیده است.

یزید بن معاویه در مجموع سه سال و نه ماه به عنوان خلیفه بر مردم سلطنت کرد و در 38 سالگی در سال 64 هجری قمری مرد.

پی‌نوشت‌ها:

1- مروج الذهب، ج3، ص 71٫

2- سفینة البحار، ج1، ص 281٫

3- دائرة المعارف الاسلامیة، ج 7، ص 458 .

4- مروج الذهب،ج 3،ص 97٫

5- – برای مطالعه بیشتر درباره این رویداد می توانید به منابع ذیل مراجعه فرمائید:

تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج 7 صص 3121-3117٫

کامل ابن اثیر، ترجمه عباس خلیلی، ج 3، صص 260-258٫

تاریخ سیاسی اسلام دکتر حسن ابراهیم حسن، ترجمه ابوالقاسم پاینده، صص 354-352٫

 

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: