۰

آیا اشیاء در نزد پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) و ائمه( علیه السلام ) به سخن آمده‌اند؟

هر فرد مسلمانی که به قرآن معتقد باشد، نمی‌تواند تسبیح تمام موجودات و اجسام را انکار کند؛ چون این واقعیت به صراحت در قرآن کریم ذکر شده است. از طرفی سخن گفتن خدا با موسای کلیم( علیه السلام ) با واسطه یک درخت نیز در قرآن مورد اشاره قرار گرفته است.از این‌رو، سخن گفتن پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) و معصومان( علیه السلام ) با اجسام چیزی نیست که با آموزه‌های دینی همخوان نباشد.
کد خبر: ۲۱۱۱۵۹
۰۹:۴۷ - ۱۴ دی ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پرسش
لطفاً چند روایت از به سخن در آمدن اجسام در نزد امامان( علیه السلام ) بگویید؟
پاسخ اجمالی

هر فرد مسلمانی که به قرآن معتقد باشد، نمی‌تواند تسبیح تمام موجودات و اجسام را انکار کند؛[1] چون این واقعیت به صراحت در قرآن کریم ذکر شده است. از طرفی سخن گفتن خدا با موسای کلیم( علیه السلام ) با واسطه یک درخت نیز در قرآن مورد اشاره قرار گرفته است؛[2] از این‌رو، سخن گفتن پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) و معصومان( علیه السلام ) با اجسام چیزی نیست که با آموزه‌های دینی همخوان نباشد.

در ارتباط با چگونگی سخن‌گفتن اجسام باید گفت که تمام مخلوقات خدا شعوری مخفی و بالقوّه دارند که با اذن خدا می‌تواند بالفعل و فعّال شود.

روایات متعددی وجود دارد ‌که از بالفعل شدن این قدرت بالقوّه در نزد پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) و امامان معصوم( علیه السلام ) حکایت دارند.[3]

البته اصل پذیرش به سخن‌آمدن اجسام، بدان معنا نیست که هر گزارشی در این زمینه صحیح باشد، بلکه اعتبار هر گزارش باید جداگانه مورد بررسی قرار گیرد. با ذکر این مقدمه، به چند گزارش در این زمینه اشاره می‌کنیم:

پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم )

  1. در خیبر، زنى یهودى، گوسفندى را مسموم کرد و نزد پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) گذاشت. حضرت( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: دست بکشید، این پاچه گوسفند به من خبر مى‏دهد که مسموم است‏.[4]
  2. امام صادق( علیه السلام ) فرمود: «هیچ سنگ و کلوخى و غیر آن باقی نمانده بود، مگر آن‌که به زبان عربى به نبوت پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) شهادت داده است».[5]

امام علی( علیه السلام )[6]

  1. حضرت زهرا( سلام الله علیها ) فرمود: «شبى که به خانه على( علیه السلام ) رفتم، شنیدم که زمین با او گفت‌وگو مى‏کرد و حضرتشان هم با زمین مشغول گفت‌وگو بود. وقتى من این جریان را براى پدرم شرح دادم، ایشان به من فرمود: خدا شوهر تو را بر سایر مردم فضیلت و برترى داده است و به زمین دستور فرمود که اخبار خود و آنچه را که در شرق و غرب آن رخ می‌دهد را براى او شرح دهد».[7]
  2. زمانی آب فرات در نزدیک کوفه طغیان کرد و مردم از این جهت نگران شدند و این ترس وجود داشت که همه آنها در آب غرق شوند. این موضوع به اطلاع امام علی( علیه السلام ) رسید. امام( علیه السلام ) به آن‌جا رفته و دعا کردند و آب فرو نشست تا اندازه‏اى که ماهیان نمودار شدند. در این هنگام گروهی از ماهیان به امام( علیه السلام ) به عنوان «امیر المؤمنین» سلام کردند.[8]
  3. سلمان فارسی می‌گوید: نزد پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) بودیم که سنگی در دست امام علی( علیه السلام ) به سخن آمد و گفت «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ ص رَضِیتُ بِاللَّهِ رَبّاً وَ بِمُحَمَّدٍ نَبِیاً وَ بِعَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ وَلِیاً».[9]

امام سجاد( علیه السلام )[10]

امام باقر( علیه السلام ) فرمود: «میان امام سجاد( علیه السلام ) و محمد بن حنفیه[11] در موضوع امامت گفت‌وگویى در گرفت؛ لذا به کنار حجرالاسود رفتند تا به نفع هر کسی شهادت داد، حق با او باشد. حجر الاسود به نفع امام سجاد( علیه السلام ) سخن گفت و شهادت داد که ایشان امام است، اما به نفع محمد بن حنفیه چیزی نگفت».[12]

[1]. «تسبیح موجودات عالم در قرآن کریم»، 20144؛ «چگونگی تسبیح جمادات و نباتات»، 7585؛ «معنای تسبیح پرندگان»، 13192؛ «ایمان و تسبیح گیاهان، سبزیجات و صیفی‌جات»، 86434؛ «نمونه‌های از تدبیر امور جهان توسط ائمه اطهار( علیه السلام )»، 107389.

[2]. «شنیدن کلام خدا توسط حضرت موسی»، 15163؛ «انتخاب کوه طور برای مناجات حضرت موسی( علیه السلام )»، 46357.

[3]. «سر امام حسین( علیه السلام ) و تلاوت قرآن»، 48332؛ «سر امام حسین+تلاوت+قرآن+نیزه+کهف»، 81083؛ «تبدیل شدن سکه طلا به سنگ سیاه در دست سپاهیان یزید»، 68307؛ «گواهی دادن چاقو، سنگ و درخت به نفع امام باقر( علیه السلام )»، 107388؛ «تقاضای گرگ از امام باقر( علیه السلام )»، 107387.

[4]. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج 1، ص 80، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، 1417ق.

[5]. شیخ صدوق، محمد بن علی‏، التوحید، محقق، مصحح، حسینی، هاشم‏، ص 310، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1398ق.

[6]. «ورود مار به مسجد کوفه و گفتگوی او با امام علی( علیه السلام )»، 94654؛ «بررسی حدیث رد الشمس»، 24797.

[7]. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج 1، ص 285، تبریز، نشر بنی هاشمی، چاپ اول، 1381ق.

[8]. اعلام الوری بأعلام الهدی، ج 1، ص 352.

[9]. شیخ طوسی، محمد بن حسن‏، امالی، ص 283، قم، دار الثقافة، چاپ اول، 1414ق.

[10]. «کمک کردن دو شیر به امام سجاد( علیه السلام )»، 107384؛ «گفت‌وگوی امام سجاد( علیه السلام ) با ماهی حامل حضرت یونس( علیه السلام )»، 107382

[11]. «علت نامیده شدن محمد حنفیه به نام مادر»، 99737؛ «احترام امام باقر( علیه السلام ) به محمد بن حنفیه»، 62035؛ «سفارش امام حسن مجتبی( علیه السلام ) به محمد حنفیه درباره امامت امام حسین( علیه السلام )»، 27200.

[12]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 348، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.

 

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: