۰

آیا پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) با استفاده از مرکب ویژه‌ای در شب معراج روانه آسمان‌ها شد؟!

اصل معراج پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) امری مسلّم است که در قرآن نیز بدان تصریح شده است. اما جزئیات بیشتری از این رخداد در منابع روایی، تاریخی و تفسیری وجود دارد که باید هر کدام جداگانه مورد بررسی قرار گیرد. به عنوان نمونه، برای وسیله و مَرکبی که پیامبر خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) در شب معراج از آن کمک گرفت.
کد خبر: ۲۰۵۲۶۰
۱۰:۴۷ - ۰۹ آذر ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پرسش
بر اساس روایات؛ حضرت محمد( صلی الله علیه و آله و سلم ) با موجودی به نام «براق» نخست از مسجدالحرام به بیت المقدس و سپس به آسمان‌ها عروج کرد. حال دو سؤال به وجود می‌آید: 1. آیا براق براستی موجودی مانند مَرکب یا ماشین فوق العاده پیشرفته بود؟ 2. حضرت محمد( صلی الله علیه و آله و سلم ) تا سدرة المنتهی توسط جبرئیل و براق همراهی شد، ولی آن‌حضرت پس از سدرة المنتهی چگونه و با چه وسیله‌ای به بالاترها عروج کرد؟
پاسخ اجمالی
اصل معراج پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) امری مسلّم است که در قرآن نیز بدان تصریح شده است.[1] اما جزئیات بیشتری از این رخداد در منابع روایی، تاریخی و تفسیری وجود دارد که باید هر کدام جداگانه مورد بررسی قرار گیرد. به عنوان نمونه، برای وسیله و مَرکبی که پیامبر خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) در شب معراج از آن کمک گرفت، نام‌ها و ویژگی‌های مختلفی ذکر شده است که برخی آنها قابل پذیرش بوده و برخی آنها از لحاظ سند و حتی محتوا قابل خدشه است که بدون پرداختن به آنها در ذیل؛ تنها به ذکر چند روایت در این زمینه بسنده می‌کنیم:
1. بال جبرئیل
پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: «در شب معراج من بر کتف راست جبرئیل قرار گرفتم».[2]
2. تختی ویژه
امام صادق( علیه السلام ) فرمود: «پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) از آسمان سوم به سمت آسمان چهارم رفت، در حالی‌که بر تختی نشسته بود که در زیر این تخت سی‌صد هزار فرشته قرار داشتند».[3]
3. رفرف
ابن عباس گفته: «پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) شب معراج بر روی رفرف نشست».[4]
4. نور
از ابن عباس نقل شده است: «رسول خدا وقتى به آسمان رفت، جبرئیل آن‌حضرت را به رودى به نام نور برد. چنان‌که در قرآن آمده است: «وَ جَعَلَ الظُّلُماتِ وَ النُّورَ».[5] وقتى به آن‌جا رسیدند، جبرئیل به پیامبر گفت: اى محمّد! از برکه خداوند عبور کن که خداوند دیدگانت را روشن نمود و راه را برای تو گشود. این رودى است که احدى از آن نگذشته است، نه فرشته‌اى مقرّب و نه پیامبرى».[6]
روایتی از امام رضا( علیه السلام ) نیز مشابه همین موضوع را بیان می‌کند: «جبرئیل به پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) گفت: انتهاى حد سیر من تا این مکان است و اگر از آن بگذرم، خواهم سوخت. اى پیامبر ‏خدا! شما به راه خود ادامه دهید! پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: من در نوری پرتاب شدم تا این‌که رسیدم به آن‌جایی که خدا خواست».[7]
5. براق
بر اساس روایتی؛ درباره خصوصیات براق از رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) نقل شده است‏ که براق، حیوانى بزرگ‌تر از الاغ و کوچک‌تر از قاطر بود و صورتى مانند گونه انسان و دُمى مثل دم گاو و یالى مانند یال اسب و پاهایى مانند پاهاى شتر داشت که پیامبر در شب معراج بر آن سوار شد.[8]
این روایت که ویژگی‌های بالا را مطرح می‌کند از سند قابل پذیرشی برخوردار نیست، اما در برخی در روایات دیگر، تنها به نام براق بسنده شده و خصوصیتی برای شکل و شمایل آن بیان نشده است.[9]
نتیجه این‌که؛
در روایات اسلامى، نام‌های مختلفی برای وسیله پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) در سفر معراج یاد شده است؛ اما به نظر می‌رسد که این تعبیرات، همه حکایت‌گر یک واقعیت مهم و غیر عادى باشند که به خاطر تفهیم مردم، این‌گونه تشبیه شده‌اند.[10] لذا مى‏توان حدس زد که منظور از این بیانات، مجسم ساختن امرى غیر جسمى و غیر مادى به صورت امرى مادى به نحو تمثیل و یا تمثّل برزخی است و وقوع این‌گونه تمثیلات در ظواهر کتاب و سنت امرى واضح است.[11] بنابراین، ما یقین داریم که خدا مرکب سریع‌السیرى که متناسب این سفر فضایى بوده باشد در اختیار پیامبرش قرار داده است و او را از خطراتى که در این سفر وجود داشته زیر پوشش حمایت خود گرفته است،[12] اما مواردی مانند براق را نمی‌توان در قالب تکنولوژی شناخته شده بشر تفسیر و تحلیل کنیم.

[1]. معراج پیامبر اسلام ( صلی الله علیه و آله و سلم )، 5636؛ سدرة المنتهی، 5934.
[2]. صدوق، محمد بن على، علل الشرائع‏، ج 2، ص 572، قم، کتاب‌فروشى داورى‏، چاپ اول، 1385ش.
[3]. عیاشى، محمد بن مسعود، کتاب التفسیر، محقق، رسولى محلاتى‏، سید هاشم، ج 1، ص 158، تهران، چاپخانه علمیه‏، چاپ اول، 1380ق.
[4]. قرطبى، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن‏، ج 18، ص 89، تهران، ناصر خسرو، چاپ اول، 1364ش‏.
[5]. انعام، 1.
[6]. صدوق، محمد بن على‏، الأمالی، ص 354، بیروت، اعلمى، ‏چاپ پنجم، 1362ش‏.
[7]. صدوق، محمد بن على‏، عیون أخبار الرضا( علیه السلام )، محقق، لاجوردى، مهدى‏، ج 1، ص 263 - 264، تهران، نشر جهان‏، چاپ اول، 1378ق‏.
[8]. قطب الدین راوندى، سعید بن هبة الله،‏ قصص الأنبیاء( علیه السلام )، ص 325، مشهد، مرکز پژوهش‌هاى اسلامى‏، چاپ اول‏، 1409ق؛ ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على،‏ مناقب آل أبی‌طالب( علیه السلام )، ج ‏1، ص 177، قم، علامه‏، چاپ اول‏، 1379ق؛ طبرسى، فضل بن حسن‏‏، مجمع البیان فى تفسیر القرآن‏، ج 6، ص 609 - 610، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش؛ ثعلبى نیشابورى، ابو اسحاق احمد بن ابراهیم، الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ج ‏6، ص 56، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، 1422ق.
[9]. ر. ک: ابن طاووس، على بن موسى‏، الیقین‏، محقق، انصارى زنجانى خوئینى، اسماعیل‏، ص 405، قم، دار الکتاب‏، چاپ اول، 1413ق؛ قمى، على بن ابراهیم‏، تفسیر القمی، ج ‏2، ص 13، قم، دار الکتاب‏، چاپ سوم‏، 1404ق.
[10]. حیدرى ابهرى‏، غلامرضا، پرسمان قرآنى پیامبراعظم( صلی الله علیه و آله و سلم )، ص 115، قم، نشر جمال‏، چاپ اول، 1389ش.
[11]. طباطبایى، سید محمدحسین، المیزان فى تفسیر القرآن‏، ج 13، ص 34، قم، دفتر انتشارات اسلامى‏، چاپ پنجم، 1417ق‏.
[12]. مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه‏، ج 12، ص 19، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش‏.

 

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: