۰

سیره و روش پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله وسلم ) و امامان ( علیه السلام ) در خوش آمد گویی به فردی که وارد یک جمع می شود چگونه بود؟

درباره رفتار پیامبر ( صلی الله علیه و آله وسلم ) و ائمه اطهار ( علیه السلام ) با شاگردان و افراد ناشناس روایات و شواهد زیادی – هم در سخنان و هم در سیره عملی - در دست است که الگویی کامل برای اخلاق اجتماعی خواهد بود.
کد خبر: ۲۲۰۵۹۸
۱۱:۵۵ - ۰۵ فروردين ۱۳۹۹

شیعه نیوز:
پرسش
حدیثی از امام حسن ( علیه السلام ) خواندم که یک روز که وی به تعدادی از شاگردان در مسجد درس می داد شخص اجنبی وارد شد و امام برخواست تا به وی خوش آمد بگوید. آیا این حدیث معتبر و صحیح است؟ آیا پیامبر و امامان، سنتی برای خوش آمد گویی شاگردان و افراد ناشناس دارند؟
پاسخ اجمالی

در این روایت معتبر آمده: «حَبابَه والبِیّه»، برای تشخیص امامت، سنگریزه ای به صورتِ مُهر کرده از امام علی ( علیه السلام ) داشت. تا این که در زمان امامت امام حسن مجتبی ( علیه السلام ) وقتی نزد آن حضرت آمد، زمانى بود که امام حسن ( علیه السلام ) در مسند امیر المؤمنین علی ( علیه السلام ) نشسته و مردم از او سؤال می کردند. آن حضرت فرمود: اى حبابه والبیه! حبابه گفت: بله، مولاى من؛ امام ( علیه السلام ) فرمود: «آنچه همراه دارى بیاور»، حَبابه آن سنگریزه را به امام ( علیه السلام ) برای مُهر امامت تقدیم کرد. سپس در زمان امامت امام حسین ( علیه السلام ) که آن حضرت در مسجد رسول خدا ( صلی الله علیه و آله وسلم ) بود، حَبابه در مسجد حضور یافت، و امام حسین ( علیه السلام ) او را نزد خود خواند و خوش آمد گفت و سپس حبابه آن سنگ را برای مُهر امامت به آن حضرت تقدیم کرد.

درباره رفتار پیامبر ( صلی الله علیه و آله وسلم ) و ائمه اطهار ( علیه السلام ) با شاگردان و افراد ناشناس روایات و شواهد زیادی – هم در سخنان و هم در سیره عملی - در دست است که الگویی کامل برای اخلاق اجتماعی خواهد بود؛ مانند این که، پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله وسلم ) فرمودند: «نرمی و خوشخوئى کنید نسبت به کسى که (علم و دانش) به او یاد می دهید و براى کسى که از او یاد می گیرید».

همچنین وقتی ابان بن تغلب خدمت امام صادق ( علیه السلام ) رسید، همین که نگاه امام ( علیه السلام ) به او افتاد، دستور داد که بالشی برای او بیاورند و با او مصافحه کردند و او را در آغوش گرفته و خوشامد گفتند.
پاسخ تفصیلی

پاسخ در چند بخش زیر تنظیم شده است:

الف. متن و سند حدیث

در منابع حدیثی، این روایت نقل شده و بنا بر تحقیق، معتبر است. در آن آمده: «حَبابَه والبِیّه» [1] برای تشخیص امامت سنگریزه ای به صورتِ مُهر کرده از امام علی ( علیه السلام ) داشت که آن حضرت برای تشخیص امامتِ پس از خود به حَبابه داده بود که هر کس مُدّعى امامت شد و توانست مانند این سنگ را مُهر کند، او امامی است که باید از او اطاعت کند. تا این که در زمان امامت امام حسن مجتبی ( علیه السلام ) وقتی نزد آن حضرت آمد، زمانى بود که آن حضرت در مسند امیر المؤمنین علی ( علیه السلام ) نشسته و مردم از او سؤال می کردند. آن حضرت فرمود: اى حبابه والبیه! حبابه گفت: بله، مولاى من؛ امام حسن ( علیه السلام ) فرمود: «آنچه همراه دارى بیاور»، حبابه آن سنگریزه را به امام ( علیه السلام ) برای مُهر امامت تقدیم کرد. سپس در زمان امامت امام حسین ( علیه السلام ) که آن حضرت در مسجد رسول خدا ( صلی الله علیه و آله وسلم ) بود، و وقتی حَبابه در مسجد حضور یافت، امام حسین ( علیه السلام ) او را نزد خود خواند و خوش آمد گفت و سپس به او فرمود: «دلیل آنچه تو مى ‏خواهى موجود است، نشانه امامت را مى خواهى؟ حبابه گفت: آرى، اى آقاى من! سپس امام حسین ( علیه السلام ) فرمود: «آنچه با خود دارى بیاور» و حبابه آن سنگ را برای مهر امامت به آن حضرت تقدیم کرد. [2]

ب. رفتار پیامبر ( صلی الله علیه و آله وسلم ) و ائمه اطهار ( علیه السلام ) با شاگردان و افراد ناشناس

درباره رفتار و فروتنی پیامبر ( صلی الله علیه و آله وسلم ) و ائمه اطهار ( علیه السلام ) با شاگردان و افراد ناشناس، روایات و شواهد زیادی – هم در سخنان و هم در سیره عملی - در دست است که الگویی کامل برای اخلاق اجتماعی خواهد بود. مجلس درس و موعظه پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله وسلم ) و امامان معصوم ( علیه السلام )، مجلس علم و وقار و زینت بخش اهل علم بود. مردم نزد آنان جمع می شدند و علم گسترده و حدیث راستین را مى ‏آموختند. هر چند در زمان امامت برخی از امامان ( علیه السلام ) مانند امام حسن مجتبى ( علیه السلام ) و امام حسین ( علیه السلام ) که مصادف با سلطه زورگویانه معاویه و یزید بود، اوضاع و احوال بر آنان بسیار تنگ شد، و جریان‏هاى روز اجازه نداد تا آنها مانند امام باقر ( علیه السلام ) و امام صادق ( علیه السلام ) مجلس درس‏ و بحث و خطابه به صورت گسترده تشکیل دهند. از این رو، تنها گروهى از خواص با آنان رفت و آمد داشته و گاهى مسائلى در احکام از آن حضرات می پرسیدند که، روایات محدود آن بزرگواران در منابع حدیثی موجود است.

اکنون، درباره شیوه رفتار معصومین ( علیه السلام ) با دیگران از جمله شاگردان و مهمانان و افراد ناشناس، و نیز سفارش آنان به این شیوه، به چند نمونه از روایات بسنده می شود:

  1. پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله وسلم ) می فرماید:

«نرمی و خوشخوئى کنید نسبت به کسى که (علم و دانش) به او یاد می دهید و براى کسى که از او یاد می گیرید». [3]

«از اخلاق پیامبران و صدّیقین، خوشرویى به هنگام دیدار و دست دادن به هنگام ملاقات است». [4]

  1. « ابان بن محمد» از «ابان بن تغلب» نقل کرده که وقتی ابان بن تغلب خدمت امام صادق ( علیه السلام ) رسید، همین که نگاه امام ( علیه السلام ) به او افتاد، دستور داد که بالشی برای او بیاورند و با او مصافحه کردند و او را در آغوش گرفته و خوشامد گفتند. [5]
  2. یکى از فقهاى شیعه در بحث با فردى ناصبى او را با حجّت و دلیل خود مجاب ساخت. پس، روزى آن فقیه شیعى بر حضرت امام هادى ( علیه السلام ) وارد شد و نزد آن حضرت جمعی از علویان و بنى هاشم گرد آمده بودند، امام ( علیه السلام ) آن فقیه شیعى را پیوسته احترام نمود. این عمل بر اشراف حاضر در مجلس گران آمد، علویّان هیچ نگفتند، ولى شخصی از بنی هاشم رو به حضرت کرده گفت: اى زاده رسول خدا! این گونه فردى عامى را بر سادات بنى هاشم از اولاد أبو طالب و هاشم ترجیح مى ‏دهى؟! حضرت فرمود: مبادا مشمول افرادى شوید که خداوند در باره ‏آنها فرموده: «آیا ندیدى کسانى را که بهره ‏اى از کتاب (آسمانى) داشتند، به سوى کتاب الهى دعوت شدند تا در میان آنها داورى کند، سپس گروهى از آنان، (با علم و آگاهى) روى مى ‏گردانند، در حالى که (از قبول حق) اعراض دارند؟»، [6] آیا به حکم قرآن تن مى‏ دهید؟ گفتند: آرى. فرمود: مگر خداوند نمى‏ فرماید: «اى کسانى که ایمان آورده‏اید! هنگامى که به شما گفته شود: مجلس را وسعت بخشید (و به تازه واردها جا دهید)، وسعت بخشید، خداوند (بهشت را) براى شما وسعت مى ‏بخشد و هنگامى که گفته شود: برخیزید، پس برخیزید؛ اگر چنین کنید، خداوند کسانى را که ایمان آورده ‏اند و کسانى را که علم به آنان داده شده درجات عظیمى مى ‏بخشد و خداوند به آنچه انجام مى‏ دهید آگاه است!»، و براى دانشمند مؤمن جز رفعت و بلندی بر مؤمن غیر عالم رضایت نداده، همچنان که براى مؤمن جز رفعت و بلندی بر غیر مؤمن رضایت نداده است... پس چگونه منکر این رفعت [و احترام] من نسبت به این مرد، که خدا او را بالا برده، شده‏اید؟...». [7]
  3. «سلمى» کنیز امام باقر ( علیه السلام ) گفت: هر یک از برادران [دینی] آن حضرت که به خانه آن جناب مى ‏آمدند، آنها را با غذاى خوب پذیرائى می کرد و لباس هاى عالى به ایشان می داد و پول نیز می بخشید، و می فرمود: نیکى و ارزش دنیا کمک به برادران و دوستان است. [8]
  4. امام حسن عسکری ( علیه السلام ) می فرماید: روزی دو نفر از انسان های مؤمن به صورت مهمان به خانه امیر مؤمنان علی ( علیه السلام ) وارد شدند، امام ( علیه السلام ) برخاست، احترام کرد و آن دو را در بالای مجلس نشاند، و خود در مقابل آنان نشست، و چون وقت خوردن غذا بود، پس از لحظاتی دستور داد تا غذایی برای آنان آماده سازند، غذا آماده شد، سفره را گسترانیدند، و مشغول خوردن غذا شدند، چون به پایان رسید، قنبر خادم امام علی ( علیه السلام ) با ظرف آب، تشت و حوله ای در دست آمد تا آب به روی دست مهمانان امام ( علیه السلام ) بریزد و آنان دست هایشان را بشویند، و خشک کنند، امّا ناگهان امام علی ( علیه السلام ) از جای برخاست و ظرف آب را از قنبر گرفت تا خودش به روی دست مهمان بریزد. مهمان که این گونه رفتار متواضعانه را از امام مشاهده کرد، خود را به روی زمین به خاک انداخته و گفت: مولای من، خدا مرا ببیند و شما آب به دست من بریزید، هرگز! امّا امام ( علیه السلام ) دوباره با کمال فروتنی فرمود : بنشین و دستانت را بشوی، چرا که خدا تو را می بیند و برادر دینی ات که با تو فرقی ندارد... پس آن شخص نشست و امام ( علیه السلام )، آب را با کمال فروتنی به رو دستان و می ریخت و او دستانش را می شست...»، سپس امام حسن عسکری ( علیه السلام ) فرمود: «هر کس در این کارها پیرو علی ( علیه السلام ) باشد، او شیعه واقعی خواهد بود». [9]

[1] . « حبابه والبیه»، چندین امام معصوم ( علیه السلام ) را درک کرده است و توثیق شده است. ر.ک: حلّی، حسن بن علی بن داود، رجال ابن داود، ص 98، انتشارات دانشگاه تهران، 1383ق؛ حائری مازندرانی، محمد بن اسماعیل، منتهی المقال فی احوال الرجال، ج 7، ص 461 و 462، مؤسسه آل البیت ( علیه السلام )، قم، چاپ اول، 1416ق؛ نراقی، میرزا ابوالقاسم بن محمد، شعب المقال فی درجات الرجال، محقق و مصحح: احمدی، محسن، ص 254، کنگره بزرگداشت نراقی (ره)، قم، چاپ دوم، 1422ق.

[2] . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 1، ص 346 و 347، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر و آخوندی، محمد، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.

[3] . شهید ثانی، زین الدین بن علی، منیة المرید، محقق و مصحح: مختاری، رضا، ص 193، مکتب الإعلام الإسلامی، قم، چاپ اول، 1409ق.

[4] . ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسى‏، مجموعة ورّام، ج 1، ص 29، مکتبه فقیه، قم، چاپ اول، 1410ق.

[5] . نجاشی، احمد بن على‏، رجال النجاشی، ص 11، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، چاپ ششم، 1365ش.‏

[6] . آل عمران، 23.

[7] . طبرسى، احمد بن على،‏ الإحتجاج على أهل اللجاج، محقق و مصحح: خرسان، محمد باقر، ج 2، ص 454 و 455، نشر مرتضى، مشهد، چاپ اول، 1403ق.‏

[8] . مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 46، ص 290 و 291، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.‏

[9] . همان، ج 72، ص 117 و 118.

 

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: