۰

آیا امام حسن مجتبی( علیه السلام ) برای صلح با معاویه، چند امتیاز مالی درخواست کرد؟

1. مبلغ پنج‌میلیون درهم که در بیت المال کوفه موجود است، از تسلیم به حکومت معاویه مستثنا است و باید زیر نظر امام مجتبی( علیه السلام ) مصرف شود...
کد خبر: ۲۰۶۳۴۷
۰۸:۳۹ - ۱۶ آذر ۱۳۹۸

شیعه نیوز:

پرسش
آیا امام حسن مجتبی( علیه السلام ) برای صلح با معاویه پول طلب نموده بود و امتیاز مالی درخواست کرد؟
پاسخ اجمالی
در منابع تاریخی و حدیثی آمده است که در عهدنامه صلح امام حسن( علیه السلام ) به چند مسئله مالی توجه شده است:
1. مبلغ پنج‌میلیون درهم که در بیت المال کوفه موجود است، از تسلیم به حکومت معاویه مستثنا است و باید زیر نظر امام مجتبی( علیه السلام ) مصرف شود.
2. معاویه باید در تعیین مقرری و بذل مال، بنی‌هاشم را بر بنی‌امیه ترجیح دهد.
3. باید معاویه از خراج «دارابگرد»،[1]مبلغ یک‌میلیون درهم در میان بازماندگان شهدای جنگ جمل و صفین که در رکاب امیرالمؤمنین علی( علیه السلام ) کشته شدند تقسیم کند.[2]
درباره علت درج این امتیازات مالی در صلح‌نامه می‌توان گفت:
الف. از آن‌جا که شهر «دارابگرد» بدون جنگ تسلیم ارتش اسلام شد و مردم آن با مسلمانان پیمان صلح بستند،[3] خراج آن طبق قوانین اسلام، اختصاص به پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله وسلم ) و خاندان آن‌حضرت و یتیمان و تهیدستان و درماندگانِ راه دارد؛ از این‌رو امام مجتبی( علیه السلام ) شرط کرد که خراج این شهر به بازماندگان شهدای جنگ جمل و صفین پرداخت شود؛ زیرا درآمد آن‌جا به خود آن‌حضرت تعلق داشت. به‌علاوه؛ بازماندگان نیازمند شهیدان این دو جنگ که بی‌سرپرست بودند، یکی از موارد مصرف این خراج به شمار می‌رفتند.[4]
ب. امام مجتبی( علیه السلام ) بر اساس شیوه عقلانی خواستند هدف‌های عالی خود را - بدون در نظر داشتن نفع شخصی - تا آن‌جا که مقدور است به طور نسبی تأمین نمایند؛ از این‌رو؛ هنگامی که ناگزیر شد با معاویه کنار آید، حکومت را با این شرط به وی واگذار کرد که در اداره امور جامعه اسلامی براساس قوانین قرآن، و طبق روش پیامبر( صلی الله علیه و آله وسلم ) رفتار نماید. بدیهی است هرچه که تا حدودی کنترل‌کننده معاویه بود، می‌توانست در کاهش ضرر و زیان به گروه حق تأثیرگذار باشد.[5]

[1]. «درابگرد»، شهری است در پنجاه فرسخی شیراز. یاقوت حموی، شهاب الدین ابو عبد الله، معجم البلدان، ج 2 ص 446، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، 1995م.
[2]. صدوق، محمد بن على‏، علل الشرائع، ج ‏1، ص 212، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ق؛ بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق: زکار، سهیل، زرکلی، ج ‏3، ص 47، ریاض، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق؛ ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد‏، الطبقات الکبری‏، تحقیق: عطا، محمد عبد القادر، خامسة 1، ص 322، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1410ق.
[3]. ر.ک: بلاذرى‏، أحمد بن یحیى‏، فتوح ‏البلدان، ص 376، بیروت، دار و مکتبة الهلال، 1988م؛ ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج‏3 ، ص 42، بیروت، دار صادر، 1385ق.
[4]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ‏44، ص 10، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[5]. در این زمینه، ر.ک: پیشوایی، مهدی، زندگی امام حسن مجتبی پرچمدار صلح و آزادی، ص 83 – 85، قم، نسل جوان.

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: